1- المحجة البیضاء فی تهذیب الاحیاء
محجة البیضاء از کتاب های اخلاقی ایشان و تهذیب کتاب اخلاقی احیاء علوم الدین غزالی است. وی تلاش کرده است کتاب را با همان ترتیب و با دیدگاه شیعی به نگارش درآورد و آنچه را در آن کتاب از باورهای اهل سنت و اهل تصوف و مغایر با مبانی شیعه بوده است، بپیراید. محجة البیضاء از کتاب های اخلاقی است که افزون بر دیدگاه فلسفی و عرفانی، از آیات قرآن و روایت ها نیز فراوان بهره برده است.
این کتاب، چهار بخش دارد و هر بخش شامل ده کتاب است:
بخش اول ـ عبادات: در این بخش، مباحث عبادی، اسرار آن و مطالبی درباره عبادت ها که در فقه نیامده است، مطرح می شود.
بخش دوم ـ عادات: مباحث مربوط به روابط میان مردم و معاملات که هر انسان مؤمنی از دانستن آنها بی نیاز نیست، آمده است؛ مسائلی مانند: آداب خوردن و آشامیدن، آداب ازدواج، آداب هم نشینی و معاشرت. در این قسمت، به جای بحث «آداب السماء والوجد» که در کتاب احیاء العلوم غزالی آمده و درباره آداب متصوفه است، بحث «آداب الشیعه و اخلاق الامامه» جای گزین شده است.
بخش سوم ـ مهلکات: در این قسمت، آنچه در قرآن نکوهش شده و باید هر انسانی نفس خود را از آن پاک سازد، مانند حسد و کینه سخن به میان آمده و راه های درمان آن، همراه با شواهدی از قرآن و روایت بیان شده است.
بخش چهارم ـ منجیات: در این بخش، صفات نیکو و پسندیده که مقربان و صدیقان بدان آراسته و بدین وسیله به خداوند تقرب می جویند، معرفی شده است و در هر صفت، حدود و سبب به وجود آمدن آن و راه های رسیدن به آن صفت، بیان شده است.
کتاب محجة البیضاء، در هشت جلد و در چهار مجلد به چاپ رسیده است.[1]
2- «الحقایق فی اسرار الدین» یا «الحقایق فی محاسن الاخلاق»
کتاب حقایق، از آخرین نگاشته های فیض کاشانی(ره) بوده و به شیوه اخلاقی ـ عرفانی نگارش یافته است. وی با تمرکز بر موضوع هایی مانند تزکیه نفس و محبت و عشق به خداوند، عبودیت و اسرار آن، فضای کتاب را از بحث های صِرف عقلی به جنبه های عرفانی عبادت کشانده است. با این همه، فضایل و رذائل اخلاقی بر اساس اصولی عقلی و دلایل شرعی و روایی، به گونه ای جامع و فشرده مطرح شده است.
این کتاب، در شش مقاله و هر مقاله، در چندین باب و اصولی، به شرح زیر تنظیم یافته است:
مقاله اول: در علم، عقاید و معرفت نفس؛
مقاله دوم: در بیان رذایل اخلاقی و کیفیت تهذیب؛
مقاله سوم: در نکوهش دل بستگی به دنیا و مظاهر آن از قبیل مقام و مال؛
مقاله چهارم: در بیان مکارم الاخلاق؛
مقاله پنجم: در اسرار عبادات؛
مقاله ششم: در اعمال صالحه همچون تفکر، محاسبه، مراقبه، توبه، آداب دوستی و معاشرت.
فیض، مطالب و محتوای کتاب را از اثر معروف خود المحجه البیضاء، در سال 1090 هـ. ق گزینش کرده است. از محاسن این کتاب آن است که فضایل در کنار رذایل و اخلاق نظری در کنار اخلاق عملی بیان شده و راه های عملی آراسته شدن به فضایل اخلاقی، به دنبال راه های عملی تخلیه روح و نفس از رذایل اخلاقی آمده است. منتخبی از کتاب حقایق با عنوان «اخلاق حسنه» به فارسی برگردان شده است.[2]
3- تفسیر اصفی
مرحوم فیض در ضمن آثار گرانقدر و مایه ورش در آستان قرآن نیز سه کتاب را سامان داد. وی ابتداء تفسیر "صافی" را نگاشت که از جمله تفاسیر گرانقدر و سودمند قرآن است. آنگاه به گزینش واختصار آن همت گماشت و بدان نام "اصفی" نهاد و در مقدمه آن چنین نوشت:
«این تفسیر را از تفسیر دیگرم (صافی) برگزیدم. و در نگارش آن گزیده گوئی را پیشه ساختم و آن را از زواید پیراستم. در تفسیر آیات به بیان آیاتی که نیازمند توضیح بودند، با توجه به کلام معصومین(ع) همت گماشتم. هرگاه از تفسیر علی ابن ابراهیم قمی چیزی آوردم که منسوب به امام معصوم نیست در آغازش واژه "قمی" را نهادم تا از روایات دیگر جدا شود. و اگر چیزی از طریق عامه نقل کردم آن را با کلمه "روی" از روایات دیگر متمایز ساختم و...[3]
بدینسان مرحوم فیض، تفسیر "اصفی" را نیز چونان "صافیگ بر پایه روایت نهاده است. جز در تبیین لغات و توضیح واژه ها و برخی از توضیحات که با واژه ها "اقول" مشخص گردیده است، تفسیر از متن روایات بهره جسته است، یا با آوردن عین روایات و یا با تلخیص و عرضه مضمون آن با عنوان "کذا ورد" و. .. تفسیراصفی تاکنون دو بار به چاپ رسیده است:
1. در حاشیه تفسیر صافی (یک جلدی چاپ سنگی) به سال 1274 و نیز به سال 1310.
2. چاپ مستقل به قطع وزیری به سال 1353.
مرکز تحقیقات و پژوهشهای علمی واسلامی دفتر تبلیغات اسلامی از مدتها پیش تحقیق و تصحیح آن را آغاز کرده است واینک کار پژوهش و تعلیق آن مراحل پایانیش را می گذراند.
نسخه های معتمد
1. نسخه کتابخانه آستان قدس رضوی نگاشته شده به تاریخ 1081، به قلم محمد هادی بن مرتضی کاشانی، شارح "مفاتیح" و برادر زاده مولف.
2. نسخه دیگری از آستان قدس رضوی بنگارش محمد صادق بن حاج محمد، به تاریخ 1228؛ این نسخه شامل سوره کهف تا پایان قرآن است.
3. نسخه کتابخانه ملک، نگاشته شده به تاریخ 1242، به قلم احمد بن حاج علی.
4. نسخه کتابخانه مدرسه عالی شهید مطهری، بنگارش محمدامین انصاری به سال 1080 نوشته شده برای نوه مولف.
5. نسخه کتابخانه آیه الله مرعشی (این نسخه ازاول تا آخر سوره مائده را دارد) بنگارش محمد علم الهدی، فرزند مولف، نوشته شده به سال 1078 فراهم آمده از مسوده های مولف همراه با تصحیحات مولف.
6. محمدامین، ملقب به نجات نوشته شده به سال 1081. این نسخه بنظر مولف رسیده و حواشی و اضافاتی بخط مولف در حواشی آن دیده می شود با علامت "منه" و یا :منه دام ظله".
شیوه تحقیق
از نسخه های یاد شده، نسخه ششم اساس کار قرار گرفته و با نسخه های دیگر و نسخه ها چاپی مقابله شده است. پس از مقابله و تصحیح و ضبط نسخه بدلها به استخراج روایات از منابع کهن و متون اصلی روائی و تفسیری، و با تکیه بر بینش از پنجاه کتاب تفسیری و روائی استخراج شده و منابع و مصادر آنها دقیقا یاد شده است.
کار پژوهش، استخراج روایات آن سامان یافته و محققان مشغول بازنگری نهائی آن هستند. که امیداست در آینده ای نه چندان دور به چاپ سپرده شود و یکی دیگراز آثار گران ارج و مایه ور مرحوم علامه فیض کاشانی، برای بهره وری عاشقان معارف دراختیار پژوهشگران قرار گیرد.[4]
4- وافی
کتاب وافی مهمترین اثر حدیثی فیض و از جوامع احادیث امامیه است. در واقع می توان گفت که وافی یکی از بزرگترین، مهمترین و جامع ترین آثار حدیثی شیعه از دوره صفویان است که در آن اخبار و احادیث مربوط به: اصول، فروع، سنن و احکام اسلامی منقول در کتب اربعه متقدم امامیه یعنی: کافی، کتاب من لایحضره الفقیه، تهذیب و استبصار گرد آمده است.
او پس از گردآوری همه احادیث کتابهای چهارگانه پیشین، احادیث مکرر را حذف نموده، آنگاه آیه هایی از قرآن کریم در مورد هر یک از اصول و فروع دین آورده است و هر جا که آیه یا حدیثی نیاز به توضیح و تاویل داشته، به شرح آن پرداخته و دشواریهای متنی و لغوی آن را نیز حل کرده است. اهمیت این کتاب از آنجا آشکار می شود که علاوه بر ویژگی های یاد شده، خواننده را از مراجعه دوباره یا هر باره به کتابهای چهارگانه پیشین بی نیاز می سازد.
مرحوم فیض برای کوتاه کردن کتاب گسترده وافی، کتابی در دو جزء به نام شافی در سال 1082 ق تالیف و به پایان رسانید و آنگاه کتابی به نام نوادر الاخبار در تکلمه کتاب شافی پدید آورد.[5]
5- النوادر فی اخبار اصول الدین
از آثار گرانقدر و ناشناختهء فقیه، فیلسوف و محدث بزرگ شیعه، محمد بن مرتضی، مشهور به ملا محسن فیض کاشانی.
علاّمه امینی، او را بدینسان ستوده است:
علمدار فقه، پرچمدار حدیث، مشعلدار فلسفه گنجینهء عرفان و کرهء عظیم اخلاق و امواج خروجشان علم و معرفت.
عنوان "نوادر"، در میان آثار حدیثی، عنوانی آشناست. پس از دوره تدوین و تبویب و تنظیم احادیث، مولفان، به روایات واحادیثی بر می خورند که به لحاظ محتوی، درابواب معهود نمی گنجید و به لحاظ تعداد و مضمون، باب مستقلی را نیز بر نمی تابید، لذااینگونه احادیث را محدثان و مولفان، در پایان کتابه، ذیل عنوان "باب النوادر" یا "النادر من الباب"، می آوردند. برخی از عالمان نیز،اینگونه احادیث را فراهم آورده و در مجموعه های حدیثی مستقلی، نشر داده اند که با عنوان "نوادر" مشهورند.
مرحوم علامه تهرانی، دراین زمینه نوشته اند:
«النوادر، عنوان عام برخی از نگاشته های محدثین شیعه، در چهار قرن نخستین از هجرت است. دراینگونه آثار،احادیث غیر مشهور واحادیث مشتمل براحکام غیر متداول و بااستثنائی واستدراکی و غیر آن، فراهم می آمد»[6]
اما آنچه اینک در پی معرفی آنیم و عنوان "النوادر" را دارد، تنها منطبق با آخرین بخش تعریف مرحوم آقا بزرگ تهرانی، یعنی (استدراکی) است.
مرحوم فیض، ابتداء، کتاب گرانسنگ و مجموعه عظیم خود، "الوافی" را سامان داد. آنگاه، روایت های اصول اعتقادی و بنیادهای عقیدتی را گزینش کرد و بدان "الشافی" نام نهاد. پس از آن برای فراهم آوردن روایات منابع دیگری، بجز کتب اربعه، همت گماشت، تااستدراکی باشد بر "وافی"، که گویا فقط به گردآوری روایات اصول، توفیق یافته است.
مولف بزرگوار، خود در مقدمه چنین می گوید:
«پس از تحقیق در میان احادیث فراوان و پراکنده شده در کتب اربعه، و جمع و تفریق و تبویب و تهذیب و تنظیم موضوعی آنها در کتاب "وافی" و گزینش احادیث اصول وارکان آنها در کتاب "الشافی"، آهنگ آن کردم که از کتابهای حدیث معتبر - بجز کتب اربعه - نیز،احادیثی را که در مضمون، بااحادیث فراهم آمده، همگون نباشند، گرد آورم، تا ضمن تکمیل ابواب "شافعی"، استدراکی بر آن باشد».
مرحوم فیض، دراین کتاب، به جمع آوری روایاتی پرداخته که از سلسله محکمات باشند و در تطبیق و مقابله به تعارض نینجامند. و از احادیث بسیاری که از آنها را به لحاظ زمان صدور، ویژه مردم آن زمان یافته، چشم پوشیده، واستاد روایات را برای اختصار، حذف کرده است.
این اثر در هفت کتاب فراهم آمده است که عناوین آنها از این قرار است: العقل، العلم، التوحید، النبوه و الامامه، الفتن، انباء القائم و المعاد، که هر کدام ازاین کتابه، ابوابی دارند.
"نوادر" به سال 1339، به چاپ سنگی منتشر شده بود. ناهنجاری چاپ، اغلاط متن، که به هیچ روی شایسته چنین اثرارزشمندی نبود، آقای مهدی انصاری را، که از فضلای حوزه علمیه هستند، بر آن داشته که به تحقیق و تصحیح و تعلیق آن بپردازند.
محقق محترم، کتاب را با دو نسخه خطی مقابله کرده و پس از آن به بازیابی منابع روایات در متون حدیثی، به فتحص پرداخته است.
دراین تحقیق و پژوهش، محقق ارجمند، با تلاشی ستودنی، روایات کتاب را به حدود 150 منبع روائی و حدیثی ارجاع داده و روایات نبوی آن را، با منابع روائی عامه تطبیق نموده و به روایاتی که محدث کاشانی، توضیح ننگاشته اند و نیازمند توضیح است، توضیح و تبیینی افزوده است.[7]
پی نوشت ها:
[1] مجله طوبی اردیبهشت 1386، شماره 17.
[2] مجله طوبی مرداد 1386، شماره 20.
[4] مجله حوزه فروردین و اردیبهشت 1368، شماره 31.
[5] مجله پیام حوزه تابستان و پاییز 1375، شماره 10 و 11.
[6] الذریعه، ج 24، ص 315.
[7] مجله حوزه خرداد و تیر 1367، شماره 26.