عضو هیئت علمی گروه زبان و ادبیان فارسی دانشگاه فردوسی در گفتوگو با ایسنا، با بیان اینکه حماسه در حال حاضر روزگار خود را میطلبد، بیان کرد: حماسه در گذشتهها یک جور بود و الان جور دیگری باید باشد. درحال حاضر حماسه باید مدرن باشد که البته میتواند با الهام از شاهنامه باشد. شاهنامه این ظرفیت را دارد که به روزگار ما هم الهام دهد برای اینکه روح حماسی داشته باشد.
او افزود: حماسه یعنی غیرت انسانی، شرافت انسانی و پیدا کردن ارزشی که گم شده و ما داریم با قدرت آن را پیدا میکنیم. ما امروز در شرایط جهانی و شرایط کنونی کشورمان به این هویت شخصی، بازگشت به هویت خویشتن و بازگشت به ارزشهای اصلی آن نیاز داریم. بازگشت به ارزشهای اصلی و با سرافرازی از این ارزشها یاد کردن میشود روح حماسی.
یاحقی در پاسخ به این پرسش که آیا موفق شدهایم از مضامین شاهنامه برای تقویت روح حماسی استفاده کنیم، گفت: خیر در این کار زیاد موفق نبودهایم. این انتظار هست بعد از همایش بینالمللی «شاهنامه در گذرگاه جاده ابریشم» این کارها انجام شود. ما امیدواریم این حرکتها سرآغازی برای حرکتهای بعدی باشد و این روحیه باید بیشتر تقویت شود. الان خیلی رضایتبخش نیست. روزگار فردوسی خیلی بهتر از الان بوده. الان دوره انتقال را میگذرانیم؛ دوره انتقال به فرم جدیدی از مقاومت، فرم جدیدی از حماسه، فرم جدیدی از زندگی پرتحرک اجتماعی. این کار باید صورت بگیرد و امیدواریم شاهنامه بستر خوبی برای این موضوع باشد.
این پژوهشگر تصریح کرد: برای پرورش این روح حماسی کارهای مختلفی باید انجام داد. معلمها، استادان، محققان و هنرمندان در این زمینه وظیفه دارند. الان هنر حرف اصلی را میزند. زبان امروز و زبان مدرن، زبان هنر است. هنرمندان باید معرفت لازم از کار را داشته باشند. انتظار ما این است که هنرمندان هویتها و ارزشها را بشناسند و بر اساس آن ارزشها ارزشهای نوینی خلق کنند. هنر زبان مشترک امروز است. با زبان هنر میشود این مسئله را به آیندگان انتقال داد. وظیفه هنرمندان و رسانهها در این حوزه زیاد است.
او درباره کمرنگ شدن روح حماسی در ادبیات معاصر بیان کرد: اثر حماسی باید خودش خودش را نشان دهد. اینگونه نیست که بگوییم حالا میخواهیم اثر حماسی خلق کنیم. در مورد فردوسی هم اینگونه نبوده. فردوسی عشق و روح خود را به کار داد و بعد شاهنامه به یک ارزش جهانی تبدیل شد. اگر معتقدانی مثل فردوسی، حافظ و سعدی پیدا شوند که تمام عمر و هم خود را به عشق و علاقه و کار خود معطوف کنند و از بستر زبانی برای آن کار استفاده کنند میشود اثر خلاقانه.
عضو هیئت علمی گروه زبان و ادبیان فارسی دانشگاه فردوسی تصریح کرد: دیگر امروز حماسه فردوسی به درد الان نمیخورد؛ باید بر اساس اندیشههای فردوسی حماسه روزگار خود را خلق کنیم. اگر این عشق، علاقه، گذشت و دوراندیشی که در گذشتگان بود در ما هم باشد قطعا راهگشا خواهد بود. من معتقدم این کار تاکنون انجام نشده است.
او درباره تبدیل شدن مشهد به شهر خلاق ادبیات اظهار کرد: مشهد اگر شهر ادبیات نباشد کجا میخواهد باشد؟ زبان فارسی از خراسان برخاسته است. فردوسی اینجاست. خیام و عطار در این منطقه بودهاند. مولوی از این منطقه گذشته است. اینجا سرزمین زبان فارسی و زبانآوران فارسی است. صدای زبان فارسی و صدای حریم فارسی از خراسان برمیخیزد. شاعران بزرگی در این شهر بودهاند و هستند از جمله ملکالشعرا بهار، شفیعی کدکنی، محمد قهرمان، اخوان ثالث و... که همه آنها میگویند خراسان مرکز زبان فارسی است و باید برجسته زبان فارسی باشد.
یاحقی ادامه داد: اگر قرار باشد یک شهر برای کانون زبان فارسی انتخاب شود آنجا طوس، خراسان و مشهد است که تقدس بیشتری هم پیدا خواهد کرد. آرزومندیم این آرزوی دیرینه دوستان محقق شود و مشهد به عنوان شهر نمونه ادبی آشکار شود.
عضو هیئت علمی گروه زبان و ادبیان فارسی دانشگاه فردوسی درباره دستاورهای انتخاب مشهد به عنوان شهر خلاق ادبیات گفت: دستاوردها بیشتر سمبلیک و نمادین است. وقتی این اتفاق بیفتد باعث تحرک در شهر میشود و به غیرت اهالی برخورد میکند که کوشش کنند. نسل جوان به پیشرفت و رفتن راه گذشتگان تشویق میشوند و پویایی و خلاقیت بیشتری رقم میخورد.