همزمان با برگزاری آیین نکوداشت «حسین کریمان» به عنوان نخستین پیشنشست همایش ری باستان، که سوم دی در دانشگاه شهید بهشتی برگزار شد، قدیر افروند - باستانشناس - در یادداشتی اختصاصی با عنوان «ما و "ری" و کریمان» که در اختیار ایسنا قرار داد، دربارهی وضعیت ری باستان و بیتوجهیهایی که متولیان و مدیریت شهری به این منطقهی مهم و حساس تاریخی دارند، نوشت.
در این یادداشت آمده است: «دو روز قبل (سوم دی) گروه باستان شناسی دانشگاه شهید بهشتی برای شادروان دکتر کریمان ری شناس بزرگداشتی نیکو برپاداشت و اساتیدی از جنس استاد از دوستان و همکاران دانشگاهیاش، از ویژگیها و خصایل نیکوی استاد کریمان به خوبی و ظرافت و زیبایی سخن راندند و در پایان هم متخصصان و پژوهشگرانی چند از آثار ماندگار و همت بلند و تلاش مجنون وار او بر گرد تاریخ و باستان شناسی ری روایت و حکایت کردند.
استاد کریمان که خود زاده آهار در شمیران و قصران و تحصیلاتش در زبان و ادبیات پارسی ست، بدلیل نامعلومی - که شاید جذابیت و شیرینی یا نیل به حقیقت شیرین ارزش و اهمیت دانش تاریخ باشد- به تاریخ ری این کهن شهر پرآوازه پرداخت و مهمترین اثر تحقیقیاش را در اواخر دهه 40 آفریده، در دو مجلد به زیور طبع آراست. با گذشت 40 سال از انتشار این کتاب نه تنها مورخان که باستانشناسان و پژوهندگان فرهنگ پیشین همچنان بدان دلبسته و وابستهاند.
دختر گرامی« پدردوست» استاد هم در این نشست پیامی عاشقانه داد که شنیدنی و دلنشین بود.هم او همیشه در این نشستها و هرگاه و هرجا که به احترام «پدر» مجلسی برقرار میشود، حضوری آشنا و گرم دارد و امروز که دیگر استاد در میان ما نیستند حضور این فرزند فرهیخته مصداقی ست از؛ « بوی گل را از چه جوییم؟ از گلاب»
آقای خلیل آبادی - عضو شورای اسلامی ابر شهر تهران و رییس شورای شهرستان ری - که خود رازی و دلبسته زادگاهش است دردلنامهای از ری برخواندند و با بیانی راستین، بحق پرده از مهجوریت و مظلومیت این شهر تاریخیتر از هر شهری! برداشتند و برای احقاق حق و احیای میراث تاریخی ری اعلان "آمادگی" دادند و از ری شناسان و ری پژوهان در این راه مدد خواستند.
اما در این میان چند نکته حایز اهمیت باز طرح و یادآوری عمومی است.
1 - ری که در اسطوره و افسانه نخستین شهر (پس از آفرینش دماوند توسط "کیومرث شاه") بدست هوشنگ پیشدادی است و "مادر" و "قبله" و "ریشه" و ... تهران یا هرآنچه از این دست، شهرت یافته امروزه طفیلی و وابسته و وصله ناتنی و شهرک و منطقهای از زوایای این ابرشهر بی در و پیکر بیش نیست، آن هم به گونه ای کوچک و تحقیرآمیز و "جنوب شهری!"
2- متاسفانه حقیقت پیشینه شهریت 2700 سال ری همان اندازه ناشناخته و تقریبا" باور نکردنی است که امروزه ما باستان شناسان تلاش میکنیم با وجود کشفیات و یافتههای گونهگون پیش از تاریخی مولوی و ... ، پیشینه 8هزارساله تهران را به مردم متذکر شویم و آنها- چون همواره قدمت 400 ساله تهران را شنیدهاند- بهت زده و ناباورانه از کنارمان بلادرنگ میگذرند!
3- صدها هکتار محدودهی محوطه باستانی و بزرگ دژ رشکان ری و مجموعه نقارهخانه و گورستان ایلخانی و .. درست در داخل شهر ری امروزین و منطقه 20 شهرداری ابرشهر تهران قرار دارد و همه این جاها که میتوانند و باید پر رونقترین و جذابترین گردشگاههای پایتخت باشند و صدها و هزاران توریست در روز در جای جای آن و در زوایای ابنیه و آثار تاریخی - و همچنین تاسیسات خدمات گردشگری فرضیاش- بلولند و لذت ببرند، اینک به پناهگاه امن معتادان و متروک و مهجورترین و شاید از جمله ناامنترین نقاط باستانی کشور تبدیل شدهاند.
4- علاوه برآن بطور ماهانه یا سالانه بخشهای قابل توجهی از ضخامت 6-7 متری لایههای باستانی سطح شهر که در پهنه شهر و درست زیر یکایک خانهها و املاک و زمین ری از روستای هفت دستگاه در شرق و قلعه گبری در جنوب و فلکه اول دولت آباد در شمال گرفته تا حدود میدان شهید غیبی و حرم حضرت در غرب و جنوب غربی شهر، جدا و تخریب و نابود شده و میشوند و هیچ کسی متوجه نعرههای دلخراش تاریخ از جراحت تکه پاره شدن پیکره سترگش نمیشود!
5- اگر در طول هزارهها، دهها زلزله و بیماری و قحطی و خشکسالی و حملات مکرر عرب و غز و مغول و ... ری را نابود کرده و از پس هر نیستی، دوباره هست شد و قد برافراشت و "کشور ماه" و " ماه جان " و "ام البلاد" و "عروس" شهرهای جهان شد اما درست در آستانه عصر صنعت و مدرنیته هزاره دوم آثاری چون کوه صفاییه و "سرسره" (تفرجگاه معروف قاجاری) و نقش برجسته فتحعلیشاهی و چند بنای آرامگاهی سنگی و قلعه طبرک با انفجارات کوهخوار شب.... زنجیره کارخانه سیمان ری و سرانجام باعنوان شیک توسعه و عمران در دهه دوم آغازین هزاره سوم تیغه ویرانگر بولدزر شهرداری تهران آنچنان بی سر و صدا بزرگراهی عریض وطویل درست از میانه این پهنه باستانی عبور داد و قلب تاریخیاش را به دو نیمه مساوی پاره کرد که کوچکترین آهی از نهاد باصطلاح دلسوزان سینه چاک میراث فرهنگی هم برنیامد .
اگر همین روند بی اعتنایی به میراث فرهنگی ری ادامه یابد، بیگمان در آینده نه چندان دور از ته مانده میراث ری تنها نقشه و طرح و عکسهایی در آرشیوها و نیز دنیای پررونق مجازی باقی خواهد ماند.
پس خوشبینانه به اقداماتی چون برگزاری " همایش ری باستان " از سوی دانشگاه شهید بهشتی در سال 99 ، قول انرژی بخش و همت عضو رازی شورای شهر تهران و نیز توجه، تحرک و تمرکز احتمالی وزارت میراث فرهنگی و گردشگری بر موضوع میراث فرهنگی ری به ویژه با تصویب پایگاه ملی ری باستان ، تاسیس بنیاد پژوهشی ری شناسی (با مشارکت شهرداری و...)، حمایت از سرمایه گذاری گردشگری و دیگر موارد این چنینی، و همراهی و حمایت نخبگان و سرمایه های اجتماعی ری، امید خواهیم بست.
پرواضح است که اگر این مجموعه صدها هکتاری تاریخی احیاء شده و با مشارکت دستگاههای مرتبط و سرمایهگذاری بخش خصوصی به بهرهبرداری گردشگری برسد از آن پس دیگر ری نه تنها شاهد خیل نیروی بیکار و هجمه فقر و اعتیاد و محرومیت نخواهد بود که گردش چرخ صنعت گردشگری بیتردید به رونق دوباره همه جانبه "ملک ری" و بهرهمندی و اقناع رازیان بسیار شکیبا و نجیب، خواهد انجامید.
نقشه راه توسعه و رونق گردشگری ری به لطف یک عمر تلاش عاشقانه استاد کریمان و استمرار آن به دست توانمند شاگردان خلف او و نخبگان و فرزندان شایسته این کهن شهر فراروی ماست و چشم جهانیان به حسن انتخاب و اراده و همتمان. «پس: بسمالله!» »