پیام بهزادی کارشناس ارشد میکروب شناسی
موکورمایکوزیس به بیماریهای عفونی متعددی اطلاق میشود که توسط قارچهای راسته Mucorales ایجاد میگردد. بایستی توجه داشت که عفونت قارچی موکورمایکوزیز برای انسان مهلک بوده و در بیشتر موارد منجر به مرگ افراد میگردد. از عوامل مستعد کننده این عفونت میتوان به دیابت (کتواسیدوز) و نوتروپنیا اشاره نمود، از حادترین اشکال عفونت، میتوان به آلوده شدن سینوسهای صورت اشاره نمود که میتواند بافت مغز را نیز درگیر نماید.
همچنین، آلوده شدن ششها و پوست در عفونت موکورمایکوزیز قابل مشاهده میباشد.
مطالعات نشان میدهند که برای درمان موکورمایکوزیز باید عامل و یا عوامل مستعدکننده را درمان نمود و به موازات آن از داروهای ضدقارچی مانند آمفوتریسین ب و عمل جراحی یاری گرفت.بر اساس گزارشهای ارائه شده، میزان ابتلا به موکورمایکوزیز در جهان بسیار پایین ولی میزان مرگ و میر در افراد مبتلا بین50 درصد تا 85 درصد بوده که رقم بسیار قابل توجهی است. همچنین، نژاد خاصی نسبت به این عفونت مستعد نبوده و معمولا میزان ابتلا به موکورمایکوزیز در بین مردان و بانوان یکسان میباشد. سن افراد مبتلا نیز کاملا متفاوت است.
پاتوفیزیولوژی
قارچهای اعضای خانواده Mucoraceae در همه جا انتشار دارند؛ از این روی، قارچهای مزبور را میتوان به راحتی از خاک و مواد در حال تجزیه جدا نمود. به علاوه، قارچ Rhizopus که کپک نان نیز خوانده میشود به راحتی از نان بیات و کپک زده جدا میگردد. بنابراین، انسان همواره در معرض قارچهای خانواده Mucoraceae قرار دارد. اما به دلیل بیماریزایی پایین این گروه از قارچها، فقط افرادی که دارای نقص سیستم ایمنی هستند به این عفونت مبتلا میگردند. از جمله موارد نقص در سیستم ایمنی میتوان به دیابت ملیتوس (بویژه به همراه کتواسیدوز)، مصرف گلوکوکورتیکواستروییدها، نوتروپنیا، انجام پیوند اعضا و سوختگیهای بدن اشاره نمود.
مهمترین راه ابتلا به موکورمایکوزیز، استنشاق کنیدیومهای قارچی است؛ اما، بلع و ضربه و جراحات از دیگر روشهای آلودگی به این عفونت میباشد.اعضای خانواده Mucoraceae در بافت بدن انسان، از طریق هیفهای خود رشد میکنند. بررسیها نشان میدهند که با تندش اسپورهای قارچی در بافتهای زنده بدن آدمی، هیفها به رگهای خونی حمله نموده و مرگ بافتی، نکروز و انسداد رگهای خونی را که در نتیجه لخته شدن خون صورت میگیرد، سبب میشوند. از آنجاییکه نوتروفیلها مهمترین عامل دفاعی بدن علیه قارچهای نامبرده محسوب میگردند، افراد مبتلا به نوتروپنیا یا انواع دیابت و نیز آنهایی که از داروهای استروییدی استفاده مینمایند نوتروفیلهای آنها غیرفعال شده و در معرض ابتلا به عفونت موکورمایکوزیز میباشند. البته به ندرت، این عفونت در افراد مبتلا به ایدز نیز مشاهده شده است.
نشانههای بالینی
تظاهرات بالینی موکورمایکوزیز به جایگاه آناتومی بدن بستگی دارد. شایعترین نوع آن موکورمایکوزیس بینی – مغزی می باشد.
در این حالت، نشانههای بالینی بصورت علایم یک طرفه تظاهر مینمایند که شامل سردرد، درد عصب صورت، بیحسی، تب، حجیم شدن بینی بوده و به مرور سیاه شدن بینی را موجب میشود. در ابتدا، عفونت موکورمایکوزیز به صورت سینوزیت تظاهر میکند؛ اما به تدریج که هیفهای قارچی به اعصاب چشم و رگها حمله مینمایند،
نشانههای بالینی آن در قالب دوبینی و از دست دادن کامل بینایی ظاهر میشوند. بروز علائم مرحله پایانی عفونت در بیمار، نشاندهنده تشخیص ضعیف نخستین متخصص میباشد. در بیشتر موارد، بیماران مبتلا به این گروه از موکورمایکوزیز را دیابتیها، افراد مبتلا به نوتروپنیای بدخیم و یا افراد مصرف کننده آنتی بیوتیکهای با دامنه اثر گسترده تشکیل میدهند.
بررسیهای آزمایشگاهی
تشخیص موکورمایکوزیز با بررسی نمونههای بیوپسی از بافتهای آلوده امکان پذیر میباشد. نمونه برداری از بافتهای آلوده به کمک سواب و یا تخلیه محتویات آنها برای تشخیص آزمایشگاهی مناسب نیستند.
شمارش کامل سلولهای خونی برای شناسایی نوتروپنیا می بایستی انجام شود.
استفاده از نوارهای آماده که به صورت همزمان گلوکز خون، بی کربنات و الکترولیتها را نشان میدهند برای شناسایی هموستازی و اسیدوز بسیار سودمند است.
بررسی میزان آهن، برای تعیین مقدار بیش از حد آهن که به صورت سطح بالای فریتین و ظرفیت پایین کل آهن متصلشده قابل تشخیص میباشد، از اهمیت بالایی برخوردار است.
درمان
همانطور که قبلا نیز به آن اشاره شد برای درمان عفونت قارچی موکورمایکوزیز میبایستی عامل و یا عوامل مستعدکننده را درمان نمود و به موازات آن از داروهای ضدقارچی مانند آمفوتریسین B و عمل جراحی یاری گرفت. علاوه بر آمفوتریسین B، میتوان از داروهای قارچی مؤثر دیگری چون فرمولهای لیپیدی آمفوتریسینB یا پوساکونازول نیز نام برد. بطورکلی، مکانیزم اثر داروهای ضدقارچی از طریق تغییر در متابولیسم RNA و DNA یا تجمع داخل سلولی پراکسید بوده که ماده اخیر برای سلولهای قارچی سمی است.در پایان آنچه که بیش از هر چیز اهمیت دارد پیشگیری از ابتلای به عفونت و یا تشخیص سریع عفونت در افراد است.