سرویس سیاست مشرق - روزانه میتوان از لابهلای گزارشها و عناوین خبری رسانههای مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابلتوجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که میتواند برای مخاطبین قابل استفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژههای مشرق" نکات و تأملات قابلاستخراج از رسانهها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژههای مشرق» همراه شوید.
*******
**عیسی کلانتری:من از محصولات تراریخته دفاع می کنم
«عیسی کلانتری» معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان محیط زیست در مصاحبه با روزنامه آرمان در پاسخ به این سوال که «بـرخی معتقدند آقای عیسی کلانتری برای منافع شخصی از محصولات تراریخته حمایت و دفاع میکند.» گفت: «بله، من از تراریخته دفاع میکنم. شما نمیتوانید منکر علم باشید، در سال حدود شش میلیارد دلار محصولات تراریخته وارد کشور میشود و به خورد ملت میرود، شما این حجم از محصولات تراریخته را میخورید، اما با تولید داخل آن مخالف هستید. در حقیقت دلالها اجازه نمیدهند تراریخته در داخل تولید شود، چون بحث واردات میلیاردها دلار پول است، اما اینکه منافع من کجای این موضوع است، خودم هم نمی دانم».
پیش از این، عیسی کلانتری در واکنش به انتقادات کارشناسی درباره محصولات تراریخته گفته بود: «حرف مفت زدن، مالیات ندارد»! حالا وی مجددا با حمایت از محصولات تراریخته تاکید کرده است که انسان نمی تواند منکر علم باشد.
دفاع از محصولات تراریخته از سوی رئیس سازمان محیط زیست در حالی است که دانشگاههای آمریکا با انجام تحقیقاتی روی محصولات تراریخته به این نتیجه رسیدهاند که استفاده از این محصولات سبب افزایش نازایی، تولد نوزادان ناقص الخلقه، اختلالات کبدی و سرطان میشود.در حال حاضر 25 کشور اتحادیه اروپا مصرف محصولات ترا ریخته را منع کردهاند.
حمایت از واردات محصولات تراریخته، حمایت از متهمان به جاسوسی محیط زیستی و در نهایت بی عملی و انفعال محض در حوزه کاری سازمان محیط زیست، تنها بخشی از کارنامه ضعیف و غیرقابل دفاع عیسی کلانتری است. وی پیش از این با اشاره به مسئله آلودگی هوا گفته بود: «دعا کنیم باد بیاید و آلودگی ها را جابجا کند»! عیسی کلانتری در اظهارنظری دیگر گفته بود «خودکفایی در کشاورزی مزخرف است»!
نکته قابل توجه اینجاست که کلانتری زمانی که در دولت سازندگی و کابینه مرحوم هاشمی رفسنجانی وزیر کشاورزی بود، از موافقان سرسخت سدسازی محسوب میشد، ولی در مدتی که از ریاست او بر سازمان حفاظت از محیط زیست میگذرد، بیشترین و تندترین انتقادات را به سدسازیها داشته است تا جایی که او ساخت سدّ «گتوند» را یک فاجعه و یک «اشتباه ملی» دانست.
محصولات دستکاری شده ژنتیکی تقریباً به روی حدود چهار درصد از کل زمینهای قابل کشت در جهان و با مشارکت کمتر از یک درصد از کل کشاورزان جهان به زیر کشت رفته است؛ در این مدت شواهد و مستندات مبتنی بر مطالعات و پژوهشهای زیادی در زمینه اثرات سوء این محصولات بر محیط زیست و سلامت انسان، دام و محصولات کشاورزی دستکاری شده ژنتیکی صورت گرفته شده است که تاکنون منجر به تصمیم 37 دولت در جهان برای عدم کاشت این محصولات و بعضاً در مواردی استفاده محدود از این محصولات در کشورشان شده است
** عباس عبدی:پلیس با «قمه کش ها» محترمانه برخورد کند
«عباس عبدی» در یادداشتی در روزنامه اعتماد با عنوان «جنایت و مجازات» نوشت: «فیلم منتشره از حمله تعدادی جوان قمه به دست به بیمارستان پورسینای رشت واقعا تاسفبرانگیز و ترسناک بود و همه افراد به ویژه زنان و کودکانی که آن صحنه را دیدهاند تا مدتها دچار اضطراب و ترس خواهند بود... پس از دستگیری این افراد پلیس رشت آنان را روی خودروهای روباز در محل و شهر گردانده و آنان را به نمایش عموم گذاشته است».
عبدی در ادامه نوشت: «این رفتار کمکی به اهداف پلیس در مواجهه با جرم نمیکند...این امر دلیلی بر توجیه هر رفتاری علیه آنان نمیشود... نمیدانم که هدف از گرداندن این افراد در شهر چیست؟ آیا تحقیر آنان است یا نشان دادن اقتدار پلیس در مقابله با برهمزنندگان امنیت؟ شاید هم هر دو. اگر هدف تحقیر آنان است که این نوعی مجازات است، طبعا باید پس از صدور حکم نهایی انجام شود...اگر هدف نشان دادن اقتدار پلیس در دستگیری متهمان است تا به آرامش خاطر مردم کمک کند، گرچه این هدف بسیار خوبی است ولی راههای بهتری هم داشت و نیازی به گرداندن در شهر نبود».
این فعال سیاسی اصلاح طلب در ادامه تاکید کرد: «از زاویه اجتماعی؛ این اشتباه است که گمان کنیم با مجازاتهای سخت میتوان جلوی تکرار جرم را گرفت. اینکه افراد تحقیر شوند مانع از تکرار جرم نمیشود. اتفاقا در بسیاری از موارد آنان به این علت که تحقیر شدهاند، مرتکب جرم میشوند. آتش با بنزین خاموش نمیشود. اگر بخواهیم با این کار دیگران را بترسانیم تا مرتکب جرم نشوند، این نیز با تشدید مجازات رخ نمیدهد. مجازاتهای اینچنینی فرهنگی را در جامعه ترویج میکند که منشأ خشونت و تکرار جرم است».
عبدی در ادامه نوشت: «به نظر بنده بد نیست به این پرسش پاسخ داد که چرا این جوانان بزرگ شده در این ساختار اینقدر درک ندارند که انجام چنین کاری در بیمارستان بسیار زشت و زننده است و به سرعت بازداشت و شاید حتی اعدام شوند... اجرای مجازاتهای خشن و تحقیرآمیز حتی اگر حق این مجرمان باشد در نهایت بازی در زمین آنان است و راهحل نیست. مجازات لازم است ولی دست جامعه برای انجام هر نوع مجازاتی و به هر شکلی و با هر کیفیتی باز نیست».
مشروبخواری را آزاد کنید، خرید و فروش مواد مخدر را هم آزاد کنید. اعدام را لغو کنید. با اراذل و اوباش محترمانه برخورد کنید و...اینها بخشی از پیشنهادات فعالین اصلاح طلب به مسئولین و نهادهای قضایی و انتظامی است.
طیف تندرو اصلاح طلب اصرار دارد که حامی آشوبگران و اراذل و اوباش باشد و با ژست «روشنفکری»، مشروبخواری و خرید و فروش مواد مخدر را عادی سازی کند.
نگاه این طیف به جوانان این سرزمین همینقدر سطحی و توهین آمیز است. طیفی که جوانان را صرفا «سیاهی لشکر میتینگ های انتخاباتی» می بیند و در دوران تبلیغات انتخابات، خود را حامی جوانان معرفی می کند، اما از فردای پس از انتخابات، دوگانه «ژنرال- آقازاده» را تقدیس می کند.
طیف تندرو اصلاح طلب اصرار دارد که مسیری که کشورهای لائیک طی کرده و سرشان به سنگ خورده را در کشور ایران نیز پیاده کنند.
از نگاه طیف تندرو اصلاح طلب، زنان صرفا باید حضوری تزیینی و ویترینی در لیست های مدیریتی- مثل لیست کاندیداهای شهرداری تهران- داشته باشند، اما در لحظه تصمیم گیری، امثال «محمدعلی نجفی» شهردار تهران می شود.
همان شخصی که شعارش این بود که «تهران را به شهری امن و آرام برای زنان تبدیل می کنیم» اما در نهایت همسر جوان خود(همسر دوم) را به طرز فجیعی با اسلحه به قتل رساند.
از نگاه طیف تندرو اصلاح طلب، حقوق زنان به این خلاصه می شود که برای تماشای ورزش مردان به استادیوم بروند تا هم فحش بدهند و هم فحش بخورند و از بیماری های روحی و روانی هم در امان بمانند!
اصلا مهم نیست که «دولتِ اصلاح طلبان» وعده داده بود که «آنچنان رونقی ایجاد کنیم که...»؛ و اصلا مهم نیست که جوانان این مملکت، شغل و مسکن داشته باشند و ازدواج کنند؛ از نگاه امثال «عباس عبدی» باید بجای اشتغالزایی و تامین مسکن برای جوانان، مشروبخواری و خرید و فروش موادمخدر را برای آنان آزاد کنیم! و به قمه کش ها احترام بگذاریم و...
براساس مستندات متعدد، مجازات در عملکرد انسانهای شرور تاثیرگذار است. قطعا مجازات موجب نمی شود که جرم به صفر برسد، اما مجازات طبیعتا بازدارندگی قابل توجهی دارد.
** دولت موقت با نهادهای انقلابی مشکل داشت
روزنامه شرق با انتشار تصویر «مهدی بازرگان» در صفحه اول در مطلبی با عنوان «در تندباد حوادث» نوشت: «دولت موقت در اوضاع نامناسبی کار خود را آغاز کرد و با مشکلات متعددی روبهرو شد. از یک سو با اقدامات کارشکنانه گروههای سیاسی مخالف نظام اسلامی، برخی نهادهای تازهتأسیس انقلابی و مشکلات ناشی از هرجومرج و آشفتگیهای پس از انقلاب روبهرو بود، از سوی دیگر شکافی نظری در راه و روش اداره کشور میان دولت موقت و رهبری و شورای انقلاب وجود داشت. دولت موقت پذیرای راه و روشهای نهادهای انقلابی مانند سپاه پاسداران، دادگاههای انقلاب و کمیتهها نبود و آنها را مانع مهمی در راه خود میدانست».
این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت: «این دولت همزمان با مشکلاتی مانند درخواست خودمختاری اقلیتهای قومی ایران -که غالبا از سوی جریانهای مخالف نظام اسلامی سازماندهی و مدیریت میشد و بیش از جاهای دیگر در کردستان فاجعه آفرید- مواجه بود. دولت موقت برای حل مسئله کردستان گفتوگو را برگزید و صادق زیباکلام را مأمور گفتوگو کرد. سپس به هیئت سهنفرهای شامل وزرای دفاع، کشور و مشاور مأموریت داد تا مسائل کردستان را از طریق مذاکرات سیاسی حلوفصل کنند. همچنین دولت موقت خواهان حفظ چارچوب نظم موجود، بقای ارتش و سیاست گامبهگام بود و بر آزادی قلم تأکید داشت و از خشونت پرهیز میکرد».
دولت موقت با محوریت اعضای گروهک نهضت آزادی در دوران مسئولیت خود دچار قصور و تقصیرهای فراوان شد. حضرت امام خمینی(ره) 19 بهمن 1366 و در پاسخ نامه محتشمی وزیر کشور وقت، نهضت آزادی را منافق و سازمان تروریستی منافقین را فرزندان بازرگان معرفی کرده و تصریح فرمودند: «نهضت به اصطلاح آزادی طرفدار جدی وابستگی کشور ایران به آمریکا است... به حسب این پروندههای قطور و نیز ملاقاتهای مکرر اعضای نهضت چه در منازل خودشان و چه در سفارت آمریکا و به حسب آنچه من مشاهده کردم از انحرافات آنها که اگر خدای متعال عنایت نفرموده بود و مدتی در حکومت موقت باقی مانده بودند، ملتهای مظلوم به ویژه ملت عزیز ما اکنون در زیر چنگال آمریکا و مستشاران او دست و پا میزدند و اسلام عزیز چنان سیلی از این ستمکاران میخورد که قرنها سر بلند نمیکرد و به حسب امور بسیار دیگر، نهضت به اصطلاح آزادی صلاحیت برای هیچ امری از امور دولتی یا قانونگذاری یا قضایی را ندارند و ضرر آنها به اعتبار آنکه متظاهر به اسلام هستند و با این حربه جوانان عزیز ما را منحرف خواهند کرد و نیز با دخالت بیمورد در تفسیر قرآن کریم و احادیث شریفه و تأویلهای جاهلانه موجب فساد عظیم ممکن است بشوند، از ضرر گروهکهای دیگر حتی منافقین - این فرزندان عزیز مهندس بازرگان - بیشتر و بالاتر است».