به گزارش مشرق، دومین نشست از سلسله نشستهای نقد و بررسی کتابهای برگزیده جوایز ادبی با عنوان «طعم کتاب» با محوریت کتاب «عاشقی به سبک ونگوگ»، برگزیده بخش داستان بلند و رمان بزرگسال نخستین دوره جایزه ادبی شهید اندرزگو برگزار شد.
این نشست با حضور محمدرضا شرفی خبوشان، نویسنده کتاب، محمدقائم خانی، کارشناس ادبیات داستانی و احمد توانایی، کارشناس کتاب و دیگر علاقهمندان عصر روز گذشته در ترنجستان سروش برگزار شد.
در ابتدای این نشست شرفی خبوشان ضمن استقبال از برگزاری اینگونه نشستهای نقد و بررسی بیان کرد: برگزاری جلسات نقد کتابهای برگزیده جایزه ادبی، کار پسندیدهای است و امید است این فعالیتها را سایر دوستان و مجموعهها نیز دنبال کنند.
خبوشان در خصوص معرفی و زمان نگارش کتاب گفت: بین سالهای 1389 تا 1391 بهدنبال نگارش کتاب بودیم که نهایتاً پس از سه سال، در سال 1393 به چاپ رسید.
روایت تاریخ انقلاب از نگاه سرشت انسانی
وی افزود: چیزی که در این کتاب برای من اهمیت داشته، روایت تاریخ انقلاب از نگاه سرشت انسانی است. در یک انقلاب تنها یک حکومت تغییر نمیکند؛ بلکه سرشت و خلقوخوی مردمان نیز دچار تحول میشود.
نویسنده کتاب تصریح کرد: «عاشقی به سبک ونگوگ» بهدنبال روایت دگرگونی یک انسان است که در جستوجوی خویشتن و مسیری که حرکت میکند، تحول خود را در مسیر انقلاب میداند. انقلاب تنها مسئلهای بیرونی نیست و سیر تغییر و تحول درونی انسان است تا به انقلاب اسلامی برسد.
خبوشان درباره ویژگی اصلی کتاب که باعث جلب توجه داوران شد، بیان کرد: جهان رمان برای من مسئله اصلی نیست. وقتی بخواهیم افکار خود را ابراز نماییم، نیاز به ابزاری برای روایت داریم. ابزاری که برآمده از فرهنگ، تاریخ و زبان یک ایرانی است. در رمان ایرانی چیزی که به آن نیاز داریم، جهان درون و زیست پیرامون انسان است و نیاز به زبانی دارد که توانایی روایت آن را داشته باشد.
وی تصریح کرد: در «عاشقی به سبک ونگوگ» سعی کردم این اتفاق بیفتد و جسارت زبانی و شکلی در آن استفاده شود. یکی از ویژگیهای مهم روایت، تناسب نحوه نثر با آن شخصیت است.
خبوشان برای پیشرفت در ادبیات داستانی گفت: اگر بخواهیم تنها در قالبی مشخص و آموزش دادهشده بهدنبال روایت داستان باشیم، ممکن است در جهان امروز اثرگذاری کمتری داشته باشد. ما نیاز به تغییرات شکلی در زبان داستانی داریم.
حد نهایی استفاده از تعابیر ضدارزشی کجاست؟!
در ادامه احمد توانایی، کارشناس کتاب، در نقد و بررسی کتاب بیان کرد: ما با یک کتاب نسبتاً توانمند در قلم، توصیفات و تصاویر روبهرو هستیم که به خوبی از پس ترسیم زوایای مختلف برآمده است.
وی افزود: برخی از تعابیر و اصطلاحات در تصویرگریها باعث شده که به راحتی نتوان کتاب را به نوجوانان و اطرافیان معرفی نمود. نویسنده به هر دلیلی نمیتواند خیلی از صحنههای ضدارزشی را توصیف کند؛ اما زمانی که موضوع روایت تاریخی است، این آزادی را احساس نموده و شخصیتهای مطرحشده مقصر میشوند. حد نهایی این نوع توصیفات کجاست؟
توانایی با اشاره به یکی از دلایل این نوع توصیفات اظهار کرد: بخشی از آن برای جلب مخاطب است و نگران از دست دادن قشری از آنهاست. برای مثال تعابیری که برای زن بیوه و شراب استفاده میشود، قابل درک نیست. نویسنده میتوانست بدون استفاده از این تعابیر داستان را روایت کند. حتی این کتاب را به دانشجویان نیز نمیتوان توصیه کرد.
خبوشان در پاسخ به این نقد که نمیتوان این کتاب را به نوجوان معرفی نمود، گفت: این کتاب به هیچ کودک و نوجوانی توصیه نمیشود و کتاب بزرگسال است.
توانایی در ادامه نقدهای خود بیان کرد: تکرار برخی تعابیر دور از توانایی نویسنده است؛ برای مثال برای القای ترس، ده تا دوازده بار از عبارت «دلم مثل سگ میلرزد!» استفاده شده است. این تکرار باعث عادی شدن این ترس میشود.
معرفی شخصیتها با زبان خودشان
در ادامه محمدقائم خانی، کارشناس ادبیات داستانی، با اشاره به محتوای کتاب بیان کرد: بنده از مطالعه دوباره کتاب لذت بردم. در خلال نثرهای متداول امروز، نثر متفاوت این کتاب بسیار جذاب است. دلیل آن هم وابستگی به خطّه خراسان است. این روایت، انتظارات ایرانیها را از نثر و زبان برآورده میکند.
وی افزود: نثر در خدمت روایت داستان است و به ساخت کامل آن کمک میکند. نامگذاریها، یکی از بهترین ویژگیهای نثر است. نحو در نثر به کمک شخصیتپردازی آمده است. درخصوص شخصیتهای قاطع، زبانی محکم و خلاصه، و در خصوص شخصیتهای سست، زبانی گسسته و بههمریخته بهکار برده شده است. نویسنده با زبان خود شخصیت، آن شخصیت را معرفی میکند.
خانی تصریح کرد: تشبیهاتی که به حیوانات داده شده است نیز قوت کتاب است و ویژگیهای مناسبی را با این کار بیان میکند. این ابزار به زیبایی متن اضافه نموده و جهان داستان را میسازد و نویسنده میداند چه چیزی از روایت آنها میخواهد.
این کارشناس ادبیات داستانی درخصوص باطن شخصیتهای اصلی داستان بیان کرد: در این کتاب به صورت کلی، هنر روشنفکری قبل از انقلاب را با دو شخصیت اصلی میسازد. داستان بدون اینکه به دنبال روایتهای ایدئولوژیک از انقلاب برود، کلیتی از جهان پیش از انقلاب را بازگو میکند.
نزاکت ادبی توسط شخصیت رمان اتفاق میافتد
شرفی خبوشان درخصوص نحوه روایت و زبان بهکار برده شده در داستان گفت: ما دو شیوه برای روایت داریم. یک زمان از شیوههای توضیحی و تعریفی استفاده میکنیم که به صورت قصه بیان میشود و یک زمان به تصویرگری داستان میپردازیم تا مخاطب آن را بیشتر درک نماید و خود را در آن صحنه ببیند.
وی افزود: جهان رمان امروز، جهان تصویر است. نویسنده کسی نیست که فحش و نزاکت ادبی را رعایت نمیکند؛ بلکه شخصیت رمان است که نزاکت ادبی را رعایت نمیکند. رمان یک پیکره کلی است و سعی در فضاسازی دارد. رمان را باید با توجه به فضاسازی آن ارزیابی کنیم.
نویسنده کتاب تأکید کرد: کار رمان این است که صحنههایی را روایت کند که مشخص شود در آن دوران زیست تاریخی و شخصیتها چگونه بوده است. اگر بخواهیم تنها ارزشهای خود را معیار قرار دهیم، چگونه میتوانیم تأثیرپذیری داشته باشیم؟!
نمیخواهیم بیانیه بدهیم
وی با انتقاد نسبت به تأخیر دوساله چاپ کتاب بیان کرد: این کتاب دو سال درگیر ممیزی و تأیید برای انتشار بود. چرا باید از چاپ کتابی که موضوع آن روایت داستان انقلاب است، جلوگیری شود؟! اگر برای شخصیتهای بد داستان بخواهیم از الفاظ خوب استفاده کنیم، آنگاه دیگر تصویر بدی از آن شخص ساخته نمیشود.
خبوشان تصریح کرد: نمیخواهیم بیانیه بدهیم یا یک پیام مستقیم بنویسیم. من رمان نوجوان هم دارم که کاملاً با این رمان متفاوت است.