خیلی غیرعادی نیست که عادت های خوب به عادت های بد تبدیل شوند. این اتفاق معمولاً زمانی می افتد که عادات خوب تا حد افراط پیش می روند. به همین خاطر است که باید همیشه مراقب رفتارهایتان باشید، حتی اگر رفتارهایی مثبت باشند.
آنهایی که می خواهند همه چیز همیشه بهترین باشد، آدمهای موفقی هستند، حداقل تازمانیکه خیلی افراطی پیش نروند. وقتی این حساسیت هایشان منجر به کمال گرایی محض می شود، عادات خوبشان به عادت های بد تغییر می یابد. و وقتی به این نقطه می رسند، درست کردن اوضاع دیگر خیلی سخت می شود.
گاهی اوقات بعضی ها تمیزی و پاکیزگیشان را به یک عادت بد مبدل می کنند. اول همه چیز خیلی خوب شروع می شود. هدفشان فقط این است که همه چیز مرتب و تمیز باشد و برای رسیدن به چنین هدفی وقت زیادی می گذارند. بعد کم کم به افراط کشیده می شود. هر لکه و گرد و خاکی عصبیشان می کند و بدتر از همه این است که از عالم و آدم توقع دارند که مثل خودشان وسواس داشته باشند.
دو موقعیت بد دیگر هست که بعضی ها عادت پس انداز کردن را به یک عادت بد تبدیل می کنند. اولین حالت زمانی است که فرد برای روز مبادا یا برای آینده خود شروع به پس انداز کردن می کند. برای اینکار آنها یک حساب پس انداز باز کرده و شروع به پرکردن آن می کنند. اگر بخواهند این عادت خوب را به افراط بکشند، مطمئناً به یک فرد خسیس تبدیل خواهند شد. و چون پولی که درمی آورند باید روانه حساب پس اندازشان شود، دیگر حتی برای بچه هایشان لباس نو نمی خرند. اینها همانهایی هستند که از فرط خست ماشینی سوار می شوند که هر هفته باید به تعمیرگاه برود.
موقعیت مشابه این زمانی است که افراد شروع به خرید عمده می کنند. در ابتدا اینطور به نظر می رسد که اجناس مختلف را ذخیره می کنند اما این انبار کردن ها در حد معقول باقی نمی ماند. اگر این رفتار به یک عادت بد تبدیل شود، سرتاسر انباری، گاراژ، پارکینگ و همه کمدها با موادغذایی و موادشوینده اضافی پر می شود.
ممکن است فکر کنید که چطور توجه و نگرانی درمورد اطرافیان و دیگران می تواند به یک عادت بد تبدیل شود. آدمهایی که اینقدر به فکر دیگران هستند افرادی مهربان و خیرخواهند که مراقب سلامت اطرافیانشان هستند. عادت بد زمانی ایجاد می شود که این آدمها نیازهای دیگران را خیلی مقدم بر نیازهای خود قرار می دهند و این وضعیت اختلالات و مشکلات روحی-روانی بسیاری را برای فرد ایجاد خواهد کرد.
احتمالاً شنیده اید که هیچ سوالی احمقانه نیست. معمولاً افراد به سوال کردن در کلاس درس و محل کار تشویق می شوند اما این رفتار زمانی به یک عادت بد تبدیل می شود که افراد بدون هدف و منظور یکسره سوال می کنند. این سوال کردن ها گاهی آنقدر زیاد می شود که دیگر وقتی برای انجام کار نمی ماند.
این مثال ها نشان می دهد که به دنبال هر افراط گرایی یک عادت بد ایجاد خواهد شد. باملاحظه و مهربان باشید اما نه به قیمت از دست دادن سلامت خودتان. حتماً باید یک حساب پس انداز داشته باشید اما مطمئن شوید که نیازهای خانواده تان هم حتماً برآورده شود. اجازه ندهید که عادت های خوبتان به عادت های بد تبدیل شود و زندگی را برایتان دشوارتر کند. همیشه یادتان باشد، رمز موفقیت در حفظ تعادل است.