سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و مطالب رسانههای کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. 7:30 هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
"ناامیدی و تظاهرات"؛ تفاوت 2 تحریم خاموش انتخاباتی برای اصلاحطلبان
عباس عبدی، از فعالان و تئوریسینهای جریان اصلاحات به تازگی در بخشی از یک مصاحبه که سایت اعتمادآنلاین آنرا منتشر کرد، پیرامون آغاز فرایند سیاسی برگزاری انتخابات مجلس یازدهم گفته است: در شرایط کنونی و با وضعیت فعلی و جاری قطعا انگیزه جدیای برای حضور در انتخابات در بدنه نیروهای سیاسی اصلاحطلب وجود ندارد. کسانی هم که قصد ندارند در انتخابات ثبتنام کنند با توجه به این شرایط رفتار غیرطبیعی ندارند و این تصمیمشان کاملا قابل درک است.
او میافزاید: شانس پیروزی داشتن یا نداشتن اصلاحطلبان در انتخابات موضوع و مساله اصلاحطلبان نیست...مساله اصلی بیاعتبار و بیاثر شدن و نامفید تلقی شدن نهاد انتخابات در کشور است.
عبدی همچنین تصریح میکند: اینکه مردم میآیند و تعدادی نماینده مجلس یا رئیسجمهور انتخاب میکنند اما مجلس کار دیگری میکند و یا دیگری میگوید من کارهای نیستم و این پیام به جامعه منتقل میشود که جاهای دیگری تصمیمات گرفته میشود. به بیان دیگر انتخابات تبدیل به پوششی برای نهادهای غیرانتخابی شده تا کار خودشان را با این پوشش انجام دهند. همین مساله باعث شده تا هرچقدر که جلوتر آمدهایم اختیارات مجلس و به تبع آن، کیفیتش کمتر و محدودتر شده است. با مشاهده این وضعیت ممکن ست به خودمان بگوییم که چرا باید در انتخاباتی شرکت کرد و پای صندوق رای رفت و به افرادی رای داد؟ وقتی که قرار است دیگران با پوشش نهادهای انتخابی کار خودشان را پیش ببرند. مشکل اصلی با این توضیح خود هویت انتخابات و نهاد انتخابات است .
این فعال چپ در عین حال از اصلاحطلبان میخواهد که در انتخابات شرکت کنند. [1]
*آنچه که عبدی گفته است؛ شیرابه تمام تئوریهای اصلاحطلبان درباره انتخابات مجلس یازدهم است.
انتخاباتی که قرار است چپها با تئوری «تحریم خاموش» به استقبال آن بروند و اینطور وانمود کنند که از آنجا که شورای نگهبان چهرههای پروندهدار ما را تأیید صلاحیت نکرده پس حاکمیت قصد تکصدایی دارد و نمیخواهد ما در مجلس باشیم!
این استدلال ضعیف اما در مقابل این پرسش معقول قرار دارد که "چرا چهرههای پاک و بدون پرونده معرفی نمیکنید!؟ "
پرسشی که البته اصلاحطلبان مثل خیلی از پرسشهای فراوان پیرامون خود پاسخی به آن نمیدهند...
قبل از عبدی، کسانی دیگر از رجال اصلاحات نیز اعتراف کردهاند که در انتخابات رأی نخواهند داد، تمایل به صحبت درباره انتخابات ندارند و اساسا در این تصور هستند که انتخابات مجلس از معنی تهی شده است.
به مواضع این عده البته باید صحبتهای سال گذشته مصطفی تاجزاده را نیز افزود که در میزگردی با حضور علویتبار و حجاریان تأکید کرده بود که اگر شورای نگهبان نامزدهای ما را تأیید صلاحیت نکند؛ انتخابات را تحریم میکنیم و با مردم تحریمکننده هماهنگ میشویم! [2]
و دقیقا تفاوت انتخابات مجلس هفتم (که آن هم از سوی اصلاحطلبان دچار تحریم شد) با انتخابات مجلس یازدهم از همین نقطه آغاز میشود... یعنی پیوستن رجال اصلاحات به مردم تحریمکنندهای که با عملیات روانی ستاد جریان سیاسی خاص دچار انکسار ذهنی شدهاند، "آدرس خیابان" نیز به آنان داده شده و به قول تاجیک نیازی به فرمانده و راهبر هم ندارند و بصورت خوداتکا میتوانند عملیاتهای خیابانی اصلاحطلبان را به پیش ببرند.
ستاد جریان سیاسی خاص به انتخابات مجلس یازدهم از این زاویه مینگرد...
تحلیلی که اگر تا قبل از اغتشاشات آبان درباره چیستی آن سخن گفته میشد؛ اندکی دور از ذهن مینمود اما اکنون مثل یک نقشه باز شده روی میز پهن شده و تلاشهایی برای تحقق آن در حال انجام است.
جالب آنکه علیرضا علویتبار، چند هفته قبل از وقوع اغتشاشات آبان طی سخنانی بر لزوم برگزاری تظاهرات میلیونی به بهانه انتخابات تأکید کرده بود. [3]
کنار هم گذاری این رخدادها و فکتها به وضوح نشان میدهد که اگرچه رفتار تحریم انتخابات یک رفتار منافقانه است اما انتخابات مجلس یازدهم برای ستاد کنترل از راه دور آشوبها؛ مثل انتخابات مجلس هفتم تنها یک پروژه نفاق سیاسی نیست که خبری از تأکید بر ناامیدی یا اغتشاش در آن نباشد و طراحیهای دیگر نیز در پشت پرده تحریم خاموش آن قرار دارد که گویا چندان هم به ورود فاز منافقانه به مسلحانه بیمیل نیست!
در این زمینه البته کدهای بیشتری نیز وجود دارد...
***
آزادارمکی: خاطیان طرح بنزین را محاکمه کنید
تقی آزادارمکی از استادان جامعهشناس در بخشی از یک مصاحبه با سایت جماران با اشاره به اغتشاشات بنزینی اخیر در کشور گفته است: از روز اولی که این سیستم را ناکارآمد جلوه دادیم، فکر نمی کردیم به اینجا برسد. حالا اگر آن را برگردانیم باید صد راه را پیشه کنیم تا سیستم کارآمد شود. وزا، وکلا، نمایندگان و همچنین روسای قوا باید نشان دهند مردمانی کارآمد هستند و پای سیستم ایستادهاند.
او میافزاید: ما آدمهایی لازم داریم که پای کار بایستند تا سیستم کارآمد، جلوه کند. بعد هم زمانی که مسئولیت را پذیرفتید، کسی را که در این کارآمد، اختلال ایجاد می کند را بیرون بیندازید. بعد در فرآیند تقویت سرمایه اجتماعی و کاهش ساحت هیجانی جامعه یک دهه باید کار شود و به همین زودی ها قرار نیست اتفاق بیفتد.
آزادارمکی همچنین گفته است: خیلی از نیروها باید مسئولیت خطاها را بر عهده بگیرند. خیلی جالب است در عراق وقتی اتفاقی می افتد، نخست وزیر عوض می شود. ولی در کشور ما این همه اتفاق افتاده اما هیچ کس عوض نشده است و مورد سوال نیست.
این جامعهشناس کشورمان میافزاید:
«برای اینکه اعتماد اجتماعی برگردد، باید کسانی را که بد عمل کردند، معلوم شده و مورد محاکمه قرار بگیرند. یک نفر در نظام سیستم دولتی، مجلس، قوه قضاییه و امنیت ما کنار نرفت و نپذیرفت که خطایی انجام داده است؛ به نظرم این یک نوع لجبازی با مردم و همان بقاء مفهوم ناتوانی سیستم و ناکارآمدی سیستم است. بعد این نارضایتی اجتماعی افزایش پیدا می کند و بعد جامعه اعتراضی هرجا که فرصت کند اعتراض می کند.»[4]
*منطق صحبتهای آقای آزادارمکی کاملا مشخص است و همانطور که در ماجرای سیل شاهد ورود جدی قوه قضائیه و پیگیری خطاهای مدیران مرتبط بودیم؛ در بحث بنزین نیز یقینا همین فرایند باید تکرار شود و خاطیان محاکمه شوند.
این مسئله به هیچ وجه عقلانی نیست که پس از سوختن میلیاردها تومان از دارایی بیتالمال و شهادت کسانی از مأموران امنیتی و مردم عزیز کشورمان؛ اشتباهات مسببان این رخداد دنبال نشود و کسانی که صراحتا میتوانستهاند مانع بروز این رخدادهای تلخ شوند اما کاری نکردهاند؛ مورد مؤاخذه و بازخواست نباشند!
پیش از این، سردار عزیزجعفری، فرمانده پیشین سپاه پاسداران نیز در سخنانی گفته بود:
«برخورد قضایی با آشوبگران، غارتگران بیتالمال و تروریستهای مردمنما یک امر طبیعی است و در همه کشورها هم انجام میشود. اما سوال اساسی این است که چرا با مسببین و زمینه سازان چنین فضایی که با بیتدبیری و بیتوجهی به مردم، تصمیمی را بد اجرا میکنند و زمینه را برای ناامنیها ایجاد میکنند، برخورد نمیشود؟
شعار این دولت، تدبیر و امید بود؛ در انجام مسائل اجرایی، چه امیدی برای مردم باقی گذاشتهاند؟ به نظرم دستگاه قضایی در اینجا وظیفه مهمی دارد. ضمن آنکه برخوردها با فساد، اختلاس و سواستفاده به صورت قاطعانه ادامه یابد، لازم است با سوءتدبیرها، بی توجهیها و سوء مدیریتها هم برخورد قانونی شود. این مسیر متاسفانه تاکنون در جمهوری اسلامی باز نشده و باید باز شود تا مسئولین نسبت به تصمیماتی که میگیرند و یا نحوه اجرای تصمیمات، در محاکم مربوطه پاسخگو باشند.»[5]
درباره توضیحات آقای آزادارمکی در بحث "ناکارآمد نمایی از نظام اسلامی" باید اشاره کرد که مشرق تاکنون دهها گزارش و مقاله درباره این توطئه علیه نظام اسلامی و نمادهای کارآمدی نظام منتشر کرده و اطلاعات مبسوطی را در این زمینه در اختیار مخاطبان محترم گذاشته است.
پروژهای شوم که ضمن بزرگ نشان دادن مشکلات کشور و اشتباهات برخی مدیران؛ تقلا کرده است کارنامه نظام جمهوری اسلامی در همه عرصهها را زیر سؤال ببرد و گزاره ناکارآمدی و بیدستاوردی نظام را در ذهن مردم پررنگ کند.
اینکه این پروژه خائنانه تاکنون چقدر موفق بوده یک مسئله است و اینکه چرا با آن مبارزه نشده و چرا عزمی در جهت مقابله با آن و اثبات کارآمدی نظام در عرصه روانی شکل نگرفته یک مسئله دیگر.
پر واضح است که در صورت رعایت نشدن آنچه که آزادارمکی در بحث "کارآمدی" توصیه کرده است؛ مشکلات بزرگی در پیش خواهد بود.
گفتنیست، با رصد ما هماکنون تنها مدافع کارآمدی نظام و تأکید بر دستاوردهای مختلف کشور در عرصههای مختلف شخص مقام معظم رهبری هستند.
اینکه چرا مواضع شخص ایشان در تریبونها و صدا و سیما مورد تکرار و اقتراح قرار نمیگیرد محل تأمل است.
***
"مخاطبان اصلی تأکید بر ورزش، مسئولان هستند"
تأکیدات ورزشی یک مرجع تقلید
آیتالله حسین نوری همدانی، از مراجع عظام تقلید در دیدار رییس دانشگاه علوم پزشکی استان قم با اشاره به تأثیر ورزش در دفع امراض ابراز داشت: اگر فرهنگ ورزش در جامعه ترویج شود بسیاری از بیماریها از بین خواهد رفت، اگر ورزش در جامعه فرهنگ همگانی شود 50 درصد از مراجعات به پزشکان کاهش مییابد.
به گزارش خبرگزاری رسا، او میافزاید: اسلام به همه ابعاد زندگانی انسان توجه دارد و دستورهای مهمی برای سلامت انسان بیان کرده است. [6]
*ورود بیش از این حضرات مراجع و طلّاب به مقوله ورزش در جامعه، برکات زیادی در ابعاد مختلف به ارمغان خواهد آورد.
معالوصف به نظر میرسد که بایستی یک مخاطب مهم این توصیه دینی، مسئولان و مقامات دولتی و رجال سیاسی کشور باشند!
مسئولانی که اگرچه مقام معظم رهبری را بعنوان یک "الگوی ورزش همیشگی" در مقابل دارند اما کسانی از آنها اهل ورزش نیستند و این مسئله میتواند در جامعه و عادات جامعه نیز تأثیرگذار باشد.
***
1_ https://etemadonline.com/content/367339
2_ mshrgh.ir/938200
3_ mshrgh.ir/1000000
4_ https://www.jamaran.ir/fa/tiny/news-1301555
5_ mshrgh.ir/1014422
6_ rasanews.ir/002doM