1. مقدمه
یکی از مهم ترین مباحث و موضوعاتی که از ابتدای پیدایش امت اسلامی مورد تأکید نبی مکرّم اسلام (ص) و ائمه معصومین (ع) بوده است، پرهیز از افتراق و دودستگی میان مسلمانان بوده است. این مسئله تا بدانجا مهم بود که در قرآن کریم نیز خداوند متعال ذیل آیات متعددی مسلمانان را از نزاع و افتراق منع می کند.[1] اما متأسفانه بعد از رحلت نبی مکرم اسلام به دلایل سیاسی، قومی و قبیله ای، وضعیت جوامع اسلامی به لحاظ افتراق و دوگانگی به جایی رسید که امروزه دشمنان اسلام می گویند: «لو کان الاسلام خیراً، ما کان اهله علی هذه الحال من الخلل و الاضطراب و البعد عن اسباب القوه... و أی غربهٍ الاسلام أشدّ من أن من یدعو إلی الوحده الاسلامیه تکون دعوته غریبه و صوته منکراً، کأنّه یهاجم الاسلام» (به نقل از ابوزهره، 2005: 6) و نیز: «ولقد وجدنا أن العصبیه العربیه، ثم الشعوبیه، ثم الانحیاز الاقلیمی ثم أحیاء اللغات القدیمه و الملوک الذین أقاموها حرباً بین المسلمین، کانوا من أسباب لفرقه و قد حاولنا أن نعالج هذا» (همان: 8).
از این رو، به منظور برقراری وحدت میان امت های اسلامی و تقریب مذاهب، در سده های اخیر تلاش های زیادی صورت گرفته است و در نوشتار حاضر بر آنیم تا ضمن اینکه نگاهی گذرا داشته باشیم بر تلاش های صورت گرفته توسط پیشگامان این نهضت در سده های اخیر، به آسیب شناسی این مسأله و بیان اهمیت، ضرورت و راهکارهای آن بپردازیم.
2. نگاهی گذرا به تلاش های صورت گرفته در جهت تقریب مذاهب در دوران معاصر
چنانکه می دانیم، یکی از مهم ترین شخصیت های دینی اهل تسنن که در دهه های اخیر نسبت به این مهم همت گمارده است، شیخ محمود شلتوت، مفتی اعظم الازهر بود.[2] یکی از مهم ترین اقدامات او در دوران ریاست دانشگاه الازهر، وارد کردن درسی به نام اصول و اعتقادات شیعی در کنار درس فقه مذاهب اربعه اهل سنت (به صورت فقه مقارن) و سپس صدور فتوای تاریخی وی مبنی بر جواز پیروی از مذهب شیعه امامیه برای اهل تسنن بود. گرچه او زمانی این کار را انجام داد که افرادی چون سید جمال الدین اسدآبادی و شیخ محمد عبده در این راستا اقدامات قابل توجهی انجام داده و زمینه را برای تقریب مذاهب فراهم آورده بودند. همچنین در این سالها شیخ عبدالمجید سلیم[3] و شیخ مراغی بزرگ تلاش های زیادی در این زمینه نمودند. شیخ شلتوت همچنین با آیت الله سید حسین بروجردی،[4] آیت الله حکیم، علامه محمد تقی قمی[5] و همچنین دیگر علمای حوزة علمیه قم ارتباطات خوبی داشت. با این حال، ارائه درس فقه مقارن در دانشکده الشریعة الازهر را می توان از جمله مهم ترین اقدامات این شیخ بزرگوار دانست.
البته باید یادآوری نمود که در گذشته مقدمات این فتوای تاریخی تا حد زیادی توسط شیخ عبدالمجید سلام فراهم شده بود؛ اما تفرقه افکنان داخلی در همان ایام با انتشار یکی از آثار اختلافی علمای شیعه (محقق کرکی) با عنوان «الاهوت فی وجوب السب الجبت و الطاغوت» و ارسال آن به یکی از اعضای افراطی و تأثیرگذار دارالتقریب و فضاسازی منفی و فتنه گری علیه مذهب شیعه، این کار را به تعویق انداختند (شلتوت، 1385: 170). لذا شیخ شلتوت به تبعیت از استاد خود و با صدور این فتوا در دورانی که هنوز جمود و خشک اندیشی مذهبی بر جامعه حاکم بود، توانست تا حد زیادی به تفرقه افکنی های مذهبی داخل و خارج پایان داده و مقدمات اتحاد فرق اسلامی و احیاء مجد و عظمت گذشته اسلام را فراهم آورد (همان: 12). او با ارائة روش تفسیر تقریبی و تلاش در راه جمع آوری احادیث مشترک، ارائة فقه مقارن، عضویت در دارالتقریب، تعاملات مثبت و ارزنده با علمای شیعه، و در نهایت، با فتوای شجاعانه و تاریخی خود کمک شایانی به وحدت جوامع اسلامی کرد.
این شیخ فرزانه در دیداری که با مرحوم میرزا خلیل کمره ای[6] داشتند، از فضای سانسور شدیدی که در کشورهای عربی بخصوص مصر در زمان استعمار وجود داشت، شکایت نموده و می گوید: «در خلال سی سال گذشته به رغم درخواست های من از عراق و ایران هیچ کتابی از فقه امامیه به دستم نرسید تا این اواخر؛ یعنی فتح کانال سوئز که کتاب هایی از ایران به دستم رسید و با مطالعة آن حجت بر من تمام شد» (همان: 173). همچنین ایشان در ملاقات با شیخ جواد مغنیه می گویند: «خدا می داند که در این فتوا هیچ انگیزة سیاسی و اجتماعی در نظرم نبوده است. من وقتی در مقام استنباط احکام فقهی، بعضی از دلایل فقه شیعه را مورد دقت قرار دادم، مشاهده کردم که دلایل این فقه از قوت و متانت و ظرافت خاصی برخوردار است» (همان: 173).
اما این فقط بزرگان اهل سنت نبودند که در طول دهه های گذشته مدافع اندیشة تقریب مذاهب و وحدت اسلامی بودند؛ بلکه علمای شیعی نیز در این زمینه تلاش های فراوانی انجام دادند. برای نمونه، بزرگان شیعی همچون شیخ مفید، شیخ طوسی و سید مرتضی، در قرون چهارم و پنجم هجری و نیز شخصیت های دینی و انقلابی چون سید جمال، محمد حسین کاشف الغطاء، سید عبدالحسین شرف الدین عاملی،[7] آیت الله بروجردی و شهید صدر در دهه های اخیر و مرحوم امام و مقام معظم رهبری در روزگار معاصر نسبت به این امر مهم همت گمارده و تلاش های شایان توجهی کرده اند. برای نمونه امام خمینی حجاج شیعه را به شرکت در نمازهای جمعه و جماعت اهل تسنن در مکه و مدینه سفارش نموده و بر تشکیل جلسات دارالتقریب و عضویت در آن اصرار داشتند (وطن دوست، 1388: 64).
همچنین مرحوم علامه امینی، کتاب الغدیر را مایة وحدت و اتحاد و دفع سوء تفاهمات در میان مسلمانان می دانست و معتقد بود که با این کتاب، اهل تسنن بهتر می توانند شیعه را بشناسند (مقدمه جلد 5 و 8). نیز علامه جعفری در شرح نهج البلاغه می گوید: «... البته اختلافِ در نظر هیچ اشکالی ندارد و بلکه نشانه رقابت سازنده و اندیشه پویا است. این اختلاف در درون خود فرق اسلامی هم هست. اما آنها در اصول با هم اشتراک دارند. این روایت از نبی مکرم اسلامی که می فرماید «اختلاف امتی رحمة»[8] به همین اختلاف معقول اشاره دارد» (جعفری، ج 22: 19-29).
افزون براین، ملاعلی قوشچی، که از علمای اهل سنت است، بر کتاب تجرید الاعتقاد خواجه نصیر الدین طوسی که از بزرگترین علمای شیعه بود، شرحی عالمانه می نگارد و از این کار خود اظهار خرسندی فراوانی می کند. کما اینکه ملامحسن فیض کاشانی در شرح احیاء علوم الدین غزالی - که از علمای مشهور اهل سنت است- کتاب المحجه البیضاء را می نویسد. نیز رشید رضا در مجلة المنار در مقاله «بحث فی المؤتمر الاسلامی» در این زمینه می گوید: «اول صوت سمعنا فی هذا العصر یدعوا المسلمین إلی التعارف و الاتحاد و التعاون فی الرأی والسعی علی تدارک ما حل بالمسلمین من الزرایا الاجتماعیه . .. هو صوت الحکیمین جمال الدین و الشیخ محمد عبده رحمهما الله تعالی»[9].
همچنین شیخ ابوالحسن علی ابن اسماعیل اشعری در کتاب «مقالات الاسلامیین» و «اختلاف المصلین»، اختلاف مذاهب شیعه، معتزله، اشاعره و حنبلی را در موارد جزئی و اندک می داند و معتقد است که اگر مذاهب شیعه و سنی هر یک به ده ها مذهب تقسیم شده اند، خللی به اصل دین اسلام وارد نشده و دین واحد است. به نظر ایشان، همان طور که المیزان در کشورهای عربی بارها تجدید چاپ شده، تفسیر سید قطب نیز در ایران به فارسی برگردانده شده است.
بنابراین، چنانکه اشاره شد در طول دهه های گذشته تلاش های زیادی در زمینه وحدت جوامع اسلامی به عمل آمده است. با وجود این، متأسفانه جوامع اسلامی روز به روز فاصله بیشتری از هم گرفته و بر طبل جدایی کوبیده اند. تا بدانجا که در طی یک دهه گذشته به دلایل داخلی و خارجی عدیده، این جدایی و افتراق به دشمنی، ستیز و نزاع های قومی و قبیله ای دهشتناک و خونباری انجامیده است. از این رو در ادامه بحث به آسیب شناسی دلایل این نزاعها و خصومت ها و بیان راهکارهای عملی رفع آن و وحدت جوامع اسلامی خواهیم پرداخت.
3. راهکارهای نظری و عملی جانمایی وحدت اسلامی
چنانکه اشاره شد، مسئله «وحدت اسلامی و تقریب مذاهب» یکی از مهم ترین دغدغه های علمای بزرگ شیعی و سنی در طول تاریخ و بخصوص در طول دهه های اخیر بوده است. اما باید دید که این افراد برای تقریب مذاهب چه طرح و تدبیری اندیشیده اند و نقاط قوت و ضعف این طرح ها چه بوده است. به بیان دیگر، راهکارهای عملی جانمایی وحدت اسلامی چیست و چگونه می توان به این مهم نائل شد؟
به اعتقاد طلایه داران وحدت اسلامی، توافق و تفاهم حول محورهای فکری و عقیدتی مشترک، می تواند زمینه ساز تحقق این امید و آرزوی دیرین باشد. برای نمونه، مقولة ایمان، خدا و پیامبر، قرآن و سنت، دوستی اهل بیت، قبلة واحد، حج، اجتهاد، جمع گرایی در عبادات، زبان واحد (عربی)، دشمن مشترک، و نظایر آن؛ مقولات اساسی و بنیادینی هستند که می تواند انگیزة مناسبی برای اتحاد مسلمانان فراهم آورند.[10] همچنین جهت دهی به شعائر اسلامی، همدلی، شناخت متقابل، گفتگوی مثبت، تسامح در کثرت گرایی، نقد به دور از توهین، پرهیز از شایعه پراکنی و نفاق و قهر و جدایی و ناسزاگویی به یکدیگر، گرایش به حق گرایی و دوری از بغض و عناد و غلو و زیاده روی، خروج از شعار به سمت واقعیت و اتحاد عملی، از دیگر عوامل تأثیرگذار بر اتحاد جوامع اسلامی و در نهایت، تشکیل تمدن نوین اسلامی خواهد بود. افزون بر اینها، می توان با شرکت در آیین های دینی و اعمال مشترک نظیر نماز جمعه و جماعت؛ و در سطح بین المللی شرکت در فریضة حج، موجبات وحدت اسلامی را فراهم آورد. زیرا در این اجتماعات حس برادری و همکاری افراد تقویت می شود و مسلمانان با وضعیت جهان نیز آشنا می شوند.
ما نیز می دانیم که مسلمانان در اعمال اجتماعی چون تشکیل خانواده، ازدواج و طلاق، داد و ستد، مرگ و دفن، یگانه و واحد و دارای جهان بینی، فرهنگ و تمدن مشترک هستند. بنابراین، توجه به این عوامل وحدت آفرین در میان امت اسلامی، مهم ترین عامل شکل گیری تمدن نوین اسلامی است. اما نکتة دیگری که در باب وحدت جوامع اسلامی شایان توجه است، این مطلب است که مراد این اندیشمندان و عالمان از وحدت چیست و چه نوع وحدتی مد نظر آنان بوده است؟
4. اقسام وحدت
وقتی از وحدت امت اسلامی سخن به میان می آید، ناخودآگاه این پرسش مطرح می شود که چه نوع وحدتی مراد است. زیرا وحدت در اینجا می تواند به معانی مختلفی به کار برده شود و پر واضح است که همة این افراد معنای واحدی را اراده نمی کنند. برای نمونه، باید دید که آیا مراد آنان از برقراری وحدت، «وحدت مطلق» است به معنای اتفاق نظر در همة عقاید و معارف و احکام اسلامی (همه اصول و فروع)، چیزی که عملاً غیرممکن است؛ و یا اینکه منظور آنان نوعی «وحدت مصلحتی، عارضی و تاکتیکی» است که به هنگام بروز عوامل تخریب کننده بیرونی و جبری، پیشنهاد می شود. البته قسم دیگری از وحدت نیز وجود دارد که اصطلاحاً «وحدت معقول و حقیقی» نامیده می شود؛[11] همان چیزی که در این نوشتار منظور نظر ما است و ما بر اساس اصول مشترک دین اسلام، شرعاً و عقلاً ملزم به انجام آن هستیم. با این حال، باید خاطرنشان ساخت که در کنار این نوع تقسیم بندی از وحدت، بعضاً از اقسام دیگری از وحدت تحت عناوین وحدت عقیدتی، تمدنی، زبانی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و نظامی سخن به میان آمده است.
حال نکته قابل توجه در اینجا این است که آیا مراد این مصلحان و اندیشمندان از «وحدت اسلامی» همان چیزی است که مثلاً صحابه پیامبر می گفتند؛ مبنی بر تشکیل خلافت بزرگ اسلامی و حکومت یک والی یا امام اعظم؟ واضح است که با توجه به وضعیت امروز جهان اسلام و گستردگی جغرافیایی و تنوع فرهنگی آن، چنین چیزی به سادگی امکان پذیر نیست. بلکه مراد این است که با توجه به تهدیدات روز افزونی که در قرن اخیر علیه اسلام مطرح شده و اساساً ریشه کنی شجرة طیبة اسلام را در کانون توجه خود قرار داده است؛ مسلمانان و آزادگان عالم باید تلاش کنند تا متناسب با عصر و زمانة فعلی و بویژه در شرایط موجود، وحدت، همدلی و همگرایی دینی را در کانون توجهات خود قرار داده و از تفرقه افکنی و منازعه علیه یکدیگر اکیداً اجتناب نمایند. مسلمانان عالم باید تلاش کنند به رغم اختلافات جزئی عقیدتی، فرهنگی، جغرافیایی، تاریخی، تمدنی و زبانی؛ یک امت واحده باشند و حول کلمه توحید گردهم آیند. از این رو در این نوشتار سخن بر سر وحدت دولت ها نیست؛ بلکه وحدت عقیدتی و دینی امت اسلامی منظور ماست که به هیچ روی نیازمند تشکیل خلافت واحد اسلامی نمی باشد و می توان ضمن حفظ اختلافات جزئی، در اصول و مبانی فکری مشترک، گرد هم آمده و به وحدت کلمه رسید. از این رو، مراد از اتحاد طائفی و مذهبی، اندماج مذاهب اسلامی تحت مذهب واحد نیست؛ زیرا انجام چنین کاری، گرچه محال وقوعی نیست، اما در شرایط فعلی که متأسفانه جمود فکری و تعصبات مذهبی و جزم اندیشی دینی بر جوامع اسلامی حاکم است، به سادگی امکانپذیر نیست و مقدمات خاصی را طلب می کند.
همچنین باید به خاطر داشت که سخن گفتن از امت واحدة اسلامی به معنای وحدت و اجتماع ابدان نیست؛ بلکه منظور و مراد ما اجتماع اقوام در ذیل یک دین واحد است و اساساً «دین» می تواند جامع میان آنها باشد. چرا که مذاهب اسلامی، چنانکه اشاره شد، افزون بر اشتراک در پرستش خدای واحد، پیروی از پیامبر و کتاب واحد، در بخش عبادات، همچون قبله و نماز، روزه، حج و زکات، صدقه، نذر و کفاره؛ و همچنین در حدود و دیات، و نیز معاملات و داد و ستد و احکام خانواده نظیر ازدواج و طلاق، مرگ و دفن و نظایر آن که از امهات و ارکان اندیشه دینی است، با هم اشتراک دارند (ابوزهره، 2008: 252).
مسئله مهم دیگر که تحقق آن نیازمند توجه جدی دولتهای اسلامی است، «وحدت تمدنی» است. زیرا این وحدت می تواند تضمین کنندة وحدت فکری جوامع اسلامی باشد. از این رو باید تلاش کنیم برای دستیابی به این منظور به درستی به احکام و فرامین دینی خود (قرآن و سنت) عمل کنیم و میان اندیشه و عمل پیوندی ناگسستنی ایجاد کنیم. چرا که نفاق و دودستگی، آفت وحدت و مانع تمدن سازی است. وحدتی که آیت الله بروجردی و شیخ محمود شلتوت، دیگران را بدان دعوت کرده اند؛ همین وحدت معقول تمدنی و تشکیل امت واحده است که با وسعت نظر و بصیرت و پرهیز از تعصبات و پیش داوری ها محقق خواهد شد. نه وحدت مصلحتی که معلول عوامل جبری خارج از دین است؛ یا وحدت مطلق، که عملاً امکانپذیر نخواهد بود. اما برقراری وحدت حقیقی و معقول همیشه و در طول تاریخ با چالش ها و موانعی همراه بوده است. برای نمونه، تجزیه دولت ها، مشابه سازی دینی، فرقه تراشی و مکتب سازی، تقویت اقلیت های دینی، تحریک قومیت پرستی، روشنفکری وارداتی و نظایر آن، همیشه از آفات واقعی این نوع وحدت بوده اند. مضاف بر این که عواملی چون انحراف عقیدتی، برداشت های یکسویه از دین، تحجرگرایی و مطلق انگاری، نژادپرستی، جهل و ناآگاهی، پیمان شکنی، شایعه پراکنی، نفاق، قهر و جدایی نیز همواره مزید بر مشکلات بوده اند.
5. راه کارهای عملی وحدت معقول امت اسلامی و تشکیل تمدن نوین
با بررسی و تحلیل آراء و نظرات آن دسته از اندیشمندان و علمای مسلمان که پیوسته به دنبال تحقق وحدت معقول در میان امت اسلامی بوده اند، می توان ضمن شناسایی راهکارهای نظری آن، به لحاظ عملی نیز به طرح واره های خوبی دست یافت و با الگو گرفتن از آنها نسبت به انجام این مهم اقدام نمود. ذیلاً به برخی از این موارد اشاره خواهد شد:
5 -1. جمع آوری تراث عظیم تمدنی اسلام
در طول قرون گذشته، در همة سرزمین های اسلامی و در نزد همة فرق دینی اسلام، یکی از مهم ترین مقدمات تشکیل تمدن نوین اسلامی، جمع آوری تراث عظیم تمدنی اسلام بوده است. زیرا ما می دانیم که سرزمین های اسلامی متعلق به جهان اسلام است و از سوی دیگر، افتراق آثار تمدنی جوامع اسلامی از هم و بی اطلاعی مسلمانان از این تراث عظیم، موجب از بین رفتن غرور ملی و مذهبی مسلمانان شده و روحیة خودباوری و اعتماد به نفس را در آنان سرکوب می کند و موجبات عقب ماندگی جوامع اسلامی را فراهم می آورد.
5 -2. تغییر در شیوه های آموزشی و منابع درسی مسلمانان در مدارس و دانشگاهها؛
از دیگر شیوه های ایجاد تمدن نوین اسلامی، تغییر در روش های آموزشی و منابع درسی مسلمانان در مدارس و دانشگاه ها است. افزون بر اینکه پیش فرض چنین تمدن سازی این است که همة این ذخایر و ثروت های عظیم انسانی و طبیعی به جهان اسلام تعلق دارد و روا نیست که مسلمانان از این ثروتها و داشته های غنی خود که با رشادتها و پایمردی های مسلمانان و در پرتو دین مبین اسلام به دست آمده است، غافل یا بی اطلاع باشد. چرا که بی اطلاعی از این ذخایر، بی هویتی و احساس عدم تعلق به گذشته را درپی دارد. «باید در مدارس و دانشگاههای اسلامی تاریخ و جغرافیای طبیعی و اقتصادی اسلام به طالبان علم و معرفت تعلیم داده شود تا بر داشته های خود ببالند و بر ناداشته های خود نیز چاره ای بیندیشند. گرچه در کنار این تعلیمات می توان بحث ها و مناظرات علمی دوستانه در میان علما و دانشمندان مسلمان درگیرد و موجبات ارتقاء سطح دانش و آگاهی آنان و همین طور رفع اختلافات عقیدتی را فراهم آورد (ابوزهره، 2008، 280)».
افزون بر این، تنظیم و به کارگیری یک تقویم اسلامی واحد لازم و ضروری است تا مسلمانان در این زمینه بی نیاز از بیگانگان باشند. استفاده از صنعت توریسم و گردشگری، راه اندازی چیزی شبیه به ویزای شنگن در جوامع اسلامی به منظور تسهیل در رفت و آمد مسلمانان به بلاد یکدیگر، از دیگر اقدامات تأمینی برای معارفه و آشنایی مسلمانان با فرهنگ و تمدن همدیگر است. همچنین موسم حج و حضور همزمان میلیونها زائر مسلمان در میعادگاه عاشقان و حریم امن الهی می تواند بهترین زمان و مغتنم ترین فرصت برای این آشنایی و تعارف و اتحاد دینی باشد. به تعبیر ابوزهره: «انظروا کیف ابوحنیفه یلتقی بالامام محمد الباقر و إبنه الامام جعفر الصادق و یأخذ عنها و هو یحجّ إلی بیت الله الحرام (همان: 282)».
5 -3. آگاهی بخشی به جامعه با راه اندازی نشریات، مطبوعات، سایت ها و شبکه های ماهواره ای مختلف
چنانکه برای نمونه سید جمال در افغانستان به کمک امیر شیر علی خان در سال 1290 نشریه شمس النهار را تأسیس کرد. همچنین انتشار نشریه معلم شفیق در هندوستان با همکاری محب حسین؛ تأسیس روزنامه حبل المتین؛ تأسیس روزنامه ضیاء الخافقین در لندن (به سال 1309 ق) به زبان عربی و انگلیسی. و نیز انتشار روزنامه های متعدد در مصر و سپس روزنامه عروه الوثقی در اروپا.
5 -4. همبستگی و ارتباط عالمان دینی و متفکران اسلامی
در جهت سازماندهی درجات علمی و وظایف عالمان؛ ایجاد مرکزیت دینی و گفتمانی؛ ایجاد تشکیلاتی نظیر جمعیت سری عروه؛ تقویت دارالتقریب ها و تشویق و حمایت مالی آنان به منظور برپایی نشست های علمی دوستانه و صمیمی، از دیگر اقدامات عملی مناسب در جهت وحدت بخشی جوامع اسلامی است.
5 -5. شناسایی عوامل درونی و بیرونی تفرقه
شناسایی عوامل درونی و بیرونی تفرقه و مراقبت و ممانعت از ورود آنان به صفوف مسلمین و سپس تفرقه پراکنی، از دیگر عوامل تأثیرگذار در تشکیل تمدن نوین اسلامی است. به بیان دیگر، مسلمانان به منظور ایجاد تمدن نوین اسلامی باید پیوسته به عوامل تفرقه آفرین درونی مثل متحجران، ظاهرگرایان، غرب زدگان، علمای درباری، تعصبات نابجا و رذایل اخلاقی؛ و همچنین عوامل بیرونی نظیر حیله ها و دسیسه های دشمنان، که بعضاً در قالب خیرخواهی و نصیحت و ابراز دوستی و محبت ارائه می شود، توجه تام و تمام داشته باشند. «إننا نقول مع الأسف الشدید أن الخلاف الطائفی یشبه أن یکون نزعه عنصریه و إن الذین یریدون الکید للمسلمین یتخذون من ذلک منفذاً ینفذون منه إلی صفوفهم، لیقطعوا الوحده الاسلامیه فیجب أن نسدَّ الطریق أمامهم» (ابوزهره، 2008: 276). و یا به تعبیر ایشان: «أنِ الأروبیین و الأمریکان حوّلوا مساجد المسلمین إلی کنائس و مأذنهم إلی اجراس» (همان: 281).
5 -6. احیاء زبان عربی در بلاد اسلامی
اگرچه ممکن است احیاء زبان عربی در بلاد اسلامی برای همة دولت ها امکانپذیر نباشد، اما می تواند به وحدت جوامع اسلامی مدد رساند. کشورهای مسلمان غیر عرب می توانند از زبان عربی را، که زبان قرآن است، به عنوان زبان دوم کشور خود استفاده کنند؛ به گونه ای که در تعاملات فکری و فرهنگی یا اقتصادی و نظامی و نظایر آن مشکلی در تفیهم و تفاهم نداشته و نیازی به مترجم نداشته باشند. البته این سخن با یادگیری سایر زبانها به خصوص زبان انگلیسی منافاتی ندارد. اگر قرار است در میان مسلمانان جهان صنعت توریسم اسلامی شکل گرفته، رفت و آمدها آسان، و تبادلات علمی و فرهنگی و نظایر آن استمرار یابد، پس چاره ای جز این نیست که زبان مشترکی میان آنها وجود داشته باشد که همگی بتوانند بدان زبان تکلم کنند. زبان عربی افزون بر این که زبان تفاهم و تبادل و زبان سنت است، زبان مشترکی است که همگان بدان زبان به عبادت می پردازند.[12]
5 -7. ترجمة علوم و دانش های مختلف به زبان عربی
ترجمه علوم و دانش های مختلف به زبان عربی، کاری است که از دوران ایران باستان و عصر ساسانی و بخصوص در دهه های آغازین شکل گیری اسلام و خلافت عباسی[13] آغاز شده بود. همچنین اقدام مجدد در جهت تأسیس دارالترجمه و بیت الحکمه ها می تواند در برگردان تراث عظیم فرهنگی و تمدنی اسلام به زبان واحد، و همچنین آثار سایر ملل و فرهنگ ها به زبان عربی مثمر ثمر واقع شده و در رشد و تعالی علمی و فرهنگی مسلمانان نقش مثبتی را ایفا کند.
5 -8. تشکیل اجتماعات بزرگ اسلامی و نشست های نقد و مناظرة علمی،
از دیگر راههای ایجاد تمدن نوین اسلامی، تشکیل اجتماعات بزرگ اسلامی و نشست های نقد و مناظره علمی است. البته به منظور جلوگیری از ایجاد حساسیت های احتمالی و پرهیز از شائبه دولتی و جهت دار بودن این نشست ها، بهتر آن است که اداره کنندگان این مجامع، دولت ها نباشند و این نشست ها از طریق ارگانها و سازمانهای غیردولتی و یا مجامع علمی و دانشگاهی برگزار گردد. چنانچه بتوان در این نشست ها و مجامع، که در آن همه از جایگاه برابر برخوردارند و از پیش تعیین نشده است که موضوع یا ایده و تفکری خاص به حضار دیکته شود، از همة ادیان جهان و دست کم از همۀ فرق دینی مسلمانان دعوت به عمل آورد تا صادقانه و بی طرفانه مسائلی را که محل اختلاف و نزاع است، مورد بررسی و واکاوی قرار دهند. امید آن می رود که تقریب میان مذاهب و وحدت و همدلی فراهم گردد. در این نشست ها باید با الهام از این حدیث گرانقدر معصومین (ع) که می فرمایند «کونوا دعاه الناس بغیر ألسنتکم»، این امکان فراهم شود تا افراد بتوانند آزادانه ولو دیدگاههای نادرست و تعصب آمیز خویش را بیان کنند و کسی متعرض آنان نشود. نباید برای شرکت افراد در این مجامع محدودیت قائل شده یا گزینشی عمل کرد که فرجام چنین نشست هایی از همان ابتدا معلوم خواهد بود. در این نشست ها بهتر است مسئولین و برگزار کنندگان همایش بیشتر شنونده باشند تا سخنران و به جای سخنرانی های طولانی و خسته کنندة افراد مسئول، بگذاریم میهمانان و مدعوین همایش به ارائة آزادانة دیدگاههای خود بپردازند.
البته به منظور ثمربخش بودن این همایشها و تبادلات علمی، باید در پایان این نشست ها مراکزی در هر یک از کشورهای اسلامی تأسیس شود که ضمن بهره گیری از صندوق مالی غیر دولتی مشخص و پیروی از سازوکارهای اداری واحد، پیگیری مصوبات این نشست و نتایج آن را که قائدتاً نباید به گروه و جماعت خاصی تعلق داشته باشد، از اهم فعالیتهای خود بدانند.
5 -9. ایجاد وحدت اقتصادی و ائتلاف سیاسی و نظامی
از دیگر اقداماتی است که جوامع مسلمان باید در آن راستا همکاری و مشارکت جدی داشته باشند، ایجاد وحدت اقتصادی و ائتلاف سیاسی و نظامی است. دولت های مسلمان چنانچه واقعاً به دنبال وحدت و اتحاد دینی هستند، باید در عرصه عمل نیز چنین اتحادی را دنبال نموده و راه کارهای عملی آن را نیز جستجو نمایند. یکی از راه کارهای عملی اتحاد، پیروی از یک نظام اقتصادی واحدی است که پشتوانة جدی قدرت و اقتدار مسلمانان در سایر زمینه هاست. چرا که اغلب نزاع ها و درگیری های عالم به دلیل محدودیت منابع، ناتوانی در عرصة تولید و توزیع، و وجود نظام طبقاتی است. چنانچه ملت های مسلمان به اموال یکدیگر طمع نموده و به غارت و چپاول یکدیگر بپردازند، در آن صورت چگونه می توان انتظار داشت که در مقابل بیگانگان ایستادگی نموده و یا مورد تعرض آنان قرار نگیرند. در حالی که بزرگترین ذخایر نفت و گاز و انرژی دنیا در خاورمیانه و در حوزه و قلمرو کشورهای اسلامی قرار دارد، چرا باید تا این حد وابستة غرب بود. این در حالی است که هم سرمایه های انسانی لازم برای پیشرفت علمی، توسعه و استخراج این ذخائر در اختیار آنان هست و هم توان مالی لازم برای این کار وجود دارد. بر ماست که بازار تولید، مصرف، توزیع و صادرات را خود به دست گرفته و اجازه ندهیم بیگانگان ذخایر و ثروت های ما را به یغما برده و به جای ما تصمیم بگیرند. افزون بر اینها، رعایت قوانین اسلامی در خصوص معاملات و به طورکلی اقتصاد کلان اسلامی، یعنی قوانینی نظیر احتکار، ربا، قرض، هبه و نظایر آن، مانع از این خواهد شد که تجار و بازرگانان در جوامع اسلامی صرفاً به سود و منفعت خود بیندیشند. یا با احیای زمین های موات و حذف گمرکات برای مسلمانان می توان اقتصاد پایدار و مطمئنی را برای آنان ایجاد نمود.
5 -10. همچنین هجرت به بلاد اسلامی برای کسب علم و دانش
هجرت به بلاد اسلامی برای کسب علم و دانش، بجای سفر به کشورهای بیگانه، و استفاده از توان علمی یکدیگر و ارائه بورس های تحقیقاتی و پژوهشی برای دانشمندان مسلمان می تواند راه دیگری برای ایجاد چنین تمدن عظیمی باشد. اما افزون بر لزوم توجه جدی به این عوامل و مؤلفه های عملی، توجه به راهکارهای نظری وحدت بخش جوامع اسلامی نیز ضرورت دارد و نباید از آن غفلت نمود. در ادامه، به برخی از این موارد اشاره خواهیم کرد.
6. اسباب و عوامل افتراق امت اسلامی
در باب تاریخ پیدایش افتراق و اختلاف میان مسلمانان و پیدایش شعب اسلامی در میان اهل تسنن و شیعیان اختلاف نظر وجود دارد. برای نمونه شرف الدین عاملی، از فقهای شیعه علت این اختلافات را تکفیر و تحقیر و تزویر، اعراض اهل سنت از مذهب ائمه معصومین و بی توجهی به فرمایشات آنان در باب اصول و فروع دین می داند. تا جایی که او معتقد است بخاری در صحیح خود هیچ روایتی را از اهل بیت نبوی یا کسانی چون زید ابن علی، و یحیی بن زید یا نفس زکیه (محمد ابن عبداله) نقل نکرده است (عاملی، 1423: 249).[14] از سوی دیگر، محمد ابوزهره در کتاب الوحده الاسلامیه، عصبیت عربی و موضوع عرب و موالی در زمان امویان؛ و نیز تفرقه و جدایی میان شیعه و خوارج (پس از جنگ صفین) را از آفات وحدت امت اسلامی به شمار آورده است. به نظر وی، شیعیان قدیمی ترین فرقة اسلامی هستند که در پایان خلافت عثمان روی کار آمدند،[15] گرچه آنها فرقه واحدی نیستند و به شعب گوناگونی تقسیم شدند: «الشیعه لیسوا علی رأی واحد بعد اتفاقهم علی المبادی السابقه، بل منهم الغالون فی تقدیر علی و بنیه، و روی عنهم أنّهم یکفرون الشیخین أبابکر و عمر، و منهم المعتدلون المقتصدون» (ابوزهره، 2008: 72 -163). او معتقد است که، انشقاق میان امت اسلامی اساساً از زمان مرگ خلیفه سوم به بعد آغاز شد: «لقد کانت بعد موت عثمان فئتان، احداهما عادله و الأخری باغیه و نازعت الباغیه صاحب الحق، واقتتلت الطائفتان» (همان: 138).
البته در باب علت پیدایش اختلافات میان مسلمانان دلایل دیگری نیز ذکر شده است که ربطی به شیعه و سنی ندارد؛ از جمله پیاده نکردن همه دستورات الهی و انتخاب برخی و وانهادن برخی دیگر. همچنین آمیختگی دین با اشخاص و تفسیرهای اشخاص از دین و آیات قرآن، مزید بر این مشکلات بوده است(رک: یعقوب، 1384:200).
7. جایگاه وحدت در قرآن و سنت
چنانچه در آغاز این نوشتار نیز اشاره شد، مسئله وحدت مسلمانان یکی از مهم ترین مباحثی است که در قرآن کریم در آیات متعددی مورد توجه و تأکید قرار گرفته است و خداوند همة انسانها را امت واحده و از نفس واحده می داند: «یا أَیهَا النَّاسُ اتقُوا رَبکمُ الَّذِی خلَقَکم مِّن نَّفْسٍ وَاحِدَةٍ وَخَلَقَ مِنْهَا زَوْجهَا»(زمر/6). یا برای نمونه، در آیات قرآن مشاهده می کنیم که مؤمنین را به عدم متابعت و پیروی از شعارهای تفرقه افکنانة کافران دعوت نموده و انذار می دهد: «وَلاَ تَکونُواْ کالَّذِینَ تَفَرَّقُواْ وَاخْتَلَفُواْ مِن بَعْدِ مَا جَاءهُمُ الْبینَاتُ وَأُوْلَئِک لَهمْ عذَابٌ عَظِیمٌ»(آل عمران/105) و یا «وَاعْتَصِمُواْ بِحَبْلِ اللّهِ جَمِیعًا وَلاَتَفَرَّقُواْ»(آل عمران /103). و یا در سوره انفال می فرماید: «وَأَطیعُواْ اللّه وَ رَسولَهُ وَلاَ تَنَازَعُواْ فَتَفْشَلُواْ وَ تَذْهَبَ رِیحُکمْ وَاصْبِرُواْ إِنَّ اللّهَ مَعَ الصَّابِرِینَ»(انفال/46). همچنین «أَنَّ هَذَا صرَاطِی مسْتَقِیمًا فاتَّبِعُوهُ وَلاَتَتَّبِعُواْ السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِکمْ عَن سَبِیلِهِ ذَلِکمْ وَصَّاکم بِهِ لَعَلَّکمْ تَتَّقُونَ»(انعام/153). البته در این زمینه آیات فراوانی در قرآن وجود دارد که در این مقال نمی توان به آنها پرداخت.[16]
افزون بر این آیات، احادیث فراوانی نیز در این زمینه وجود دارد که از نبی مکرم اسلام (ص) و ائمه معصومین (ع) نقل شده است و جملگی مسلمانان را به وحدت کلمه حول محور واحد دعوت می کند. همچنین می توان سیرة عملی بزرگان دین مبیین اسلام را مصداق دیگری از تلاش در جهت وحدت دینی به شمار آورد. برای نمونه، نبی مکرم اسلام (ص) در این مورد می فرمایند: «لاتدخلوا الجنه حتی تؤمنوا و لاتؤمنون حتی تحابوا، أوَلا أدلّکم علی شیءٍ إذا فعلتموه تحاببتم أفشوالسلام بینکم»(عاملی، 1423:16). و یا آن حضرت در باب لزوم اخوت و برادری در میان مسلمانان می فرمایند: «من أراد الله به خیراً رزقه خلیلاً صالحاً إن نسی ذکَّره أو ذکر اعانه و مثَل الاخوین إذا التقیا مثل الیدین تغسل احداهما الاُخری» (نقل از: قاسمی، 1415: 126). مولای متقیان، حضرت علی (ع)، نیز، در خطبة سوم نهج البلاغه در باب غصب خلافت ایشان و دلایل سکوت آن حضرت می فرمایند: «أَمَا وَ اللَّهِ لَقَدْ تَقَمَّصَهَا فلَانٌ وَ إِنهُ لَیعْلَمُ أَنَّ مَحَلِّی مِنْهَا مَحَلُّ الْقُطْبِ مِنَ الرَّحَی. .. فَرَأَیتُ أَنَّ الصَّبْرَ علَی هاتَا أَحْجَی فَصَبَرْتُ وَ فِی الْعَینِ قَذًی وَ فِی الْحلْقِ شجًا أَرَی ترَاثِی نَهْباً». او همچنین در خطبه دیگری تفرقه و نفاق میان مسلمانان را نتیجه وساوس شیطانی دانسته و مؤمنان را از افتادن در این دام برحذر می دارند: «إِنَّ اَلشیطَانَ یسنِّی لَکُمْ طُرُقَهُ وَ یرِیدُ أَنْ یحُلَّ دِینکُمْ عقْدَةً عُقْدَةً وَ یعطِیکُمْ بالْجَمَاعَةِ اَلْفرْقَةَ وَ بِالْفُرْقَةِ اَلْفِتْنَةَ فَاصْدِفُوا عَنْ نَزَغَاتِهِ وَ نفَثَاتِهِ وَ اِقبَلُوا اَلنَّصِیحَةَ مِمَّنْ أَهْدَاهَا إِلَیکُمْ وَ اِعْقِلُوهَا عَلَی أَنْفُسِکُمْ» (خطبة 121). همچنین بیعت و مصالحه با نظام حاکم (نامه 62)، مساعدت فکری و تصحیح اشتباهات حقوقی و قضایی خلفا، مشاوره و کارشناسی نظامی به خلفا، سیره وحدت گرایانة امام پس از بیعت با آن حضرت و در دوران خلافت را می توان نمونه های دیگری از تلاش های عملی آن حضرت در جهت وحدت امت اسلامی به شمار آورد. افزون بر این، می توان پذیرش صلح توسط امام حسن مجتبی (ع) را نرمش قهرمانانة ایشان به منظور حفظ نظام اسلامی و نشانة روحیة وحدت طلبی آن حضرت دانست. همچنین، سیره عملی سایر ائمه (علیهم السلام) گواه بر این مدعا است که آنان نه تنها مخالفان اعتقادی خود را خارج از مسلمانی ندانسته، بلکه در راه هدایت و راهنمایی و تقویت اتحاد جامعه اسلامی از هیچ کوششی فروگذار نمی کردند.[17]
چنانکه اشاره شد، وحدت امت اسلامی از همان آغاز پیدایش اسلام یکی از دغدغه های مهم نبی مکرّم اسلام و ائمه معصومین علیهم السلام و نیز علما و بزرگان دین بوده است. از این رو با وقوع انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی (ره)، این مسأله به طور ویژه مورد توجه ایشان قرار گرفته و اقدامات بسیار خوبی نیز در جهت تحقق آن به عمل آمد. البته وحدتی که ایشان از آن دم می زدند، وحدت مذهبی یا حصر مذاهب اربعه اهل سنت و شیعی در یک مذهب نبود؛ بلکه منظور ایشان وحدت معقول و واقعی و قرار گرفتن آنان در صف واحد در مقابل دشمن مشترک بود. ایشان در سخنرانی آذرماه سال 1364 که به مناسبت میلاد با سعادت حضرت محمد (ص) و امام جعفر صادق (ع) و همچنین هفتة وحدت برگزار شده بود، در این زمینه می گویند: «وحدتی که قرآن کریم به ما دستور داده است برای یک سال و ده سال و صد سال نیست، بلکه برای سرتاسر عالم است در سرتاسر تاریخ و ما نیازمندیم که عملاً وحدت را محقق کنیم»(صحیفه نور /ج19). واضح است که چنین وحدتی، زمانی حاصل می شود که مسلمانان به تأسی از قرآن کریم ایثار و از خودگذشتگی را سرلوحه کارهای خود قرار دهند: و یؤثرون علی انفسهم و لو کان بهم خصاصه (حشر/9). لذا طرح راهبردی حضرت امام برای برقراری وحدت سیاسی جهان اسلام به ترتیب عبارت بودند از: ایجاد بستر و شرایط مناسب تحقق وحدت؛ فعال شدن نخبگان سیاسی- مذهبی به عنوان مجریان وحدت؛ به کارگیری ابزار لازم در این زمینه؛ و نهایتاً تشکیل دولت بزرگ اسلامی. پر واضح است که انجام چنین کاری نیازمند راهبردهای عقیدتی- فرهنگی و سیاسی- علمی است و نمی توان با شعار بدان دست یافت.
8. نتیجه گیری
با توجه به آنچه در مباحث گذشته بیان شد می توانیم در مجموع راهکارهای عملی وحدت جوامع اسلامی را اینگونه خلاصه نماییم:
1) تحقق تمدن نوین اسلامی، از وعده های حتمی و اجتناب ناپذیر خداوند متعال است و گریز و گزیری از آن نیست. چنان که می توان وقوع انقلاب اسلامی ایران در سال 1357 را اولین نشانه و مقدمة شکل گیری چنین تمدن عظیمی قلمداد کرد.
2) به رغم اینکه تحقّق چنین امری از وعده های راستین الهی است؛ دولتمردان ایران اسلامی و همه آزادگان و مسلمانان عالم باید در این راستا تلاش جدی نموده و از اختلاف افکنی و نزاع و مجادله میان مسلمانان اکیداً ممانعت به عمل آورند؛ چرا که این کار جز بدنامی و از دست رفتن عرض و آبروی مسلمانان ثمری در بر ندارد: «وَلا تنَازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَتَذْهَبَ رِیحُکمْ» (انفال/ 46).
3) در تشکیل تمدن نوین اسلامی نباید صرفاً به شعار و نظرورزی بسنده نمود، بلکه تحقق چنین امری نیازمند اقدامات عملیِ فراگیر، همه جانبه و به دور از هرگونه تعصبات قومی و مذهبی است.
4) در پیمودن این راه باید پیوسته توطئه ها و نیرنگ های دشمنان قسم خورده اسلام را رصد نموده و مسلمانان با هوشیاری و بصیرت کامل سعی کنند همدلانه و با شجاعت هرچه تمامتر در مقابل آنها ایستادگی نموده و اجازه ورود تفرقه افکنان به صفوف مسلمین را ندهند.
5) مسلمانان باید پیوسته به مؤلفه های شکل گیری تمدن نوین اسلامی و عوامل تأثیرگذار بر وحدت امت اسلامی توجه داشته و با روحیة مجاهدتِ دائم و همگانی و تلاش و کار و ابتکار، امید به فضل الهی و استمداد از او، ترسیم هدف بلند مدت، صبر و مقاومت، بهره مندی از همة ظرفیت های مادی و معنوی خود، پرهیز از تحجر و ارتجاع، گسترش اخلاق انسانی، نگاه اجتهادی و عالمانه به عرصه های گوناگون دانش بشری تا زمان کسب مرجعیت علمی و فناوری در جهان، پرهیز از سبک و مدل زندگی غربی، پاسداری از بنیان های تاریخی و فرهنگ و زبان خود، و با معنویت و خودسازی، خود را مهیای این وظیفة خطیر الهی نموده و در این راه از جان و مال خویش دریغ نورزند. چرا که تنها در این صورت است که می توان وعده راستین الهی را محقق نموده و به صلح و آشتی و اتحاد در میان مسلمانان جهان دست یافت.
منابع
- یعقوب، احمد حسین (1384)، اهل بیت محور وحدت، ترجمه عباس جلالی، بوستان کتاب.
- خسروی، محمدعلی (1387)، آرمانشهر وحدت، مؤسسه چاپ ونشر عروج.
- ابوزهره، محمد (بیتا)، الوحده الاسلامیه، دار الرائد العربی، بیروت البنان.
- امام خمینی، روح الله (1369)، صحیفه نور، جلد 19.
- آقانوری، علی (1387)، امامان شیعه و وحدت اسلامی، انتشارات دانشگاه ادیان و مذاهب.
- قاضی زاده، کاظم (1377)، اندیشه های فقهی سیاسی امام خمینی، مرکز تحقیقات استراتژیک ریاست جمهوری.
- یعقوب، احمد حسین (1384)، اهل بیت محور وحدت، ترجمه عباس جلالی، بوستان کتاب.
- حسینی، سید جمال الدین (1384)، پایه گذار نهضت اسلامی، واثقی، صدر، تهران، شرکت سهامی انتشارات.
- بی آزار شیرازی، عبدالکریم (1385)، شیخ محمود شلتوت طلایه دار تقریب در عقاید، تفسیر، حدیث، فقه مقارن و همبستگی مذاهب اسلامی، مجمع تقریب مذاهب اسلامی.
- وطن دوست، رضا (1388)، وحدت و همگرایی در اندیشه اسلامی، دانشگاه علوم اسلامی رضوی.
پی نوشت ها
[1] برای اطلاع بیشتر رک: انفال، آیه 46؛ نساء، آیه 59؛ آل عمران، آیه 152؛ طه، ایه 62..
[2] وی متولد سال 1893 میلادی (1310-83) در مصر است که در سال 1950 به سرپرستی مباحثات فرهنگی اسلامی دانشگاه الازهر انتخاب شد و بعدها به سمت نائب رئیس این دانشگاه و در سال 1958 به ریاست آن برگزیده شد. او همچنین از مؤسسان دارالتقریب بین المذاهب الاسلامیه بود.
[3] متولد سال 1302ق در مصر، استاد شیخ شلتوت و بنیانگذار دارالتقریب اسلامی.
[4] ایشان معتقد بودند که برای استنباط احکام شرعی می توان علاوه بر احادیث کتب شیعه به منابع حدیثی اهل سنت نیز مراجعه کرد. به نقل از خسروی، 1387، ص 90.
[5] وی پس از فراگیری زبان عربی و فرانسوی به مصر رفت و در سال 1947 مرکز فرهنگی «دارالتقریب بین المذاهب الاسلامیه» را در مصر و سپس تهران پایه گذاری کرده و دبیر آن شد؛ مرکزی که ذیل آن مجله ای به نام «رساله الاسلام» منتشر می شد.
[6] (1277-1363)، نویسنده، محقق و فیلسوف معاصر ایرانی که بیشتر به سبب تلاش در جهت اتحاد مذاهب اسلامی شناخته می شود.
[7] وی تنها راه پیشرفت جوامع اسلامی را وحدت و اتحاد میان تمامی مسلمانان می دانست و در این زمینه تلاشهای شایان توجهی نمود. «لاتتسق امور العمران و لا تستتب أسباب الارتقاء و لاتنبث روح المدینه و لاتبزغ شموس الدعه من أبراج السعاده و لانرفع عن اعناقنا نیر العبودیه بید الحریه إلّا باتفاق الکلمه و اجتماع الأفئده و ترادف القلوب و اتحاد الغرائم و الاجتماع علی النهضه بنوامیس الأمه. ..». جهت مزید اطلاع ر. ک: علامه سید عبدالحسین شرف الدین عاملی، «الفصول المهمه فی تألیف الامه»، تحقیق عبدالجبار شراره، تهران، اداره النشر و المطبوعات، 1423، ص 9.
[8] ر. ک: سفینه البحار، محدث قمی، جلد 2، ص 42.
[9] واثقی، صدر، سید جمال الدین حسینی پایه گذار نهضت های اسلامی، تهران، شرکت سهامی انتشارات، 1384، ص 112. به نقل از مجله المنار، جزء 2، ص 131.
[10] در حدیثی از امام صادق (ع) نقل شده است که ایشان در بیان معنای اسلام فرموده اند: «الْإِسْلَامُ هُوَ الظَّاهِرُ الَّذِی عَلَیهِ النَّاسُ شَهَادَةُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّه وَحْدَهُ لَا شَرِیک لَهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ وَ إِقَامُ الصَّلَاةِ وَ إِیتَاءُ الزَّکاةِ وَ حِجُّ الْبَیتِ وَ صِیامُ شَهْرِ رَمَضَانَ فَهَذَا الْإِسْلَامُ» (اصول کافی، ج 2، ص 25).
[11] به نقل از محمد علی خسروی، آرمانشهر وحدت، مؤسسه چاپ و نشر عروج، 1387، ص 24.
[12] چنانکه ابن سینا، فارابی، ابن رشد، ابن طفیل و دیگران زبان عربی را زبان علم قرار دادند و آثار حکمای یونانی نظیر افلاطون و ارسطو را به عربی برگرداندند.
[13] یعنی تقریباً در سالهای 136 تا 193 و مقارن با آغاز حکومت منصور تا پایان دوره هارون الرشید. در این دوره بغداد که به جای دمشق مرکز جهان اسلام گردید، با تأسیس دارالحکمه کانون گرد آمدن دانشمندان و دانش پژوهان و مترجمان بنامی (چون نوبخت منجم، عبدالله ابن مقفع، جورجیس بن بختشیوع، ابواسحاق ابراهیم بن حبیب فرازی، یوحنا بن ماسویه نصرانی، علان شعوبی) شد. در کنار این منجمان و مترجمان ایرانی، سریانی و قبطی، دانشمندانی از هند نیز حضور داشتند که به ترجمه آثار هندی و سانسکریت به عربی پرداختند.
[14] جهت مزید اطلاع رک: مقدمه ابن خلدون، ص 446 در مورد بی توجهی اهل سنت به اهل بیت پیامبر.
[15] البته دیدگاه ایشان در باب تاریخ پیدایش مذهب شیعه ناصواب است و پیدایش این مذهب به سند شیعه و سنی به زمان حیات خود پیامبر اکرم (ص) باز می گردد. زیرا اولین بار پیامبر اکرم (ص) پیروان حضرت علی علیه السلام را تا قیام قیامت شیعه خطاب نمودند. ر. ک: حافظ ابونعیم اصفهانی احمد بن عبدالله، از محدثین و فقهای به نام اهل سنت در کتاب «حلیة الاولیاء» در تفسیر آیه 7-8 سوره بیّنه و در تعین مصداق «خیر البریّه».
[16] برای نمونه آیاتی نظیر «تعاونوا»، «اصلاح ذات البین»، «تألیف قلوب»، «امه واحده»، «صبغه الله»، «اخوه» و. ...
[17] جهت مزید اطلاع ر. ک: علی آقا نوری، امامان شیعه و وحدت اسلامی، انتشارات دانشگاه ادیان و مذاهب، 1387.