به گزارش ایسنا، امیر رییسیان در آستانه برگزاری پنجمین انتخابات شورای شهر تهران در نشستی با عنوان "شهر دیگر شهر برابر" که در دانشگاه شهید بهشتی برگزار شد، اظهار کرد: ما باید بررسی کنیم که نسبتمان با شهروند مطلوب چیست؟ برای این موضوع باید به تعریف شهروند اشاره کنیم. شهروند عضوی از اجتماع است و حقوق و تکالیفی برای او وجود دارد و به آنها آگاهی دارد. مهمترین ویژگی شهروند آگاهی به حقوق و تکالیفش است؛ بنابراین مهمترین مسئلهای که در مورد شهروند مطلوب باید در نظر بگیریم این است که چگونه حقوق و تکالیفمان را بشناسیم و به آنها عمل کنیم.
وی ادامه داد: اگر نفع شخصی و خیر جمعی را با یکدیگر ترکیب کنیم حقوق و تکالیف را نزدیک میکنیم و به این ترتیب حقوق شهروندی در جامعه پیدا میشود.
وی در ادامه به کمپین شهر دیگر اشاره کرد و گفت: برخی معتقدند که این کمپین ناشی از ناامیدی بوده و افراد را به مهاجرت از تهران دعوت میکند، در حالیکه این افراد حتی یک بار هم در خصوص این کمپین مطالعه نکردهاند زیرا «کمپین شهر دیگر» بر این مسئله استوار است که برای آنکه بتوانیم تهران را و شهرمان را به یک سکونتگاه قابل زیست تبدیل کنیم باید شاخصهای شهروند مطلوب بودن را در خودمان ایجاد و تقویت کنیم تا به شهروندی تبدیل شویم که حقوق و وظایف خود را میشناسد و نسبت به اجرا و تحقق آنها حساس است.
وی در ادامه گفت: نباید برای حل مسائل شهر بر موضوعات تمرکز کنیم که متناسب با امکاناتمان نیستند زیرا تمرکز بر چنین طرحهایی در نهایت منجر به سرخوردگی خواهد شد. برای مثال چند وقت دیدیم در تهران یک جمعیت کوچک با تجربه کم، بر پروژه آلودگی هوا تمرکز کردند که در نهایت به علت عدم تناسب اهداف و امکانات این برنامه محقق نشد.
این وکیل دادگستری به تضعیف حقوق معلولان در شهر اشاره کرد و گفت: متاسفم که بگویم اگر بحث جانبازان نبود ما همین حقوق اندک معلولین را هم نداشتیم و قوانین موجود نیز ناشی از قدرت چانه زنی جانبازان است. این در حالیست که باید از خود بپرسیم ما چقدر پیگیر مطالباتمان هستیم و چقدر به حقوق معلولین اهمیت میدهیم؟
وی ادامه داد: در تهران چند نفر مانند لیلا ارشد داریم؟ و یا چند NGO بالای 1000 نفر در تهران فعال هستند؟ این در حالیست که در کردستان NGO چند هزار نفره در حوزه محیط زیست فعال است اما متاسفانه اینقدر نظریه «مرکز- پیرامون» را بحرانی کردهایم که نه ما در تهران خبر داریم که در شهرهای دیگر چه اتفاقاتی میافتد و نه شهرهای دیگر از برنامهها و اقدامات تهرانیها مطلع می شوند.
این حقوقدان ادامه داد: در مناظرات انتخابات ریاست جمهوری می بینیم که یک کاندیدای ریاست جمهوری خطاب به کاندیدای دیگر میگوید «چرا در کوچه پنج متری اجازه انبوه سازی دادید؟» اما متاسفانه من به عنوان شهروند ساکن در آن کوچه نمیروم به شهرداری شکایت کنم که چرا محل زندگی مرا با چنین معضلی درگیر کردهاید و هیچ اعتراضی هم نه به شهرداری و نه به شورای شهر نمیکنم. چرا که بعضا با همسایه خود به مشکل نخورم. به این ترتیب ما گرفتار تفکرات سنتی هستیم که باعث شده وظایف شهروندی خود را هم به طور کلی فراموش کنیم.
این وکیل دادگستری در ادامه با بیان آنکه شورای شهر جایی است که قرار است دیده بان شهر تهران باشد گفت: در این حوزه NGOها جایگاه بسیار خوبی دارند؛ زیرا مسائل شهری را میتوان در محورهای امکانات و خدمات شهری، محیط زیست،NGO و نهادهای مردمی و مدیریت شهری تقسیم بندی کرد.
وی در ادامه تاکید کرد: باید در گام اول به عنوان یک شهروند به وظایف شهروندی خود در قبال شهر عمل کنیم. مطالبه گر داشته باشیم، وارد NGOها و سازمانهای مردم نهاد شویم و از این طریق با مدیریت شهری ارتباط داشته باشیم تا به این ترتیب یک سیکل متخصص پرور در شهر ایجاد شود. زیرا هیچ کدام از این مولفهها به تنهایی نمیتوانند شهر را به درستی مدیریت کنند.
وی در ادامه با بیان آنکه شهر تهران بسیار جرم خیز و جرم زاست گفت: محیط شهری تهران بسیار جرم خیز و جزم زاست. برای مثال در تهران پل هوایی میسازند که یک زن در ساعت 10 شب به جای عبور از وسط خیابان از این پل عبور کند اما بر روی این پل هوایی یک بیلبرد با عظمت بالا میزنند برای تبلیغات و به این ترتیب این پل هوایی را تبدیل به یک محیط شهری ناامن، جرم زا و مستعد جرم میکنند که حتی یک مرد هم جرأت عبور از روی آن را ندارد.
این حقوقدان در ادامه ضمن بیان آنکه شورای شهر تهران در سال 94 یک گزارش 800 صفحهای از اقدامات خود منتشر کرد گفت: با مشاهده تعداد صفحات این گزارش تصور میکردیم که شورای شهر چه اقداماتی انجام داده است اما وقتی محتوای این گزارش را میخواندیم میدیدیم که مثلا کمیسیون حقوقی و نظارت شورای شهر که وظیفه آن نظارت بر شهرداری است در گزارش خود مینویسد «1300 پرونده بررسی کردم، 800 تای آن به شهرداری ارجاع داده شد، 400 تای آن رد شد و ...» به این ترتیب بعد از ارائه حجم زیادی از اعداد مینویسد: «عمده درخواستهای شهروندان محترم مغایر قوانین و مقررات است و یا سابقا در سایر سطوح شهرداری رد شده است».به این ترتیب میبینیم که این کمیسیون اصلا وظیفه خود را نمیداند.
رییسیان در ادامه عدم مشارکت در انتخابات را عدم آشنایی با عمق فاجعه در حوزههای مدیریت مختلف دانست و گفت: امیدوارم با شهروند دیگر بودن شهر دیگری داشته باشیم و بدانیم تهران زمانی تبدیل به شهر دیگری میشود که ما شهروندان دیگری شویم وگرنه آش همین آش و کاسه همین کاسه خواهد بود.