ماهان شبکه ایرانیان

غلامحسین سالمی عنوان کرد

شاعرانی که منتظرند اتفاقی بیفتد

غلامحسین سالمی می‌گوید: ما یک‌سری شاعر داریم که منتظر نشسته‌اند تا واقعه‌ای رخ بدهد، کسی بمیرد و یا جایی دعوا شود تا برایش شعر بگویند.

شاعرانی که منتظرند اتفاقی بیفتد

این مترجم در گفت‌وگو با ایسنا، درباره حال و احوالش در این روزهای کرونایی، اظهار کرد: کرونا به ما فرصتی داد تا در خانه باشیم. از اوایل اسفند تا الان در خانه هستم. در این مدت کمی به خانه رسیدم و کارهای روتین خانه را انجام دادم؛ گردگیری، جارو کردن و غذاپختن که هر روز انجام می‌دهیم. در این مدت یک کتاب ترجمه کردم که فعلا نمی‌توانم نامش را بگویم اما در انتشارات نگاه منتشر خواهد شود. همچنین ویراستاری ترجمه خانم سپیده فخارزاده از یک رمان را که از انگلیسی برگردانده است انجام دادم. این کتاب در حال حاضر در حال حروف‌چینی است. کار دیگری را هم از احمد افقهی با عنوان «کریم‌ آقا، پناهنده اجتماعی در استکهلم» ویراستاری  کردم. پیش‌تر  کتاب «آتقی و چند قصه دیگر» را از افقهی ویراستاری کرده بودم که انتشارات امید رهاوی درآورد. کتاب اخیر در انتشرات سرزمین اهورایی منتشر خواهد شد، الان هم برای گرفتن مجوز در وزارت ارشاد است.

 او افزود: کار دیگری که انجام دادم و به‌نظر خودم بد نبود، 37 شعر از شاعران مطرح قدیم و جدید را خواندم؛ شعرهایی از نیما یوشیج، احمد شاملو، مهدی اخوان ثالث، رضا براهنی، اسماعیل خویی، نادر نادرپور، محمود اعتمادزاده، م. آزاد، منوچهر آتشی، سهراب سپهری،  سیمین بهبهانی، سعدی، حافظ، سیف‌الدین محمد فرغانی و وحدت کرمانشاهی. این‌ها برای انتشار و فروش نیست، نهایتا چندتایی منتشر کنیم و به دوستان کادو بدهیم. در این مدت یک‌سری هم جدول حل کردم (با شوخی) تا ببینیم فرجام‌مان چیست. البته در این دوران کرونا «بدرود آناتولی» از من منتشر شد که نزدیک به سالگشت همان واقعه بود؛ کتاب درباره کشتار مسیحیان به‌ویژه ارامنه در ترکیه و روی کار آمدن ترکان جوان به رهبری مصطفی کمال پاشا (آتاتورک) است.

سالمی سپس درباره نوشتن یا سرایش درباره موضوعاتی مانند کرونا، بیان کرد: ما یک‌سری شاعر داریم که گویا نشسته‌ و منتظرند واقعه‌ای رخ بدهد، کسی بمیرد، یک‌جایی دعوا شود و... تا برایش شعر بگویند. این‌ شعرها هم آن‌قدر آسان است که می‌شود آن‌ها را صادر کرد (یعنی بنشینید و بنویسید). برای کرونا، برای فلان هنرمند و... . مثلا سال به‌ سال نمی‌پرسند آقای انتظامی و آقای مشایخی و آقای رشیدی چه می‌کنند و حال‌شان چطور است، اما همین‌که خبر منتشر می‌شود که انتظامی فوت کرد، شروع به صادر کردن شعر می‌کنند «ای انتظامی نازنین و آقای بازیگر، ای فلان و بیسار». این کرونا هم جای خود. البته یک‌سری نوشته هم هست که سال‌ها در کشوها می‌ماند و در وقت مناسبی بیرون می‌آید، زمانی که این کاغذها بیشترشان زرد و رنگ‌باخته شده‌اند.

مترجم «چهارگانه یوکیو می‌شیما» سپس درباره دنیای پس از کرونا بیان کرد:  آینده بعد از کرونا را خوب نمی‌دانم. آموزش بچه‌ها بسیار نابسامان است. خیلی از بچه‌های روستایی و شهری توانایی مالی این را ندارند که موبایل هوشمند داشته باشند و خانم و آقای دبیرشان از مدرسه یا خانه به آن‌ها درس بدهند. من فکر نمی‌کنم و چشمم هم  آب نمی‌خورد که تعلیم و تربیت خوبی داشته باشیم. قول می‌دهم هیچ کسی هم مردود نشود،  به همه نمره قبولی می‌دهند. به نظر من از این‌ور چیزی گیرمان نخواهد آمد. دوستان شاعر  هم منتظرند یک‌چیزی شود تا شعری بگویند. این نظر من است و ممکن است همه  من را تکفیر کنند و از دیدگاه آن‌ها من اشتباه بگویم.

سالمی همچنین گفت: تنها نکته مهمی که در این دوران وجود دارد این است که آدم نمی‌تواند دوستانش را ببیند و ندیدن دوستان و بیرون نرفتن خیلی بد است. صرف‌نظر از  سن و سال، به‌دلیل بی‌تحرکی شکمم جلو  آمده است. به قول شاعر که می‌گفت «دیدم شکمی ز دور پیداست/ بعد از دو سه‌ روز فلانی آمد». هی می‌گویند  می‌شود در خانه ورزش کرد، در تلویزیون هم نشان می‌دهند، اما نمی‌شود در خانه ورزش کرد. ورزش درست را باید در پارک یا ورزشگاه انجام بدهی، نه در خانه من که سر هم 70 متر نمی‌شود و 50 مترش را هم کتاب گرفته است. این‌طور نمی‌شود ورزش کرد. امیدواریم این موضوع برطرف شود.  امیدواریم تمام آمار صحیح باشد و آمار کمتر  هم بشود. امیدواریم نه یک مبتلا پیدا شود و نه یک فوتی و ان‌شاء‌الله همه در عافیت و سلامتی باشند.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان