روزنامه آرمان ملی در یادداشتی به قلم حمیدرضا صالحی رئیس کمیسیون انرژی اتاق ایران نوشت: افزایش قیمت حاملهای انرژی دارای تاریخچه طولانی است و وقتی این موضوع در مجلس هفتم مطرح شد، مجلسیها با تصویب یک طرح جلوی افزایش قیمتها را گرفتند. بعد در سال 89 قانون هدفمندسازی یارانهها مطرح شد که این قانون هم به شکل ناقص در دولتهای نهم و دهم اجرا شد و خیلی از درآمدهایی که قرار بود به مردم داده شود، روانه جاهای دیگر شد. درنتیجه اعتماد عمومی کاهش پیدا کرد و فضای اقتصادی کشور مملو از نااطمینانی شد.
در سال 92 هم که دولت یازدهم بر سر کار آمد، انتظار میرفت به این موضوع پرداخته شود اما باز متاسفانه بنا به دلایلی این اتفاق نیفتاد. طی این مدت قیمت بنزین هم مانند قیمت ارز تحت کنترل قرار گرفت. الان باید به این موضوع توجه داشته باشیم که آیا فقط بحث گرانی بنزین مطرح است یا به مسائل دیگر هم توجه میشود. مهمتر اینکه درآمدهای حاصل از افزایش قیمت بنزین صرف اشتغالزایی یا توسعه کارآفرینی خواهد شد و قدرت خرید مردم افزایش پیدا میکند یا خیر.
آنچه باید انجام شود این است که قدرت خرید و سطح حقوق و دستمزد مردم باید افزایش پیدا کند تا با بالا رفتن قدرت خرید چرخه اقتصادی نیز بچرخد. اگر امروز در ترکیه، مردم بابت خرید بنزین 12هزار تومان پرداخت میکنند، به این دلیل است که در این کشور کارمند یا کارگر میتواند این مبلغ را پرداخت کند و این موضوع بااهمیتی است.
همچنین بر اساس برآوردهای انجام شده، تورم ناشی از افزایش بهای بنزین چیزی حدود پنج تا 9 درصد خواهد بود، اما اعلام این موضوع به صورتی که انجام گرفت، اثر روانی بیشتری خواهد داشت که ناشی از بیاعتمادیای است که طی سالها رخ داده است.
بنابراین دولت در این زمینه باید به گونهای عمل کند که این یک اقدام مقطعی نباشد و درنهایت منابع حاصل شده صرف توسعه و شکوفایی اقتصادی کشور شود. آنچه اهمیت فراوانی دارد توجه به این موضوع است که اقتصاد ایران نیازمند یک جراحی تمامعیار است.
متاسفانه طی این سالها هر کسی هم که بر سر کار آمده، به سیاستهای مقطعی و زودگذر تن داده و این موضوع را رها کرده است. درنتیجه سیاستها بر پایه درآمدهای نفتی شکل گرفته و آنگونه که باید به سیاستها و درآمدهای دیگر توجه نشده است. در حال حاضر هم به دلیل بازگشت تحریمهای یکجانبه ایالات متحده که بهویژه نوک حمله آن متوجه صنعت نفت ایران است، دولت ناچار شده که قیمت بنزین را بالا ببرد و دست به اصلاح قیمتی بزند وگرنه این کار صورت نمیگرفت؛ در صورتیکه همانطور که گفتم این کار باید سالها پیش انجام میگرفت. اتاق بازرگانی نیز بارها بر این موضوع تاکید کرده و خواستار انجام اصلاحات اقتصادی شده است.
به هر حال دولت تصمیم گرفته در حوزه انرژی، دست به اصلاحات قیمتی بزند و در این میان مساله مهم این است که از این فرصت به درستی استفاده شود و اجازه داده نشود که قیمتها تحتالشعاع این قضیه قرار بگیرند. باید کمک کرد تا دولت در انجام این طرح ناکام نشود.
بنابراین اگر مدیریت لازم انجام شود این طرح به موفقیت میرسد. اگر طی چهار، پنج سال گذشته اقدام درستی در زمینه زیرساختها انجام میگرفت یا موضوع یارانههای انرژی به تدریج تعریف میشد، امروز شاید ما شاهد اتفاقات روزهای گذشته نبودیم. اگر زودتر به موضوع اصلاحات اقتصادی بها داده میشد واکنشها نیز در سطح جامعه متفاوت بود.
متاسفانه روند خصوصیسازی در کشور ما اشتباه بوده و نتایج خوبی از آن حاصل نشده است. نباید امور اقتصادی به دولتها یا به بخشهای خصولتی داده شود. میدانیم که بهرهوری در بخش خصوصی بالاتر است و کارها با دقت و سرعت بیشتری انجام میگیرد.
ما امروز دارای بخش خصوصی توانمند در کشورمان هستیم و برای عرضاندام آنها در عرصه اقتصادی، لازم است دولت از تصدیگری خود بکاهد. بخش خصوصی با واقعیات اقتصادی آشنایی دارد و بهتر از عهده انجام کارها برمیآید. بارها شعارهایی در خصوص سپردن کارها به این بخش سر داده شده؛ اما در عمل کارها به بخشهای دولتی یا شبهدولتی واگذار شده است. امروز در سایر کشورها نیز به بخش خصوصی میدان داده شده و آنها هم موفقیت خوبی در انجام پروژهها کسب کردهاند. یعنی پروژهها مسیر درست خود را طی کردهاند و موفقیت حاصل شده است.