در واقع بررسی بازدهی دو عامل اثرگذار بر قیمت سکه نشان میدهد که سهم دلار در رشد فلز گرانبهای داخلی بیشتر از طلای جهانی بوده است در نتیجه طبیعیتر است که متقاضیان سکه نسبت به قیمت دلار حساستر از طلا باشند؛ حتی اگر بازه زمانی بازدهی را طولانیتر کنیم و به ابتدای سال 98 ببریم، باز هم مشاهده میشود که بازدهی دلار نزدیک به80 درصد است و رشد طلای جهانی در حدود 50 درصد. بازدهی سکه تحت تاثیر اثرگذاری این دو و البته جذابیت بیشتر سرمایهگذاری در این بازار از ابتدای سال 98 تا میانه تابستان 99 به حدود 140 درصد میرسد.
در کنار این بررسی روند روزانه قیمت سکه هم نشان میدهد که این فلز گرانبها با حرکت دلار هماهنگی بیشتری داشته است. در واقع سکه در سال 99 تنها 12 بار با دلار حرکتی مشابه نداشته است، حال آنکه مسیر قیمت فلز گرانبهای داخلی و طلای جهانی 29 بار در مقابل هم قرار داشته است. چنین دادههایی تا حدی ادعای بخشی از معاملهگران بازار داخلی را اثبات میکند که اعتقاد دارند، قیمت سکه از رفتار دلار در معاملات روزمره تبعیت بیشتری به عمل میآورد. با این حال این نکته را نباید از خاطر برد که اثر افزایش طلا هم به تدریج در قیمت سکه نمایان میشود. در واقع اینگونه نیست که افزایش اونس بر قیمت سکه اثری نداشته باشد، بلکه ممکن است این اثر با تاخیر تخلیه شود. معاملهگران سکه نسبت به روند طلای جهانی صبورترند تا نسبت به تغییرات قیمت دلار. بخشی از این مساله به خاطر احتیاط سکهبازان است؛ در واقع وضعیت در بازارهای جهانی پیچیدهتر از بازارهای داخلی است و سکهبازان بعضا ترجیح میدهند تا از روند قیمتی طلا اطمینان پیدا نکردهاند، سریع در موقعیت خرید و فروش قرار نگیرند. این در حالی است که سکهبازان روند دلار را با راحتی بیشتری میتوانند رصد کنند و در صورتی که این روند مطابق میل آنها نبود، قادر هستند که به بازار موازی رفته و با خرید و فروش دلار، روند قیمتی را تا حدی به خواست خود عوض کنند. این در حالی است که در بازارهای جهانی چنین قدرتی را ندارند. در بازار داخلی البته قدرت جابهجایی قیمتها در بازار موازی بهصورت میانمدت نیست، بلکه رفتارهای هیجانی مقطعی و کوتاهمدت است و بازارها پس از یک انحراف به مسیر عادی خود بازخواهند گشت.
افزایش دلار مصادف با رشد سکه
بررسی روند قیمت دلار و سکه در سال 99 نشان میدهد که تقریبا هر زمان قیمت دلار رشد پیدا کرده است، سکه تمامبهار آزادی نیز به سوی قیمتهای بالاتر رفته است. در واقع تنها هفت روز در سال 99 بوده است که افزایش قیمت دلار منجر به رشد قیمتی سکه نشده است. در مقابل دفعات بسیار بیشتری اونس در بازارهای جهانی رفتار افزایشی از خود نشان داده است ولی به تنهایی نتوانسته ضامن رشد سکه تمام شود. اونس در سال 99 حدود 18 بار افزایش قیمت را تجربه کرده است که در واکنش به آن، سکه به جای رشد قیمت، در فاز نزولی قرار گرفته است. در واقع میتوان گفت حدود 2 و نیم برابر سکه در مقایسه با افزایش دلار، به رشد اونس بیمحلی کرده است. در کنار این، سکه حدود 11 بار به کاهش بهای طلای جهانی در سال 99 توجهی نشان نداده است و در مسیر افزایشی حرکت کرده است. این در حالی است که تنها پنج بار بوده است که سکه بدون سوخت لازم افزایشی از جانب دلار توانسته است خود را به سوی قیمتهای بالاتر ببرد.
در واقع بررسی روند قیمت در سال99 نشان میدهد که سکه بیشتر از اونس، با حرکت دلار خود را هماهنگ کرده است. البته این نکته را هم باید در نظر گرفت که در بیشتر مقاطع زمانی سال99، هر سه این داراییها در مسیر مثبت قرار داشته و هم جهت با یکدیگر حرکت کردهاند.
تطبیق میان مدت سکه با متغیرهای بنیادی
بررسی روند روزانه قیمتی نشان میدهد که سکه نسبت به تغییرات قیمتی دلار با سرعت بیشتری واکنش نشان میدهد. این موضوع موجب میشود که برای معاملهگران سکه روند قیمت دلار از اهمیت بیشتری برخوردار باشد. با این حال این مساله به معنای آن نیست که اثرگذاری قیمت اونس بر سکه پایین است. در واقع وقتی بازدهی سکه را بررسی میکنیم، متوجه میشویم که اثر افزایش بهای طلا در بازارهای جهانی را نیز در خود انعکاس داده است. سکه از ابتدای سال بالای 85 درصد رشد کرده است که سهم دلار در حدود 45 درصد و سهم اونس کمی بیشتراز 30 درصد بوده است. چنین آماری نشان میدهد که سکه حتی بیشتر از میزان رشد اونس و دلار، افزایشی شده است، ولی این معنا را نیز انتقال میدهد که تمام رشد دلار و اونس را در خود حل کرده است. در واقع، درست است که سکه در روند روزمره به دلار دقت بیشتری دارد، ولی در یک بازه زمانی طولانیتر، سعی میکند با هر دو متغیر دلار و اونس خود را هماهنگ کند. در چنین سناریویی، یک معاملهگر میانمدت باید به روند اونس و دلار دقت بیشتری کند و بداند در صورتی که قیمتها حبابی هستند و رشد اونس در قیمت سکه انعکاس نیافته است، به مرور این اتفاق خواهد افتاد.
بازی سکهبازان با دلار
زمانی که روند بازارها به شکل جدید کاملا صعودی نبود، بعضا سکهبازان از اهرم دلار استفاده میکردند تا آنها را از نوسانات روزمره بعضا شدید اونس در امان نگه دارد. بهعنوان مثال گاهی پیش میآمد که معاملهگران اقدام به فروش سکه با قیمتهایی پایین کرده باشند، در این بین بهای طلای جهانی به یکباره بالا میرفت و ظرفیت افزایش قیمت را برای سکه ایجاد میکرد. سکهبازان برای اینکه چنین اثری را حداقل بهصورت کوتاهمدت خنثی کنند یا حداقل ضرر خود را کاهش دهند و برای معاملات بعد زمان بخرند، به یکباره به بازار ارز هجوم میآوردند و با فروش دلار سعی میکردند که نرخ ارز را کاهشی کنند. در واقع معادله، افزایش یکباره اونس، با کاهش قیمت دلار توسط سکهبازان خنثی میشد.
برعکس این اتفاق نیز در بازار رخ میداد. بهعنوان مثال ممکن بود که معاملهگران اقدام به خرید سکه کرده و در انتظار افزایش قیمتها باشند. با این حال، بهای طلای جهانی یکباره کاهشی میشود و سکه را برخلاف انتظار آنها در معرض نزولی شدن قرار میدهد. در این مسیر این بار سکهبازان با قدرت وارد بازار دلار میشدند و با خریدهای خود قیمت این ارز را بالا آورده و از ارزش سکه حمایت میکردند. البته هیچ کدام از این حمله ها، قابلیت ادامهدار بودن را به دلیل توان محدود سفتهبازان نداشت، ولی حداقل زمان کوتاهی را برای آنها فراهم میکرد که خود را با تغییرات ایجاد شده در بازارها با ضرر کمتری تطبیق دهند. در سال 99 چنین اتفاقی کمتر رخ داده است، چرا که معاملهگران سه بازار تقریبا انتظارات مشابه افزایشی داشتهاند و در یک جهت حرکت کردهاند.