سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و مطالب رسانههای کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. هر روز 07:30 با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
این رگ گردن برآمده در ماجرای "دختر مظلوم وزیر" کجا بود؟!
اسحاق جهانگیری معاون اول اصلاحطلب رئیس جمهور روحانی، اخیرا در مراسم اختتامیه جشنواره ملی زن و علم طی سخنانی با اشاره به بحث خرید واکسن در جامعه، گفته است: دولت مکلف است در شرایط تحریم مهمترین تلاش و تمرکز خود را برای رفع دغدغه مردم بگذارد و به مردم اطمینان دهد سلامت دغدغه اصلی نظام و دولت است.
او همچنین تصریح میکند: حتماً مردم مطمئن باشند که وزارت بهداشت دستورالعملهای شفافی تدوین و اعلام خواهد کرد و و احدی خارج از آن دستورالعملها نمیتواند به واکسن دسترسی پیدا کند. هیچ مقام دولتی و خانواده مقام دولتی حق ندارد خارج از آن دستورالعملها به واکسن دسترسی پیدا کند و همه مردم مشابه هم به واکسن دسترسی پیدا خواهند کرد.[1]
*این رگ گردن بیرونزدهی آقای جهانگیری در حفاظت از حقوق مردم و تأکید بر اینکه خانواده مقام دولتی باید مثل همه باشد اما ایکاش در جریان "دختر مظلوم وزیر" و "حقوقهای نجومی" بیرون میزد...
حقیقت اینست که مردم از اینهمه نمایش و عملکردهای واقعی اما ناقص در ستاد دولت خستهاند.
این مردم پیش و بیش از آنکه به شنیدن روش تسهیم واکسن در لسان معاون اول احتیاج داشته باشند؛ مایل بودند خبر مخالفت جدی آقایان با حقوقهای نجومی را بشنوند. مایل بودند که ببینند رئیسجمهورشان چطور به مسئولان خاطی و مسئله گرانی تودهنی میزند و میخواستند تماشا کنند عملکرد ولایی و علوی آقای جهانگیری در مواجهه با خبر تخلفات برادرشان را.
اما به جای آن نظارهگر مشتی صحنه تلخ شدند. و مثلا میبینند که آقای روحانی هر ماه بر نظارت بر قیمتها و مبارزه با گرانی تأکید میکند اما چیزی که در عمل رخ میدهد؛ گرانی بیشتر است!
بدیهیست که نوشداروی این دردها را بایستی در "رأی خوب" در انتخابات سال آینده جستجو کرد و مردم اگر به کسی رأی بدهند که پاسخگویی و عملکرد عادلانه نیز در کارنامه او وجود داشته باشد؛ قطعا پخش این سریالهای تلخ متوقف خواهد شد.
***
فریبهای تازه عضو شورای شهر تهران برای مردم!
محمود میرلوحی، فعال اصلاحطلب و عضو شورای شهر تهران که پیش از این با شکایت محمدباقر قالیباف و به جرم دروغگویی به شلاق و زندان محکوم شد؛ در یک مصاحبه با خبرگزاری ایسنا اظهار کرده است:
"ما فکر می کنیم جریان اصلاحات بیشتر باید برای برنامه هایش تلاش کند؛ چراکه مردم از همه نواحی از عملکرد دولت و مجلس گلهمند هستند و به این جریان (اصلاحطلبان) میگویند چرا جلوی مشکلات و بانیان ایجاد این مشکلات نایستادید. مردم از اینکه اصلاح طلبان جلوی دلواپسان نایستادند تا کار به شرایط امروز نرسد عصبانی هستند؛ البته با مواضع رهبر انقلاب درباره رفع تحریمها و اجازه بررسی لوایح چهارگانه در مجمع امید زیادی به این حوزه تزریق شد"!
او در صحبتهای خود همچنین میگوید: در داخل کشور هم دو جریان قوی حاضر درصحنه هستند، رسمیت دارند، مردم را می شناسند و دارای فکر، برنامه و هوادار هستند. یکی اصولگرایی با دامنهای که از پایداریها تا اعتدالیون را در بر می گیرد و یکی جریان اصلاحات که در سه انتخابات قبل 98 نشان داد توانایی سازمان دهی رای مردم را دارند.[2]
*اشاره میرلوحی به تزریق امید پس مواضع اخیر رهبر انقلاب پیرامون رفع تحریم و اجازه بررسی لوایح مالی چندگانه! در واقع همان خوانش تحریف شده از بیانات اخیر رهبری است.
رهبر انقلاب در بیانات اخیر خود در دیدار با دستاندرکاران مراسم سالگرد شهادت حاج قاسم سلیمانی گفته بودند:
"من قبلاً هم گفتهام، حالا هم تکرار میکنم: رفع تحریم دست دشمن است، و خنثیٰ کردن تحریم دست ما است؛ غیر از این است؟ ما که نمیتوانیم خودمان رفع تحریم کنیم، دشمن باید رفع تحریم کند امّا خودمان میتوانیم این تحریم دشمن را خنثیٰ کنیم. پس این مقدّم است، این درست است؛ بیشتر دنبال این باشیم. البتّه نمیگویم دنبال رفع تحریم نباشیم؛ چرا، واقعاً اگر بتوانیم تحریم را رفع کنیم، یک ساعت هم نباید تأخیر کنیم. البتّه چهار سال است تأخیر شده [یعنی] از سال 95 بنا بوده همهی تحریمها یکباره برداشته بشود [امّا] تا الان نه فقط برداشته نشده، زیاد هم شده. تأخیر شده [امّا] اگر بتوانیم با روش درست، عاقلانه، با روش اسلامی و ایرانی، با روش عزّتمندانه تحریم را برطرف کنیم، باید برطرف کنیم. امّا به این نیندیشید؛ عمده به خنثیٰ کردن تحریم بیندیشید که دست شما است و شما میتوانید این کار را بکنید. و دنبال کنید، با همدیگر کار کنید، تلاش کنید؛ این توصیهی من است. من از مسئولین کشور حمایت میکنم [امّا] شرطش این است که به اهداف ملّت پایبند باشند."[3]
اما اصلاحطلبان و اذناب آنها از تمام این سخنان فقط جمله "اگر بتوانیم تحریم را رفع کنیم، یک ساعت هم نباید تأخیر کنیم" را با حذف مبتدا و مؤخر به مردم میگویند و تلویحا اظهار میکنند که رهبر انقلاب موضع جدیدی درباره تحریمها اخذ کردهاند و باعث امیدواری ما شدهاند!
رفتاری ناجوانمردانه که البته با واکنش سایت دفتر رهبر انقلاب و نشر پوستر "جریان تحریف" نیز مواجه شد.
در بحث FATF نیز مقام معظم رهبری صرفاً با اصرار دولت مبنی بر بررسی دوباره این لوایح در مجمع تشخیص مصلحت نظام موافقت کردهاند اما چپها مجدداً اینطور وانمود میکنند که انگار رهبری با اصل طرح موافقت کردهاند و این موافقت موجب امیدواری مردم شده است![4]
ما معتقدیم اگر در فضای قضایی، رسانهای و سیاسی؛ برخورد مناسبی با اکاذیب سابق میرلوحی شده بود؛ حتما این فرد امروز به خود اجازه نمیداد که با فریبهای تازهاش موجب شکلگیری تحریفات تازهای در ذهن مردم شود.
ما همچنین اظهارات میرلوحی مبنی بر اینکه اعتدالیونِ اصلاحطلب با اصولگرایان یکی هستند را به قضاوت مخاطبان محترم میگذاریم...
***
بحث انتخاباتی "چپهای تحریمی و چپهای بایدنی"
محمد نعیمیپور، از رجال ستادی اصلاحطلب و فردی که میگفت روحانی حتی اگر نخواهد هم ما اصلاحطلبان از او حمایت میکنیم![5] به تازگی در بخشی از یک مصاحبه که سایت صبح ما آنرا بازنشر داد، درباره کیفیت حضور اصلاحطلبان در انتخابات 1400 توضیحاتی را ارائه کرده است.
او در پاسخ به این سؤال که "خواه و ناخواه نظارت استصوابی بر تمامی انتخاباتها سایه افکنده است؛ اصلاحطلبان باید در این رابطه چه تدابیری بیندیشند تا به رد صلاحیت حداکثری این جریان مانند انتخاباتهای ادوار قبل منجر نشود؟" گفته است:
"بر اساس نگاه نوستالژیک و روشهای گذشته، اصلاحطلبان دو راه در پیش میگیرند؛ نخست معرفی یک کاندیدای قوی، مردمی و تمامعیار که علیالقاعده در این دوره رد صلاحیت میشود، مثل رد صلاحیت مرحوم آیتالله هاشمیرفسنجانی در سال 92 که منجر به دو راه میشود. توصیه به انتخاب میان بد و بدتر یا عدم رقابت در انتخابات به دلیل نداشتن کاندیدای مطلوب. البته اصلاحطلبان در موقعیت و توان فعلی میتوانند از زاویه دیگری نیز به انتخابات ورود پیدا کنند. کاندیدای تمامعیار و مطلوب معرفی کنند تا درصورتی که در شرایط موجود، سیستم رقابت جدی در انتخابات را مدنظر قرار داد، فرد شایستهای را برای رقابت داشته باشند. حتما این فرد نباید متهم به عبور از خط قرمزهای جمهوری اسلامی باشد. همزمان کاندیدای دیگری معرفی شود تا ضمن اینکه امکان عبور از فیلتر استصواب فراهم باشد، در شرایطی که مردم به کاندیدای مورد حمایت هیچگونه رغبتی نشان ندهند، ولی قصد مشارکت در انتخابات را داشته باشند، کاندیدای دوم اصلاحطلب در صحنه باشد و مردم به وی رأی بدهند. اگر اصلاحطلبان با آمادگی به انتخابات 1400 وارد میشدند، امکان ائتلاف با دیگران و کاندیدای ائتلافی وجود داشت و البته روشهای دیگر که در حوصله این مصاحبه نیست. در موارد گفتهشده، فرض من این است که اصلاحطلبان منافع ملی را بر منافع جناحی ترجیح میدهند و از روشی استفاده نخواهند کرد که منازعه تشدید یا حتی کوچکترین خللی به امنیت و منافع ملی کشور وارد شود."
نعیمیپور در پاسخ به سؤال دیگری در همین رابطه که میپرسد: "صحنهای را تصور کنید که با نامزد اصلاحطلب در انتخابات شرکت کردیم، اما او رد صلاحیت شد و ما تصمیم گرفتیم در انتخابات حاضر نشویم؛ ابعاد گوناگون این تصمیم برای جریان اصلاحات چیست؟" نیز اظهار کرده است:
"از هماکنون اصلاحطلبان باید پاسخی برای این شرایط داشته باشند. پاسخ میتواند اعتراضی باشد که منجر به اعلام شرکتنکردن در انتخابات شود. پاسخ دیگر اعتراض و اعلام نداشتن کاندیدای مطلوب است و دعوت از مردم برای شرکت در انتخابات و راه دیگر اعتراض، عبور از موضوع تا امکان و شرایط حضور در صحنه سیاسی همچنان باقی باشد و تلاش مجددی برای گشودن راه توسعه کشور فراهم شود."
او در بخش دیگری از این مصاحبه تصریح میکند: بهطور کل باید گفت صندوق رأی مؤثر است. اگر اصلاحطلبان بخواهند این مسیر را در پیش بگیرند باید بگویند ما در انتخابات حضور پیدا میکنیم، در صورت وجود انسداد سیاسی، از مردم میخواهیم که در انتخابات شرکت نکنند.[+]
*نمیتوان درباره این اظهارات تحلیل قطعی و دقیقی را ارائه کرد چون به زعم ما آقای نعیمیپور پراکندهگویی کرده است.
با این حال، قید پررنگ مطرح شده در این اظهارات که همانا "تحریم خاموش انتخابات" است هم کاملا خود را به رخ میکشد.
تحریم خاموش به این معنا که چپها به بهانه رد صلاحیت کاندیدای خود از حضور در انتخابات امتناع و بصورت تلویحی مردم را دعوت به مشارکت نداشتن، کنند. رفتاری مسبوق به سابقه که در جریان انتخابات مجلس یازدهم نیز شاهد آن بودیم.
دقت شود که شأنیت یک طیف یا حزب سیاسی به حضور در انتخابات است و حتی اگر این حزب یا طیف، کاندیدای صلاحیتداری هم در انتخابات ندارد (که این مسئله هم به تعلل ارکان خود آن جریان بازمیگردد که چرا احساس مسئولیت لازم برای دربرگیری عناصر سالم و دارای صلاحیت را ندارند؟!) اما بایستی از کاندیدای دیگر که نزدیک به آرای خود میداند دفاع کند زیرا مشارکت نکردن در انتخابات و اعلام اینکه ما نامزدی در انتخابات نداریم به معنی قبول نداشتن ساختار سیاسی، قانونی و نظارتی یک کشور است.
باید دانست که چپهای ستادی تا این لحظه و مثلا بر اساس آنچه که موسوی خوئینیها نیز در بیانیه چندی قبل خود مورد تأکید قرار داد[6] به دنبال تکرار رفتار شریرانه تحریم خاموش انتخابات در سال 1400 هستند (فرض آنها مبنی بر قرار داشتن کشور در شرایط فتنه اقتصادی نیز مقوّم این رفتار است) اما به زعم برخی از آنها؛ پیروزی جو بایدن در آمریکا و فراهم بودن زمینه عمومی برای دادن وعدههای دوباره به مردم برای برجام؛ میتواند باعث پیروزی دوباره آنها در انتخابات 1400 شود.
این طراحی چپهای بایدنی البته به نسیان عمومی و فراموشی تجربه تلخ دولت اصلاحطلبان آقای روحانی از سوی مردم نیز وابسته است...
***
1_ http://www.jahannews.com/news/749444
2_ https://www.isna.ir/news/99100604351/
3_ https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=46944
4_ mshrgh.ir/1155755
5_ mshrgh.ir/1156555
6_ mshrgh.ir/1121882