سرویس جهان مشرق - دست کم 10 زن مراکشی به نهادهای مسئول در اسپانیا شکایت کردهاند که برای کار فصلی در گلخانههای توتفرنگی به آن کشور برده شدهاند، اما مورد استثمار از سوی صاحبان مزارع و همچنین آزار و تجاوز جنسی قرار گرفتهاند و هیچ گاه نهادهای اسپانیایی حاضر نشدهاند به پرونده آنها ورود کنند.
این مطلب سوژه مصاحبهای شده است که روزنامه گاردین با سمیرا احمد زن جوان مراکشی انجام داده است. وی یک سال پیش در آوریل 2018 میلادی به قول خودش «مانند یک قهرمان» روستایش در مراکش را ترک کرد تا در مناطق جنوبی اسپانیا که مرز آبی 14 کیلومتری با کشورش دارد، به کار فصلی در گلخانههای توتفرهنگی مشغول شود. اما حالا میگوید این بزرگترین اشتباه زندگیاش بوده است.
آن زمان او با در دست داشتن یک ویزای سه ماهه، فرزندش را بوسید و از شوهرش خداحافظی کرد تا کمک خرج خانواده باشد، اما حالا یک زن مطلقه است. قرار بود علاوه بر جای خواب و غذا، 40 یورو در روز به او دستمزد بدهند اما نگفته بودند باید در دمای 40 درجه آن هم معمولاً در رطوبت نفسگیر گلخانهها کار کنند، فقط نیمساعت استراحت در میانه روز داشته باشند و از همه بدتر، صاحبان مزرعه هیچ باکی از آزار جنسی آنها ندارند.
«قبل از اینکه خانهام را ترک کنم، برای همه مثل یک قهرمان بودم. هیچکس در روستای من این شانس را نداشت که برای کار به یک کشور ثروتمند مثل اسپانیا برود اما حالا فهمیدم این بدترین تصمیم من در زندگی بوده است.»
حالا نیز دوباره آوریل از راه رسیده و مثل هر سال، حدود 20 هزار زن مراکشی برای کار به اسپانیا خواهند رفت. طی توافقی که از سال 2001 میلادی میان دو دولت انجام شده است، کارگران فصلی با ویزای ارزان کاری میتوانند سه ماه در اسپانیا باشند تا 400 هزار تُن توت فرهنگی به دست آنان برداشت شده و با صادرات آن به بریتانیا، فرانسه و آلمان سودش به جیب اسپانیاییها برود.
580 میلیون یورو که از صادرات توت فرهنگی اسپانیا به دست میآید، این کشور را با فاصله از سایر کشورهای اروپایی در رتبه اول قرار داده است. آنها حاضر نیستند به این راحتی از کارگرهای فصلی بگذرند کمااینکه متأسفانه زنان مراکشی نیز حاضر نیستند در همبستگی با هموطنان آسیبدیده خود یک سال از گرفتن ویزای کاری اسپانیا صرف نظر کنند تا مادرید مجبور شود مردانِ خبیث را جریمه کند. در این میان دختران آسیبدیده مانند سمیرا تنها ماندهاند.
رسانهها در سالهای اخیر به موارد مشابهِ سمیرا احمد بارها پرداختهاند، اما مقامات دو دولت میگویند تا اتفاقی نیافتاده یا مشکل قابل اعتنا و گستردهای نیست. آلیسیا ناواسکیوئس میگوید آنها کار خود را خیلی خوب بلدند و فقط سراغ زنانی میروند که بچه دارند و اسپانیایی بلد نیستند چون «ارزانتر و آسیبپذیرتر» هستند و «از حقوق خود نمیتوانند دفاع کنند». بنابر این با یک مشکلی سیستمی روبرو هستیم.
زنان آسیبدیده میگویند در کانتینرهای کثیف و شلوغ نگهداری میشدند که کنارش دوشهای حمام بسیار اندک و سرویسهای بهداشتیِ خراب قرار داشته است. اگر خوب کاری نمیکردند به آنها غذا نمیدادند. مزرعه آنها از شهر دور بوده و هیچ ارتباطی با بیرون نداشتهاند. این دیگر کار فصلی نیست. بردهداری در اردوگاه کار اجباری است.
یکی از زنان به نام آیشا جابر میگوید با اینکه او باردار بوده است، به او نگفته بودند که چه کار سختی بعد از مهاجرت فصلی به اسپانیا در انتظار او است. او برای احتیاط می خواسته که با همسرش برای کار برود، اما به او گفتهاند فقط زنان را میخواهند و میگوید «حالا میفهمم چرا. چون از ما میتوانستند به راحتی بیگاری بکشند».
آیشا میگوید به محض اینکه به مزرعه رسیده، مورد توهین و آزار جنسی قرار گرفته است و اگر دخالت بقیه نبود صاحبان مطرعه قصد تجاوز به وی را داشتهاند؛ اتفاقی که متأسفانه برای چند تن از دوستانش افتاد.
سمیرا اشتباه دیگرش را مراجعه به پلیس اسپانیا میداند چرا که نه تنها امیدی که به دریافت حقوق خود و توقف آزار جنسی داشتند ناامید شد بلکه از آن به بعد جیره غذایی وی نیز در مزرعه محدود شد! بِلِن سائز وکیل اسپانیایی که کارهای این 10 زن را پیگیری میکند، میگوید 10 ماه است شکایت کردهاند اما پلیس فرانسه حتی حاضر به تحقیق پیرامون موضوع نشده و فقط هر از چندی از خودِ زنان بازجویی میکند! دادگاه ملی نیز میگوید چون شکایت ابتدا به دادگاه محلی ارائه شده، ورود نخواهد کرد!
سائز که خود اسپانیایی است میگوید «موکلان من باید به محض شکایت به عنوان قربانیان احتمالی قاچاق انسان مورد محافظت قرار میگرفتند. اما با تحقیر و بیاعتنایی نظام قضائی ما روبرو شدهاند». هدف پلیس اسپانیا این بوده که پرونده را اطاله بدهد تا این زنان پس از اتمام ویزای سه ماهه مجبور به بازگشت به اسپانیا بشوند اما سائز همه آنها را در آپارتمان خود نگه داشته تا تکلیف پرونده روشن شود.
برخی از این زنان را تهدید کردهاند و حتی میترسند از آپارتمان وکیل خود خارج شوند. از آن بدتر، بیشتر خانوادههای آنها در مراکش نیز بعد از شنیدن شکایت آنها از آزار جنسی و تجاوز در محل کار، آنها را متهم به کار به عنوان فاحشه در اسپانیا کرده و طلاق گرفتهاند.
آیشا که حالا فرزندش به دنیا آمده میگوید «گاهی فکر میکنم کاش میگذاشتم آن آزارها ادامه مییافت و بعد از پایان کار پیش خانوادهام برمیگشتم».
انتقادها به خاطر وضعیت فاجعهبار این کارگران مراکشی چنان بالا گرفته که دولت اسپانیا دست کم فعلاً یک اعلامیه صوری منتشر کرده که نظارت بر مزارع را بیشتر خواهد کرد و ناظرانی از مراکش را نیز دعوت خواهد کرد. اما سائز میگوید پرونده این زنان را کنار نخواهد گذاشت و حتی اگر نیاز باشد به دادگاه اروپا شکایت خواهد کرد.
فعلاً همه حرف سمیرا احمد این است: «من چیز زیادی نداشتم. اما هر چه داشتم حالا از دستم رفته است».
منابع
https://www.theguardian.com/global-development/2019/apr/14/rape-abuse-claims-spains-strawberry-industry