اثر مهاجرت بر برون داده های علمی: مطالعه موردی پژوهشگران ایرانی در پایگاه ISI

مهارت، دانش و تخصص ازجمله سرمایه های نامحسوسی هستند که سرنوشت تعیین کننده ای برای هر کشور دارند. بنابر این باور ارزش یک دولت نسبت به شمار نخبگان و تولیدات علمی آن سنجیده می شود و هر پدیده ای که به نوعی تهدید برای قشر متخصص جامعه محسوب شود می تواند صدمات جبران ناپذیری را به جامعه علمی وارد کند

اثر مهاجرت بر برون داده های علمی: مطالعه موردی پژوهشگران ایرانی در پایگاه ISI

1- مقدمه

مهارت، دانش و تخصص ازجمله سرمایه های نامحسوسی هستند که سرنوشت تعیین کننده ای برای هر کشور دارند. بنابر این باور ارزش یک دولت نسبت به شمار نخبگان و تولیدات علمی آن سنجیده می شود و هر پدیده ای که به نوعی تهدید برای قشر متخصص جامعه محسوب شود می تواند صدمات جبران ناپذیری را به جامعه علمی وارد کند. یکی از وقایعی که به نظر می رسد می تواند تولیدات علمی را تحت تأثیر قرار دهد، پدیده مهاجرت یا فرار مغزها است.

اصطلاح فرار مغزها[1]، مفهوم مبهمی است که به از دست رفتن نیروی کاری ماهر دلالت دارد. از این رو مهاجرت نخبگان به عنوان بخشی از مشکل کلی فرار مغزها تلقی می شود [1]. این اصطلاح در اواخر سال 1960 به صورت گسترده ای مورد استفاده قرار گرفت، به طوری که در آن زمان مهاجرت افراد متخصص از کشورهای در حال توسعه به کشورهای توسعه یافته به سرعت رشد یافت [2]. در واقع، پدیده فرار مغزها به دوره پس از جنگ جهانی دوم مربوط می شود. دوره ای که نوع تازه ای از شکاف و بهره برداری از امکانات و منابع میان کشورهای پیشرفته و عقب مانده پدیدار شد [3]. از سویی دیگر، فرار مغزها زمانی اتفاق می افتد که افرادی با تحصیلات بالا، سرزمین مادری خود را در جست وجوی فرصت های اقتصادی بهتر در کشورهای موفق، ترک گویند [4]. به عبارتی دیگر، زمانی که فرد در جامعه امکان پاسخ گویی به نیازهای خود را نمی بیند و می تواند هم زمان پاسخ گوی بخشی از نیازهای موجود جامعه مهاجرپذیر باشد، مهاجرت رخ می دهد [5].

برخی از افراد مهاجرت را تنها حرکت از یک مکان به مکان دیگر می دانند. در حالی که مهاجرت انواع گوناگونی دارد [6]. عده ای از پژوهشگران به چهار دسته از انواع مهاجرت های علمی اشاره کرده اند[7]:

1- مهاجرت در سطح کشور: پژوهشگرانی که از یک کشور به کشور دیگر مهاجرت کنند.

2- مهاجرت در سطح بخش های اقتصادی: پژوهشگرانی که از دانشگاه ها به سمت صنایع در حرکت باشند.

3- مهاجرت در سطح حوزه موضوعی: نویسندگانی که از یک حوزه موضوعی به موضوعی دیگر متمایل شوند.

4- مهاجرت در سطح گروه و مؤسسه: دانشمندانی که از یک مؤسسه علمی به مؤسسه دیگر مهاجرت کنند.

تقسیم بندی دیگری که ارائه شده است، مهاجران را بر اساس میزان دریافت استناد به سه گروه طبقه بندی کرده است [1]:

1- مهاجرانی که پیش از مهاجرت استناد بسیار کمی دریافت کرده اند.

2- مهاجرانی که استناد و رؤیت پذیری آن ها در حال افزایش بودند.

3- مهاجرانی که پس از مهاجرت استناد بیشتری دریافت کرده اند.

به هر حال مهاجرت از هر قسمی که باشد دلایلی را برای آن برشمرده اند. مشکلات ساختاری، سیاسی و اقتصادی در کشورهای در حال توسعه [8]، ضعف احترام علم، مشکلات اقتصادی، عدم حمایت مالی از پژوهشگران، کمبود امکانات فنی و آزمایشگاهی، عدم اولویت مقوله پژوهش و غیره می تواند از عوامل فرار مغزها محسوب شود [9]. همچنین ناپایداری و وقوع تحولات گسترده و عظیم اجتماعی، سیاسی و اقتصادی از وجوه مشترک تمام جوامعی است که با نرخ بالای مهاجرت شهروندان از جمله تحصیل کردگان روبه رو هستند [5].

از آنجا که اقتصاد جهانی امروز به عنوان اقتصاد دانش فراصنعتی و مزیت دانشی ملت یک کشور به عنوان اساسی ترین سرمایه رفاه اقتصادی در توسعه و پرورش شناخته شده است [10]، بنابراین در این زمینه پژوهشگران نقش مهمی را ایفا می کنند و این دانشمندان نخبه هستند که اداره تولیدات علمی را برعهده دارند. در حقیقت آن ها با دریافت جوایز و امکانات، ممتاز محسوب می شوند و می توانند کنترل منابع کمیاب را در اختیار داشته باشند. همچنین بیشتر نیز مورد استناد قرار می گیرند و به طور مستقیم فعالیت دیگران را کنترل می کنند [1]. از سویی دیگر، نخبگان به جریان مؤثرتر [2] و سریع اطلاعات و ارتباطات منجر می شوند [11]. با این اوصاف، اگرچه از دست دادن دانشمندان برتر پدیده ای نامطلوب است [12]، اما نباید همیشه به پدیده مهاجرت علمی به دیدی منفی نگریست؛ به طور مثال، بازگشت دانشمندان به کشور مبدأ علاوه بر اینکه فرایند مبادله دانش را تسهیل می کند، به برجسته شدن این پژوهشگران در شبکه های دانش نیز کمک به سزایی می کند. همچنین آن ها پلی بین کشور مبدأ و کشور مقصد خود هستند. بر این مبنا، مهاجرت دانشمندان می تواند نظام علمی ملی را در کشور مبدأ توسعه دهد [13]. پژوهشگران دیگر نیز معتقدند که مهم ترین مهاجرت، مهاجرت درون سازمانی است که برای جریان دانش در سازمان حیاتی است [1]. همچنین افرادی که به داخل کشور خود برمی گردند نقش مهمی را در تمام جنبه های زندگی از قبیل مؤسسات آموزشی، مراکز پژوهشی، سازمان های بیمه، بنگاه های دولتی یا خصوصی و غیره ایفا می کنند [14]. البته این تصور نیز وجود دارد که دانشمندان مهاجر دانش خود را به دیگر مکان ها می برند، ولی نباید فراموش کرد که آن ها دانش جدیدی در مکان جدید کسب می کنند [12]. در این زمینه ایالت ها می توانند با سرمایه گذاری در زیرساخت های پژوهش و نوآوری در بازگشت افراد مهاجرت کرده اقدام کنند [15].

بر این مبنا، پراکندگی و جابه جایی پژوهشگران از مؤلفه های جدایی ناپذیر پژوهش محسوب می شود. در حالی که فناوری های جدید از جمله اینترنت فرصت های جدیدی را برای پویایی مجازی فراهم آورده است، جابه جایی فیزیکی در بارور کردن کشفیات و تحقیقات علمی نقش اساسی و قاطع دارد. از سویی دیگر، آمارها در رابطه با فعالیت پژوهشگران نشان داده که تعداد پژوهشگران دنیا با انفجار انتشارات علمی پس از سال 2007 و با افزایش 21 درصدی به 8/7 میلیون نفر رسیده است که 72 درصد از آن ها در اتحادیه اروپا، چین، روسیه، آمریکا و ژاپن فعالیت های علمی- پژوهشی دارند [16]. در رابطه با آمار فرار مغزها در ایران، گزارش دقیقی وجود ندارد، ولی گاهی آمارهای تقریبی بیان می شود [17]. گزارش ها نشان داده که آمار مهاجران ایرانی، از دو تا هفت میلیون نفر ذکر شده است که این افراد در 20 کشور مهم جهان پراکنده شده اند. آمار ارائه شده از طرف صندوق بین المللی پول نیز نشان می دهد که رتبه اول فرار مغزها در میان 61 کشور در حال توسعه به ایران اختصاص دارد [9]. بر این مبنا، کشور ایران نیز با پدیده مهاجرت نخبگان روبه رو بوده و در هر دوره ای بنا بر شرایط حاکم بر جامعه، مهاجرت شکل تازه ای به خود گرفته است. به نظر می رسد که ایران با جمعیتی جوان که تمایل به مهاجرت در آن وجود دارد باید نگران فراگیر شدن این پدیده باشد. جریان مهاجرت که با نبود نیروی انسانی همراه است می تواند موجب عقب ماندگی یک کشور شود [18]. بنابراین بررسی پدیده مهاجرت از ابعاد گوناگون دارای اهمیت است.

در ایران مطالعات بسیاری در رابطه با مهاجرت دانشمندان صورت گرفته است. غالب این پژوهش ها، بعد فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی این پدیده را مورد بررسی قرار داده اند، در حالی که ابعاد دیگر مهاجرت از دید پژوهشگران مغفول مانده است. بنابراین پژوهش حاضر قصد دارد وضعیت مهاجران ایرانی دارای مقاله در پایگاه ISI را از نظر تأثیر بر برون دادهای علمی مورد بررسی قرار دهد.

2- اهداف و پرسش های پژوهش

هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی تأثیر مهاجرت بر برون دادهای علمی در میان پژوهشگران ایرانی در بازه زمانی 2001 تا 2013 است. در این راستا، اهداف جزیی تعیین میزان مهاجران ایرانی زن و مرد در خارج، نوع مهاجرت، کشور میزبان، میزان بازگشت آن ها به داخل ایران، تغییرات استناد، اچ ایندکس و تولیدات علمی پژوهشگران مطرح می شود. بر این اساس اهداف زیر قابل ارائه است:

1- چه تعداد از نویسندگان ایرانی در بین سال های 2001 تا 2013 مهاجرت کرده اند؟ توزیع مهاجرت در بین پژوهشگران مرد و زن به چه صورت بوده است؟

2- پدیده مهاجرت بیشتر در چه مراکزی رخ داده است؟

3- بیشتر مهاجران ایرانی در کدام کشورها فعالیت دارند؟ همچنین چند درصد از مهاجران، ایران را برای فعالیت علمی مناسب تر یافته اند؟

4- مهاجرت پژوهشگران بیشتر از چه نوعی بوده است؟

5- آیا تفاوت معناداری بین مهاجرت پژوهشگران ایرانی با میزان استناد آن ها وجود دارد؟

6- آیا تفاوت معناداری بین مهاجرت پژوهشگران ایرانی با میزان تولیدات علمی آن ها وجود دارد؟

7- آیا تفاوت معناداری بین مهاجرت پژوهشگران ایرانی با میزان اچ ایندکس آن ها وجود دارد؟

3- پیشینه پژوهش

در رابطه با مهاجرت نخبگان پژوهش های بسیاری انجام شده است. غالب این پژوهش ها به بررسی مهاجرت از بعد فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی پرداخته اند و پژوهشگران اندکی مهاجرت را از نظر تأثیر بر برون دادهای علمی مورد بررسی قرار داده اند.

در این راستا، پژوهشگران ایرانی مانند صحبتی ها و همکاران در مطالعه ای به بررسی علم سنجی مهاجرت نخبگان کشور به دانشگاه های برتر آمریکا پرداختند. نتایج نشان داد که 141 نفر از اعضای هیأت علمی ایرانی در حوزه های علوم پزشکی، علوم فنی، هنر، علوم انسانی و علوم پایه در دانشگاه های آمریکا، مشغول فعالیت هستند. در میان دانشگاه های مبدأ پیش از مهاجرت، دانشگاه صنعتی شریف و دانشگاه تهران در دو رتبه نخست قرار دارند. در حوزه های بررسی شده میزان تولیدات علمی پیش از مهاجرت در مقایسه با پس از مهاجرت بسیار اندک است. همچنین بررسی رفتار استنادی از حیث استناد به آثار ایرانی و آثار غیرایرانی نشان داد که تقریباً 99درصد به آثار غیرایرانی استناد می کنند [17]. پژوهشگران دیگری از جمله عربیان [19]، عوامل فرهنگی و اجتماعی مهاجرت نخبگان و رمضانی و همکاران [20] عوامل مؤثر بر ماندگاری نخبگان و کاهش فرار مغزها از کشور را بررسی کرده اند. صالحی عمران [21] نیز طی پژوهشی به بررسی نگرش اعضای هیأت علمی دانشگاه مازندران درباره دلایل مهاجرت نخبگان پرداخت. او دلایل مهاجرت را به دو دسته از عوامل رانشی (دافعه های داخلی) و کششی (جاذبه های خارجی) تقسیم بندی کرد. در این راستا صادقی و افقی [22] به نقش دانشگاه در کاهش مهاجرت نخبگان پرداختند. اخوان کاظمی [9] پدیده مهاجرت را از دو جنبه کشور مبدأ و جذابیت های کشور مقصد و نوکاریزی [23] تأثیر مهاجرت متخصصان یا فرار مغزها بر روند فعالیت های علمی، فناوری، اقتصادی و بر جریان اطلاعات را مورد سنجش قرار دادند.

همچنین پژوهش های خارجی پراکنده ای در رابطه با مهاجرت نخبگان از بعد تأثیر بر اثربخشی برون دادهای علمی صورت گرفته است؛ به طور مثال، برخی از پژوهشگران تأثیر مهاجرت بر شاخص های نوآوری، اختراعات و داده های کتاب سنجی را در 20 کشور اروپایی بین سال های 1995 تا 2008 مورد ارزیابی قرار دادند. آن ها به این نتیجه دست یافتند که مهاجرت متخصصان با سطح بالای تولید دانش مرتبط است. همچنین مهاجران با تجربه در تولید دانش شخصی که با شمار تقاضانامه های ثبت اختراع سنجیده می شود، مشارکت دارند. از طرفی دیگر، این مهاجران بیشتر در تولید دانش عمومی که به وسیله شمار استناد به مقالات سنجیده می شود نیز نقش ایفا می کنند [24]. پژوهشگرانی از جمله موئد، ایزاتی و پلیم[2] به بررسی پدیده مهاجرت علمی بین المللی در پنج کشور آلمان، ایتالیا، هلند، بریتانیا و آمریکا پرداختند. در این راستا داده ها نیز از پایگاه اسکوپوس گردآوری شدند. نتایج نشان داد که پس از بریتانیا، هلند بالاترین درجه مهاجرت در سطح بین المللی را به خود اختصاص داده است. همچنین مهاجرت از آمریکا کمتر از سایر کشورها اتفاق افتاده است. از طرفی دیگر، زبان مشترک بین کشورها نسبت به هم نویسندگی بین المللی مهم ترین عامل در مهاجرت بین المللی است. دیگر یافته ها نیز نشان داد که اگرچه همبستگی مثبت نسبتاً قوی بین مهاجرت بین المللی و هم نویسندگی وجود دارد، ولی فرایندهای مجزایی هستند [7] شی و وادرسپون[3] نیز به بررسی پدیده مهاجرت دانشجویان بین الملل و متخصصان در سه کشور کانادا، آمریکا و بریتانیا پرداختند. آن ها اذعان دارند که در سال 2008، کانادا، آمریکا و بریتانیا با 2/34 درصد سهم در زمره رتبه های برتر در جذب دانشجویان مهاجر قرار داشته اند. ایالات متحده در بالاترین رتبه و کانادا در جایگاه سوم از این نظر قرار دارد. همچنین میزان ورود دانشجویان به این سه کشور در دهه اخیر بسیار بیشتر شده که بخش زیادی از آن ها از سوی کشورهای آسیایی است [10].

دیگر پژوهشگران خارجی به بررسی مهاجرت علمی در 17 کشور پرداختند. برون دادهای علمی پژوهشگران با استفاده از پایگاه اسکوپوس در بازه زمانی 2000 تا 2012 گردآوری شد. یافته ها نشان داد که قوی ترین سطح مهاجرت به سمت آمریکا به کشورهای چین، کانادا، هند، بریتانیا و استرالیا مربوط است. همچنین در سطوح بعدی مهاجرت به آمریکا، کشورهایی از جمله ایران، مکزیک، سنگاپور، ترکیه، ایرلند و لهستان قرار می گیرند. سایر یافته ها نیز نشان داد که زبان مشترک و مجاورت جغرافیایی بیشتر از هم نویسندگی بر مهاجرت های بین المللی اثر می گذارد. از سویی دیگر، تنش های سیاسی نیز مانع همکاری و مهاجرت نیست [25]. در پژوهشی دیگر، مهاجرت 2200 پژوهشگر حوزه روباتیک، کامپیوتر و الکترون مورد بررسی قرار گرفتند که این پژوهشگران، نویسندگان مجلات برتر این حوزه ها بوده اند. همچنین کشورها بر اساس جریان مهاجرت به داخل و خارج دسته بندی شدند. نتایج نشان داد که مهاجرت وسیعی از پژوهشگران چینی و هندی به سمت آمریکا رخ داده است. همچنین در مورد مؤسسات نیز بیان می دارند که دانشگاه های سنگاپور، پژوهشگران را در سطح ایالات متحده آمریکا جذب می کنند [26]. ادلر، فایر و گریمپ[4] نیز تعدادی از دانشمندان آلمانی که نماینده آموزش و پژوهش وزارت فدرالی آلمان بودند را مورد بررسی قرار دادند. داده ها نیز طی یک نظرسنجی الکترونیکی در سال 2006 گردآوری شدند. یافته ها نشان داد که دانشمندان سیار آلمانی پرتولیدتر از دیگران هستند. همچنین شدت مهاجرت (ماندن در خارج به مدت طولانی) تأثیر مثبتی بر انتقال دانش در کشور میزبان دارد در حالی که دانشمندان آلمانی که به کرّات مسافرت می کنند نسبت به سایر افراد فناوری بیشتری را به وطن خود یعنی آلمان انتقال می دهند [27].

همچنین لادل[5] به بررسی پدیده مهاجرت در بین دانشمندان نخبه پرداخت. نتایج نشان داد که فرار مغزها در بین نخبگان به نفع کشور آمریکا رقم می خورد. همچنین با بررسی 22 مهاجر که به آمریکا مهاجرت کرده بودند این نتیجه به دست آمد که این دانشمندان پس از پایان دوره دکترای خود به آمریکا مهاجرت کرده اند و در آمریکا نیز به نخبه تبدیل شده اند. از سویی دیگر، دانشمندانی که از آمریکا به دیگر کشورها سفر کرده بودند پس از مهاجرت استناد بیشتری را دریافت کردند. در این راستا، تحلیل رزومه آن ها نشان داد که این افراد تحقیقات تخصصی خود را از آمریکا شروع کرده بودند. بنابراین آن ها در آمریکا به نخبه تبدیل شدند که به کشور مادری خود بازگشتند [1]. از سویی دیگر، اونیدیس[6] تحلیلی بر دانشمندان پراستناد 21 حوزه علمی از نظر مهاجرت انجام داد و بخشی از دانشمندان متولد خارج از کشور را در بازه زمانی 1981 تا 1999مورد بررسی قرار داد. از بین دانشمندان مهاجر در حدود سه چهارم از آن ها به آمریکا مهاجرت کردند. دیگر یافته ها نیز نشان داد که مهاجرت نخبگان هم به حوزه تحقیقاتی و هم به کشور محل تولد بستگی دارد [28].

مرور پیشینه ها این نکته را به ذهن متبادر می سازد که غالب پژوهش های مهاجرت نخبگان، به بررسی عوامل مهاجرت، تأثیر مهاجرت بر روند اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور مبدأ، بازگشت مهاجران به کشور مادری پرداخته اند. از سویی دیگر، پژوهشگران اندکی، بعد علم سنجی مهاجرت نخبگان را مورد مطالعه قرار داده اند و به این نتایج دست یافته اند که نخبگان مهاجر پرتولیدتر از سایرین هستند و پس از مهاجرت استناد بیشتری را به خود اختصاص می دهند. به عبارتی دیگر، مهاجرت متخصصان با سطح بالای تولید دانش مرتبط است. همچنین زبان مشترک بین کشورها نسبت به هم نویسندگی بین المللی مهم ترین عامل در مهاجرت بین المللی محسوب می شود و کشور آمریکا هر ساله مهاجران زیادی را به سوی خود جذب می کند. این در حالی است که آغاز بیشتر این مهاجرت ها از کشورهای آسیایی به کشورهای دیگر است. نکته دیگر این است که مهاجرت نخبگان هم به حوزه پژوهشی و هم به کشور محل تولد بستگی دارد.

4- روش پژوهش

پژوهش حاضر از نوع پیمایشی با رویکرد تحلیل استنادی و وب سنجی است و جامعه مورد مطالعه، 7000 نفر از نویسندگان ایرانی دارای مقاله در پایگاه ISI در بازه زمانی 2001 تا 2013 است. نویسندگان ایرانی بر مبنای فرمول ad=(Iran) شناسایی شدند که طبق جدول مورگان حدود 400 نفر از این نویسندگان به عنوان نمونه، مورد بررسی قرار گرفتند. بر این مبنا، با زدن دکمه جست وجو فهرستی در حدود 500 نویسنده نشان داده می شود که با تشخیص ایرانی بودن هر نام و مشاهده رکورد هر نویسنده می توان به تعداد مقالات و سایر اطلاعات نویسندگان پی برد.

به این ترتیب، اطلاعات حدود 13 مقاله در بازه زمانی 2001 تا 2013 مربوط به یک نویسنده مورد بررسی قرار گرفت و در سیاهه وارسی ثبت شد. همچنین در صورت مغایرت اطلاعات با سایر مشخصات نویسنده، با بررسی بیشتر مقالات آن نویسنده از درستی اطلاعات درج شده اطمینان حاصل شد. ازجمله مشکلاتی که نویسنده در حین گردآوری داده ها با آن روبه رو شد این بود که نام کوچک پژوهشگران تنها از سال 2008 به بعد به طور کامل نوشته شده و در بقیه موارد اسم کوچک نویسندگان به صورت مخفف بوده است. در این مرحله برای اطمینان از درستی آدرس های نوشته شده برای یک نویسنده واحد، تعداد 200 تا 300 مقاله مربوط به آن نویسنده بررسی شد تا هویتش مشخص شود. علاوه بر این، در صورت عدم اطمینان، فرایند بررسی برمبنای حوزه موضوعی مقاله و تشابه آدرس با آدرس های سال هایی که نام کوچک نوشته شده بود، انجام گرفت.

پس از اطمینان از درستی هویت نویسندگان ایرانی، متغیرهایی از قبیل نام، جنس، نام و نوع مؤسسه، شهر، تعداد مقاله، تعداد استناد، اچ ایندکس، نوع مهاجرت و سایر اطلاعات نویسندگان از سیاهه وارسی به نرم افزار آماری SPSS/16- 0 منتقل شدند. همچنین جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و استنباطی استفاده شد.

در ضمن، برای پدیده مهاجرت در بین پژوهشگران ایرانی، پنج قسم تعریف شده است: 1- کسانی که از ایران به سمت خارج رفته باشند. 2- کسانی که از خارج به ایران آمده باشند. 3- افرادی که از ایران به سمت خارج رفته اند، اما پس از مدتی دوباره به ایران بازگشتند. 4- افرادی که از خارج به ایران برگشته باشند، ولی دوباره به خارج رفته باشند. 5- افرادی نیز هستند که به طور هم زمان در ایران و خارج فعالیت دارند. بنابراین نباید مهاجران ایرانی را تنها یک قسم از مهاجرت در نظر گرفت، بلکه منظور پژوهش حاضر از کاربرد اصطلاح مهاجر، کلیه اقسام مهاجرت را در بر می گیرد.

5- یافته های پژوهش

داده های مربوط به 377 نفر از پژوهشگران ایرانی که در پایگاه ISI مقاله داشتند، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که در بین 94 درصد از پژوهشگران هیچ نوع مهاجرتی صورت نگرفته و تنها در بین شش درصد از افراد، مهاجرت رخ داده است. قابل توجه است که حدود 82 درصد از این مهاجران را مردان تشکیل داده اند و زنان نقشی در مهاجرت ندارند. بر این مبنا، بیشتر پژوهشگران ایرانی در بین سال های 2001 تا 2013 تمایلی به مهاجرت از خود نشان ندادند (جدول 1 و 2).

جدول 1- آماره های توصیفی مهاجران ایرانی در بین سال های 2001 تا 2013

1.PNG

جدول 2- توزیع مهاجرت در بین پژوهشگران مرد و زن در بین سال های 2001 تا 2013

2.PNG

دیگر یافته ها نیز به بررسی مؤسسه مبدأ مهاجرانی پرداخته اند که مهاجرت خود را از یک سازمان به سازمان دیگر آغاز کرده اند. نتایج حاکی از آن است که 68 درصد از مهاجران ایرانی مهاجرت خود را از مراکز دانشگاهی شروع کرده اند. درحالی که پژوهشگاه ها نقش اندکی در آغاز مهاجرت داشته اند. در این صورت است که می توان به نقش مهم مراکز دانشگاهی اثرگذار در میزان مهاجرت اشاره داشت و تصمیم های کلان را بر این اساس پایه ریزی کرد (جدول 3).

جدول 3- نوع سازمان مبدأ مهاجران ایرانی در بین سال های 2001 تا 2013

3.PNG

پرسش دیگری که توجه پژوهشگر را به خود جلب کرده این است که کدام یک از کشورها از شرایط مساعدتری برای فعالیت های علمی برخوردارند؟ در پاسخ به این پرسش یافته های پژوهش نشان داده که در حدود 32 درصد از مهاجران ایرانی، کشور آمریکا را برای فعالیت خود مناسب تر یافته اند و سایر کشورها با استقبال چندانی روبه رو نشده اند (جدول 4).

جدول4- کشور مقصد مهاجران ایرانی در بین سال های 2001 تا 2013

4.PNG

از سوی دیگر، یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد که نیمی از مهاجران ایرانی هم زمان بین ایران و خارج از کشور فعالیت دارند. همچنین حدود 18 درصد مهاجران از ایران به سمت خارج رفتند و در آنجا اقامت گزیدند. از بین مهاجران ایرانی تنها 6/13 درصد به وطن مادری خود برگشتند (جدول 5).

جدول 5- اقسام مهاجرت پژوهشگران ایرانی در بین سال های 2001 تا 2013

5.PNG

سایر یافته ها نیز تفاوت معناداری بین مهاجرت پژوهشگران ایرانی با میزان استناد، شمار مقالات و اچ ایندکس با استفاده از آزمون تی مستقل را نشان می دهند. در این راستا، آزمون لون برای شاخص اچ معنادار نبود، بنابراین میزان تی و سطح معناداری ردیف اول گزارش شد. در حالی که در مورد شمار استناد و شمار مقالات با فرض معناداری آزمون لون، از میزان تی و سطح معناداری ردیف دوم استفاده شد. نتایج نشان داد که بین میزان استناد و اچ ایندکس دریافتی پژوهشگران ایرانی تفاوت معناداری وجود دارد و مهاجران ایرانی نسبت به سایر افراد استناد و اچ ایندکس بیشتری را دریافت می کنند، در حالی که بین میزان تولیدات علمی (شمار مقالات ) نویسندگان ایرانی با مهاجرت آن ها تفاوتی مشاهده نشده است (جدول 6).

جدول 6- آزمون تی مستقل مربوط به تفاوت معناداری بین مهاجرت پژوهشگران ایرانی با میزان استناد، شمار

6.PNG

6- بحث

پدیده مهاجرت مخلوق قرن معاصر نیست. انسان ها از قدیم برای کسب رفاه و آسایش در زندگی خود به جایی بهتر از محل مسکونی قبلی مهاجرت می کردند. مهاجرت نخبگان نیز برای رشد و توسعه یک ملت در قرن 21 اساسی و تعیین کننده است [29]. البته این موضوع بسته به نوع نگاه به پدیده مهاجرت، می تواند به سود یا زیان کشور مهاجرفرست تمام شود.

با توجه به اینکه سنجش مهاجرت های بین المللی به دلیل مهاجرت های ثبت نشده و غیرقانونی سخت است [30]، بررسی مهاجرت پژوهشگران ایرانی نشان داده که اکثر آن ها در بین سال های 2001 تا 2013 تمایلی به مهاجرت از خود نشان نداده اند. این مسئله به سال های 1379 تا 1391 در ایران باز می گردد. در این دوره زمانی، دو برنامه توسعه اقتصادی - اجتماعی در ایران تدوین شد. برنامه نخست توسعه به انگیزه انجام اصلاحات ساختاری از قبیل افزایش سطح مشارکت اجتماعی، اهتمام به امر اشتغال و فراهم سازی رشد اقتصادی مورد نیاز برای کاستن از نرخ بیکاری فعلی، توسعه منابع انسانی و فناوری و بهره مندی از منابع و امکانات کشور تهیه و تدوین شد و برنامه دوم توسعه نیز مکمل برنامه نخست طراحی شد [31]. بر این اساس، اوضاع اقتصادی - اجتماعی ایران رو به بهبود بود و پژوهشگران ایرانی دلیلی برای مهاجرت به سایر کشورها نیافتند. نکته قابل تأمل دیگر این است که هدف از مهاجرت در این پژوهش، تنها مهاجرت پژوهشگران از ایران نیست، بلکه مهاجرت از خارج به ایران را نیز شامل می شود. اگرچه وضعیت ایران پس از انقلاب اسلامی رو به بهبودی گذاشت، ولی ایران نتوانست پژوهشگران ایرانی خارج از کشور را به وطن مادری خود بازگرداند. از عوامل دخیل در این پدیده را می توان به ضعف ساختار علم در ایران تسری داد. در ایران بودجه پژوهشی به منابع مالی دولتی وابسته است در حالی که در کشورهای دیگر بخش خصوصی به تأمین اعتبار پژوهشی می پردازد. مقایسه ایران با کشورهای دیگر نشان داده که ایران به طور نسبی هزینه کمتری را صرف پژوهش کرده است [32]، بنابراین پژوهشگران ایرانی دلیلی برای بازگشت به وطن خود ندیدند. البته باید متذکر شد که مهاجرت نخبگان هم به حوزه تحقیقاتی و هم به کشور محل تولد بستگی دارد [28].

از طرفی دیگر، یافته ها نشان می دهد که نیمی از مهاجران ایرانی هم زمان در ایران و خارج از کشور فعالیت دارند و در حدود 18 درصد از مهاجران به سمت خارج رفتند و در آنجا اقامت گزیدند که از بین مهاجران ایرانی تنها 6/13 درصد از آن ها به وطن مادری خود برگشتند. در این رابطه پژوهشگران معتقدند که کمبود امکانات رفاهی و آموزشی، کم توجهی به جایگاه علم، پژوهش و عالم و همچنین عدم شایسته سالاری از جمله مهم ترین عوامل مهاجرت نخبگان به شمار می رود [41]. زبان مشترک نیز می تواند عامل مهم مهاجرت بین المللی محسوب شود [7، 25]. البته لازم است تا پژوهشی دیگر صورت گیرد و رابطه بین میزان تسلط به زبان های خارجی و میزان مهاجرت را در بین این طیف از مهاجران بسنجد و به تأیید این مطلب صحه بگذارد. در راستای بازگشت مهاجران به وطن نیز می توان اذعان داشت که برخی از ایرانیانی که مهارت های لازم برای یافتن شغل نداشتند و یا اینکه نتوانستند در خارج زندگی خود را آغاز کنند پس از یک اقامت موقت به وطن خود بازگشتند [33].

سایر یافته ها نیز بیان می کند که غالب مهاجران ایرانی را مردان تشکیل داده اند و زنان نقشی در مهاجرت ندارند. پژوهش های علاء الدینی و همکاران [34]، طائفی [35]، سلجوقی [36]، حکیم زاده و همکاران [37] نیز بر تأیید این مطلب صحه می گذارند. دیگر پژوهشگران بیان می دارند که امروزه مهاجران غالباً مردانی هستند که خانواده خویش را در مناطق ساحلی ایران ترک کرده اند و بین خانه و محل کار خود در کشورهای عربی در حرکتند [38]. استدلال دیگر این است که در جامعه ایرانی موضوع تأمین معاش در درجه اول بر عهده مردان است [39]. در پژوهشی دیگر، دانشجویان مرد نگرانی بیشتری در خصوص مشکلات اقتصادی خود در کشور بیان کردند و در نتیجه، برای رفع آن تمایل بیشتری به مهاجرت پیدا می کنند. از طرفی، خانواده ها به طو رمعمول راحت تر به مردان اجازه می دهند کشور را ترک و به تنهایی در محیطی جدید زندگی کنند، البته وابستگی بیشتر زنان به خانواده نیز می تواند به عنوان تبیین دیگر بیان شود [37]. ضعیف بودن گرایش زنان به خارج از کشور نیز تحت تأثیر محدودیت های فرهنگی - اجتماعی است و این کار باعث می شود تا مردان بیشتر از زنان مهاجرت داشته باشند [40].

بررسی رفتار مهاجران ایرانی نشان داد که 68 درصد از آن ها مهاجرت خود را از مراکز دانشگاهی شروع کرده اند، درحالی که پژوهشگاه ها نقش اندکی در آغاز مهاجرت داشته اند. پژوهشگران اذعان دارند که سیستم تصمیم سازی در کشور ایران نیز باید همچون کشورهای توسعه یافته به دانشگاه ها متصل گردد. این اتصال می تواند برای کل جامعه و سیستم مفید و راهگشا باشد [41]. از سویی دیگر، مسئولان وزارت علوم، تحقیقات و فناوری و شورای عالی انقلاب فرهنگی می توانند با بازنگری در رشته های دانشگاهی و تطبیق ساختار نظام اشتغال با نظام آموزشی از بیکاری دانشجویان به ویژه در مقطع تحصیلات تکمیلی بکاهند [42]. البته کشور ایران نیز از جمله کشورهای در حال توسعه است که همچنان بحث تقلیدی بودن نظام آموزشی در آن مطرح است. از سویی دیگر، در دانشگاه ها میان دستاوردهای کشورهای پیشرفته با نیازهای جامعه انطباقی صورت نمی گیرد و نتیجه چنین نظام آموزشی خروج افرادی است که توانایی و مهارت لازم را برای ارتباط و همکاری با بخش صنعت ندارند [37]. عوامل دیگری از جمله ضعف نظام آموزشی و کمبود امکانات و تسهیلات دانشگاهی نیز زمینه مهاجرت افراد را فراهم می آورد.

در رابطه با انتخاب کشور مهاجرپذیر، حدود 32 درصد از مهاجران ایرانی کشور آمریکا را برای فعالیت های پژوهشی خود مناسب تر یافتند. در تأیید این مطلب پژوهشگران اذعان دارند که بسیاری از مهاجرت ها به آمریکا از سوی کشورهای آسیایی صورت می گیرد [10]. همچنین به اعتقاد بسیاری از مهاجران عدم احساس وجود یک آینده مطمئن و مناسب از نظر شغلی، تحصیلی و رفاهی برای فرزندان می تواند نقش بسیار مهمی در فرار مغزها داشته باشد [21]، البته هنوز هم تعداد زیادی از متخصصان ایرانی به آمریکای شمالی (کانادا و آمریکا ) و استرالیا مهاجرت می کنند [48]. از سویی دیگر، مهاجرانی که به سمت آمریکا مهاجرت کرده اند اذعان دارند که تفاوت بسیار در درآمد و استاندارهای زندگی، کمبود و بی ثباتی فرصت های حرفه ای و دانشگاهی و فرهنگ مهاجران در یادگیری از عوامل مهاجرت آن ها به سمت آمریکا بوده است. همچنین بسیاری از کشورهای مهاجرپذیر یک جو حرفه ای مناسب و بهتر از آزادی علمی فراهم می آورند که با شرایط یک زندگی بهتر، انعطاف پذیری دارد [43].

دیگر پژوهشگران نیز بر این اعتقاد هستند که غالب مهاجران ایرانی در کشور آمریکا و بقیه آن ها در کانادا، انگلستان، آلمان و فرانسه زندگی می کنند [41]. براساس سالنامه آماری مهاجرت وزارت امنیت داخلی[7]، ایالات متحده آمریکا در بین سال های 2001 تا 2013 در حدود 854,628,1 کارت سبز را برای مهاجرانی که به طور عمده از کشورهای اسلامی هستند، منتشر کرده است. این کشورها شامل عراق، ایران، بنگلادش و پاکستان هستند. بدیهی است که برخی از مسلمانان برای کسب فرصت اقتصادی بهتر مهاجرت می کنند [44]. مسئله مهاجرت در آمریکا نیز رشد یافته است که این کشور به جذب نخبگان در سراسر دنیا می پردازد [29]. به نظر می رسد که تنش های سیاسی هم نمی تواند مانع مهاجرت بین کشورها شود [25]. در نهایت می توان بیان کرد که تنوع منابع انسانی، فرصت بحث آزاد، مسئولیت کمتر [45] و در کل به دست آوردن زندگی، مشاغل و فرصت های بهتر از جمله عواملی است که آمریکا را به موقعیت راهبردی برای پذیرش مهاجران تبدیل کرده است [4].

بررسی روند مهاجرت پژوهشگران ایرانی نشان داد که بین میزان مهاجرت، استناد و اچ ایندکس دریافتی پژوهشگران تفاوت معناداری وجود دارد و مهاجران نسبت به سایر افراد استناد و اچ ایندکس بیشتری را دریافت می کنند. پژوهشگران بر این باورند که تعداد دفعات مهاجرت نیز می تواند در جذب دانش مؤثر باشد. به طوری که پژوهشگرانی که به کرات مهاجرت داشته باشند دانش و فناوری بیشتری را به کشور مادری خود انتقال می دهند [27]. از آنجایی که بیش از نیمی از مهاجران ایرانی بین ایران و خارج در حرکتند، بنابراین مهارت بیشتری کسب می کنند و این در کیفیت پژوهش دخیل است. استناد نیز اغلب با اعتبار و کیفیت پژوهش در ارتباط است [46، 47]. بر این اساس، استناد بیشتری به آثار با کیفیت تر تعلق خواهد گرفت، البته اچ ایندکس نیز بر پایه استناد است و مسائل مربوط به استناد را دنبال می کند.

در حالی که سایر یافته ها نشان می دهد که بین میزان تولیدات علمی (شمار مقالات) نویسندگان ایرانی با مهاجرت آن ها تفاوتی مشاهده نشده است، غالب پژوهشگران به نتیجه ای مغایر با این یافته رسیده اند و معتقدند که مهاجران پرتولیدتر از سایرین هستند [24، 27]. البته نباید این نکته را فراموش کرد که مبدأ و مقصد مهاجرت نیز می تواند در میزان تأثیر علمی اثرگذار باشد. بر این مبنا، بررسی کشور مهاجرفرست و مهاجرپذیر در این راستا دارای اهمیت است. جالب توجه است که مهاجران از ایران به سایر نقاط مهاجرت کرده اند و ایران کشوری در حال توسعه است که کمتر به پژوهش اهمیت می دهد. بنابراین بدیهی است که پژوهشگرانی با پیشینه ضعیف نمی توانند تولیدات علمی قوی داشته باشند. از عوامل دیگر این است که شاید پژوهشگران برای ادامه تحصیل به خارج از کشور مهاجرت کرده باشند، بنابراین ممکن است برای پژوهش فرصت کافی در اختیار نداشته باشند و این روند در میزان تولیدات علمی آن ها مؤثر است. مسئله دیگر این است که طبق نیازهای مازلو، تا نیازهای زیستی برطرف نشود، افراد نمی توانند به نیازهای دیگر و خودشکوفایی استعدادهایش بپردازد. به عبارتی دیگر، شاید پژوهشگران ایرانی به دنبال رفاه و آسایش بیشتری بوده اند و کمتر به سایر مسائل از جمله تولید علم فکر کرده اند.

7- جمع بندی و نتیجه گیری

با توجه به اینکه این پژوهش انواع مهاجرت را بررسی کرده، تحلیل نتایج به سختی صورت گرفته است. به هر حال نتایج نشان می دهد که بیشتر پژوهشگران مرد، کشور آمریکا را برای اقامت انتخاب کرده اند و تمایلی برای بازگشت به وطن مادری از خود نشان نداده اند. بر این مبنا، به سیاستمداران توصیه می شود که با بازنگری در نظام آموزشی و کاستن از عوامل دافعه در وطن به بازگشت نخبگان ایرانی اقدام کنند. سایر نتایج نیز نشان داده که افزایش مهاجرت به افزایش استناد و اچ ایندکس پژوهشگران منجر شده است، ولی نمی تواند تولیدات علمی مهاجران را افزایش دهد. این مطلب نشان می دهد که میزان رشد کیفی تولیدات مهاجران با رشد کمی آن ها همراه نبوده است. البته یکی از محدودیت های این پژوهش این است که به دلیل عدم دسترسی به پژوهشگران، در مورد علل و عوامل مهاجرت آن ها اطلاعاتی وجود ندارد. بنابراین پیشنهاد می شود تا با استفاده از مصاحبه به صورت دقیق به کنکاش رفتار مهاجرتی پژوهشگران ایرانی پرداخته شود تا از مهاجرت این نخبگان به نفع کشور مبدأ استفاده شود و از هدر رفتن سرمایه های انسانی جلوگیری به عمل آید. همچنین باید برنامه مدونی برای ورود و خروج نخبگان از کشور تدوین شود که به موجب آن، کشور مبدأ از دستاورد مهاجرت برای غنی کردن تولیدات علمی کشور بهره ببرد.

نکته قابل ملاحظه دیگر این است که با وجود تلاش مضاعف نویسندگان در این بازه زمانی، پژوهش با نمونه اندک مهاجران ایرانی روبه رو شده است. با این وجود نمی توان نقش عوامل مداخله گر را نادیده گرفت. بنابراین پیشنهاد می شود تا پژوهشی دیگر در همین راستا با در نظر گرفتن عوامل مداخله گر و نمونه های بیشتر مهاجران صورت پذیرد تا نتیجه پژوهش با اطمینان بیشتری قابل تعمیم باشد.

منابع

[1] Laudel, G. , 2005, "Migration currents among the scientific elite", Minerva, 43(4), pp. 377-395.

[2] Commander, S. , Kangasniemi, M. , Winters , L. A. , 2004 , "The brain drain: curse or boon? A survey of the literature", In Challenges to Globalization: Analyzing the Economics , University of Chicago Press, pp. 235-278.

[3] جانمردی، مهوش. (1383). «بررسی پدیده مهاجرت نخبگان با تأکید بر دیدگاه جامعه شناسی». کنفرانس توسعه دانش و فناوری در ایران: عوامل، موانع و راهکارها، دانشگاه صنعتی شریف، صص 346-309-

[4] Kaba, A. J. , 2007, "The black world and the dual brain drain: A focus on African Americans", Journal of African American Studies , 11(1), pp. 16-23.

[5] تائب، سعید. (1387 ). «مهاجرت نخبگان: شکست روند توسعه». فصلنامه سیاست خارجی، 22 (1)، صص 37-17-

[6] Dingle, H. , Drake , V. A. , 2007 , "What is migration?", Bioscience, 57 (2), pp. 113-121.

[7] Moed , H. F. , Aisati , M. Plume, A. , 2013, "Studying scientific migration in Scopus ", Scientometrics, 94(3), pp. 929-942.

[8] Pang, T. , Lansang, M. A. , Haines, A. , 2002, "Brain drain and health professionals: a global problem needs global solutions ", BMJ: British Medical Journal , 324 (7336), p. 499.

[9] اخوان کاظمی، بهرام. (1383 ). «پدیده مهاجرت نخبگان علمی و متخصصان». مجله اطلاعات سیاسی - اقتصادی، 19 (3-4)، صص 377-347-

[10] She, Q. , Wotherspoon, T. , 2013, "International student mobility and highly skilled migration: a comparative study of Canada, the United States, and the United Kingdom", SpringerPlus, 2(1), pp. 1-14.

[11] Braun, D. , 2012, "Why do scientists migrate ? A diffusion model", Minerva, 50(4), pp. 471 -491.

[12] Laudel , G. , 2003 , "Studying the brain drain: Can bibliometric methods help?", Scientometrics, 57(2), pp. 215-237.

[13] Velema, T. A. , 2012, "The contingent nature of brain gain and brain circulation: their foreign context and the impact of return scientists on the scientific community in their country of origin", Scientometrics, 93(3), pp. 893-913.

[14] Li, C. , 2006 , "Foreign -educated returnees in the people’s Republic of China: Increasing political influence with limited official power", Journal of International Migration and Integration, 7(4), pp. 493-516.

[15] Zweig, D. , Chung, S. F. , Vanhonacker, W. , 2006, "Rewards of technology: Explaining China’s reverse migration", Journal of International Migration and Integration, 7(4), pp. 449-471.

[16] مهراد، جعفر. (1394). «بیشترین پژوهشگران دنیا در کدام کشورها فعالیت می کنند؟»]اخبار[. بازیابی شده در 10 آذر 1394، از http: //isna. ir/fa/news/94090402623

 [17] صحبتی ها، فریبا؛ جمالی مهموئی، حمیدرضا و منصوریان، یزدان. (1392). «مطالعه علم سنجی مهاجرت نخبگان ایرانی به دانشگاه های آمریکا». تحقیقات کتابداری و اطلاع رسانی دانشگاهی، 47 (3)، صص 286-273-

 [18] خواجه صالحی، زهره. (1391 ). «مهاجرت نخبگان در عصر جهانی شدن اطلاعات و ارتباطات: تحلیلی بر مبنای بررسی تطبیقی ویژگی های جامعه صنعتی و جامعه شبکه ای». مطالعات راهبردی جهانی شدن، 3 (5)، صص 140 -109-

 [19]عربیان، نسرین. (1389). «بررسی عوامل مهاجرت نخبگان در ایران». فرهنگ پژوهش، (7)، صص 16-1-

 [20] رمضانی، ناصرعلی؛ میرسپاسی، ناصر؛ البرزی، محمود و نوابخش، مهرداد. (1387). بررسی عوامل مؤثر بر ماندگاری نخبگان (نخبه داری ) و کاهش فرار مغزها از کشور با کاربرد روش کیفی داده بنیاد». فصلنامه علمی و پژوهشی علوم اجتماعی، 4 (18)، صص 69-51-

 [21]صالحی عمران، ابراهیم. (1385). بررسی نگرش اعضای هیأت علمی نسبت به علل مهاجرت نخبگان به خارج از کشور؛ مورد مطالعه: دانشگاه مازندران». نامه علوم اجتماعی، (28)، صص 80-56-

 [22]صادقی، عباس و افقی، نادر. (1384). «نقش دانشگاه ها در کاهش مهاجرت نخبگان». رهیافت، (36)، صص 30 -22-

 [23]نوکاریزی، محسن. (1382). «جغرافیای فرار مغزها و تأثیر آن بر جریان اطلاعات». کتابداری و اطلاع رسانی، 7 (3)، صص 60-39-

[24] Bosetti, V. , Cattaneo, C. , Verdolini, E. , 2015, "Migration of skilled workers and innovation: A European Perspective ", Journal of International Economics, 96, pp. 311-322.

[25] Halevi, G. Moed, H. F. , 2012, "International scientific migration analysis generates new insights ", Research Trends. (31). Available on: http: //www. researchtrends. com/issue-31-november-2012 /international -scientific migration-analysis-generates-new-insights/

[26] Furukawa, T. , Shirakawa, N. , Okuwada, K. , Sasaki, K. , 2011, "International mobility of researchers in robotics, computer vision and electron devices: A quantitative and comparative analysis", Scientometrics, 91 (1), pp. 185-202.

[27] Edler , J. , Fier, H. , Grimpe, C. , 2011, "International scientist mobility and the locus of knowledge and technology transfer", Research Policy, 40(6), pp. 791-805.

[28] Ioannidis, J. P. , 2004, "Global estimates of high-level brain drain and deficit", The FASEB Journal,18(9), pp. 936-939.

[29] Straubhaar, T. , 2000, "International Mobility of the Highly Skilled: Brain Gain, Brain Drain or Brain Exchange", Hamburg: Institute of International Economics, HWWA.

[30] Alders , M. , Keilman, N. , Cruijsen, H. , 2007, "Assumptions for long-term stochastic population forecasts in 18 European countries", European Journal of Population/Revue européenne de Démographie, 23(1), pp. 33-69.

[31]شیرزادی، رضا. (1389 ). «برنامه های توسعه در ایران بعد از انقلاب اسلامی». فصلنامه تخصصی علوم سیاسی، (11)، صص 43-29-

[32]حاجی یوسفی، امیرمحمد؛ بهمرد، سمیه. (1385). «چرایی مهاجرت نخبگان از ایران پس از پایان جنگ تحمیلی». پژوهشنامه علوم سیاسی، (4)، صص 66-27.

[33] Torbat, A. E. , 2002, "The brain drain from Iran to the United States", The Middle East Journal, 56 (2), pp. 272-295-

 [34]علاء الدینی، فرشید؛ فاطمی، رزیتا؛ رنجبران جهرمی، هومن؛ فیض زاده، علی؛ اردلان، علی؛ حسین پور، محمدرضا و همکاران. (1392). «میزان تمایل به مهاجرت و علل آن در پزشکان ایرانی». حکیم، 8 (3)، صص 15-9.

[35]طائفی، علی. (1380 ). «بررسی علل خروج نیروهای متخصص از کشور و راهکارهای کاهش آن». تهران: مؤسسه پژوهش و برنامه ریزی آموزش عالی.

[36] سلجوقی، خسرو. (1380). «مهاجرت نخبگان، علل و راهکارها». تهران: سازمان مدیریت و برنامه ریزی.

[37] حکیم زاده، رضوان؛ طلایی، ابراهیم و جوانک، ماندانا. (1392). «تأثیر عوامل آموزشی، اجتماعی و فرهنگی بر تمایل به مهاجرت از کشور در دانشجویان دانشگاه تهران». فصلنامه پژوهش و برنامه ریزی در آموزش عالی، (69 )، صص 102 -81.

[38] Nadjmabadi, S. R. , 2010, "Cross-border networks: Labour migration from Iran to the Arab countries of the Persian Gulf", Anthropology of the Middle East, 5(1), pp. 18-33-

[39]  نوری حکمت، سمیه؛ ملکی، محمدرضا؛ برادران عطارمقدم، حمیدرضا و دهنویه، رضا. (1388). «عوامل مؤثر بر مهاجرت نخبگان از دیدگاه دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی ایران». مرکز مطالعات و توسعه آموزش پزشکی، 6 (2)، صص 184 -181.

[40]  جواهری، فاطمه و سراج زاده، حسین. (1384). «جلای وطن: بررسی عوامل مؤثر بر گرایش دانشجویان به مهاجرت به خارج از کشور». ادبیات و زبان ها، (50 و 51)، صص 88-53.

[41] شهرام نیا، امیرمسعود و اسکندری، مجید. (1388). «ابعاد، ریشه ها و پیامدهای فرار مغزها از پیرامون به مرکز (مطالعه موردی ایران )». ره آورد سیاسی، (24-25)، صص 70-47.

[42] توکل، محمد؛ عرفان منش، ایمان. (1393). فراتحلیل کیفی مقالات علمی ناظر بر مسئله فرار مغزها در ایران». بررسی مسائل اجتماعی ایران، 5 (1)، صص 75-45.

[43] Arabi, M. , Sankri-Tarbichi, A. G. , 2012, "The metrics of Syrian physicians’ brain drain to the United States", Avicenna journal of medicine, 2(1), P. 1-

[44] Horowitz, D. , 2015, "1- 6 Million Immigrants from Predominantly Muslim Countries Since 9/11 ". Conservative Review, available on: https: //www. conservativereview. com/commentary/2015/05/1m-immigrants -from -muslim-countries

[45] Murakami, Y. , 2010, "Japans brain drain an analjsis of Japanese researches living in the United States", The Japanese Economy, 37(2), pp. 23-57-

[46] Thelwall, M. , Fairclough, R. , 2015 , "The influence of time and discipline on the magnitude of correlations between citation counts and quality scores ", Journal of Informetric, 9(3), pp. 529-541-

[47] Meho, L. I. , 2006, "The rise and rise of citation analysis", arXiv preprint physics/0701012-

[48]  شاه آبادی، ابوالفضل؛ کریم کشته؛ محمدحسین؛ محمودی، عبدالله. (1385). «بررسی عوامل مؤثر بر فرار مغزها (مطالعه موردی ایران)». پژوهش نامه بازرگانی، (39)، صص 82-39.

پی نوشت ها

[1] brain drain

[2] Moed , Aisati & ; Plume

[3] She & Wotherspoon

[4] Edler, Fier & Grimpe

[5] Laudel

[6] Ioannidis

[7] DHS Yearbook of Immigration Statistics

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان