ماهان شبکه ایرانیان

دفتر ایام (ویژه رمضان)

۱. جنگ تبوک در سال نهم هجرت بین مسلمانان و رومیان در این روز رخ داد و به صلح انجامید.[۱]

دفتر ایام (ویژه رمضان)

 اول رمضان

1. جنگ تبوک در سال نهم هجرت بین مسلمانان و رومیان در این روز رخ داد و به صلح انجامید.[1]

2. بزرگ ترین فیلسوف مسلمان، ابو علی سینا در این روز در سال 427 ق از دنیا رفت.[2]

3. آقا جمال خوانساری صاحب حاشیه بر لمعه و فرزند آقا حسین خوانساری، معروف به عقل حادی عشر در اول رمضان 1122 ق. وفات یافت.[3]

 ششم ماه رمضان

1. ولایتعهدی امام رضا(ع) و بیعت مردم با امام(ع) (201 ق): پس از آن که مأمون با کشتن برادرش امین در مرو بر مسند حکومت تکیه زد، موقعیتش نزد مردم بغداد و طرفداران عباسیان متزلزل شد. از سوی دیگر قیام های علویان در عراق و حجاز و شورش در برخی مناطق ایران و طرفداری ایرانیان از علویان، تهدید جدی برای حکومت عباسی محسوب می شد. بنابراین مأمون برای حفظ موقعیت و کسب محبوبیت به نیرنگ بزرگ سیاسی دست زد و امام رضا(ع) را اجباراً از مدینه به مرو آورد و چنین وانمود کرد که از حکومت کناره می گیرد. از این رو خلافت و حکومت بر مسلمین را به حضرت پیشنهاد کرد و امام(ع) نپذیرفت. مأمون پیام فرستاد که اگر حکومت را قبول نمی کنید ناچار باید ولایتعهدی را بپذیرید. امام(ع) شدیداً امتناع نمود. مأمون امام(ع) را طلبید و در جلسه خصوصی و محرمانه امام(ع) را تلویحاً به مرگ تهدید کرد و امام(ع) ناچاراً ولایتعهدی را مشروط بر این که هیچ گونه مسئولیتی را برعهده نخواهد گرفت، پذیرفت پس از آن مأمون به ظاهر اظهار خشنودی کرد و خود اولین نفر بود که با امام(ع) بیعت کرد. و سپس دستور داد که مردم برای بیعت به محضر امام(ع) شرفیاب شوند.

«یکی از یاران امام (ع) می گوید به ایشان عرض کردم ای فرزند پیامبر(ص)، چرا ولایتعهدی را پذیرفتی؟ فرمود: به همان دلیل که جدم علی علیه السلام را وادار کردند در آن شورا شرکت کند!»[4]

2. وفات حضرت ابوطالب (س) (در سال دهم بعثت)[5]: ابوطالب بن عبدالمطلب در سال 620 میلادی به دنیا آمد. یکی از نامهایش «عبد مناف» بود و برخی او را «عمران» نیز گفته اند. پس از وفات عبدالمطلب، تأمین آب و غذای زائران کعبه را برعهده داشت و پیامبر نیز تحت سرپرستی او قرار گرفت و او را در سفرها همراهی می کرد. ابوطالب فرزندان زیادی داشت و خانواده فقیری بود، امّا سخاوتش در میان قریش معروف بود و قبایل مکه هنگام اختلافات او را داور خود می شناختند. ابوطالب به مدت چهل و دو سال پیامبر را سرپرستی، حفاظت و یاری کرد، خصوصاً در ده سال پایان عمرش که با بعثت و دعوت پیامبر مصادف بود، ابوطالب با جانبازی و فداکاری بیش از حد پیامبر را یاری کرد و مانع از آزار و اذیت مشرکان می شد. هنگام محاصره اقتصادی، ابوطالب به همراه پیامبر و مسلمانان، در دره ای خارج از شهر مکه که به نام شعب ابی طالب شهرت یافت ساکن شدند.

ابوطالب با وجود ضعف و پیری سه سال در نهایت دشواری در آنجا ماند و اندکی پس از پایان محاصره، بر اثر تحمل رنج و سختی های بسیار در هفتم رمضان سال دهم بعثت با دلی لبریز از ایمان و اخلاص دیده از جهان فرو بست. در لحظات پایان عمر مبارکش به فرزندان خود گفت من محمد(ص) را به شما توصیه می کنم؛ زیرا او امین قریش و راستگوی عرب و دارای تمام کمالات است. وقتی علی(ع) خبر درگذشت ابوطالب را به پیامبر رساند، حضرت سخت گریست و به علی (ع) دستور غسل و کفن را صادر فرمود.

 نهم رمضان

1. حضرت یحیی بن زکریا در این روز متولد شد. آیات اول سوره مریم درباره آن بزرگوار می باشد.[6] ایشان بنی اسرائیل را به ظهور عیسی (ع) بشارت می داد و آنها را از ارتکاب گناه برحذر می داشت.

2. در نهم رمضان سال 60 ق. نامه های زیادی به دست امام حسین(ع) رسید. مردم کوفه دوازده هزار نامه خطاب به امام حسین (ع) نوشته و تقاضا کردند آن بزرگوار به طرف کوفه حرکت کند.[7]

 روز دهم

 وفات حضرت خدیجه(س) (سه سال قبل از هجرت)[8]: حضرت خدیجه(س) دختر خُوَیلَد 15 سال پیش از عام الفیل به دنیا آمد. زن با شخصیت و با تدبیری بود. در سن چهل سالگی با انگیزه معنوی و اعتقاد به ایمان و صداقت امین قریش با پیامبر اعظم (ص) ازدواج کرد و اولین بانویی بود که به اسلام گروید.

فرزندان رسول خدا از حضرت خدیجه دو پسر بود به نام های قاسم و عبدالله که به آن ها طاهر و طیب می گفتند و قبل از بعثت فوت کردند، و چهار دختر به نام های رقیه، زینب، ام کلثوم و برجسته ترین آن ها فاطمه زهرا سلام الله علیها بود.

این همسر فداکار به مدت 25 سال دوران سخت و پرنشیب و فراز پیش از هجرت در کنار رسول خدا(ص) بود تا این که در سن 65 سالگی در روز دهم رمضان المبارک سال دهم بعثت به دیار باقی شتافت.

پیامبر(ص) همواره نام او را به نیکی یاد می کرد و می فرمود: خدیجه هنگامی به من ایمان آورد که همه مردم در شرک و کفر زندگی می کردند و در سخت ترین شرایط ثروت خود را (برای پیشرفت اسلام) در اختیار من گذاشت و خدا از او فرزندانی را نصیبم کرد که به دیگر همسرانم نداد.[9]

 دوازدهم رمضان

عقد اخوت بین پیامبر اکرم(ص) و امیرالمؤمنین(ع) در این روز انجام شده است.[10]

 سیزدهم رمضان

حجاج بن یوسف ثقفی در سیزده رمضان سال 95 ق. به هلاکت رسید. وی از دشمنان اهل بیت بوده و حدود 20 سال در عراق حکومت کرد و 120 هزار نفر از شیعیان را به شهادت رساند. او هنگام مرگش 53 ساله بود و در زندان او 50 هزار مرد و 30 هزار زن زندانی بودند. در خطبه 116 نهج البلاغه، علی(ع) با عنوان غلام ثقیف به او اشاره کرده است.

 روز چهاردهم رمضان

مختار بن ابی عبیده ثقفی در سال اول قمری متولد شد، پدرش یکی از فرماندهان جنگی و عمویش سعد بن مسعود از یاران مخلص و با وفای حضرت علی(ع) بود.

مختار از زمان آغاز قیام امام حسین(ع) مبارزه با بنی امیه را شروع کرد و چون مسلم به کوفه وارد شد ابتدا به منزل او آمد و سپس به منزل هانی بن عروه رفت. هنگام ماجرای خونین کربلا، مختار در زندان ابن زیاد گرفتار بود. بعد از آزادی از زندان آهنگ حجاز کرد و پس از مرگ یزید با تأیید امام سجاد(ع)، برنامه ریزی قیام خود را آغاز کرد. در قیام مختار بسیاری از بزرگان شیعه از جمله ابراهیم فرزند برومند مالک اشتر نخعی حضور داشت. در این نهضت قاتلین امام حسین(ع) و یاران و اصحاب او به سزای اعمال جنایتکارانه شان رسیدند. مختار پس از هفده ماه و نیم حکومت سرانجام در یک نبرد با لشکریان عبدالله بن زبیر در محاصره قرار گرفت و در چهاردهم رمضان سال 67 قمری در سن 67 سالگی به شهادت رسید. حضرت علی(ع) و امام حسین(ع) در سخنان خود قیام مختار را پیش بینی می کردند.[11] و هنگامی که سر ابن زیاد و عمر بن سعد را برای امام سجاد فرستادند، حضرت به سجده افتاد و خداوند را سپاس گفت و فرمود: خدا به مختار پاداش و جزای خیر عنایت فرماید.[12]

 پانزدهم رمضان

1  تولد امام حسن مجتبی(ع): در نیمه ماه رمضان سوم هجری اولین فرزند حضرت علی و فاطمه علیهما السلام دیده به دنیا گشود. پیامبر اعظم(ص) برای گفتن تهنیت به خانه ی علی آمد و نام او را از سوی خدا «حسن» نهاد.

کنیه مبارکش ابو محمد و القاب شریفش، سبط، زکی، زاهد، امین و مجتبی می باشد. در رمضان سال چهلم هجری به امامت رسید.

عبادت، بخشندگی و بردباری برجسته ترین صفات امام حسن(ع) بود در سه نوبت تمام اموال و دارایی خود را در راه خدا انفاق نمود و در برابر دشنام ها بردباری نشان می داد. «سئِلَ عن المُروَّةِ: فقال (ع): شُحُ الرَّجُلِ علی دینه. واصِلاحَه مالَهُ. و قِیامُهُ بِالحُقُوق؛ از حضرت پرسیدند مروت (و مردانگی) چیست؟ فرمود: مردانگی به نگهداری دین است و اصلاح مال و قیام به ادای حقوق دیگران.[13]

2  اعزام مسلم بن عقیل به کوفه از سوی امام حسین(ع): مسلم فرزند عقیل و برادر زاده حضرت علی(ع)، جوان دلاور و جنگجویی بوده و در جنگ صفین در جناح راست لشگر حضرت علی(ع) قرار داشته است. در دوران امامت امام حسن(ع) از خواص اصحاب امام به شمار می رفت.

پس از مرگ معاویه، اهالی کوفه نامه های فراوانی به امام حسین ارسال کردند و از او تقاضا کردند که به کوفه بیاید. امام برای بررسی وضعیت شهر کوفه مسلم بن عقیل را که دارای بصیرت سیاسی و تقوا و دیانت بود طلبید و با نوشتن نامه ای خطاب به کوفیان او را روانه کوفه کرد.

مسلم با دو راهنما از مکه به سوی کوفه حرکت کردند چون از بی راهه می رفتند، راه را گم کرده و دو همراه وی بر اثر تشنگی جان دادند، مسلم به مکه بازگشت و مجدداً با «قیس بن مسهر» و «عمارة بن عبدالله ارجبی» پس از بیست روز در 25 شوال سال 60 هجری وارد کوفه شد، و نامه امام حسین(ع) را به بزرگان کوفه رساند، کوفیان ابتدا با مسلم بیعت کردند اما در اثر تهدید و ارعاب ابن زیاد مسلم را تنها گذاشتند، و مسلم در روز عرفه 9 ذی حجه سال 60 به شهادت رسید و امام حسین(ع) در نزدیکی کوفه خبر شهادت مسلم را دریافت کرد.

 روز هفدهم رمضان

1. معراج پیامبر اعظم(ص): در احادیث معتبر و سیره پیامبر نقل شده است که در شب هفدهم ماه مبارک رمضان سال دهم پیامبر در خانه «ام هانی» دختر ابوطالب بود. پس از نماز عشا جبرئیل به آن حضرت نازل شد و مَرکبی که نامش بُراق بود برای او آورد و رسول خدا بر آن سوار شد و به سوی بیت المقدس حرکت کرد. و چنین نقل شده است که در مسیر، در مدینه، کوفه، طور سینا و بیت اللحم نماز خواند و سپس وارد مسجد اقصی شد و پس از نماز، معراج او آغاز شد و در جهان هستی به «سدرة المنتهی» و «قاب قوسین» رسید و جبرئیل از همراهی او بازماند.

مفسران و علمای برجسته شیعه معتقدند که معراج حضرت رسول جسمانی و روحانی بوده و در دو نوبت صورت گرفته، یکی از منزل ام هانی و دیگری از مسجد الحرام. آیه اول سوره اسری و سوره نجم در شأن و وصف معراج پیامبر است. (شرح مفصل معراج در تفسیر المیزان ذیل آیه اول سوره اسراء آمده است).

معراج پیامبر مفهومی عالی تر و بلندتر از آن دارد که بتوان تصور نمود.و شمه مختصری از آن را در بیانات و نوشته های اهل معرفت و متکلمان و مفسران می توان دید. این روح نیرومند و بزرگ هنگام معراج از قید زمان و مکان آزاد شد و از نزدیک «سدرة المنتهی » جهان و هر چه در آن است از ازل تا ابد را مشاهده کرد.

2. جنگ بدر: جنگ بدر که در سال دوم هجرت،[14] در منطقه ای به همین نام میان مکه و مدینه روی داد. یکی از نبردهای حساس و تاریخ ساز صدر اسلام است. در این عرصه کارزار سپاهیان اسلام به تعداد 313 نفر با تجهیزات اندک مقابل قریب به هزار نفر از مشرکان با امکانات و تجهیزات کافی قرار گرفتند. پیامبر اعظم(ص) فرمانده و حضرت علی (ع) پرچمدار میدان بود.

این نبرد در دو مرحله انجام شد ابتدا تن به تن که تعدادی از چهره های سرشناس مشرکین قریش کشته شدند و سپس حمله عمومی سپاهیان به یکدیگر آغاز شد. که در این مرحله سپاه اسلام با دلاوری و رشادت و عنایات و امدادهای الهی در یک نبرد نابرابر به پیروزی رسیدند. مسلمانان مقداری غنائم به دست آوردند و 70 نفر از مشرکین هم اسیر شدند. این جنگ ابهت قریش را در هم شکست و روحیه مشرکان را به شدت تضعیف کرد.

آیه 13 سوره آل عمران و تعدادی از آیات سوره انفال در شأن و وصف این جنگ نازل شده است.

3. تأسیس مسجد جمکران قم به امر امام زمان(عج): در کتاب های تاریخی چنین آمده است که شیخ حسن بن مثله جمکرانی می گوید: من شب سه شنبه 17 ماه مبارک رمضان 393 قمری[15] در خانه خود خوابیده بودم که ناگاه جماعتی از مردم به در خانه من آمدند و گفتند برخیز که امام زمان (عج ) تو را می خواند. آن ها مرا به محلی که اکنون مسجد جمکران است آوردند. دیدم تختی است و فرشی نیکو بر آن گسترده شده و جوانی سی ساله بر آن تخت، تکیه بر بالش کرده و پیری هم پیش او نشسته است. آن پیر حضرت خضر بود، آن پیر مرا نشاند. حضرت مهدی(عج) مرا به اسم خواند و فرمود: برو به حسن مسلم (که در آن زمین کشاورزی می کرد) بگو که این زمین شریفی است، دیگر نباید در آن کشاورزی کند و به قم پیش سید ابوالحسن رضا برو و بگو حسن مسلم را فرا بخواند و سود چند ساله را که از زمین به دست آورده است وصول کند و با آن پول مسجدی را در این محل بنا کند. آن گاه حضرت آداب نماز تحیت و نماز امام زمان(عج) را بیان می کند و می فرماید کسی که در این مسجد نماز بخواند مانند کسی است که دو رکعت نماز در کعبه خوانده باشد. علما و بزرگان حوزه همچون آیت اللّه حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی، سید محمدتقی خوانساری، آیت اللّه بروجردی، آیت اللّه گلپایگانی، حضرت امام خمینی(ره) عنایت خاصی به این مسجد و انجام نماز و اعمال در آن داشتند. اکنون نیز مقام معظم رهبری (مد ظله العالی) در فرصت های مناسب به این مسجد تشریف می آورند.

 نوزدهم رمضان

1. شب قدر: شب قدر یکی از شب های ماه رمضان است. و شب قدر اصلی میان سه شبِ 19، 21 و 23 پنهان است و بزرگان دین و اصحاب قلوب و اهل معرفت به تأسی از سیره پیامبر و معصومین به شب 23 ماه رمضان بیشتر اهمیت می دهند و این شب هر سال تکرار می گردد. هر شب قدر (19، 21، 23) اعمال مخصوص به خود دارد و مسلمانان در این شب ها به عبادت، مناجات و تهجد می پردازند. بزرگان دین و سالکان کوی دوست تلاش معنویشان در طول سال این است که بتوانند از عمق جان و قلب خویش شب قدر را درک نمایند و از فیوضات الهی آن بهره مند شوند. برای «قدر» معانی متعددی از جمله: شرف و بلندپایه و عظیم الشأن بودن و تنگی جا به واسطه کثرت فرود فرشتگان الهی بر زمین و نیز اندازه گیری و تعیین سرنوشت است و تمام این معانی در شب قدر متصور است.

یکی از امتیازات برجسته شب قدر «نزول قرآن» است که در این شب وجود باطنی و اصلی قرآن یک جا بر قلب پیامبر نازل شده و سپس تدریجاً وجود تفصیلی و ظاهری در قالب الفاظ در فاصله زمانی و در مناسبت های مختلف نازل و از زبان پیامبر به گوش مسلمانان رسیده است.

2. ضربت خوردن حضرت علی(ع): از رفتار و گفتار حضرت در ماه رمضان سال 40 هجری آشکار بود که در این ماه به شهادت می رسد. وقتی به او می گفتند چرا هنگام افطار غذا کم میل می کنید؛ فرمود: می خواهم با شکم خالی خدا را ملاقات کنم.[16] و فرمود: چون پیامبر خطبه مشهور ماه رمضان را می خواند، برخاستم و پرسیدم ای پیامبر ارزشمندترین اعمال در این ماه چیست؟ فرمود: پرهیز از گناهان، آنگاه پیامبر با اندوه گریست و از شهادت من در این ماه خبر داد. در شب نوزدهم بسیار می فرمود به خدا سوگند دروغ نمی گویم، و نیز دروغ به من گفته نشده است؛[17] امشب همان شب معهود است.[18]

پس از جنگ نهروان چند خوارج فراری در مکه تصمیم به قتل علی بن ابیطالب(ع)، معاویه و عمرو عاص گرفتند. ابن ملجم به همین منظور به کوفه آمد و سرانجام سحرگاه شب نوزدهم فرا رسید و حضرت علی (ع) وارد مسجد شد، بر بام مسجد رفت و با صدای بلند اذان گفت و سپس به محراب رفت و به نافله نماز صبح مشغول شد. وقتی از سجده رکعت اول سر برداشت، شمشیر زهرآگین پلیدترین و شقی ترین مردم از پشت سر به فرق مبارکش فرود آمد و تا پیشانی حضرت را شکافت. در این هنگام حضرت فرمود: «بسم الله و بالله و علی ملة رسول الله فزتُ و رب الکعبه.» جبرئیل نیز میان زمین و آسمان فریاد زد: «تهدمت والله ارکان الهدی وانطمست اعلام التقی و انفصمت العروة الوثقی، قُتل ابن عم المصطفی، قتل علی المرتضی...؛ یعنی سوگند به خدا، استوانه های هدایت ویران شد و نشانه های بزرگ تقوی تاریک گردید و دستگیره محکم ایمان شکسته شد و پسر عموی مصطفی و علی مرتضی کشته شد.[19]

 بیستم رمضان

فتح مکه (سال 8 هجری قمری): پس از نقض پیمان صلح حدیبیه از سوی کفار قریش، پیامبر در سال هشتم هجری، به قصد فتح مکه و تصرف محکم ترین سنگر بت پرستی سرزمین حجاز، بسیج عمومی اعلام کرد و سپاه عظیمی حدود ده هزار نفر را تجهیز نمود و با کمال مهارت، لشکریان خود را بدون این که جاسوسان قریش از چگونگی و کیفیت نقل و انتقال آن با خبر شود تا اطراف کوه های مکه هدایت کرد. سپس سپاهیان را در اطراف کوه ها پراکنده ساخت و دستور داد تا شبانه بر قله های کوه ها آتش برافروزند تا در دل کفّار و قریش رعب و وحشت ایجاد شود. فردای این شب، عباس بن عبدالمطلب، ابوسفیان را نزد پیامبر آورد. پیامبر دستور داد تا سپاهیان اسلام رژه بروند و ابوسفیان در مکانی قرار گیرد که آنها را ببیند. این اقدامات پیامبر باعث شد تا سپاه اسلام بدون خونریزی شهر مکه را فتح نمایند. در مسجدالحرام علی (ع) بر دوش پیامبر(ص) قرار گرفت و بت های مشرکین در کنار کعبه را روی زمین سرنگون ساخت. پیامبر دستور داد درب کعبه را باز کردند در حالی که دست های خود را به چارچوب درب گذاشته بود فرمود: «الحمد لله الذی صَدَقَ وَعَده و نصر عبده و هزم الاحزاب وحده.» پس از آن، عفو عمومی اعلام کرد. (آیات سوره فتح و سوره نصر درباره صلح حدیبیه و تبعات آن و فتح مکه نازل شده است.)

 بیست و یکم رمضان

شهادت حضرت علی(ع): حضرت علی(ع) پس از ضربت شمشیر زهرآلود ابن ملجم در بستر مداوا آرمید. اصبغ به نباته می گوید: من به درب منزل حضرت مراجعه کردم. پس از پراکنده شدن مردم، با اصرار از امام حسن اجازه ورود خواستم. ایشان هم با دستور حضرت علی(ع) اذن ورود داد و من در کنار بستر حضرت قرار گرفتم. دیدم دستمال زردرنگی بر سر حضرت بسته شده و رنگ چهره حضرت زردتر از دستمال است. و طبیبان نیز از معالجه مأیوس هستند.

در لحظات واپسین حیات طیبه و عارفانه حضرت که فرزندانش در اطراف بستر بودند، آنان را به رعایت تقوی، نظم، رسیدگی به محرومان و یتیمان، به احیای قرآن و امر به معروف و نهی از منکر سفارش می کرد و پس از دو روز در شب بیست و یکم ماه رمضان سال چهلم هجری در سن 63 سالگی به شهادت رسید. و بنا به وصیتش پیکر مطهر حضرت شبانه غسل و کفن و تشییع شد و مخفیانه در خاک مقدس نجف آرمید و امروز کعبه دل های مسلمانان و شیعیان جهان است.

 بیست و سوم رمضان

1. تألیف کتاب ارزشمند «جواهر الکلام فی شرح شرایع الاسلام» در شب 23 رمضان سال 1254 ق. پایان یافت. این کتاب مهم ترین کتاب فقه استدلالی شیعه است که 43 جلد بوده و در نوع خود بی نظیر است. مؤلف این کتاب، مرحوم آیت الله شیخ محمدحسن نجفی است.

2. تألیف کتاب «المیزان فی تفسیر القرآن » در شب 23 رمضان سال 1372 ق. پایان یافت. این کتاب بهترین تفسیر قرآن می باشد که تاکنون به رشته تحریر درآمده است. امتیاز ویژه آن تفسیر قرآن به قرآن می باشد.

3. شرح منظومه حاج ملا هادی سبزواری در 23 رمضان سال 1261 ه. ق پایان گرفت. این کتاب یک دوره منطق و فلسفه اسلامی اعم از الهیات بالمعنی الاعم و بالمعنی الاخص و نبوت، معاد و اخلاق بوده است و در واقع خلاصه اسفار است.

پایان یافتن کتاب های یاد شده در شبهای قدر، معلوم می سازد که علمای اسلام به چه میزان به علم و دانش اهمیت می دادند که بهترین لحظات و ساعات قدر را به تحصیل علم می پرداخته و آن را بالاترین عبادت می دانستند.

جمعه آخر ماه رمضان

روز قدس: پس از تصرف کشور اسلامی فلسطین توسط صهیونیست های نژادپرست، مسأله فلسطین فقط در محدوده برخی کشورهای عربی مطرح بود و بیشتر از جنبه عربیت و قومیت به آن نگاه می کردند و این مسأله در بین برخی صاحبنظران و شخصیت های سیاسی محدود می شد. پس از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی امام خمینی تدبیری نیک اندیشید و در اولین ماه مبارک رمضان پس از انقلاب آخرین جمعه هر ماه رمضان را روز «قدس» نامید و آن را یک مسأله اسلامی و جهانی اعلام کرد تا تمام مسلمانان جهان نسبت به حل مسأله فلسطین و بیت المقدس احساس تعهد و تکلیف نمایند. و در 16 / 5 / 1358، طی پیامی رسمی روز قدس را اعلام کرد تا مسلمانان جهان با راهپیمایی باشکوه و فریاد زدن بر سر مستکبران و سازشکاران زمینه رهایی قدس و فلسطین را مهیا نمایند. امام روز قدس را روز اسلام، روز رسول اکرم(ص)، روز مقابله مستضعفین با مستکبرین، و روز تعیین سرنوشت ملت های مستضعف و مظلوم نامید.[20]

امام معتقد بود که برای آزادی قدس، باید از مسلسل های متکی بر ایمان و قدرت اسلام استفاده کرد و بازی های سیاسی را که از آن بوی سازشکاری و راضی نگه داشتن ابرقدرت ها به مشام می رسد کنار گذاشت.[21]

پی نوشت ها

[1] الوقایع والحوادث، ملبوبی، ص 19.

[2] هدیة الاحباب، حاج شیخ عباس قمی، ص 73.

[3] وقایع السنین والاعوام، خاتون آبادی، ص 559.

[4] عیون اخبار الرضا، ج 2، ص 141.

[5] الوقایع والحوادث، ص 100.

[6] همان، ص 105.

[7] همان، ص 112.

[8] سلسله مصنفات، شیخ مفید، ج 7، ص 22.

[9] بحارالانوار، ج 16، ص 8.

[10] سفینة البحار، ج 1، ص 12.

[11] ر. ک. حدیقة الشیعه، ص 504 و بحارالانوار، ج 45، ص 10).

[12] بحارالانوار، ج 45، ص 344 و 351.

[13] تحف العقول، ص 368.

[14] تاریخ طبری، ج 2، ص 44.

[15] الوقایع والحوادث، ص 226.

[16] ارشاد، شیخ مفید، ص 151.

[17] عیون اخبار الرضا، ص 297.

[18] ارشاد مفید، ص 8.

[19] منتهی الامال، ص 126  127.

[20] صحیفه امام، ج 9، ص 276  278.

[21] صحیفه امام، ج 15، ص 60.

 

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان