اقتصادآنلاین- طاهره گودرزی؛ ایران چهارمین تولیدکننده بزرگ ماده معدنی سرب و روی در آسیا بعد از چین، قزاقستان و هند میباشد. همچنین از نظر تولید شمش روی جایگاه ششم و از نظر تولید سرب جایگاه پنجم را در آسیا دارد. در حال حاضر بیش از 9 درصد ذخایر خاک سرب و روی دنیا در ایران شناسایی شده، اما آنچه در کشور تولید و صادر می شود حتی به یک درصد نسبتهای جهانی نیز نمیرسد. در همین راستا خبرنگار ما در گفتوگوی اختصاصی با علی امیری عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی استان کرمان به بررسی صنعت سرب وروی در کشور و مزیت های آن پرداخت که شرح آن در پی میآید؛
*به نظر شما صنعت سرب وروی در کشور چه جایگاهی دارد؟
با توجه به وسعت زیادی کشور، بخشهای مهمی از آن مانند استانهای کرمان، یزد، اصفهان، مرکزی، سیستان و بلوچستان و به ویژه خراسان جنوبی و رضوی به صورت بالقوه دارای توان کانیسازی سرب و روی هستند. چند افق یا تیپ مهم کانیسازی سرب وروی در کشور وجود دارد که به ترتیب از قدیم به جدید به شرح ذیل بیان میشود؛
تیپ اول، مربوط به دوره پالئوزوئیک( دیرینهزیستی) میباشند که عمدتا درمناطق مرکزی ایران یعنی کرمان به ویژه شمال و جنوب شرق استان پتانسیل خوبی دارد که نمونه بارز آن معادن کوشک، چاهمیر و زریگان است که از لحاظ تیپ کانیسازی به آنها آتشفشانی-رسوبی میگویند و عمدتا دارای ذخایر میلیونی در فلز روی هستند که می توانند در کلاسهای جهانی وجود داشته باشند.
تیپ دوم، کانسارهای پراکنده و نسبتا کوچک در سنگهای کربناتی است که در مناطق خراسان جنوبی و شمال شرق استان یزد(منطقه طبس) موجود است. به عنوان نمونه می توان به معدن ازبک کوه اشاره کرد که بیشتر دارای سرب است و همچنین نقره قابل ملاحظهای با خود دارند.
تیپ سوم کانیسازی در منطقه کرمان قرار دارد گروه جدیدی در آن سرمایهگذاری کنند، عمدتا همراه با سنگهای کربناته است که در مقایسه با دره میسی سی پی شناخته میشود، که بیشتر دارای روی و نقره قابل ملاحظهای دارند. این ذخایر هرچند کوچک است اما نسبت به تعداد رخداد کانیسازیها قابل مقایسه است. در این تیپ ابتدا یک کانسنگ سولفوره درست و در عمق زیاد شکل گرفتهاند. بعد از جنبشهای زمین این کانسنگها به سطح زمین رسیده و تحت تاثیر هوازدگی، قشر نسبتا عظمیمی از ان اکسیده شد. کانسارهای منطقه شمال استان کرمان و منطقهای که کنسرسیوم جدید سرب و روی در آن احداث شده این خاصیت را دارد. سنگ معدن این مناطق عمدتا غیرسولفوره است و به ندرت در اعماق پایین تر از 70متر علاوه بر اکسیدی، سولفوره هم پیدا میشود.
افق چهارم درکشور از اهمیت بالایی برخوردار بوده که در استانهای مرکزی و اصفهان قابل مشاهده است. تیپ کانیسازی این منطقه همراه با سنگ کربناته بوده که معادن مهمی از سرب و روی کشور مثل ایران کوه در این تیپ قرار دارند که از لحاظ جهانی میتواند در نوع دره میسی سی پی قرار گیرد.
*عمده مصرف سرب و روی در کدام صنایع است؟
مهمترین مصرف کننده فلز روی، گالوانیزاسیون است که صنعت روبه رشدی است. در سرب هم صنعت باتریسازی رتبه اول را دارد . با توجه به اینکه افق پیشروی دنیا، رشد خودرویهای برقی است و خیلی از کشورها مخصوصا چین به این سمت حرکت میکنند، به نظر میرسد در آینده نه چندان دور تقاضا بیش از تولید باشد. در صورتیکه صنعت خودروی برقی توسعه پیدا کند، تفاوت خودروها در نوع باتریها خواهد بود.
برعکس صنعت فولاد و سنگآهن که از طریق بازیافت بخش مهمی از منابع موردنیاز را تامین میکنند، در صنعت سرب وروی بازیافت نقش مهمی ندارد.
*به نظر شما تشکیل کنسرسیوم سرب و روی در کرمان چه مزایایی برای منطقه دارد؟
یکی از دلایلی که نمیتوان رتبه دقیق ایران در صنعت سرب و روی در دنیا را بررسی کرد این است که سرمایهگذاران توانمند کمتر در این حوزه سرمایهگذاری کردهاند و در همهجای کشور این اتفاق صورت نگرفته است. عمده سرمایهگذاری صنعت سرب در استان زنجان است و در مناطقی که در بالا اشاره شد، کمتر فعالیت صورت گرفته است. پتانسیل موجود سرب و روی در استان کرمان، جذابیتی را ایجاد کرده که سرمایهگذاران با سابقه در صنعت سرب و روی متوجه مزیت این استان مخصوصا بخشهای شمالی شوند که یک واحد مهم صنعتی احداث شود. تا قبل از احداث این واحد هیچ صنعت مصرف کنندهای در کرمان وجود نداشته است و مواد خام از کرمان و یزد به زنجان حمل میشد که بار پرعیار از منطقه خارج و مواد کم عیار به عنوان باطله دور ریخته میشد. مهمترین ویژگی این کنسرسیوم استفاده از تکنولوژی روز دنیا است، یک واحد تحقیق و توسعه قوی در این مجموعه حضور دارد که با تکنولوژی روز دنیا خاک کم عیار را فرآوری و محصول نهایی با ارزش تولید خواهد کرد. این اتفاق باعث میشود معادنی که عیارهای مناسب برای حمل نداشته و غیرفعال شدهاند، به چرخه تولید بازگردند و شرکت توسعه معادن زرین صبا رسالت مهمی در کرمان دنبال میکند که رونق اقتصادی مهمی برای منطقه در پی خواهد داشت.
*در پایان اگر مطلبی مدنظر دارید، بیان کنید.
مهمترین موضوعی که تشکیل هرگونه کنسرسیوم به آن نیاز دارد، حمایت بی دریغ از سوی دستگاههای ذیربط است که منظور وزارت صنعت، معدن و تجارت و نهادهایی که با معدن و صنایع معدنی (منابع طبیعی و محیط زیست و سازمانهای ناظر بر اکتشافات) ارتباط دارند. باید تمهیداتی اندیشیده شود تا موانع را کاهش دهند تا بتوان آینده روشنی برای صنعت سرب و روی قابل تصور بود. در بین سازمانها، از سازمان انرژی اتمی درخواست داریم که محدودههایی که به خاطر مشکوک بودن به مواد پرتوزا، از دسترس مکتشفین خارج میکند. انتظار میرود که اگر پتانسیل مواد پرتوزا وجود دارد زودتر رسیدگی کرده و اگر نیست محدودهها را آزاد کند تا سرمایه گذاران بتوانند از منابع خدادادی استفاده بهینه کنند.
همچنین ارتباط صنعت و دانشگاه حلقه مفقوده است که تا به امروز، آن طور که باید شکل نگرفته و به نظر میرسد که اگر مبناهای موجود در آموزش عالی بازنگری نشود، راه به جایی نخواهد برد. در دنیا کسی برای ذهن خود پژوهشی انجام نمیدهد و پژوهش ها بر اساس سفارشات انجام می شود و هنوز در کشور ما این موضوع جا نیافتاده است.