نقش خانواده در انتقال ارزش ها از منظر قرآن کریم

به یقین تعلیم و تربیت، با ارزش ترین و مهم ترین وظیفه آدمی به شمار می آید. والاترین و ارجمندترین انسان ها که همان پیامبران و جانشینان آنان هستند، در این طریق مبعوث گشته اند و سرچشمه سعادت ورستگاری بشر را همواره در این عرصه جست وجو کرده اند (باهنر، ۱۳۸۸، ص ۱۳)

نقش خانواده در انتقال ارزش ها از منظر قرآن کریم

مقدّمه

به یقین تعلیم و تربیت، با ارزش ترین و مهم ترین وظیفه آدمی به شمار می آید. والاترین و ارجمندترین انسان ها که همان پیامبران و جانشینان آنان هستند، در این طریق مبعوث گشته اند و سرچشمه سعادت ورستگاری بشر را همواره در این عرصه جست وجو کرده اند (باهنر، 1388، ص 13). دغدغه تعلیم و تربیت و عوامل مؤثر در آن، همواره با انسان بوده است؛ زیرا آگاهی از عوامل تربیت و بررسی میزان تأثیر هریک از این عوامل، دست اندرکاران امر تربیت را کمک می کند تا بتوانند با توجه به میزان تأثیر آنها، برای تربیت بهتر، برنامه ریزی نموده و در فرایند تربیت برای هرکدام جایگاه ویژه ای قایل گردند . تعلیم و تربیت با امور زیادی سروکار دارد؛ اموری همچون روش تربیت، محتوای تربیتی، منابع تربیتی و. . . . ارزش ها مهم ترین محتوا و برنامه نظام تعلیم و تربیت را شکل می دهند که مهم ترین نهاد تربیتی، یعنی خانواده، با آنها رابطه مستقیم دارد و به طور قطع از آنها متأثر است.

به قول دونالد باتلر، تربیت بیش از هر نهاد دیگر با ارزش ها سروکار دارد و هیچ نهاد دیگری به اندازه این نهاد به دنبال تحقق ارزش ها نیست یا اینکه محتوای آموزش و پرورش را می توان مجموعه ای از ارزش ها تعریف کرد (رستمی نسب، 1388، ص 25). ازاین رو، توجه به بحث ارزش ها وعوامل مرتبط با آن، مانند: عوامل مؤثر در کسب و انتقال ارزش ها ضروری و حایز اهمیت است. البته شناخت نسبت به ارزش ها و عوامل مرتبط با آن، باید با استفاده ازمنابعی موثق و معتبر صورت گیرد. بهترین و معتبرترین این منابع، قرآن کریم است که کلام وحی است و خالی ازهرگونه تحریف می باشد. خداوند در قرآن می فرماید: فَإِن تَنَازَعْتُمْ فِی شَیءٍ فَرُدُّوهُ إِلَی اللّهِ وَالرَّسُولِ إِن کنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَالْیوْمِ الآخِرِ ذَلِک خَیرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِیلاً(نساء: 59)؛ هرگاه در چیزی نزاع کردید آن را به (کتاب)خدا و (سنت) پیامبر ارجاع دهید، اگر به خدا و روز رستاخیز ایمان دارید. این برای شما بهتر و عاقبت و پایانش نیکوتر است.

این تحقیق از سه جهت حایز اهمیت است:

1. مرتبط بودن مبحث ارزش ها با تربیت: ارزش ها درهر جامعه ای، اعتقاد یا فلسفه کلی آن جامعه را به دست می دهد. ارزش ها به جهت دهی رفتار افراد و داوری ها درجهت گیری های آنان در ارتباط با امور می پردازد (خلیفه، 1378، ص 5). و این همان چیزی است که تربیت به دنبال آن است. تربیت می خواهد باورها و اعتقادات متربیان را جهت دهد تا گفتار و رفتار آنها در جهت رسیدن به اهداف تربیتی، شکل گیرد.

2. اهمیت و نقش قرآن کریم در تربیت: شناخت ارزش ها و متولیان امر تربیت، از نگاه قرآن، به دلیل اعتبار وموثق بودن آن، ضرورت این تحقیق را دو چندان می کند. قرآن بهترین منبعی است که می توان از طریق آن ارزش ها را جست و با توجه به آنها به تربیت افراد پرداخت.

3. اهمیت و جایگاه خانواده: ازآنجاکه یکی از اهداف تشکیل خانواده، کمک به اصلاح فرد و جامعه است وجامعه با وجود افراد صالح و متعهد پابرجاست، پس برای رسیدن به جامعه سالم و صالح باید از خانواده و در نتیجه، از تربیت فرزند شروع شود. و چون ارکان اصلی خانواده برای تربیت، پدر و مادر هستند، در نتیجه، بررسی نقش ومسئولیت آنها بیش از هر چیز لازم به نظر می رسد(شهیری، 1391، ص 36). اختصاص حداقل 150 آیه نورانی در قرآن کریم و احادیث متعدد در این باره، نشان ازتأکید دین مبین اسلام بر این نهاد مقدس دارد. و همین جایگاه مهم و اثرگذار خانواده است که در دنیای امروز، استکبار جهانی و صهیونیزم را بر آن داشته است تا ازطریق گمراهی، فساد و انحلال خانواده (این نهاد اساسی)، نقشه های خود را عملی کنند (اسلاملو وهمکاران، 1390، ص 6) و ارزش ها و عمل به آنها را درافراد تضعیف نمایند تا انسان ها را از رسیدن به آرمان زیبای خانواده قرآنی، که نوید بخش فضایی توأم باآرامش، پرتلاش و سرشار از امید است، دور کنند.

ازاین رو، بررسی نقش خانواده در انتقال ارزش ها به عنوان یکی از اساسی ترین پایه های نظام تعلیم و تربیت ازدیدگاه منبع موثقی همچون قرآن اهمیت و ضرورت دارد و مسلما پایه های تربیتی را محکم تر می کند. بنابراین، تحقیق حاضر با عنوان بررسی نقش خانواده در انتقال ارزش ها از منظر قرآن کریم انجام گرفته است.مفاهیم و اصطلاحاتی نیز در این مقاله به کار برده شده اند، که به دلیل وضوح و تکرار در کتب مختلف، ازتوضیح آنها صرف نظر شده وفقط به آدرسشان اشاره می گردد: ارزش: (معین، 1388، ج 1، ص 94)؛ خانواده: (معین، 1388، ج 1، ص 94؛ عیسی زاده، 1390، ص 26)؛ تربیت: (علوی، 1386، ص39)؛ تعلیم: (ابراهیم زاده، 1386، ص 27). در زمینه مباحث تربیتی و توجه به نقش عوامل مؤثر برتربیت، هم کتب و هم تحقیقات فراوانی به رشته تحریردرآمده است که در ذیل، به تعدادی از آنها اشاره می شود:

1. علی همت بناری در تحقیقی تحت عنوان امام علی علیه السلام و تربیت فرزند، به نقش عوامل وراثتی ومحیطی در تربیت فرزند پرداخته است. به اعتقاد وی، امیرالمؤمنین علی علیه السلام در سیره خود به هر دو عامل مزبورتوجه داشته اند. آقای همت بناری، به عامل خانواده ودوستان به عنوان دو عامل مهم در تربیت، از دیدگاه امیرالمؤمنین علیه السلام اشاره نموده است.

2. غلامرضا مدبر عزیزی در مقاله ای با عنوان نقش خانواده در تربیت دینی، ضمن اشاره به اهمیت نقش خانواده در تربیت، مواردی را که برای تربیت صحیح بایداز طرف والدین مورد توجه قرار گیرند، برشمرده است؛ ازجمله: 1. پاک شدن و به حقیقت رسیدن پدر و مادر؛ 2. کوشش در انعقاد نطفه پاک؛ 3. تأثیر نام نیکو در تربیت دینی؛ 4. نقش مادر در دوران شیرخوارگی و. . . .

3. حسینعلی کوهستانی نیز در مقاله ای با عنوان نقش خانواده در تربیت فرزندان، به عوامل تربیت، که خانواده مهم ترین آنهاست، اشاره کرده و رعایت اصولی را برای احراز این نقش، از جانب والدین ضروری دانسته است. ازجمله اصول اخلاقی که ایشان مدنظر قرار داده است، می توان به پرورش اعتماد به نفس فرزندان و جلب اعتماد آنها اشاره کرد.اما در ارتباط با موضوع تحقیق، یعنی بررسی نقش خانواده در انتقال ارزش ها از منظر قرآن کریم تحقیقی یافت نشد، که این مسئله، ضرورت و اهمیت پژوهش حاضر را دوچندان می نماید.برای رسیدن به اهداف تحقیق، سؤالات زیر مطرح گردید:

1. جایگاه خانواده در قرآن چیست؟

2. توصیه های قرآن در مورد تربیت صحیح فرزند قبل و بعد از ازدواج چیست؟

3. توصیه های قرآن در مورد تربیت صحیح فرزند قبل و بعد از تولد چیست؟

نقش خانواده در انتقال ارزش ها

خانواده به عنوان اولین و مهم ترین محیطی است که کودک در آن پرورش می یابد و عقاید و باورهای خود را از آنجا کسب می کند. این محیط همواره مورد توجه دین مبین اسلام و بزرگان بوده است. نهاد اولیه تعلیم و تربیت، خانواده است. در اینجاست که ارزش ها، چه مستقیم و چه غیرمستقیم، از طریق پدر و مادر و سایر افراد بزرگسال خانواده به فرد انتقال می یابد (نیکزاد، 1375، ص 65).

خانواده در اسلام جایگاه بلند و رفیعی دارد. این نهاد کوچک ولی مقدس، پایگاه عروج و کمال انسان ها ومحیط تربیت و پرورش نهال فطرت و استعدادهای نسل آینده است. خانواده مهم ترین رکن ترقی و تکامل یک جامعه است و چنان که خانواده ای در مسیر صحیح تربیت اسلامی و در چارچوب برنامه های ارائه شده از سوی قرآن و سنت باشد، می تواند سهم بزرگی در پیشرفت و ترقی جامعه خویش داشته باشد (بیگی، 1389، 355). ازاین رو، اگر توصیه های قرآنی مدنظر قرار گیرند، می توان افراد را درتربیت صحیح و القای درست ارزش ها یاری نمود. درآیات بسیاری از قرآن کریم به بحث خانواده (چه مستقیم وچه غیرمستقیم) و نقش تربیتی آن اشاره شده است؛ ازجمله: وَالبَلَدُ الطَّیبُ یخرُجُ نَباتُهُ بِإِذنِ رَبِّهِ وَالَّذِی خَبُثَ لا یخرُجُ إِلاَّ نَکدا کذلِک نُصَرِّفُ الآیاتِ لِقَومٍ یشکرُونَ(اعراف: 58)؛ و سرزمین پاکیزه (و شیرین) گیاهش به فرمان پروردگار می روید، اما سرزمین های بدطینت (و شوره زار)جز گیاه ناچیز و بی ارزش از آن نمی روید. این گونه، آیات رابرای آنها که شکرگزارند بیان می کنیم.

در تفسیر این آیه آمده است: کلمه "نَکدا"، به معنای چیزی است که در آن خیری نباشد، "نبات نَکد"، به معنای گیاه کم و بی فایده می باشد. اگر با دید وسیع به این آیه بنگریم، شاید بتوان یکی از مصادیق سرزمین پاک را که محصول پاک می دهد، خانواده پاک بدانیم (قرائتی، 1386، ج 4، ص 88). همچنین علّامه طباطبائی در تفسیراین آیه، آورده است: این آیه صرف نظر از انضمامش به آیه قبلی، به منزله مثال عامی است که می رساند که اعمال حسنه و آثار ارزنده از گوهر پاک سرچشمه می گیرد، و خلاف آنها از خلاف آن (طباطبائی، 1374، ج 8، ص 200).

گوهر پاک بباید که شود قابل فیض و رنه هر سنگ و گلی لؤلؤ و مرجان نشود بنابراین، می توان خانواده را به عنوان اساسی ترین عامل انتقال ارزش ها در نظر گرفت. صالح و معتقد بودن خانواده، منجر به تولد فرزندانی پایبند به اصول و ارزش ها می شود ونتیجه آن، داشتن جامعه ای صالح خواهد بود؛ چراکه توقع یک جامعه صالح بدون اصلاح نظام خانواده کاملاً بی جا وخلاف حقیقت است (انصاریان، 1380، ص 4).

همچنین خداوند در آیه 6 سوره تحریم می فرماید: یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا قُوا أَنفُسَکم وَ آَهلِیکم نَارا وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الحِجَارة؛ ای کسانی که ایمان آورده اید! خود وخانواده خویش را از آتشی که هیزم آن انسان ها وسنگ هاست، نگاه دارید.در تفسیر این آیه آمده است: نگه داری خویشتن به ترک معاصی و عدم تسلیم در برابر شهوات سرکش است، و نگه داری خانواده به تعلیم و تربیت و امر به معروف ونهی از منکر و فراهم ساختن محیطی پاک و خالی ازهرگونه آلودگی، در فضای خانه و خانواده است. این برنامه ای است که باید از نخستین سنگ بنای خانواده، یعنی از مقدمات ازدواج، و سپس نخستین لحظه تولد فرزند آغاز گردد، و در تمام مراحل با برنامه ریزی صحیح و با نهایت دقت تعقیب شود. به تعبیر دیگر، حق زن و فرزند تنها با تأمین هزینه زندگی و مسکن و تغذیه آنهاحاصل نمی شود، مهم تر از آن، تغذیه روح و جان آنها و به کار گرفتن اصول تعلیم و تربیت صحیح است (مکارمشیرازی، 1387، ج 24، ص 287).

این آیه به صراحت بیان می دارد که فرد، هم مسئول خود و هم مسئول خانواده خویش است. ازاین رو، دراینجا به نقش مؤثر خانواده چه قبل از تولد فرزند و چه بعد از آن، از نظر آیات الهی، اشاره خواهد شد.در تأکید بر نقش والدین بر تربیت فرزندان، داستان مادرشدن حضرت مریم علیهاالسلام که درقرآن آمده است، ذکرمی گردد:هنگامی که کودک معصوم مریم علیهاالسلام متولد می شود، برای مردم شگفت انگیز است؛ چراکه چگونه ممکن است مریم کودک نامشروع به دنیا بیاورد درحالی که پدر و مادرمریم هیچ کدام بد و آلوده دامان نبودند؟! (بهشتی، 1388، ص 205).

(مریم) او را در آغوش گرفته، به سوی قومش آمد. گفتند: ای مریم! کار بسیار عجیب و بدی انجام دادی! ای خواهر هارون! نه پدر تو مرد بدی بود، و نه مادرت زن بدکاره ای! (مریم: 27و28). مردم، مریم علیهاالسلام را به برادر و پدر و مادرش مقایسه می کنند. دختری که برادری غیرتمند چون هارون و پدر و مادر شرافتمند و پاکدامن دارد، چگونه ممکن است ازجاده عفاف و احصان خارج شده باشد؟! (بهشتی، 1388، ص 205).مقایسه کردن فرزند با خانواده اش، نشان دهنده این است که از خانواده خوب، انتظار فرزند نیکو می رود. واین، نقش مهم و اثرگذار خانواده را بر تعلیم و تربیتفرزندان می رساند.

الف. پیش از ازدواج

1. خودسازی و اصلاح زن و مرد

شاید این سؤال برای بسیاری از افراد مطرح باشد که تربیت فرزند از چه زمانی شروع می شود و والدین از چه موقعی باید خود را برای تربیت او آماده کنند و مقدمات لازم را فراهم کنند؟ آیا تربیت از آغاز سن بلوغ شروع می شود یا از دوران نوجوانی؟ از دوران کودکی شروع می شود یا از دوران نوزادی؟ در دوران بارداری شروع می شود یا در حین انعقاد نطفه؟

در پاسخ به این سؤال باید گفت: تربیت فرزند سال هاپیش از تولد فرزند آغاز می شود؛ به این معنا که کلیه رفتارهای پدر و مادر و بلکه پدربزرگ ها و مادربزرگ ها درتربیت فرزند و روحیات فرزند تأثیرگذار است و هر کدام از اتفاقات و رویدادهای قبل از تولد فرزند که در زندگی پدر و مادر رخ می دهد می تواند در تربیت فرزند مؤثرباشد. بنابراین، اگر کسی می خواهد صاحب فرزند سالم وصالح شود، باید سال های قبل از ازدواج نیز اعمال و رفتارخود را کنترل کند.

در زیارات وارده برای اهل بیت علیهم السلام، می خوانیم: أشهَدُ أنَّکم کنتُم فِی الاصلابِ الشامِخه وَ الاَرحامِ المُطهره. این عبارت بیانگر این است که اهل بیت علیهم السلام درطول نسل های قبل از خود دارای پدران و مادران پاک وعاری از شرک بوده اند. این مطلب تأییدکننده بحث های پیشینی می باشد که تربیت فرزند متأثر از رفتارهای آبا واجداد نیز هست و این همان امری است که از آن به قانون وراثت تعبیر می شود. اسلام نیز برای همین قانون وراثت و برای تربیت اولاد شالوده ریزی کرده است؛ یعنی برای مقدمه تربیت و قبل از انعقاد نطفه دستورهایی دادهاست (مظاهری، 1385، ص 29).

ازاین رو، زن و مرد قبل از ازدواج و قبول مسئولیت تربیت انسانی دیگر، باید به تربیت خود بپردازند و به عنوان دو انسان، در اصلاح و تزکیه خود کوشا باشند تا بعد از قرارگرفتن در کنار هم، نقش خود را در قبال فرزندان خود به خوبی ایفا کنند. انسان مسلمان در مرحله نخست، مسئول اصلاح خویش است و در وهله دوم، مسئول اصلاح دیگران؛ چراکه اصولاً تا فرد خود را اصلاح نکرده باشد، نمی تواند در اصلاح دیگران به طور حقیقی موفق باشد.خداوند متعال هم در قرآن کریم می فرماید: یاأَیهَاالَّذینَ آمَنُواعَلَیکم أَنفُسَکم (مائده: 105)؛ ای کسانی که ایمان آورده اید، مراقب خود باشید.همچنین می فرماید: أَتَأمُرُونَ النَّاسَ بِالبِّرِ وَ تَنسَونَ أنفُسَکم(بقره: 44)؛ آیا مردم را به نیکی دعوت می کنید، اما خودتان را فراموش می نمایید؟این دو آیه، اهمیت توجه به نفس و اصلاح آن رامی رساند. انسان در تزکیه خود باید به عواملی همچون رزق حلال، محیط سالم، الگو و سرپرستی مناسب و نیکو توجه داشته باشد.

در قرآن کریم در مورد نحوه تربیت حضرت مریم علیهاالسلام آمده است: فَتَقَبَّلَها رَبُّها بِقَبُولٍ حَسَنٍ وَ أَنبَتَها نَباتا حَسَناوَ کفَّلَها زَکرِیا کلَّما دَخَلَ عَلَیها زَکرِیا المِحرابَ وَجَدَعِندَها رِزقا قالَ یا مَریمُ أَنَّی لَک هذا قالَت هُوَ مِن عِندِاللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یرزُقُ مَن یشاءُ بِغَیرِ حِسابٍ(آل عمران: 37)؛ پس خداوند او را به خوبی قبول کرد و به نیکویی پرورشداد و زکریا را سرپرست او کرد. هرگاه زکریا به محراب نزدمریم می شد، نزد او روزی می یافت و می گفت: ای مریم!این از کجا برایت آمده؟ مریم می گفت: این از طرفخداست که خدا هر که را بخواهد بی حساب روزی می دهد.

در این آیه، عوامل پرورش و تربیت حضرت مریم علیهاالسلام بیان شده است؛ کسی که قرار است روزی مادر پیامبری ازپیامبران اولوالعزم یعنی حضرت عیسی علیه السلام گردد.در تفسیر آیه مزبور آمده است: عوامل مؤثر در تربیت عبارتند از: روح پاک مادر: فَتَقَبَّلَها رَبُّها بِقَبُولٍ حَسَنٍ، جسم سالم: نَباتا حَسَنا، تعلیم و تربیت الهی: کفَّلَهازَکرِیا، تغذیه پاک: وَجَدَ عِندَها رِزقا(قرائتی، 1386، ج 2، ص 53).آری، از مادری همانند مریم، که محیط تربیتی فرزندش مسجد است و سرپرستی همچون زکریای پیامبر دارد و با تغذیه ای بهشتی رشد می کند، مسلما فرزندی همچون عیسی علیه السلام پا به عرصه وجود می گذارد.با توجه به مطالب فوق، می توان گفت: خودسازی زنو مرد و توجه به عوامل مزبور، حتی قبل از ازدواج، حایزاهمیت فراوان است؛ چراکه این عوامل در تربیت آینده فرزند نقش دارد.بنابراین، توجه به تک تک عوامل مؤثر بر تربیت، دردوران قبل از ازدواج ضرورت دارد؛ زیرا زمینه ساز تربیت نسل آینده می شود.

2. انتخاب همسر مناسب و هم شأن

زن و مرد، دو رکن اساسی کانون مقدس خانواده هستند که پایه و اساس خانواده بر آنها شکل می گیرد. برای داشتن فرزند صالح، انتخاب همسر نیکو و صالح بسیار مهم است. قرآن کریم در آیاتی به این نکته اشاره کرده است؛ آیاتی که مردان و زنان پاک را، و مردان و زنان مشرک و ناپاک را از آنِ هم می داند. در کنار هم قرار گرفتن مردان وزنان پاک، و با هم بودن مردان و زنان ناپاک، دلیل قطعی ومسلم بر تناسب آن و رعایت این تناسب هاست.

در آیه 221 سوره بقره می خوانیم: وَلاَ تَنکحُوا المُشرِکاَتِ حَتّی یؤمِنّ. . . وَلاَ تُنکحُوا المُشرِکینَ حَتَّی یؤمِنُوا؛ و با زنان مشرک و بت پرست، تا ایمان نیاورده اند ازدواج نکنید. . . و زنان خود را به ازدواج مردان بت پرست، تا ایمان نیاورده اند درنیاورید!ازدواج با همسران غیرمؤمن، می تواند تأثیر منفی برتربیت فرزندان و نسل آینده انسان بگذارد (قرائتی، 1386، ج 1، ص 76)؛ چراکه مهم ترین هدف از زناشویی، به وجود آوردن خانواده ای است که در ساختن اجتماع وپرورش نسل آینده شرکت جوید؛ ازاین رو، لازم است که زن و شوهر را بر اساس این هدف و بنا بر شایستگی ایمانی برگزینیم تا بتوانند این هدف را نیکوتر به انجام برسانند.

خداوند در آیه ای دیگر از قرآن، به روشنی، به کفو وهم شأن بودن همسران اشاره کرده است: اَلخَبِیثَاتُ لِلخَبِیثینَ وَ الخَبِیثُون لِلخَبِیثاَتِ وَ الطَّیباَتُ لِلطَّیبینَ وَالطَّیبُونَ لِلطَّیبِاتِ (نور: 26)؛ زنان پلید برای مردان پلیدند، و مردان پلید برای زنان پلید. و زنان پاک برای مردان پاکند، و مردان پاک برای زنان پاک.زنان پاک لایق مردان پاکند و مردان پاک لایق زنان پاک؛ چون سنخیت و توافقی روحی و اخلاقی در ازدواج شرط است و باید رعایت شود.امام صادق علیه السلام می فرمایند: از طایفه و عشیره پاکدامن و نیکوکار و خوش اخلاق همسر انتخاب کنید، به درستیکه عرق (ژن) در فرزندان اثر خواهد گذاشت (ارگانی بهبهانی، 1386، ص 18). همچنین پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرمایند: السعید من سعدفی بطن امه و الشقی من شقی فی بطن امه (مظاهری، 1385، ص 2).

امیرالمؤمنین علی علیه السلام نیز می فرمایند: فرزند، ساخته شده مادر است (حاج شریفی، 1386، ص 33).علت اینکه اسلام این همه در نحوه انتخاب همسردقت دارد،مسئله تولدکودکان است. همچنان که امراض جسمی، نظیر سل و. . . ، از راه وراثت از مادر به طفل منتقل می شود، انحرافات روحی و اخلاقی و صفات زشت نیزبه کودک انتقال می یابد (ارگانی بهبهانی، 1386، ص 19).ازاین رو، قبل از تشکیل خانواده، باید به این نکات توجه شود؛ زیرا خانواده ای می تواند ارزش های اسلامی وقرآنی را منتقل کند که بر اساس همان ارزش ها شکل گرفته باشد. خانواده ای که متشکل از همسران مؤمن و پاک است و به ایمان، اصالت و ارزش می دهد، فرزندان خود را نیزبراساس همان ارزش ها تربیت کرده و وارد جامعه می نماید.

ب. بعد از ازدواج

1. پیش از تولد

1-1. تقویت خودسازی و تزکیه بیشتر خود: همان گونه که پیش از ازدواج توصیه به اصلاح طرفین می شود، بعد از ازدواج و پیش از تولد فرزند، این تزکیه و پاک سازی نیزباید ادامه یابد؛ چراکه وظیفه زن و شوهر سنگین ترمی شود و باید آمادگی پذیرش مسئولیت پرورش و تربیت انسان دیگری را داشته باشند که این خودسازی با توجه به عواملی که پیش تر گفته شد، مؤثرتر می افتد. ذکر داستانی در همین زمینه، اهمیت موضوع فوق را بهتر مشخص می کند: ملّامحمدتقی مجلسی در تربیت فرزند خود (محمدباقر) اهتمام فراوان داشت. شبی بافرزند خویش برای نماز و عبادت به مسجد جامع اصفهان رفت. ایشان چون در سنین کودکی بود، در حیاط مسجدمشغول به بازی می شوند و در حین بازی مشک آبی را باسوزن سوراخ می نماید و آب را بر زمین می ریزد. پس ازپایان نماز پدر ایشان از مسجد بیرون می آیند و با دیدن آن صحنه ناراحت می شوند. دست فرزند را می گیرند و به سوی منزل به راه می افتند. در خانه، همسرشان را می طلبند و رو به ایشان می گویند: می دانید که من در تربیت فرزندم دقت فراوان داشته ام. امروز عملی از او دیدم که مرا به فکر واداشت.

 با اینکه در مورد غذایش دقت کرده ام که از راه حلال به دست بیاید، نمی دانم به چه دلیل دست به این عمل زشت زده است. و از همسرش می خواهد تا در اعمال خود نظر کند و ببیند چه عملی انجام داده است که به این نتیجه منجر شده است. همسر ایشان پس از تفکر می گوید: وقتی محمدباقر را در رحم داشتم، یک بار به خانه همسایه رفتم، درخت اناری که در خانه ایشان بود توجه مرا جلب کرد، سوزنی را در یکی از انارها فرو بردم و مقداری از آب آن را چشیدم (ابراهیمی اقلیدی، 1389، ص 78).

2-1. دعا برای داشتن فرزند صالح: اما کار زن و شوهر دراین مرحله تمام نمی شود، بلکه آنها باید، علاوه بر تزکیه وتقویت ایمان خود، از توفیقات الهی، برای داشتن فرزندنیکو مدد گیرند؛ چراکه همه توفیقات و نیکی ها به دست خداست. آنها علاوه بر تلاش و کوشش در زمینه سازی صحیح و ارزشی برای تولد فرزند، باید از خداوند متعال هم کمک بگیرند تا او را از خطرات و وسوسه ها مصون دارد. دعا در اینجا نقش مؤثری دارد. آیات فراوانی ازقرآن، دعای والدینی را ذکر می کند که داشتن فرزند صالح را از خداوند متعال خواستارند.

برای مثال، می توان به آیات زیر رجوع کرد: وَأَصلِح لِی فِی ذُرِّیتِی (احقاف: 15)؛ و فرزندانمرا صالح کن.رَبِّ اجعَلنِی مُقِیمَ الصَّلاَةِ وَ مِن ذُرِّیتِی رَبَّنَا وَ تَقَبَّل دُعاء(ابراهیم: 40)؛ پروردگارا! مرا برپاکننده نماز قرار ده، و از فرزندان من نیز چنین کن. پروردگارا! دعای (ما را)بپذیر.رَبَّنا وَاجعَلنا مُسلِمَینِ لَک وَ مِن ذُرِّیتِنا أُمَّةً مُسلِمَةًلَک(بقره: 128)؛ پروردگارا! ما را تسلیم (فرمان) خود قرار ده و از نسل ما امتی که تسلیم تو باشند قرار ده.امام سجاد علیه السلام نیز برای داشتن فرزندانی صالح این گونه دعا می کنند: خدایا! بر من منت گذار و فرزندانم رانگه داری کن و آنان را برای من شایسته گردان و آنان رانیکوکاران پرهیزگار، صاحبان بینش و پندپذیران سربه راه خود قرار ده (صحیفه سجادیه، 1386، دعای بیست و پنجم).

2. بعد از تولد

1-2. رفتار والدین به عنوان الگو: بعد از به دنیا آمدن فرزند، نقش والدین مؤثرتر و سنگین تر می شود؛ زیرا فرزند ازپدر و مادر خود الگو می گیرد و از آنها پیروی می کند، ارزش ها را در رفتار و گفتار آنها می بیند و سرمشق می گیرد. کودک استعداد فطری و آمادگی ذاتی فراوانی برای یادگیری و تربیت دارد. پدر و مادر اولین سرمشق والگو برای رفتار کودکان هستند. کودکان با مشاهده رفتاروالدین، آن را الگوی رفتار خود قرار می دهند و از آن تبعیت می کنند. بدون تردید، اگر الگو و سرمشق، یعنی والدین، دارای رفتار مناسبی باشند، رفتار کودک درست شکل می گیرد. اسلام بر این امر که سرمشق ها باید دارای رفتار خوبی باشند تأکید می کند. هم در قرآن و هم در روایات، به نقش الگو بودن والدین اشاره شده است. قرآن کریم در این زمینه می فرماید: وَالَّذینَ آمَنُوا وَاتّبَعَتهُم ذُرِیتهُم بِإِیمَانٍ أَلحَقنَا بِهِم ذُرِّیتَهُم (طور: 21)؛ و کسانی که ایمان آورده اند و فرزندانشان به پیروی از آنان ایمان اختیارکردند، فرزندانشان را (در بهشت) به آنان ملحق می کنیم.امام کاظم علیه السلام می فرمایند: رفتار کودکان در اثرخوبی های رفتار والدین آنها حفظ و نگه داری می شود(احمدی، 1380، ص 74).

نیز امام سجاد علیه السلام خطاب به والدین می فرمایند: حق فرزندت بر تو این است که بدانی او از توست و نیک و بداین جهانش به تو بستگی دارد، و تو نسبت به تربیت درست و راهنمایی اش به سوی خدای عزوجل ویاری اش در مسیر طاعت خدا مسئولی. درباره اش چنان کوشش نما که بدانی رفتار نیکت نسبت به پاداش، و رفتاربدت نسبت به او کیفر دارد (حاج شریفی، 1386، ص 9).

حضرت ابراهیم یکی از پیامبران بزرگ الهی است که آیات متعددی از قرآن در مورد ایشان نازل شده است. ایشان خود معتقد و عامل به ارزش ها بودند: إِنَّ إِبراهِیمَ کانَ أُمَّةً قانِتا لِلَّهِ حَنِیفا وَ لَم یک مِنَ المُشرِکینَ (نحل: 120)؛ همانا ابراهیم (به تنهایی) یک امت بود، در برابر خداخاضع و فرمان بر و حق گرا بود، و از مشرکان نبود.در پرتو تعلیمات چنین پدری، فرزندی همچون اسماعیل رشد یافت که در امر احیای ارزش ها کمک کارپدر بود: وَإِذ یرفَعُ إِبراهِیمُ القَواعِدَ مِنَ البَیتِ وَ إِسماعِیلُ رَبَّنا تَقَبَّل مِنَّا إِنَّک أَنتَ السَّمِیعُ العَلِیمُ (بقره: 127)؛ و (به یاد آور) هنگامی که ابراهیم، پایه های خانه (کعبه) را بااسماعیل بالا می برد (و می گفتند: ) پروردگارا! از ما بپذیر، همانا تو شنوا و دانایی.

این پیروی از والدین، تنها شامل اهل ایمان نمی شود، بلکه در آیاتی از قرآن نیز آمده است که اهل کفر و بت پرستان نیز برای توجیه بت پرستی خود، پیروی ازپدران را ذکر می کردند؛ مثل این آیه: وَإِذَ قِیلَ لَهُم تَعَالَوا إِلی ما أَنزَلَ اللّهُ وَ إِلی الرَسوُلِ قَالوُا حَسبُنَا ما وَجَدنا عَلَیهِ آباءَنا (مائده: 104)؛ و هنگامی که به آنها گفته شود: به سوی آنچه خدا نازل کرده و به سوی پیامبر بیایید، می گویند: آنچه را از پدران خود یافته ایم، ما را بس است.نیز می فرماید: وَإِذا قِیلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا ما أَنزَلَ اللَّهُ قالُوا بَل نَتَّبِعُ ما وَجَدنا عَلَیهِ آباءَنا أَوَ لَو کانَ الشَّیطانُ یدعُوهُم إِلی عَذابِ السَّعِیرِ (لقمان: 21)؛ و هر گاه به آنان گفته شود: آنچه را خدا نازل کرده پیروی کنید، گویند: بلکه ما آنچه را پدرانمان را بر آن یافته ایم پیروی خواهیم کرد. آیااگر شیطان آنان را به عذاب فروزان فرا خواند (باز هم بایداز او تبعیت کنند)؟

همین تأثیر والدین بر کودکان، مهم ترین دلیلی است برای توجه به توصیه های اسلام برای پیش از ازدواج وانتخاب همسر شایسته. وقتی قرآن سفارش می کند با هم شأن خود ازدواج کنید، به خاطر تأثیر فراوان والدین برتربیت فرزندان است. کودکی که در خانواده ای رشد یافته که پدر و مادر هر دو به ارزش ها اهمیت می دهند و عامل به آنها هستند، تربیتی اسلامی و الهی خواهد داشت. ولی اگر والدین به ارزش ها اهمیت ندهند و یا بین باورها وارزش های پدر و مادر دوگانگی و تعارض باشد، این تعارض و ناهماهنگی به درون و برون کودک نیز سرایت می کند و او را بر سر دو راهی انتخاب سرگردان می گذاردکه شاید انتخاب او، سرانجام خوشی را برای او رقم نزند.

ذکر نکته ای در اینجا ضروری به نظر می رسد و آن این مطلب است که عامل بودن خانواده به ارزش ها، نه تنها عامل برای تربیت است، بلکه زمینه ای است برای تربیت صحیح فرزندان؛ چراکه عوامل فراوان دیگری، ازجمله دوست و همنشین، در شکل گیری شخصیت فرزندان نقش دارند. والدین باید به روابط اجتماعی فرزندان خودتوجه فراوان داشته باشند. این مطلب با توجه به داستان فرزند حضرت نوح علیه السلام مهم جلوه می کند؛ فرزندی که دردامان پدری همچون نوح پرورش یافت، اما همنشینی بادوستان بد او را گمراه کرد و به هلاکت رساند.

قرآن نیز در آیاتی به نقش اثرگذار همنشین اشاره می کند؛ ازجمله:لاَیتَّخِذِ المُؤمِنُونَ الکافِرینَ أولِیاَء مِن دُونِ المُؤمِنِینَ وَ مَن یفعَل ذَلِک فَلَیسَ مِنَ اللّهِ فی شَی ءٍ(آل عمران: 28)؛ افراد باایمان نباید به جای مؤمنان، کافران رادوست و سرپرست خود انتخاب کنند، و هر کس چنین کند، هیچ رابطه ای با خدا ندارد.یا أَیهَا الَّذّینَ آمَنُوا لَاتَتَّخِذُوا الیهُودَ وَ النَّصَاریأَولِیآءَ(مائده: 51)؛ ای کسانی که ایمان آورده اید، یهود و نصارا را دوستان خود مگیرید. یا أَیهَا الَّذّینَ آمَنُوا لَاتَتَّخِذُوا بِطَانَةً مَن دُونِکم(آل عمران: 118)؛ ای کسانی که ایمان آورده اید، از غیرخودتان، (دوست و) همراز مگیرید.قرآن کریم، در خصوص اینکه باید در انتخاب دوستدقت کرد، می فرماید: وَدُّوا لَو تَکفُرُون کمَا کفَرُوا فَتَکونُونَ سَوَآءً فَلَا تَتَّخِذُوا مِنهُم أَولِیآءَ(نساء: 89)؛ همان گونه که خودشان کافر شده اند، آرزو دارند (که شمانیز) کافر شوید، تا با هم برابر باشید. پس زنهار، از میان ایشان برای خود، دوستانی اختیار مکنید.نقش مؤثر دوست و همنشین در شکل گیری شخصیت انسان، قابل انکار نیست. همان گونه که پیامبراکرم صلی الله علیه و آله می فرمایند: انسان بر دین دوستش است(مظاهری، 1385، ص 295).

داستان زیر سرگذشت دو دوست در زمان رسول اکرم صلی الله علیه و آله را بیان می کند: در عصر پیامبر صلی الله علیه و آله دو نفر دوست در میان مشرکان به نام عقبه و ابی بودند. هر زمان عقبه ازسفر می آمد، غذایی ترتیب می داد و اشراف قومش رادعوت می نمود. در این حال، دوست داشت به محضرپیامبر برسد، هرچند اسلام را نپذیرفته بود. روزی از سفرآمد و طبق معمول ترتیب غذا داد و دوستان را دعوت نمود. همچنین از پیامبر نیز دعوت نمود. هنگامی که سفره را گشودند و غذا حاضر شد، پیامبر فرمود: من از غذای تونمی خورم تا شهادت به وحدانیت خدا و رسالت من بدهی! عقبه شهادتین را بر زبان جاری کرد.

این خبر به گوش دوستش ابی رسید و گفت: ای عقبه!از آیینت منحرف شدی؟ او گفت: نه به خدا سوگند من منحرف نشدم. ولکن مردی بر من وارد شد که حاضر نبود از غذای من بخورد جز اینکه شهادتین بگوییم. من از این شرم داشتم که او از سفره من برخیزد بی آنکه غذا خورده باشد، لذا شهادتین را گفتم. ابی گفت: من هرگز از تو راضی نمی شوم مگر اینکه در برابر او بایستی و سخت توهین کنی! عقبه این کار را کرد و مرتد شد و سرانجام درجنگ بدر در صف کفار به قتل رسید و ابی هم نیز درجنگ احد کشته شد (قنبری، 1384، ص 186).بنابراین، با توجه به نقش محیط در تربیت و انتقال ارزش ها، یکی از مهم ترین وظایف پدر و مادر، علاوه برعمل به ارزش ها و مراقبت از روابط آنها، دعوت و امرفرزندان به اقامه آنهاست، که در ادامه، به نمونه ای از آناشاره می شود.

2-2. دعوت فرزندان به احکام الهی در طول عمر: والدین، علاوه بر ترویج ارزش ها به صورت عملی، باید به صورت زبانی و گفتاری هم، به این کار مبادرت ورزند.حضرت اسماعیل علیه السلام فرزندان خود را امر به نماز وزکات می کردند:وَ کانَ یأمُرُ أَهلَهُ بِالصَّلاَة وَ الزَّکاةِ(مریم: 55)؛ او همواره خانواده خود را به نماز و زکاتدعوت می کرد.در تفسیراین آیه آمده است: نخستین مرحله برای تبلیغ رسالت، شروع از خانواده خویشتن است، که از همه به انسان نزدیک تر می باشند؛ به همین دلیل، پیامبراکرم صلی الله علیه و آله نیز نخست دعوت خود را از خدیجه همسرگرامی اش و علی علیه السلام پسر عمویش شروع کرد و سپس طبق فرمان وَأَنذِر عَشیرَتَک الأقرَبینَ، به بستگان نزدیکش پرداخت (مکارم شیرازی، 1387، ج 13، ص 96).

این آیات نیز به همین مطلب اشاره دارند:

 وَأمُر أَهلَک بِالصَلاة (طه: 132)؛ و خانواده خود رابه نماز دستور ده.یا بُنَی أَقِمِ الصَّلاةَ وَأْمُر بِالمَعرُوفِ وَ انهَ عَنِ المُنکرِ وَاصبِر عَلی ما أَصابَک إِنَّ ذلِک مِن عَزمِ الأُمُورِ (لقمان: 17)؛ پسرم! نماز را برپا دار، و امر به معروف و نهی از منکرکن، و در برابر مصائبی که به تو می رسد بااستقامت وشکیبا باش که این از کارهای مهم و اساسی است.

3-2. وصیت به فرزندان به احکام الهی در هنگام مرگ: پیامبران بزرگ الهی، حتی در پایان عمر خود، از ترویج و اشاعه وتوجه نمودن به ارزش های بنیادین دست نمی کشیدند: وَ وَصّی بِهَا إِبرَاهِیمُ بَنِیهِ وَ یعقُوبُ یا بَنِی إِنَّ اللّهَ اصطَفَی لَکمُ الدِینَ فَلَا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَ أَنتُم مُسلِمُونَ (بقره: 132)؛ ابراهیم و یعقوب فرزندان خود را به این آیین وصیت کردند (و هرکدام به فرزندان خویش گفتند: ) فرزندان من! خداوند این آیین پاک را برای شما برگزیده است و شما جز به آیین اسلام نمیرید.

از این نمونه وصیت ها در سیره معصومان علیهم السلام نیزدیده می شود. برای نمونه، امیرالمؤمنین علی علیه السلام درسفارشی به حسنین علیهماالسلام(بعد از ضربت خوردن) این گونه می فرمایند: شما را به ترس از خدا سفارش می کنم، به دنیاپرستی روی نیاورید، حق را بگویید و برای پاداش الهی عمل کنید. شما را و تمام فرزندان و خاندانم را وکسانی را که این وصیت به آنها می رسد، به ترس از خدا، ونظم در امور زندگی، و ایجاد صلح و آشتی در میانتان سفارش می کنم (نهج البلاغه، 1383، نامه 47).خلاصه اینکه می توان گفت: خانواده به عنوان اولین مکانی که انسان در آن پا می گذارد و رشد می یابد، نقش فوق العاده مهمی در انتقال ارزش ها و به تبع آن، تربیت دارد؛ ازاین رو، توجه به تشکیل خانواده های پاک و سالم وپیرو ارزش های قرآنی اهمیت فراوان دارد.

نتیجه گیری

تعلیم و تربیت و عوامل مرتبط به آن، یکی از مهم ترین دغدغه های هر فرد و جامعه ای است. از جمله عناصر مهم در نظام تعلیم و تربیت، محتوا و مربی است. انتخاب محتوای صحیح و مناسب برای تربیت، و همچنین توجه به مربیان و الگوهای تربیتی، از جمله مواردی است که مورد توجه هر مکتب تربیتی است. کتاب مقدس قرآن به عنوان معتبرترین منبع تربیتی و هدایتی مکتب اسلام، به دو بعد محتوا و مربی توجه فراوان نموده است. از منظرقرآن کریم، محیط خانواده به عنوان اساسی ترین ومهم ترین محیط تربیتی قلمداد می شود که والدین نقش بسیار مؤثری در این زمینه ایفا می کنند. ازاین رو، توصیه های قرآن به زن و مرد شامل تمامی مراحل زندگی آنها، چه قبل از ازدواج و در انتخاب همسری شایسته ومتقی، (چراکه والدین هم انتقال دهنده صفات ظاهری وهم باطنی به فرزندان خود هستند) و چه بعد از ازدواج، برای تهذیب و تزکیه خود و همچنین توجه به نقش الگویی والدین برای فرزندان می شود. بنابراین، می توان گفت: قرآن در راستای رسیدن به تربیت صحیح و داشتن خانواده و در نتیجه، جامعه ای اسلامی و پایبند به ارزش های صحیح، پیش از هر چیز توصیه به خودسازی خود والدین دارد؛ چراکه خانواده ای می تواند در تعلیم ارزش ها و اخلاق حسنه تأثیر بسزایی داشته باشد که خود معتقد و عامل به آن ارزش ها باشد.

قرآن کریم، سپس توصیه به ساختن محیطی سالم برای پرورش فرزندانی صالح می کند،ازاین رو، وظیفه والدین بعد از به دنیا آمدن فرزندان سنگین تر می شود؛ زیرا والدین نقش الگو و مراد را برای فرزندان خود بازی می کنند. و در همین زمینه است که توصیه های قرآنی جدی تر و عملی تر می شود؛ ازاین رو، هم باید خود عامل به ارزش ها باشند و هم فرزندانشان راترغیب و تشویق و در مواردی امر به احیای ارزش ها کنند. این امر، هم شامل زمان حیات می شود و هم ممات، که به صورت وصیت و سفارش اکید، نمود پیدا می کند.

··· منابع

1-نهج البلاغه، 1383، ترجمه محمد دشتی، قم، مؤسسه فرهنگیتحقیقاتی امیرالمؤمنین علیه السلام.

2-صحیفه سجادیه، 1386، ترجمه محمدمهدی رضایی، چ دوم، قم، جمال.

3-ابراهیم زاده، عیسی، 1386، فلسفه تربیت، چ چهارم، تهران، دانشگاه پیام نور.

4-ابراهیمی اقلیدی، علی، 1389، اصول فرزندداری، قم، تهذیب.

5-احمدی، سیداحمد، 1380، اصول و روش های تربیت در اسلام، اصفهان، دانشگاه اصفهان.

6-ارگانی بهبهانی حائری، محمود، 1386، فرهنگ تربیت فرزند دراسلام، چ چهارم، قم، پیام مهدی (عج).

4-اسلاملو، نعیمه و همکاران، 1390، نسل نور: تربیت کودک، چپنجم، کرج، تلاوت آرامش.

8-انصاریان، حسین، 1380، نظام خانواده در اسلام، چ شانزدهم، قم، ام ابیها.

9-باهنر، ناصر، 1388، آموزش مفاهیم دینی همگام با روان شناسیرشد، چ دهم، تهران، شرکت چاپ و نشر بین الملل.

10-بهشتی، احمد، 1388، خانواده در قرآن، چ یازدهم، قم، بوستانکتاب.

11-بیگی، روح اللّه، 1389، ارزش های اجتماعی در قرآن، قم، اسوه.

12-حاج شریفی خوانساری، محمدرضا، 1386، حقوق فرزندان بروالدین، قم، بنی الزهراء.

13-خلیفه، عبدالطیف محمد، 1378، بررسی روان شناختی تحولارزش ها، ترجمه سیدحسین سیدی، مشهد، آستان قدسرضوی.

14-رستمی نسب، عباسعلی، 1388، فلسفه تربیتی ائمه اطهار علیهم السلام، کرمان، دانشگاه شهید باهنر.

15-شهیری، زکیه، 1391، نقش و مسئولیت اشتراکی و اختصاصی پدرو مادر در تربیت فرزندان، خراسان، حوزه علمیه خراسان.

16-طباطبائی، سیدمحمدحسین، 1374، المیزان، ترجمهسیدمحمدباقر موسوی همدانی، چ پنجم، قم، جامعهمدرسین.

17-علوی، سیدحمیدرضا، 1386، نکات اساسی در فلسفه تعلیم وتربیت و مکاتب فلسفی  تربیتی، کرمان، دانشگاه شهید باهنر.

18-عیسی زاده، عیسی، 1390، خانواده قرآنی، قم، بوستان کتاب.

 

 

 

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر