خداوند مهربان نعمت های بسیار گسترده ای به انسان عطا فرموده است، اما غفلت و فراموشی آفت بزرگی است که انسان را دچار خود کرده است. یادآوری نعمت ها روش تربیتی بسیار مؤثری است که مربیان بزرگ بشریت یعنی خداوند و انبیا و اولیا آن را به طور گسترده مورد استفاده قرار داده اند و سایر مربیان نیز باید با الهام گرفتن از آنان این شیوه را به کار برند.
«نِعَم» به معنای رفاه و پاکی و مطلوبیت زندگانی است و «نعمت» که برای نوع به کار می رود، به نوع خاصی از آن دلالت دارد. در این نوشتار، منظور از نعمت، نعمت های خداوند است. «ذکر» نیز به معنای به یاد داشتن است که در مقابل غفلت و فراموشی استعمال می شود.
بر این اساس، یادآوری نعمت ها به معنای آن است که مربّی متذکر نعمت های بیکران خداوند به متربّی شود. در این روش، مربّی غفلت کنونی فرد یا جمع را در پرتو نعمت هایی که در گذشته به آنان عطا شده می زداید و در او شور و رغبت تازه ای برای عمل فراهم می سازد. در این شیوه، مربّی باید تنگناها و گشایش های زندگی متربّی را در خاطر او زنده کند و او را برای به ثمر رساندن گشایش ها و نعمت هایی که در اختیار اوست فراخواند و به راه اندازد. به خاطر آوردن عطایای ربوبی، آثار و برکات ویژه ای دارد و به دلیل همین آثار گرانبهاست که این روش در زمره روش های بسیار سودمند تربیتی قرار گرفته است
آثار و نتایج یادآوری نعمت ها
به خاطر آوردن عطایای ربوبی، آثار و برکات ویژه ای دارد و به دلیل همین آثار گرانبهاست که این روش در زمره روش های بسیار سودمند تربیتی قرار گرفته است. در اینجا به اجمال برخی از این نتایج را مرور می کنیم: ای مردم! من شما را به تقوای خداوند و حمد فراوان بر نعمت ها و احسان و رحمتش که بر شما فرو باریده است، سفارش می کنم
1- حمد پروردگار
«حمد» در مقابل ذمّ است و در فارسی از آن تعبیر به «ستایش» می کنند؛ همچنان که در فارسی به عنوان معادل کلمه «شکر» واژه «سپاس» را به کار می برند. ستایش خدای متعال از نخستین آثار یادآوری نعمت های او به شمار می رود. توجه کردن به نعمت های گسترده الهی موجب می گردد فرد بی اختیار زبان خویش را به حمد و ثنای پروردگار بگشاید و از خدای خویش به نیکی یاد کند. امام علی علیه السلام خطاب به مردم، ضمن توجه دادن ایشان به گوشه ای از نعمات فراگیر الهی، آنها را به حمد زیاد او فرا می خوانند: «اوصیکم ایها النّاس بتقوی اللّه و کثرة حمده علی آلائه الیکم و نعمائه علیکم و بلائه لدیکم فکم خصّکم بنعمة و ندارککم برحمة اعورتم له فسترکم و تَعَرَّضتم لاخذه فَاَمهلکم»؛ ای مردم! من شما را به تقوای خداوند و حمد فراوان بر نعمت ها و احسان و رحمتش که بر شما فرو باریده است، سفارش می کنم. چه بسیار نعمت هایی که ویژه شما قرار داد و شما را به رحمت خویش مورد عنایت خاص گردانیده؛ شما عیب های خود را آشکار کردید و او پوشاند، و خود را در معرض مؤاخذه او قرار دادید، اما به شما مهلت داد.
2- شکرگزاری
همچنان که غفلت و فراموشی نعمت ها زمینه را برای ناسپاسی فراهم می سازد، به خاطر آوردن الطاف بی شمار الهی نیز موجبات شکر و سپاس بنده از خدای خویش را مهیا می کند. «شکر» از نظر لغوی به معنای اظهار تقدیر و تجلیل در برابر نعمت ظاهری و معنوی است که از منعم به فرد برسد. امام خمینی قدس سره در کتاب چهل حدیث خود شکر را این گونه تعریف کرده اند: «شکر عبارت از یک حالت نفسانیه است که در اثر معرفت منعم و نعمت، و اینکه آن نعمت از منعم است، به وجود می آید. »
بنابراین، معنای شکر قدردانی، اندازه شناسی و حق شناسی در مورد نعمت های خداوند است. با مراجعه به سیره اهل بیت علیهم السلام مشاهده می کنیم که آن بزرگواران زیاد نعمت های الهی را یاد می کردند و آن را زمینه شکرگزاری از خداوند قرار می دادند. یاد نعمت ها زمینه شکر و قدرشناسی از آن را فراهم کرده و موجب می شود تا فرد بهتر بتواند گوشه ای از عطایای خداوند را به دیگران معطوف سازد.
هشام بن احمر می گوید: در اطراف مدینه به همراه امام موسی کاظم علیه السلام حرکت می کردم که حضرت از مرکب خود به زیر آمد و به سجده افتاد. سجده به طول انجامید تا آنکه حضرت سر بلند کرد و سوار بر مرکب گردید. عرض کردم: فدایت شوم، چرا سجده شما طولانی شد؟ فرمود: «انّنی ذکرت نعمة انعم اللّه بها علی فاحببت ان اشکر ربی»؛ به یاد یکی از نعمت هایی افتادم که پروردگار ارزانی ام داشته بود، دوست داشتم شکر آن نعمت را به جای آورم.
امام کاظم علیه السلام این روش را از پدر بزرگوارش امام صادق علیه السلام آموخته اند که فرمودند: هرگاه یکی از شما نعمتی از نعمت های خداوند را به یاد آورد، باید در مقام سپاس گزاری از خدا گونه خود را بر خاک نهد؛ اگر او سوار بر مرکب است، از مرکب خود پیاده شود و بر خاک سجده کند و اگر برای پرهیز از شهرت نمی تواند پیاده شود، گونه خویش را بر قسمت مقدم زین قرار دهد و اگر قادر بر آن هم نیست، گونه خود را بر کف دستش قرار داده، خدا را بر نعمت هایی که به او عطا نموده، ستایش کند.
یاد نعمت ها زمینه شکر و قدرشناسی از آن را فراهم کرده و موجب می شود تا فرد بهتر بتواند گوشه ای از عطایای خداوند را به دیگران معطوف سازد. با توجه به همین تأثیر است که خدای سبحان الطاف خود را به یاد رسول برگزیده خویش آورده، می فرماید: «أَلَمْ یجِدْک یتِیما فَآوَی وَ وَجَدَک ضَالّا فَهَدَی وَ وَجَدَک عَائِلاً فَأَغْنَی فَأَمَّا الْیتِیمَ فَلَا تَقْهَرْ وَ أَمَّا السَّائِلَ فَلَا تَنْهَرْ وَ أَمَّا بِنِعْمَةِ رَبِّک فَحَدِّثْ»؛ آیا او تو را یتیم نیافت و پناه داد؟! و تو را گم شده یافت و هدایت کرد، و تو را فقیر یافت و بی نیاز نمود. حال که چنین است، یتیم را تحقیر مکن، و سؤال کننده را از خود مران، و نعمت های پروردگارت را بازگو.
3- محبت و عشق به خداوند
عشق و محبت یکی از خصوصیات آدمی است که در پرتو آن، صفات معشوق به طور ناخواسته در شخص عاشق تجلّی می یابد. بر این اساس، اگر فردی به موجودی با کمال محبت ورزد، کمال محبوب به وی تسّری می یابد و چنانچه محبت خود را معطوف به موجودی پست و عاری از کمالات ارزشمند سازد، در اندک زمانی تجلّی صفات وی را در خود احساس خواهد کرد. جابر جعفی از امام باقر علیه السلامنقل می کند که آن حضرت فرمودند: «إِذَا أَرَدْتَ أَنْ تَعْلَمَ أَنَّ فِیک خَیرا فَانْظُرْ إِلَی قَلْبِک فَإِنْ کانَ یحِبُّ أَهْلَ طَاعَةِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ یبْغِضُ أَهْلَ مَعْصِیتِهِ فَفِیک خَیرٌ وَ اللَّهُ یحِبُّک وَ إِذَا کانَ یبْغِضُ أَهْلَ طَاعَةِ اللَّهِ وَ یحِبُّ أَهْلَ مَعْصِیتِهِ فَلَیسَ فِیک خَیرٌ وَ اللَّهُ یبْغِضُک وَ الْمَرْءُ مَعَ مَنْ أَحَبَّ»؛ عشق و محبت به خداوند متعال رمز آراسته شدن فرد به صفات الهی است و او می تواند با تقویت محبت خویش به خدا بدون احساس ملالت و دشواری، خود را مزین به صفات ارزشمند الهی سازد
هر گاه می خواهی بدانی در تو خیری هست به دلت نگاه کن، اگر بندگان مطیع خدا را دوست می دارد و معصیت کاران را از خود طرد می کند، در تو خیری وجود دارد و خداوند شما را دوست می دارد. اما از آن طرف، اگر مشاهده کردی دلت همواره با معصیت کاران می باشد و به آنها تمایل دارد و با دوستان خدا و اهل طاعت بغض و کینه نموده و آنها را دوست نمی دارد، بدان در تو خیری نیست و خداوند دشمن تو می باشد، و آدمی با کسی که دوست دارد محشور است.
از این حدیث روشن می شود که عشق و محبت به خداوند متعال رمز آراسته شدن فرد به صفات الهی است و او می تواند با تقویت محبت خویش به خدا بدون احساس ملالت و دشواری، خود را مزین به صفات ارزشمند الهی سازد. اما سؤال اساسی این است که چگونه می توان عاشق خدا شد و محبت واقعی او را در دل خود جای داد؟
این سؤالی است که پیامبران بزرگی همچون داود و موسی علیهماالسلام از خدای خویش پرسیده اند. آن گاه که خداوند به موسی علیه السلام وحی کرد: «احببنی و حبّبنی الی خلقی. قال موسی: یا ربّ انّک لتعلم انه لیس احدٌ احبّ الی منک، فکیف لی بقلوب العباد؟ فاوحی اللّه الیه: فذکرهم نعمتی و آلایی فانّهم لایذکرون منّی الّا خیرا»؛ مرا دوست بدار و مرا محبوب مخلوقاتم گردان. موسی گفت: پروردگارا تو می دانی که کسی محبوب تر از تو در نزد من نیست. اما چگونه دل بندگانت را متوجه تو سازم؟ پس خدا به او وحی کرد: نعمتم را به یاد ایشان آور که آنان مرا جز به خیر یاد نخواهند کرد.
خداوند متعال در پاسخ به همین سؤال حضرت داود نیز رمز محبت خدا را خاطرنشان کردن نعمت ها برای مردم دانسته است: «اذکرهم ایادی عندهم، فانّک اذا ذکرت ذلک لهم احبّونی»؛ نعمت های مرا به یاد ایشان آور؛ چراکه هر گاه چنین کنی مرا دوست خواهند داشت. اینکه در ادعیه شورانگیزی همچون «مناجات شعبانیه»، دعای «عرفه»، دعای «کمیل» و دعای «ندبه» از این روش استفاده شده، دلیل بر اهمیت آن در جهت تشدید محبت الهی است.
4- عبادت
به خاطر آوردن نعمت های خداوند زمینه را برای عبادت و بندگی او فراهم می سازد. از این رو، خدای متعال پس از متذکر شدن اعطای نعمت کوثر به پیامبر خویش، او را به انجام عباداتی همچون نماز و قربانی کردن فرامی خواند: «اِءنَّا أَعْطَینَاک الْکوْثَرَ فَصَلِّ لِرَبِّک وَانْحَرْ»؛ ما به تو کوثر [خیر و برکت فراوان] عطا کردیم! پس برای پروردگارت نماز بخوان و قربانی کن!این نکته نیز روشن است که عبادتی که با یاد نعمت های خداوند و به شکرانه آن تحقق یابد، برترین نوع عبادت محسوب می شود؛ چنان که امیرمؤمنان علیه السلام فرمودند: «انَّ قَوْما عَبَدُوا اللَّهَ رَغْبَةً فَتِلْک عِبَادَةُ التُّجَّارِ وَ إِنَّ قَوْما عَبَدُوا اللَّهَ رَهْبَةً فَتِلْک عِبَادَةُ الْعَبِیدِ وَ إِنَّ قَوْما عَبَدُوا اللَّهَ شُکرا فَتِلْک عِبَادَةُ الْأَحْرَارِ»؛
گروهی در عبادت و اطاعت انگیزه رغبت و میل دارند و برای دست یابی به منافع اخروی خدا را عبادت می نمایند که این رقم عبادت، عبادت تجّار و بازرگانان است که هدفْ سودجویی است. گروهی دیگر به خاطر ترس از عذاب، خدا را عبادت می کنند، این هم عبادت بردگان است. گروهی هم از روی شکر و انگیزه سپاس از نعمت های فراوان خداوندی عبادت خود را انجام می دهند و این عبادت آزادمردان است. یاد نعمت های الهی حیایی ایجاد می کند که فرد را از ارتکاب گناه بازمی دارد
5- تقوا
تقوا به معنای محافظت از نفس در برابر چیزی است که از آن می ترسد. در مورد چیستی حقیقت تقوای الهی ابوبصیر از امام صادق علیه السلام درباره آیه شریفه «اتَّقُواْ اللّهَ حَقَّ تُقَاتِهِ» (از مخالفت با خدا بترسید، چنان که سزاوار ترسیدن از اوست) سؤال نمود. آن حضرت فرمودند: «یطَاعُ فَلَا یعْصَی وَ یذْکرُ فَلَا ینْسَی وَ یشْکرُ فَلَا یکفَر»؛ همواره مطیع اوامر الهی بودن و هرگز گناه نکردن، پیوسته به یاد خدا بودن و هیچ گاه او را فراموش نکردن، همه نعمت های خدای را سپاسگزار بودن و هرگز ناسپاسی نکردن.
یاد نعمت های الهی حیایی ایجاد می کند که فرد را از ارتکاب گناه بازمی دارد. امام علی علیه السلام در بیان ارتباط یاد کردن نعمت ها و تقوا می فرمایند: «فاتّقوا اللّه الّذی نفعکم بموعظته و وعظکم برسالته و امْتَنَّ علیکم بنعمته»؛ پس بترسید از خدایی که شما را از موعظت خود بهره مند ساخت، و با فرستادن پیامبرانش پند داد، و با نعمت خود رشته منت به گردنتان انداخت.
در حدیثی دیگر، آن حضرت خودداری از گناه را کمترین حقی می دانند که فرد موظف به رعایت آن در برابر نعمت های الهی است: «اقل ما یلزمکم اللّه الّا تستعینوا بنعمه علی معاصیه»؛ کمترین چیزی که باید شما آن را ملاحظه کنید آن است که با نعمت های خداوند او را نافرمانی نکنید.تأثیر به خاطر آوردن نعمات الهی در پیش گیری از گناه، به خوبی در داستان حضرت یوسف علیه السلام قابل مشاهده است. خداوند این ماجرا را چنین ترسیم می کند: «وَ رَاوَدَتْهُ الَّتِی هُوَ فِی بَیتِهَا عَن نِفْسِهِ وَغَلَّقَتِ الأَبْوَابَ وَقَالَتْ هَیتَ لَک قَالَ مَعَاذَ اللّهِ إِنَّهُ رَبِّی أَحْسَنَ مَثْوَای»؛ و آن زن که یوسف در خانه او بود، از او تمنّای کامجویی کرد؛ درها را بست و گفت: بیا (به سوی آنچه برای تو مهیاست!) (یوسف) گفت: پناه می برم به خدا! او صاحب نعمت من است؛ مقام مرا گرامی داشته؛ مسلّما ظالمان رستگار نمی شوند!
بنابراین، در موقعیتی که همه چیز برای ارتکاب گناه فراهم بود، یاد نعمت خدا که او را از قعر چاه به اوج رسانده بود، مانع انجام نافرمانی خدا شد.
6- بازگشت به راه راست
گاه ممکن است که فرد نتوانسته باشد خود را از انجام معصیت بازدارد. حتی در این شرایط نیز تذکر الطاف خداوند می تواند او را از ادامه مسیری که برگزیده، باز دارد و به مسیر صحیح هدایت کند.
حضرت علی علیه السلام در این زمینه می فرمایند: «و لو فکروا فی عظیم القدرة و جسیم النعمة لرجعوا الی الطریق و خافوا عذاب الحریق»؛ و اگر این مردم در عظمت قدرت و بزرگی نعمت او می اندیشیدند به راه راست بازمی گشتند و از آتش سوزان می ترسیدند. خدایا من چگونه مأیوس شوم از اینکه پس از مرگ مورد حسن نظر تو واقع گردم، در صورتی که در دوران زندگی ام جز به نیکی سرپرستی ام نکردی.
7- امیدواری
فردی که متذکر نعمات گسترده الهی در سراسر عمر گذشته خویش است، دغدغه ای در مورد آینده نداشته و با کمال امیدواری به آینده می نگرد. امید به آینده که در پرتو یادآوری نعمت ها میسر می شود، منحصر به زندگی کوتاه دنیوی نیست و حیات جاودان پس از مرگ را نیز دربر می گیرد. بر این اساس، در ادعیه پرشور معصومان علیهم السلام مشاهده می کنیم که آن بزرگواران هرگونه نگرانی در مورد آینده را با نگاه به گذشته سرشار از لطف الهی، از دل می زدایند. برای مثال، ائمّه اطهار علیهم السلامدر مناجات دلنشین «شعبانیه» چنین زمزمه می کنند: «الهی لم یزل برّک علی ایام حیوتی فلا تقطع برّک عنّی فی مماتی. الهی کیف آیس من حسن نظرک لی بعد مماتی و انت لم تُوَلّنی الّا الجمیل فی حیاتی»؛ خدایا پیوسته در دوران زندگی، نیکی تو بر من می رسد، پس نیکی ات را در هنگام مرگ از من مگیر. خدایا من چگونه مأیوس شوم از اینکه پس از مرگ مورد حسن نظر تو واقع گردم، در صورتی که در دوران زندگی ام جز به نیکی سرپرستی ام نکردی.
این شیوه معصومان علیهم السلام الگوی مناسبی برای مربیان و مشاورانی است که با ناامیدی و افسردگی متربّی و مراجع خویش مواجه شده اند.
8- فلاح و رستگاری
نتیجه نهایی یادآوری نعمت ها فلاح و رستگاری است. «فلاح» به معنای نجات از شرور و ادراک خیر و صلاح است که معادل آن در فارسی، واژه «پیروزی» می باشد. آثار و برکات پیش گفته که در اثر به خاطر آوردن نعمت ها حاصل شده بود، زمینه موفقیت نهایی و نیل به سعادت را برای متربّی فراهم می سازد. از این رو، خداوند متعال به بندگان ذاکر بشارت می دهد و می فرماید: «فَاذْکرُواْ آلاء اللّهِ لَعَلَّکمْ تُفْلِحُونَ»؛ پس نعمت های خدا را به یاد آورید، شاید رستگار شوید!
منابع:
ابن فارس، احمد، معجم مقاییس اللغه، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، 1404-
اصفهانی، راغب، المفردات فی غریب القرآن، دمشق، دارالقلم، 1416-
باقری، خسرو، نگاهی دوباره به تربیت اسلامی، تهران، مدرسه، 1380.
حرّانی، حسن بن شعبه، تحف العقول، قم، جامعه مدرّسین، 1404-
خمینی، روح اللّه، چهل حدیث، تهران، رجاء، 1368-
صدوق، محمّدبن علی، معانی الاخبار، قم، جامعه مدرّسین، 1403-
طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، تهران، المکتبة العلمیة، بی تا، ج 4-
عروسی، عبدعلی بن جمعه، نورالثقلین، قم، مطبعة العلمیة، بی تا، ج 4-
کلینی، محمّدبن یعقوب، فروع کافی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1365، ج 6-
مجلسی، محمّدباقر، بحارالانوار، بیروت، مؤسسة الوفاء، 1404، ج 13، 14، 48، 66، 67، 68-
مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القران الکریم، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، 1368-
مطهّری، مرتضی، آشنایی با قرآن، تهران، صدرا، 1371، ج 3-
برگرفته از مقاله "روش تربیتی یادآوری نعمت ها"، هادی حسین خانی نایینی، معرفت 1387 شماره 130، در دسترس در سامانه نشریات موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی ره