اکنون پیشبینی میشود که دیگر بازگشت به بازار خام فروشی نفت و گاز برای ایران کار سختتری شده و این مسأله بسیاری از معادلات نفتی کشور را بهم زده است. اما راهکار چیست؟
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از ایران، سارا وخشوری، میگوید: «ایران فرصت رقابت برای خام فروشی نفت و گاز را از دست داده است. اگر ایده و چشمانداز من را برای دهه آینده بپرسید، من در ذهنم ایران را مرکز و قطب اصلی تولید و صادرات «آب» در دنیا میبینم.» اما چرا و چگونه؟ گفتوگوی او را در ادامه بخوانید.
شیوع ویروس کرونا و شرایط کنونی در بلند مدت روی کدام بخشهای اقتصاد کشورهای نفتی بیشترین اثر را خواهد گذاشت؟
تأثیر بلند مدت شیوع ویروس کرونا روی اقتصاد کشورهای نفتی به صورت خاص، بستگی به مؤلفههای زیادی دارد. از جمله تأثیر بلند مدت این پندمیک روی تقاضای نفت و قیمتهای نفت، و نیز شرایط اقتصادی هر کشور و میزان وابستگی آن به درآمدهای نفتیاش.
اما تأثیر شیوع این بیماری در کاهش شدید تقاضای نفت و در پی آن کاهش شدید قیمتهای نفت، به صورت عام موجب کاهش درآمدهای نفتی تولیدکنندگان و کاهش سرمایهگذاری در صنعت انرژی میشود. هنوز مشخص نیست که دقیقاً اثر این اتفاق روی رفتار مصرف کنندگان و مصرف انرژی، بویژه روی مصرف بنزین، دیزل و سوخت جت چگونه خواهد بود؟ در حال حاضر تنها مدل برای ما چین است که توانسته شیوع این بیماری را کنترل کند و تقریباً به وضعیت عادی برگشته است. مطالعه مصرف برق چین نشان میدهد که در این کشور، مصرف برق ماه آوریل امسال به میزان ماه آوریل سال گذشته برگشته است. این نشانگر این موضوع است که فعالیت صنایع در چین به حالت قبل از شیوع کرونا برگشته است. اما هنوز پروازهای داخلی و بینالمللی این کشور در حد خیلی پایینی قرار دارد. همچنین رفتار مردم عادی نشان میدهد که ارتباطات اجتماعی مردم و رفت و آمدها، حتی با اتمام دوره حفظ فاصله اجتماعی و در خانهنشینی، همچنان با محافظهکاری زیادی انجام میشود. به عنوان مثال مردم مانند گذشته به رستورانها یا مراکز توریستی نمیروند. بنابراین ما برای دوران بعد از کرونا نمودار V شکل یا برگشت سریع به شرایط گذشته را نمیتوانیم در نظر بگیریم. و بیشتر نمودار U شکل را در نظر میگیریم به این معنی که حتی بعد از عبور از این بحران، مدتی طول خواهد کشید تا رفتار مصرف کنندگان به وضعیت قبل از شیوع این بیماری برگردد. و اگر دنیا بعد از کاهش سختگیریهای مربوط به عبور و مرور مردم، دوباره با موج دوم شیوع کرونا در زمستان امسال روبهرو شود، این نمودار ممکن است به صورت L شکل عمل کند و مشخص نیست که چقدر طول خواهد کشید تا رفتار مصرفکنندگان و تقاضا به صورت قبل بازگردد.
نکته مهم این است که حمل و نقل بیشترین سهم تقاضا و مصرف نفت را دارد و تا زمانی که وضعیت حمل و نقل در دنیا (استفاده از خودروها و هواپیما) به وضعیت قبل برنگردد، تقاضا برای نفت به نسبت تولید آن کمتر خواهد بود. این را هم در نظر داشته باشید که پیشبینیها برای روند تقاضای نفت در دهههای آینده، حتی قبل از شیوع این بیماری، روند کاهشی داشته است و بازار در سالهای اخیر با اضافه عرضه نفت روبهرو بوده است.
آیا نحوه عملکرد پیامدهای شیوع این ویروس بر صنعت نفت کشورها مانند تحریم است؟ یا به عبارتی الآن کشورهای نفتی جهان درحال برخورد با تجربهای مشابه تحریمهای نفتی ایران و ونزوئلا هستند یا خیر؟
این سؤال جالبی است. تا به حال از این منظر به این موضوع نگاه نکرده بودم. بازار در ماه آوریل با دو شوک اساسی روبهرو شد. یکی شوک تقاضا، به دلیل کاهش یکدفعهای و شدید مصرف نفت ناشی از شیوع بیماری کرونا در دنیا. و دیگری شوک عرضه، به دلیل افزایش حداکثری تولید نفت عربستان و کشورهای اوپک پلاس که نتوانسته بودند در جلسه ماه مارس به توافق کاهش تولید دست پیدا کنند. در نهایت نفتی که تولید شده بود و به دلیل کاهش تقاضا برای سوخت و کاهش فعالیت پالایشگاهی مشتری نداشت، میبایست در جایی ذخیره شود. این باعث شد که نه تنها تمام مخازن و خط لولهها در دنیا پر شوند، بلکه حتی از کشتیها به عنوان محلی برای ذخیره نفت استفاده شد. این امر موجب شد که اجاره کشتیها و حمل نفت افزایش بیسابقهای پیدا کند. در نهایت بازارشاهد این بود که برای اولین بار در تاریخ قیمت نفت به زیر صفر رسید. یعنی صاحب قراردادی که در بازار بورس امریکا در روز ٢١ آوریل منقضی میشد و میبایست در ماه مه از تولید کننده دریافت شده و در جایی ذخیره میشد، به دلیل عدم مشتری و فضا برای ذخیره این نفت، حاضر بود برای هر بشکه نزدیک به ٣٧ دلار به هر کسی که حاضر بود نفت را تحویل بگیرد، بپردازد.
آینده بازار نفت را چگونه ترسیم میکنید؟ فکر میکنید نوسان قیمت نفت تا چه زمانی شدید خواهد بود؟ آیا برنامه کاهش تولید 9.7 میلیون بشکهای اوپک پلاس کمکی به نوسانگیری بازار نفت میکند؟
کاهش اوپک پلاس همگام با پیشبینیهای کنونی از کاهش تقاضا در ماههای آینده برنامهریزی شده است. انتظار بازار این است که بیشترین کاهش تقاضای نفت در ماه آوریل بوده و از آن به بعد رفته رفته با کاهش محدودیتهای تردد در دنیا تقاضا بهبود پیدا کند. اوپک پلاس هم بر این اساس برنامه کاهش تولید خود را تا ماه آوریل سال ٢٠٢٢ اعلام کرده. بنابراین انتظار میرود که با کاهش داوطلبانه نفت اوپک پلاس و کاهش طبیعی نفت کشورهایی مثل امریکا، کانادا، نروژ و برزیل به دلیل بالا بودن هزینههای تولید آنها نسبت به قیمتهای کنونی، تا سه ماهه آخر سال ٢٠٢٠، عرضه موجود در بازار با میزان تقاضا تا حدی به تعادل برسد.
اما باید اشاره کنم که انتظار میرود که شیوع این بیماری روی برخی از رفتارهای مصرف کنندگان در خصوص سفر و عبور و مرور و حمل و نقل تغییراتی را ایجاد کند که تقاضا تا دهههای آینده کاهش دائمی داشته باشد. برخی از سازمانهای مطالعاتی پیشبینی خود را برای تقاضای نفت تا سال ٢٠٤٠، نزدیک به ٢ تا ٣ میلیون بشکه در روز کاهش دادند.
آیا ایران و دیگر کشورهای نفتی جهان (با نگاه ویژهتر به ایران) میتوانند از این فرصت استفاده و از خامفروشی نفت کم کنند؟ از این فرصت چگونه میتوان برای کاهش خامفروشی استفاده کرد؟
بهطور کلی ایجاد زنجیره تولید و ارزش افزوده برای هر یک از منابع، بر خامفروشی آن اولویت اقتصادی دارد. این موضوع مخصوصاً در مورد نفت خام که پیشبینیها نشان میدهد در دهههای آینده تقاضا برای این کالا کاهش پیدا کرده و عرضه و رقابت بین تولیدکنندگان افزایش مییابد، از لحاظ استراتژیک و از منظر ایجاد امنیت عرضه برای تولیدکنندگان نفت اهمیت بالایی دارد. در بین تولیدکنندگان بزرگ نفت، امریکا، عربستان، روسیه و خیلی از تولیدکنندگان دیگر مانند نروژ و یا امارات متحده عربی، استراتژی و چشمانداز بلند مدتی را با توجه با واقعیتهای امروز و دهههای آینده برای صنایع نفت و انرژی خود ترسیم کردهاند.
در مورد ایران، فرای مسائل سیاسی و تحریمهای بینالمللی، یک نگاه استراتژیک و آیندهنگر برای تدوین و بازنگری سیاست انرژی و امنیت انرژی کشور ضروری است؛ تا یک نظام اقتصادی قدرتمند در دهههای آتی با توجه به تغییرات نظامهای اقتصادی، تجاری و ژئوپلتیک انرژی در دنیا ایجاد کند. تحریمهای بینالمللی طی سالهای گذشته، فرصت رقابت در بازارهای نفت، گاز و پتروشیمی را از ایران گرفته است. هر چند ایران طی سالهای تحریم همچنان توانسته است زیرساختهای صنعت انرژی خود را گسترش دهد، اما فرصت رقابت برای خامفروشی نفت و گاز را از دست داده است.
حتی در حوزه پتروشیمی، با توجه به ورود امریکا به عنوان تولیدکننده بزرگ پتروشیمی و موفقیت چشمگیر عربستان در سرمایهگذاری و توسعه این صنعت در داخل و خارج از کشورش، فرصت و امکان رقابت برای صنایع پتروشیمی إیران سختتر از گذشته شده است.
با توجه به کاهش سهم مواد پالایشگاهی در تقاضای نفت در دهههای آینده، سرمایهگذاری در صنعت پتروشیمی به نظر میرسد بهترین راه برای ایجاد امنیت عرضه نفت برای تولیدکنندگان نفت باشد.
اما همانطور که اشاره کردم، امریکا، عربستان و حتی روسیه طی چند سال گذشته سرمایهگذاریهای زیادی را در این زمینه انجام دادهاند و در آینده رقابت زیادی در این حوزه وجود خواهد داشت مخصوصاً در صنایع بالادستی پتروشیمی که بیشترین توان تولیدی ایران در این زمینه است.
به نظر میرسد بهترین گزینه برای آینده صنایع انرژی ایران، به جای ادامه وضعیت کنونی و تلاش برای رقابت و کسب بازارهای نفت، گاز، مواد پالایشگاهی و پتروشیمی، شروع به ایجاد مزیت رقابتی جدید و بازار جدید برای خود در دنیا و منطقه باشد.
اگر ایده و چشمانداز من را برای ایران در دهه آینده بپرسید، من در ذهنم ایران را مرکز و قطب اصلی تولید و صادرات «آب» در دنیا میبینم. ایران با منابع عظیم انرژیاش، توانایی تبدیل شدن به بزرگترین مرکز صنایع شیرینسازی آب دنیا را دارد و میتواند به بزرگترین صادرکننده آب شیرین در منطقه و دنیا تبدیل بشود. امکان حمل آب توسط کشتی به ایران فرصت دستیابی به بازارهای بیشتر و دورتر از حوزه کشورهای همسایهاش را میدهد. این موضوع مزیت استراتژیک و بسیار مهمی است که به ایران فرصت و قدرت انتخاب بازارهای هدف را میدهد و در مقایسه با صادرات برق که محدودیتهای انتقال دارد، از انعطافپذیری بیشتری برخوردار است.
ضمناً برعکس نفت که اهمیت خود را در دهههای آینده از دست میدهد، «آب» مهمترین کالای استراتژیک دهههای آینده خواهد بود. اما برای رسیدن به رؤیای فردا، باید از امروز کار را شروع کرد.
به نظرتان عصر نفت WTI سرآمده و این شاخص در آینده با کاهش اعتبار مواجه خواهد شد؟
این نوع نفت خام چون سبک و شیرین یا به عبارت دیگر با گوگرد کم است، در شرایط کنونی بازار، بیشترین صدمه را از لحاظ قیمتها دید چون تقاضا برای بنزین، دیزل و سوخت جت که عمده مواد تولیدی از این نوع نفت خام هستند، به دلیل شیوع بیماری کرونا بیشترین کاهش را دیده است.
مشکل دیگر این روزهای نفت خام WTI این است که این نفت بیشتر صادر میشود و پالایشگاههای امریکا عمدتاً نفت خام سنگین وارداتی را فرآورش میکنند.
اما به دلیل نگرانیهای ناشی از آلودگی محیط زیست و کاهش تقاضا برای مواد سنگین پالایشگاهی در سالهای آینده، انتظار میرود که تقاضا برای نفت خامهای سنگین و ترش (با سولفور زیاد) با سرعت بیشتری نسبت به نفت خامهای سبک کاهش یابند. بنابراین شما میبینید که کشور عربستان و روسیه، هر دو در طی سالهای اخیر برای ایجاد امنیت تقاضا برای نفت خود سرمایهگذاریهای زیادی را در صنعت پتروشیمی انجام دادهاند.