در نمودار cdv نرخ یک دلار حقیقی(real) به ریال و ارزهای ملی 6کشور از سال 2002 تا 2018 نمایش داده شده است. برعکس تصور رایج ایران (و برزیل) بیش از دیگران ارز ملی خود را (با درنظرگرفتن تورم) تقویت کرده اند.
ارزش پول ملی چقدر کم شده است؟
نرخ های اسمی نشانگر هیچ چیز نیستند. آیا میشود گفت که درآمد شما در 20 سال گذشته از 50 هزار تومان به مثلا 2 میلیون تومان در ماه رسیده پس ثروتمندتر شده اید؟ خیر چرا که قدرت خرید شما مهم است. قدرت خرید همان نرخ حقیقی دستمزد شماست (نرخی که تورم را از درآمد شما بیرون میکشد).
ریال چقدر در برابر دلار افت کرده است؟
نرخ ارز هم همینطور است. مهم نرخ حقیقی (real) ارز است نه نرخ اسمی! اگر نرخ های اسمی مهم بودند الان کارگرانی که حداقل حقوق میگیرند هم میلیونرهای 20 سال پیش محسوب میشدند! پس کلا نگاه کردن به نرخ های روزانه ارز که بصورت اسمی هستند مانند نگاه کردن به نرخ های دستمزدهای میلیونی ایرانی هاست و مقایسه آن با 20 سال پیش! پس باید نرخ های حقیقی را نگاه کنیم.
اگر نرخ های حقیقی ملاک قرار گیرند، نه تنها قیمت یک دلار به ریال افزایش نیافته که کاهش هم داشته است. بطوری که برای مثال در سال 2018 یک دلار 65 درصد ارزش خود به ریال در سال 2002 را دارد. یعنی ما پول ملی حقیقی خودمان را نه تنها تضعیف نکرده ایم بلکه تقویت کرده ایم.
برخی کشورها ارزش پول خود را تضیعف کردهاند
همانطور که در نمودار مذکور دیدید، یک دلار در مقابل ریال ایران و رئال برزیل (نرخ های حقیقی) بیشترین کاهش را داشته در حالی که در همین مدت ژاپن به شدت پول ملی خود را تضعیف کرده. همین طور کره جنوبی، ترکیه و چین.
سوال میشود پول ملی چرا باید تضعیف شود؟ باید پول ملی خودمان را تقویت کنیم.
پول ملی هیچ کشوری نشان از عزت و شرفش نیست. بلکه اشتغال جوانان، صنعت شکوفا، صادرات بالا و رشد اقتصادی مناسب است که نشانه های عزت و شرف ملی است. همانطور که در نمودار میبینید کشورهای دیگر کمتر از ایران اقدام به تقویت پول ملی خود در مقابل دلار کرده اند و ایران تقریبا بیشترین تقویت پول حقیقی ملی را انجام داده است.
چرا؟
چون با تضعیف پول ملی، صادرات رونق میگیرد، قاچاق کاهش مییابد. تولید کننده داخلی میتواند با واردکننده رقابت کند و اینها همه یعنی ایجاد اشتغال برای جوانان. ما ولی برعکس عمل کرده ایم و بدست خود، اشتغال جوانانمان را نابود کرده ایم. و این هیچ افتخاری نیست. این دلیل اصلی نابودی صنعت، از بین رفتن اشتغال داخلی و واردات همه چیز از پوشاک تا وسایل لوکس به کشور با قیمت های ارزان تر از تولید داخلی است.
چه وقتی باید به ثبات ارزی برسیم؟
همانطور که در نمودار میبینید، ارزهای کشورهای مختلف همیشه و بصورت روزانه در نوسانند. نوسانات بلندمدتشان هم از ریال ما کمتر نیست. پس این که فکر کنیم ثبات قرار است در بازار ارز باشد خیال واهی است و منطبق با منطق اقتصادی جهانی نیست. اما اینکه مثلا درهم امارات چرا در برابر دلار ثابت است قضیه ساده است. درهم خود را به دلار(Peg) قفل کرده است. یعنی نرخ خود در برابر دلار را ثابت نگه داشته ولی نرخش در برابر سایر ارزها از جمله یورو و ... همانند دلار پایین و بالا میشود. پس در آن کشورها هم ثبات ارزی وجود ندارد. به زبان فنی، کشورهای کوچک و با میزان تجارت خارجی بالا در صورتی اقدام به قفل کردن ارزشان به یک ارز بزرگ میکنند که استقلال پولی را از خود بگیرند. هم اکنون کشور امارات هیچ گونه استقلال سیاست پولی ندارد و سیاست های پولی خود را با توجه به تغییرات در آمریکا تنظیم میکند. این کار برای کشوری مثل ایران نه ممکن است و نه مطلوب.
برای درک بهتر نمودار به نکات زیر توجه کنید:
1- هریک از این نمودارها نرخ یک دلار به پول ملی همان کشور (تعدیل شده با تورم داخلی کشور منهای تورم خارجی) است. یعنی اگر نمودار شیب مثبت داشته باشد به معنای تضعیف ارزش پول ملی آن کشور و اگر شیب منفی داشته باشد به معنای تقویت پول ملی آن کشور است
2- تعدیل کردن با تورم از داده های بانک مرکزی هر کشور بدست آمده و بر شاخص دلار به پول ملی آن کشور اعمال شده است.
3- سال پایه سال 2002 انتخاب شده است چون سالی است که اقتصاد ایران آرام بوده و تنش جدی که باعث تشتت بشه وجود نداشته است. هر سال پایه ای را نمی شود انتخاب کرد چرا که در سال پایه ارز حقیقی باید به ارز اسمی نزدیک باشه، اقتصاد آرام باشه و متغیر شوک آور دیگری در کار نباشه
4- به دلیل این که همه ارزها از سال پایه با هم حرکت میکنند فرض میکنیم در سال پایه همگی 100 بودن و از آن سال روند حرکتیشان با هم مقایسه میشود. بنابراین این نمودار نشان دهنده تغییرات نرخ است نه خود نرخ.
5- نمودار مشکی مربوط به نرخ آزاد دلار به ریال و نمودار مشکی نقطه چین که با ایران* مشخص شده مربوط به نرخ رسمی است