سرویس سیاست مشرق – پس از تصمیم خلقالساعه دولت حسن روحانی برای گرانسازی بنزین و عدم اجرای پیوستهای این طرح از سوی دولتمردان؛ شاهد بروز اعتراضات و اغتشاشاتی تلخ در کشور بودیم.
اعتراضات و اغتشاشاتی که اگرچه انتظار میرفت راهبری درستی نسبت به آنها از سوی خواص کشور انجام بگیرد و ضمن تبیین دقیق مسئله برای مردم؛ راهکار «صندوق رأی» و اعتراض معقول بعنوان چاره کار مطرح شود اما اینچنین نشد و به جای آن شاهدیم که عدهای از اصلاحطلبان بصورت دائمی از گزینه «اعتراض» و ضرورت تجمعات خیابانی برای حل مشکلات حرف میزنند.
راهی که نه تنها هیچ فرجامی بر آن متصور نیست بلکه حتی برخی عقلای جریان اصلاحات بعنوان اصلیترین مدعی سیاست خیابانی در ایران! نیز تأکید کردهاند که اساساً در تجمعات خیابانی تفکیک معترض از اغتشاشگر ممکن نیست و همیشه کسانی هستند که از اعتراضات خیابانی سوء استفاده کنند. [1]
مشوّقان حضور خیابانی البته جدای از اینکه متوجه خطرات «فتنه اقتصادی» نیستند؛ به دستاوردها و تجربیات شیرین صندوق رأی نیز بیاعتنایی میکنند و سابقه ذهنی مطلوبی که در این زمینه وجود دارد را نادیده میگیرند.
*مجلسی که توانست جلوی گرانیهای دولت اصلاحات را بگیرد/ کدام روش اعتراضی در سال 82 مانع "گرانی" شد؟
یکی از تجربیات شیرین مردم ایران در انتخاب راهکار منطقی برای اعتراض به وضع موجود؛ ماجرای اعتراض به گرانیهای دولت دوم اصلاحات است.
گرانیهای لجام گسیختهای که دولت اصلاحات قصد داشت بر عمق آنها نیز بیافزاید و تجربهای مشابه با حسن روحانی در ماجرای گرانی بنزین را کلید بزند.
خواص و مردم اما ضمن لمس مشکلات موجود در آنها سالها؛ این خطر را نیز به خوبی درک کرده بودند و مترصد راهی برای حل واقعی این مشکل بودند.
و راه حل نیز با عملکرد مطلوب اصولگرایان در ایام انتخابات مجلس هفتم و گذاشتن گزینههای مطلوب در سبد رأی مردم محقق شد و اکثریت اصولگرا به مجلس هفتم راه یافت.
مجلسی برآمده پس از ترکتازیهای اصلاحطلبان تندرو در مجلس ششم و مجلسی که مردم برای رفع کاستیهای وضع موجود؛ امیدی منطقی به آن داشتند.
اصولگرایان مجلس هفتم نیز با درک چیستی مشکل واقعی مردم در همان آغاز کار؛ طرحی به نام «طرح تثبیت قیمتها» را در دستور کار گذاشتند و تصویب کردند.
طرحی که دولت اصلاحطلبان را موظف به تثبیت قیمت سوخت و برخی کالاها و خدمات اساسی میکرد و هر نوع افزایش قیمت نیز میبایست با ارائه توجیهات کامل از جانب دولت به مجلس انجام میگرفت.
در روند اجرا نیز این طرح اجازه گرانیهای بیشتر را نداد و مانع از کارشکنی اقتصادی اصلاحطلبان و تئوریهای "عدم نظارت بر قیمت" از سوی آنها شد. [2]
جالب است که چپها از همان روزها حتی تا امروز نیز همچنان از این طرح با دشمنی یاد میکنند و از کنایه زدن ناتمام به تئوریپردازان این طرح مشهور نمایندگان اصولگرای مجلس هفتم غافل نمیمانند.
*مردم اینگونه به کارنامه بد شورای شهر "نه" گفتند/ خدمتگزاری چگونه به جای حاشیه نشست!؟
ماجرای "طرح تثبیت قیمتها" اما تنها معجزه صندوق رأی در ایران نبود...
جنجال شوراهای دوره اول نیز مقطع دیگری بود که کام مردم بخصوص در تهران را حسابی تلخ کرد.
اکثریت اصلاحطلب شورای شهر؛ روزی نبود که جلسات خود را بدون حاشیه و جنجال به پایان برسانند.
کارگزارانیها و مشارکتیهای شورای اول تقریبا بر سر هر چیزی با یکدیگر جدال داشتند. از انتخاب شهردار گرفته تا میزان دخالت در اجرائیات شهر تهران و غیره.
کار به جایی رسیده بود که مثلا ابراهیم اصغرزاده در اعتراض به آبستراکسیون برخی اعضا گفته بود که ما 5 جنازه در شورای شهر داریم (در کنایه به شرکت نکردن عمدی این اعضا در جلسه) که مردم تهران باید برای آنها تابوت سفارش بدهند!
و این جنگ قدرت آنقدر ادامه یافت که دست آخر، جلسات شورا هم برگزار نمیشد و برخی دفاتر شورای شهر اول نیز پلمب شد.
و سرانجام با موافقت دولت اصلاحات و رأی یک هیئت حل اختلاف مرکزی؛ این شورای پر از حاشیهی اصلاحطلبان در اسفند سال 81 منحل شد.
موسویلاری، وزیر وقت کشور در دولت اصلاحات پس از این انحلال گفته بود که این تصمیم برای آرامش مردم تهران گرفته شد. [3]
اما آسیب این شورای ناکارآمد و پر حاشیه چطور میبایست جبران شود!؟
شورایی که به گفته یکی از اعضایش یک کارنامه گندیده و کثیف بیشتر نداشت.
و اینجا بود که باز هم صندوق رأی به کمک مردم آمد...
مردم در انتخابات دومین دوره شوراهای شهر اما اعتراض خود را به ناکارآمدی چپهای پر حاشیه نشان دادند و با یک رأی اکثریتی، ائتلاف آبادگران برخاسته از جبهه اصولگرایان را به شورای شهر فرستادند.
ائتلافی که پس از ورود به شورای شهر، بلافاصله به حاشیهها پایان داد و رایحه خوش خدمتگزاری و کار جهادی را به مشام مردم رساند.
و تهران در طول 14 سال حضور اکثریتی اصولگرایان در شورای شهر خود توانست به شهری در رده کلانشهرهای مدرن جهان تبدیل شود بدون آنکه شاهد هیچ حاشیهای در شورای شهر باشد.
*خوف ناکارآمدان از صندوقهای رأی
افسانهای قدیمی وجود دارد درباره یک غول برآمده از درون یک چراغ جادو که گویا برای مبارزه با او هیچ راهی جز استفاده دوباره از همان چراغ جادویی وجود ندارد.
این افسانه در کنار تجربیاتی که از قدرت تأثیر صندوق رأی وجود دارد به روشنی نشان میدهد که نوشداروی وضع موجود و فرار از گرانیهایی که اصلاحطلبان و دولت اصلاحطلبان بر مردم رواداری میکنند نیز جز با رأی خوب مردم ممکن نیست.
و البته امیدواریهای زیادی در این زمینه وجود دارد.
مردم حالا دیگر پس از سالها فهمیدهاند که پروژه اصلاحطلبان برای ایران؛ ایجاد ناکارآمدی و در ادامه دادن "آدرس خیابان" به مردم است.
رفتاری که در پس آن هیچ خبری غیر از ناامنی و حضور اوباش و آتش گرفتن روزگار مردم نیست.
و جالب آنکه نمیشود تجربیات شیرین نتیجه رأی خوب در صندوق رأی را نیز از حافظه مردم زدود.
کار کارستان مردم در اعتراض به وضع موجود؛ از دالان صندوقهای رأی میگذرد. صندوقهایی که در اسفند 98 و در سال 1400 منتظر نتیجه تجربه مردم ایران از حاکمیت مطلق اصلاحطلبان و اعتدالیون در دولت، مجلس و شورای شهر خواهند بود...
***
1_mshrgh.ir/1013420
2_https://www.farsnews.com/news/13931108000447
3_ mshrgh.ir/855964