جایی در «ددپول 2»، ددپول به شخصیت منفی فیلم میگوید:” چقدر تاریک، مطمئنی از دنیای دیسی نیامدهای؟” این برداشت از دنیای دیسی با پخش سریال «تایتانها»ی Titans این کمپانی قوت گرفت. این سریال نه تنها از دنیای دیسی است، بلکه اولین اثر غیراقتباسی و جدید سرویس پخش جدید “دنیای دیسی” به شمار میرود. با اینکه تاریک بودن یک صفت نسبی به نظر میرسد، اما در سه صحنهی آغازین «تایتانها» تصویری دردآور از مرگ یکی از والدین، زنی که بدون هیچ پولی در کنار یک مرد مرده از خواب بیدار میشود و یک روز بارانی در دیترویت به تصویر کشیده شده است. ترکیبی از داستانگویی پساآخرالزمانی فرانک میلر– کریستوفر میلان در این سریال به چشم میخورد.
این سریال بر اساس ماجراهای گروهی ساخته شده است که مدتهای زیادی است در در کتابهای کمیک حضور دارند. این گروه که به عنوان” تایتانهای نوجوان” شناخته میشوند، از سالهای گذشته افراد مختلفی از جمله دستیاران ابر قهرمانان مثل رابین، سوپربوی، آکوآلاد را در میان خود داشتهاند. در این سریال اما بیشتر اعضای تیم بزرگسال هستند.
دیک گریسون یا همان رابین (برنتون توایتز) از بتمن جدا شده است و در شغل جدیدش به عنوان کارآگاه پلیس دیترویت در حال مبارزه با مجرمین است. زوج دوو (مینا کلی) و هاوک (آلن ریچسون) که مشغول مبارزه با جرم و جنایت هستند نیز با بزرگسالی به خوبی کنار نیامدهاند، دوو از فکر دوست قدیمیاش رابین بیرون نمیآید و سلامتی هاوک نیز به مشکل خورده است و نیاز به عمل جراحی دارد.
شخصیتی که دچار فراموشی شده است و البته نامی هم ندارد (آنا دیوپ) از بقیه میپرسد که آیا از هویت او خبر دارند یا نه و اگر جوابی مطابق میلش نگیرد ممکن است طرف مقابل را به خاکستر تبدیل کند. (او در نهایت متوجه میشود که استارفایر است). تنها عضو نوجوان گروه، ریچل (تیگن کرافت) نیز که بعدا به نام ریون شناخته میشود، سرنوشتی بدتر از همه داشته است: قدرتهای ماورالطبیعی او که در شخصیتش نمود پیدا کرده است او را هدف یک فرقهی مذهبی آدمکش قرار داده است.
حتی چند قسمت اول سریال نیز مشخص میکنند که تیم بسیار قویای پشت این سریال قرار دارد؛ فیلمنامهنویس برندهی اسکار آکیوا گلدزمن، گرگ برلانتی و از کهنهکاران دیسی جف جانز که یک بار هم در نوشتن “تایتانهای نوجوان” همکاری داشته است. هدف سریال نسخهی ابرقهرمانی از واقعیت است، نه اینکه بخواهد صرفا یک سریال کتابهای کمیک باشد. «تایتانها» درست مثل سریالهای مارول نتفلیکس و سریال دیسی آقای برلانتی برای شبکهی سیدابلیو، از مراحل کاری پلیس، هیجان صحنههای اکشن و درام نوجوانان استفاده کرده است. البته نسخهای خاکستریتر، آرامتر و روانشناسانهتر را به تصویر کشیده است.
این سریال همچنین نسبت به سایر سریالهای ابرقهرمانی تلویزیونی از نظر تصویری خشونت بیشتری دارد، البته از نظر خون و خونریزی به پای «پانیشر» مارول-نتفلیکس نمیرسد. شکستن گردن و یا دیگر صحنههای اکشن فیلم کاملا با داستان تناسب داشته، چرا که «تایتانها» جدیتر از آثاری است که فقط برای هیجان دادن به فیلم یا سریال خشونت را چاشنی آن میکنند. (سریال همچنین به نکات ریزی دقت میکند، مثل صحنهای که رابین مطمئن نیست آیا ریچل به سن کافی برای تماشای «بازی تاج و تخت» رسیده است یا نه.)
رابطهی میان این ابرقهرمانها و ملودرامهای شخصیشان در «تایتانها» به زیبایی نمایش داده شده و حتی در قسمتهای اولیه کاملا سرگرمکننده و جذاب به نظر میرسد. (دو قسمت اول سریال را برد اندرسن کارگردانی کرده است، یکی از کارگردانان قدیمی تلویزیون که بیست سال پیش Next Stop Wonderland محبوب را کارگردانی کرده است).
صحنههایی از«تایتانها» که بر روی کرافت، که مثل ناتالی پورتمن لباس میپوشد و ترکیبی باورپذیر از شکنندگیها و خشم نوجوانی را همراه خود دارد، تمرکز میکند دیدنی هستند. کاری که این سریال با ریچل میکند این است که ورود به مرحله جوانی و بلوغ را با به وجود آمدن قدرتهای ماورا طبیعی در فرد ترکیب کرده و به زیبایی آن را به نمایش گذاشته است. البته این ترکیب را در «شنل و خنجر»، Runaways و اگر بخواهید از دنیای مارول دور شوید هم در Impulse یوتیوب پرمیوم که کمتر مورد توجه قرار گرفت نیز میتوانید ببینید. سریال علاقهی کمی به پرداختن به پیدا کردن معنای بزرگ شدن ریچل و تجربههایی که در این دوران با آن مواجه میشود، دارد.
همچنین تمایلی به پرداختن به اعتیاد کاراگاه دیک به خشونت نیز ندارد. علاقهی مخاطب برای پرداخته شدن به این اتفاق دقیقا در مقابل علاقهی تماشاگر برای دیدن سریالی با ریتم تند و یا لذت بردن از تماشای چیزی که در نهایت به یک اتحاد ابرقهرمانها تبدیل میشود، قرار میگیرد. ژانری که قبل از تماشای «مدافعان» و «لیگ عدالت» فکر میکردیم به آن علاقه داریم. بعضی قسمتهای این سریال نسبت به بقیه طنز بیشتری در خود جای دادهاند. گاها بعضی صحنهها در نور روز تصویربرداری شده و شخصیتهای مختلف جملات بامزهای میگویند.
فصل اول «تایتانها» که 11 قسمت داشت، 12 اکتبر 2018 پخش شد. پخش فصل دوم 13 قسمتهی این سریال نیز 6 سپتامبر امسال شروع شد.
و حالا نظر سایر منتقدین در مورد این سریال تلویزیونی
برایان لوری منتقد سیانان اینترتینمنت نوشته است:
“به نظر میرسد دیسی در حال پیدا کردن راهش است، که البته مربوط به فضای دیجیتالی میشود که همه برای ورود به آن و تبدیل شدن به نامی آشنا در این عرصه در حال تلاشاند. از رقبای دیسی میتوان به مارول، همراه با دیزنی و لوکاس فیلم اشاره کرد. به هر حال «تایتانها» که به فصل دوم نیز رسیده است، درست مثل قدم گذاشتن در راه درست برای دیسی بوده است. اما به نظر میرسد این سریال بازیکن کوچکی در برابر نبردی بسیار بزرگ بوده و دیسی هنوز راه طولانی را در پیش دارد. “
دن فینبرگ منتقد هالیوود ریپورتر نوشته است:
“«تایتانها» علاوه بر اینکه تلاشی برای معرفی سرویس پخش “دنیا دیسی” به مخاطبانش بوده است، چیزی بین آثار خانواده پسند دیسی مثل «ارو» سی دابلیو و یا سریالهایی که به هیچ وجه مناسب بچهها نیستند مثل آثار مارول بر روی نتفلیکس بوده است. در نتیجه با سریالی مواجه هستیم که از همهی جنبهها چیزی در خودش دارد، گهگاه الفاظ رکیک بین شخصیتها رد و بدل میشود، گاهی صحنههای خشن دیده میشود و گاها نگاهی به روابط عاطفی شخصیتها نیز انداخه میشود.”
کپی برداری و نقل این مطلب به هر شکل از جمله برای همه نشریهها، وبلاگها و سایت های اینترنتی بدون ذکر دقیق کلمات “منبع: بلاگ نماوا” ممنوع است و شامل پیگرد قضایی می شود.
Post Views:
44