ماهان شبکه ایرانیان

کمپین انتخاباتی ترامپ در تهران!

خبرگزاری تسنیم: جعبه سیاست‌های ترامپ در قبال ایران خالی از ایده‌های جدید شده است. از سویی عبارت همیشگی او «بگذارید ببینیم چه پیش می‌آید» دیگر پاسخگوی سؤالات مکرر رسانه‌های بین‌المللی در خصوص سرنوشت کمپین فشار حداکثری و گام‌های بعدی آمریکا علیه ایران نیست و از سوی دیگر افرادی که ایده‌های جنگ‌طلبانه و قلدرمآبانه دولت ترامپ علیه ایران را نیز تنظیم می‌کرده‌اند، دیگر در کاخ سفید حضور ندارند. دونالد ترامپ این روزها در برابر ایران و قدرت منطقه‌ایش تنهاتر از همیشه است.

او که زمانی تحریم‌ها را تنها ابزار پیشبرد دیپلماسی‌اش در قبال ایران می‌دانست و برجام را بدترین توافق تاریخ، امروز حالا به جایی رسیده است که دیگر چیزی برای تحریم کردن در دست ندارد. تحریم‌ها به نقطه آخر خود رسیده است، تحریم‌های جدید مانند تحریم رهبر معظم انقلاب و یا تحریم وزیر امور خارجه کشورمان که هر روز در سفر به یکی از کشورهای اروپایی است، تحریم‌های نمادینی هستند که نشان‌دهنده شکست خوردن ایده اصلی تحریم به مثابه هدف هستند.

این همان زنگ هشداری که سال‌ها پیش مسئولان دولت اوباما آن را به صدا درآورده بوده و بیان کرده بودند تحریم هدف نیست، ابزار است. ترامپ اما تحریم را هدفی دید برای رسیدن به هدف بزرگ‌تری که امثال بولتون به منافقین وعده داده بودند: گزینه تغییر نظام در ایران. با گذشت سه سال از زمان ریاست جمهوری ترامپ او حالا به این نتیجه است که تحریم هدف نیست و حالا برای بازگشت ایران به همان برجام و اجرایی ساختن تعهداتش رقم معامله اروپایی‌ها از اینستکس را از 4 یا 5 میلیون دلار به 15 میلیارد دلار افزایش داده و وعده می‌دهد برخی معافیت‌های نفتی را نیز اجرایی خواهد ساخت. تنها خواسته او رودررو شدن با مسئولان ایرانی و گرفتن یک عکس یادگاری برای انتخابات آینده ریاست جمهوری است.

در مقابل اما تهران که در حدود یک سال سیاست صبر استراتژیک را در قبال خروج آمریکا از برجام اجرای ساخت، هم‌اینک تهدیدهای آمریکایی‌ها را در منطقه با تهدید پاسخ می‌دهد و از گفتن این مسئله نیز ابایی ندارد که مقاومت را برگزیده و نیازی به مذاکره با کسی که میز مذاکره را بر هم میزند تا به خواسته‌های غیرمعقولش برسد، ندارد. همین اقدامات بود که باعث شد حمله نظامی به ایران نیز از گزینه روی میز به گزینه درون سطل زباله تبدیل شود و بعدازاینکه ایران پهپاد آمریکایی متجاوز را هدف قرارداد، گزینه نظامی برای همیشه در قبال ایران منتفی شد.

حالا ترامپ برای نجات دادن خودش از بار شدید انتقادات به شکست‌های مکرر در عرصه سیاست خارجی‌اش تنها به دنبال یک عکس یادگاری است! او حالا از دوازده شروط برای «تسلیم شدن ایران» به یک عکس یادگاری با رئیس‌جمهور ایران رسیده است. اما چرا مسئله گفت‌وگو و گرفتن عکس یادگاری با مسئولان ایرانی تا این حد برای ترامپ مهم است؟

توماس رایت از تحلیلگران اندیشکده بروکینگز در نوشته‌ای که اخیراً منتشر شده، آورده است: این مسئله کاملاً به انتخابات ریاست جمهوری امریکا مرتبط است. ترامپ قصد دارد با توجه به نزدیک شدن به زمان برگزاری انتخابات، «چهره نظامی گر و فشار حداکثری» خود را کنار گذاشته و با چهره «انسان اهل معامله و آدمی که به دنبال گرفتن جایزه صلح نوبل است» به تبلیغات انتخاباتی بپردازد. او به دنبال معامله‌ای با ایران، طالبان، پوتین و یا هر کسی است که بتواند با او معامله‌ای بین‌المللی انجام دهد و زیاد به جزییات اهمیت نمی‌دهد. بسیاری از مشاوران و کارمندان کاخ سفید با این چرخش سیاست ترامپ موافق هستند اما اگر هم مانند مایک پمپئو چندان در مورد ایران با ترامپ موافق نباشند، در هر صورت با رویکرد نوین خود را وفق می‌دهند اما بولتون از جمله کسانی نبود که بتواند خود را با افکار رئیس‌جمهور وفق دهد.

تحلیلگر اندیشکده بروکینگز اما در ادامه خاطر نشان کرده است که این مسئله و نیاز شدید ترامپ به تغییر چهره دادن در زمان انتخابات می‌تواند دست بالای آمریکا در مذاکرات با ایران و کره شمالی را در معرض خطر قرار دهد. از یک سو کیم جونگ اون می‌داند که با نزدیک شدن به سال 2020 دست او موقعیت او در مذاکرات بهتر و بهتر می‌شود و هر قدر که به انتخابات نزدیک شویم، ترامپ بدتر و بیشتر از قبل به دنبال توافق با این کشور خواهد بود و بدین ترتیب شروط بیشتری برای توافق می‌گذارد و حتی ممکن است از توافق اولیه در سنگاپور نیز عقب‌نشینی کند. در مقابل ایران نیز از هم‌اینک دست بالا و موقعیت به شدت قدرتمندتری را در مذاکرات دارد.

این شرایط اما در حالی ایجاد شده است که برخی از اصلاح‌طلبان و غرب‌گرایان در داخل ایران به اعضای کمپین انتخاباتی ترامپ تبدیل شده و باوجوداینکه می‌دانند گزینه مذاکره با کسی که دوست دارد ادای «مرد دیوانه» را در عالم سیاست دربیاورد ایده جالب و منطقی‌ای نیست، باز هم بر مواضع خود پافشاری می‌کنند.

این افراد که همیشه و در هر شرایطی خواهان گفت‌وگو و دوستی با آمریکا بوده‌اند (حتی در روزهای خروج آمریکا از برجام و توهین ترامپ به مردم و دولت ایران)، امروز هم هرکدام سعی دارند مشوق دولت و حسن روحانی برای دیدار با ترامپ در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل باشند.

شاید در سال‌های گذشته افرادی چون تاجزاده که هم‌اینک نیز طرفدار مذاکره با ترامپ است، دوگانه جنگ و مذاکره راه می‌انداختند تا شرایط کشور را بحرانی جلوه داده و به سمت گفت‌وگو با آمریکا پیش بروند اما به یمن حادثه پهپاد آن‌ها نیز دیگر روی سخن گفتن از جنگ ندارند و تنها از این مسئله می‌گویند که مذاکره ابزار است نه تابو و چنان از تابوی مذاکره و لغو تحریم‌ها از طریق مذاکره صحبت می‌کنند که گویی اصولاً تاکنون مذاکره‌ای با «کدخدا» بر اساس دکترین این افراد صورت نگرفته و مردم خاطره برجام را به کلی از یاد برده‌اند.

عبدالله ناصری مشاور سید محمد خاتمی هم ناامیدانه به دنبال پذیرش تنها پیشنهادی است که این بار از طرف ماکرون به ایران آورده شده است. او معتقد است از این طریق باید به سمت مذاکره رفت زیرا گزینه بازگشت آمریکا به برجام غیرواقع‌بینانه است! او هم این بار نمی‌تواند بیان کند مذاکره نکردن با آمریکا به معنای جنگ است اما ترجیح می‌دهد این خط را دنبال کند که مذاکره نکردن به معنای بستن راه توسعه و تنفس ملت و فاجعه و قتل ملت ایران است!

الهه کولایی هم رد مذاکره را از شیوه‌های نامعمول در محیط بین‌الملل می‌داند اما بیان نمی‌کند که آیا مذاکره در شرایطی که طرف مقابل هر زمان که فرصتی بیابد شیوه جدیدی برای به‌پیش بردن کمپین فشار حداکثری‌اش پیدا می‌کند، کار معمولی در عرصه روابط بین‌الملل هست یا نه!

عبدالله رمضان زاده هم به‌نوعی دیگر راه برای امتیاز دادن به ترامپ در آستانه انتخابات ریاست جمهوری آمریکا را باز می‌کند و می‌گوید دولت آمریکا باید برای اینکه ثابت کند اهل مذاکره است تحریم وزیر خارجه را بردارد تا حسن نیت خود را ثابت کرده باشد! حسین موسویان از نزدیکان به تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای نیز در مطلبی با بیان برخی شروط بیان کرده است که مذاکره با ترامپ بنا به شرایطی امکان پذیر است. همین افراد که تا دیروز بنا به گفته جان کری، اعتقاد داشتند باید تا آمدن رئیس‌جمهور بعدی دموکرات آمریکا صبر کرد تا دولت ایالات‌متحده دوباره به برجام بازگردد، حالا که فضای مذاکرات انتخاباتی دموکرات‌ها نشان می‌دهد آن‌ها هم تمایلی به بازگشت بدون قید و شرط به توافق هسته‌ای سال 2015 با ایران ندارند، حالا می‌خواهند با ترامپ وارد معامله شده و به کمپین انتخاباتی او درست در قلب ایران تبدیل شوند!

و این در حالی است که بارها تذکر داده شده است نزول و سقوط ترامپ و دولتش از 12 شرط تسلیمی برای ایران به اصرار برای یک عکس یادگاری صرفاً نتیجه همین راهبرد منطقی و عقلانی ایران موسوم به «مقاومت فعال» است که هر روز دشمن را به عقب می‌راند و در صورتی که با اقدامات ناعاقلانه‌ای همچون مذاکره(حتی به شرط و شروط) با آمریکا صورت گیرد و امتیازی هرچند حداقلی به آنها داده شود، به معنای ارسال پیامی بسیار خطرناک به آمریکایی‌ها خواهد بود که ایران نهایتاً زیر بار فشار کوتاه می‌آید؛ و بدین ترتیب کمپین فشار حداکثری علیه ایران مجدداً احیا می‌شود.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان