این نکتهای معروف است که زبان بدن اثر بزرگی روی توانایی ما در تحت تاثیر قرار دادن دیگران میگذارد. در جنبههای متعدد زبان بدن که شامل مدیریت حالات چهره هم میشوند، سرنخهایی بدنی که در دقایق یا حتی ثانیههای اول آشنایی به فرد مقابل میدهید، نقش بسیار مهمی را ایفا میکنند. غالباً شما این تاثیرات در نگاه اول را زمانی میگذارید که در حال ورود به یک مراسم یا موقعیت هستید.این موقعیت چه دورهمی اجتماعی، چه جلسه کاری، چه قرار ملاقات عاشقانه و چه مهمانی خانوادگی باشد، شما میتوانید با تمرکز روی این که چگونه وارد آن میشوید، خوب یا بد بودن تعاملهای بعدی خود را در آن موقعیت مشخص کنید.
کسانی که در حرفه اجرای عمومی فعالیت میکنند، متخصصین بلامنازع این نوع ورودها هستند. در یک اجرا که از روی نمایشنامه انجام میشود، بازیگران و کارگردانان به سختی تلاش میکنند تا از این اطمینان حاصل کنند که هر شخصیت زبان بدنی داشته باشد که با یک نگاه به آن بتوان در شخصیت، انگیزهها و روابط او سرک کشید. حتی موسیقیدانان کلاسیک هم که به نظر میرسد اثر خود روی مردم را با توانایی خود در قطعه موسیقی نشان دهند، واکنش تماشاگران خود را با نحوه ورود خود به سالن اجرا کنترل میکنند.
در یک پژوهش که روی واکنش مردم به ورود ویولوننوازان کلاسیک انجام شده بود، فردریش پلاتز و راینهارد کوپیتز به سال 2013 در دانشگاه موسیقی هانوفر آلمان، از طریق پرسشنامههایی آنلاین از شرکتکنندگان خواستند تا ویدئوهایی را از ورود ویولوننوازان به صحنه نگاه کنند و تلاش کنند از روی لحظه ورود تا نواخته شدن اولین نت درباره آنها قضاوت کنند. جالب است که نه نوع لباس پوشیدن و نه جذابیت ظاهری تاثیر مهمی روی نگاه مردم به نوازندگان نداشتند. در عوض تماشاگران نوازندگان را از روی چنین مولفههایی قضاوت کردند که مثلاً او به سوی تماشاگران سر تکان داده است یا نه، پیش از برداشتن آرشه به اطراف نگاه کرده است یا نه، با اعتماد به نفس وارد صحنه شده است یا نه و زمانی که سر جای خود نشسته پای خود را چگونه قرار داده است.
ما میتوانیم نتیجه بگیریم که یک ورود با اعتماد به نفس و زیبا میتواند روی این که در لحظات اول دیگران درباره ما چگونه قضاوت میکنند، تاثیر بگذارد. علاوه بر اینها، این پژوهش نشان داد که برداشت اولیه تماشاگران که در لحظات اول شکل گرفته بود به برداشت و ادراک آنها از کل اجرا تعمیم یافته بود. اگر مردم تحت تاثیر ورود نوازندگان قرار گرفته بودند، نمیخواستند که اجرا پایان یابد. اگر تا کنون در سالن کنسرتی نشستهاید و پای خود را بیقرارانه تکان دادهاید، میتوانید این مسأله را درک کنید. ممکن است سر رفتن حوصله شما و ناراحتیتان به خاطر این باشد که موزیسینها نتوانستهاند در ثانیههای اول ورود و شروع خود توجه شما را جلب کنند.
جنبه دیگری از این پژوهش مربوط به این میشود که بین انتظارات تماشاگران و رفتار واقعی اجرا کننده باید هماهنگی وجود داشته باشد. یک ورود پرشکوه ممکن است برای یک سری موقعیتها عالی باشد، ولی برای برخی موقعیتها کاملاً نامناسب است. مثلاً اگر ویولوننوازان همانطوری که وارد صحنه یا ارکستر میشوند، وارد حال و پذیرایی خانهشان هم بشوند، قطعاً خانوادهشان تا مدتی طولانی دستشان خواهند انداخت.
با قرار دادن مسائل مطرح شده در پسزمینه ذهنمان، در ادامه 8 توصیه میآید برای این که چگونه ورود خود را پرشکوه کرده و تاثیر ظاهرتان بر دیگران را مدیریت کنید:
1٫ موقعیت را پیش از این که وارد آن شوید، ارزیابی کنید.
اگر به خاطر داشته باشید، گفته شد که تناسب ورود یک اجراکننده با موقعیت، عاملی کلیدی در تاثیری است که روی تماشاگران میگذارد. با در نظر گرفتن این باید خودتان تصمیم بگیرید که ورودتان باید چقدر پرشکوه باشد. اگر موقعیت رسمی نیست، تلاش نکنید که خیلی توجه جلب کنید. به یاد داشته باشید که اگر همه حاضران را میشناسید، شناخت آنها از شما مدتها پیش شکل گرفته است. در وقع اگر شما در موقعیتی غیر رسمی توجه زیادی به خود جلب کنید، به نظر خودشیفته و خودمحور خواهید رسید.
2٫ دیر رسیدن کلاس ندارد.
ممکن است به نظرتان سیاست خوبی برسد که آخرین فردی باشید که وارد موقعیت میشود، اما در واقع اگر شما همیشه دیر برسید، به عنوان فردی معروف میشوید که غیر قابل اتکا است.اگر شما آخرین نفری نباشید که وارد صحنه اجتماعی میشود، باز میتوانید با خوشآمد گفتن به کسانی که پس از شما میآیند و داشتن یک لبخند یا یک دست دادن خوب، تاثیر مثبتی روی همه بگذارید.
3٫ عواطف و هیجانات مناسب با موقعیت را از خود نشان دهید.
این توصیه تا حدی مربوط به توصیه اول است، اما تنها به جو هیجانی مربوط میشود و نه میزان رسمی بودن موقعیت. واضحاً شما با خندههای بلند وارد یک مراسم ختم نمیشوید و با اشک ریختن وارد یک مهمانی نمیشوید. در بین این دو موقعیت اغراق شده، بافتها و شرایط بیشماری هستند که نیازمند ابرازهای عاطفی و هیجانی مناسب خودند. موقعیتهای جدی مثل جلسههای کاری یا جلسات اولیاء و مربیان نیازمند این هستند که تا حدی خود را سنگین جلوه بدهید. از سوی دیگر در تعطیلات شما باید به نظر خوشایند و راحت برسید. به بیان دیگر باید دمای هیجانی موقعیت را بسنجید و احساسات خود را به تناسب موقعیت بروز دهید. اگر موقعیت نیازمند این است که چهرهای داشته باشید که هیچ حسی را بروز ندهد و نمیخواهید هیجانی را ابراز کنید، باید چهره و بدن خود را در حالتی راحت و بیحس قرار دهید.
4٫ مکث کوتاهی داشته باشید تا بتوانید افکار خود را سامان دهید.
حتی اگر نهایت تلاش خود را کردهاید که دیر نرسید، اما به خاطر شرایط پس از این که بقیه شروع کردهاند، وارد موقعیت شدهاید، تنها یک یا دو ثانیه مکث کنید تا بتوانید خود و افکارتان را سامان دهید. شما ممکن است به خاطر این که پشیمانی خود از دیر رسیدن را نشان دهید، به نظر مضطرب یا پر استرس برسید، اما این کار تنها تاثیر شما روی دیگران را به عنوان یک آدم قابل اتکا و قدرتمند از بین میبرد. بهتر است به خاطر تاخیرتان عذرخواهی کنید، در صورت لزوم دلیل آن را ارائه کنید و سپس بدون این که توجه بیشتری را به خود جلب کنید، با دیگران هم بخورید. از طرف دیگر حتی اگر برنامهریزی زمانی شما بینقص بوده است و درباره این که بعد از ورود شما چه اتفاقی خواهد افتاد، احساس خوبی دارید، هنوز میتوانید از چند ثانیه مکث و مرور روانی چیزهایی که میخواهید به دست آورید، متنفع شوید.
5٫ در اتاق به افراد اطراف خود نگاه کنید.
ما در پژوهش پلاتز و کوپیتز دیدیم که ویولوننوازان موفق به تماشاگران نگاه کردند و حتی به آنها سر تکان دادند. اگر شما وارد موقعیت شلوغی شدهاید، نگاهتان با دیگران تلاقی خواهد کرد و اگر به نگاه آنها جواب ندهید، به نظر مغرور یا بیادب میرسید. لازم نیست مثل ملکههای زیبایی دستتان را برای همه تکان بدهید، اما میتوانید حضور آنها را به رسمیت بشناسید و به نظر از دیدن آنها خوشحال برسید.
6٫ زمانهایی را مشخص کنید که در آنها مرکز توجه نیستید.
موقعیتهای بسیاری هستند که ما وارد آنها میشویم و تنها یکی از جمعیت هستیم. این واقعیت را بپذیرید که تافته جدا بافته نیستید و به گونهای وارد شوید که شخصیت شما را بالا ببرد ولی عظیم نباشد. سپس بعد از این که مرکز توجه جمع وارد صحنه میشود، به خاطر داشته باشید که همه افراد دیگر هم میخواهند به او خوشآمد بگویند، بنابرین عجله نکنید که نفر اول باشید.
7٫ طوری باشید که انگار از آنجا بودن خوشوقتید.
بدون این که هیجاناتتان نامتناسب باشند، از زبان بدن خود استفاده کنید تا به همه بگویید که از حضور در کنار افراد حاضر در موقعیت مشعوفید. ممکن است این موقعیت جلسهای باشد که هفتهها از رسیدن آن اجتناب داشتید، اما اگر به شکل ناخودآگاه اضطراب و ناخوشایندی خود را نسبت به موقعیت نشان دهید، تضمین خواهدی کرد که موقعیت به همان بدی خواهد شد که فکر میکردید.
8٫ از این که فرصتتان برای تاثیر در نگاه اول را از دست دادهاید، ناراحت نباشید.
در نظر بگیرید که وارد اتاق شدهاید و پایتان به پایه صندلی گیر کرده است. شاید معلمی باشید که برای اولین بار وارد کلاس میشود و در قدم اول زمین بخورید. این لحظات تصادفی به گونهای نیستند که نتوان از آنها عبور کرده و بر آنها غلبه کرد. حتی اگر آرزوی این را دارید که ای کاش این اتفاق نیفتاده بود، باید قبول کنید که اتفاقی است که افتاده است. فقط حواستان باشد که زیاده از حد آن را نپذیرید. نیازی نیست که شروع به ایراد گرفتن از صندلی کنید، بگویید که چقدر دست و پا چلفتی هستید یا در تمام طول ملاقات یا جلسه به آن اتفاق اشاره کنید. تنها لازم است که لبخند بزنید، خود را بتکانید و روی جلسه، کلاس یا قرار خود تمرکز کنید.
ورودهای خوب غالباً ورودهایی باشکوهاند، اما هر چه تناسب آنها با موقعیت بیشتر باشد، احتمال موفقیتآمیز بودنشان هم بیشتر است. زمانی که در توانایی خود برای کنترل این که در ابتدای ملاقات چه اتفاقی میافتد، استاد شدهاید، به احتمال بیشتری از موقعیت لذت میبرید و میتوانید باعث شوید که دیگران برداشت خوبی از شما داشته باشند.
نویسنده: Susan Krauss Whitbourne PhD