مذاکرات شامل چهار عنصر اصلی شده، اول، پرونده یمن و قدرت گرفتن حوثیها که حالا در شرایط پیشروی در جبه مأرب هستند و دوم، پرونده لبنان که شاهد یک فروپاشی و تجزیه تهدیدکننده است، سوم، پرونده توافق هستهای ایران و مذاکرات وین و چهارم، امنیت آب های خلیجفارس.
برگزاری نشست در بغداد، نشان دهنده موفقیت الکاظمی و همچنین نیاز ایران و عربستان به واسطهای قابل قبول برای هر دو کشور است، امری که نخستوزیران سابق عراق از آن برخوردار نبودند. علاوه بر این، برگزاری نشست نشان میدهد دو طرف ایرانی و سعودی در روند سیاستهایشان در لبنان و یمن و همچنین در سوریه و عراق نیاز به نوعی راهحل دارند.
پیوند مشترکی که باعث حرکت ایران و عربستان به سمت مذاکره و امکان صلح شده، نگرانی دو طرف در مورد اوضاع دو میدان عربی مهم است. درحالیکه بهنظر میرسد حوثیها در یمن پیشرفت داشته و تلاشها برای توقف آنها شکست خورده، این مساله عنصر اول در برنامههای ریاض است. نگرانی تهران هم متمرکز بر شرایط همپیمانش حزبالله در لبنان و افزایش تحریمهای بینالمللی علیه آن است.
در ضمن، نمیتوان موضع دولت جدید آمریکا را نادیده گرفت؛ آنچه باعث تضعیف موضع نظامی و سیاسی ریاض در یمن شده و تهران را به سمت تغییر اوضاع نظامی و سیاسی در برخی مناطق نفوذ خود سوق داد. مادامی که تحول بزرگی در توازنهای نظامی و سیاسی ایجاد نشود، امور میتوانند به سمت آتشبس در یمن، در مقابل ایجاد راهی برای ورود مستقیم یا غیرمستقیم حزبالله در حکومت لبنان حرکت کند.