این مترجم در گفتوگو با ایسنا، درباره وضعیت ترجمه آثار فارسی به زبانهای دیگر اظهار کرد: چالش عمده در این زمینه بیش از اینکه مسئله ترجمه باشد، مسئله ارتباطات نشر ایران با بازار نشر جهانی است، یعنی ما خیلی مشکلی در تولید متون فارسی، چه در حوزه ادبیات داستانی و چه در حوزه ادبیات نمایشی، نداریم، اما چیزی که باعث میشود ارتباط ما با جهان وصل شود، وجود ناشرانی است که در جهان حرفی برای گفتن داشته باشند که بخشی از این به خود ناشران برمیگردد و بخشی دیگر به ساز و کارهای ارتباطی ما با دنیا.
او افزود: ساز و کارهای ارتباطی ما با دنیا در حال حاضر خیلی ساز و کار دقیق، هموار و سادهای نیست، خود ناشران هم معلول شرایط فعلی هستند. حضور نداشتن ایران در بازار جهانی باعث شده متون فارسی در دنیا آنچنان که شایسته است، ندرخشند. گرچه در سالهای اخیر متونی از ایران در جهان ترجمه و چاپ شده که از آنها استقبال هم شده است، اما به نظر من بزرگترین چالش ما نحوه حضورمان در بازارهای جهانی است. اگر بتوانیم این مسئله را حل کنیم و همانند دیگر کشورها حضور فعالی در بازارهای جهانی داشته باشیم و لابیهایی را درست کنیم تا روابط درستی با جهان داشته باشیم، متون باکیفیتی در زبان فارسی وجود دارند که قابل ترجمه باشند و بتوانند در بازار نشر دنیا دیده شوند.
حسینیشکیب همچنین با اشاره به اینکه باید از دو منظرِ آثاری که در گذشته ترجمه شدهاند و مسئله زبان به ترجمه مجدد آثار نگاه کرد گفت: ما آثاری در گذشته داشتیم که ترجمه شدهاند اما مشخص شده که اینها ترجمههای دقیق و خوبی نبودهاند. به همین علت بهتر است اگر آثار درخشان حوزه ادبیات مجدد ترجمه میشوند، با کیفیت بهتر و دقیقتر ترجمه شوند.
او ادامه داد: بخش دیگر مربوط به پدیده زبان است. زبان هم همانند هر پدیده دیگری در طول زمان دچار تغییر و توسعه و گشایشهای تازهای میشود و همین تغییر چه در ترجمه و چه در خواننده تاثیر میگذارد و بدین ترتیب خوانندهای که امروز ترجمهای را میخواند با خوانندهای که 40 سال پیش ترجمه میخوانده، با تداعی و ذهنیتهای متفاوتی با آن متن مواجه میشود. کسی هم که مطلب را ترجمه میکند قطعا امکانات جهانی، زبانی و دنیای واژگانی متفاوتی در اختیار دارد. اگر از این منظر به ماجرا نگاه شود، به نظر میرسد متون درخشانی که در گذشته ترجمه شدهاند، اگر به ترجمه مجددشان در جامعه نیازی احساس میشود، اتفاق درستی است، اما اگر حرف تازهای نداشته باشند و ترجمه جدید ضعیفتر از قبلی باشد، لزومی ندارد دوباره ترجمه شوند.
مترجم کتاب «رویارویی با تادئوش کانتور» که معتقد است سلیقه مخاطبان ترجمه در ایران در سالهای اخیر تنزل داشته است، بیان کرد: فکر میکنم دلیل عمده تنزل سلیقه مخاطبان رسانههایی هستند که مخاطب در سالهای اخیر با آنها مواجه بوده است. به نظرم رسانههای فارسیزبان در فضای تلویزیون افت داشتهاند، خصوصا رسانههای خارجی فارسیزبان که عملا فارسی را به صورت ناقص و حتی گاهی اشتباه تولید میکنند.
او در ادامه با اشاره به نقش رسانههای اجتماعی در تنزل ذائقه مخاطبان اظهار کرد: رسانههای اجتماعی به همه آدمهایی که اینترنت و ابزار هوشمند دارند این امکان را داده تا در فضای آنلاین جهانی تولید محتوا کنند. این تولید محتوا چون در اغلب موارد تولید محتوای بیکیفیت است، به نوعی به بیسوادی و کجسلیقگی و اشاعه اینها کمک میکند. در نتیجه اگر این دو موضوع را کنار هم ببینیم، سلیقه مخاطب ایرانی در سالهای اخیر، از اواخر دهه 80 و بیشتر در دهه 90 تنزل پیدا کرده است.