دکتر محمد مهدی قاسمی- متخصص روانپزشکی
دلیریوم یک اختلال شناختی در روانپزشکی است که در حوزههایی مانند حافظه، زبان و توجه نمود پیدا میکند. علتهای مختلفی برای آن ذکر میکنند که میتواند ناشی از یک اختلال سیستمیک یا عصبی (نارسایی قلبی، صرع)، ناشی از مصرف مواد (مسمومیت تریاک) یا درگیری و ضربه به ارگانهای بدن باشد و در مواردی مانند خستگیهای مفرط و بیخوابیهای شدید ظهور کند. اسامی مختلفی برای آن ذکر کردهاند، مانند اغتشاش شعور حاد، آنسفالوپاتی متابولیک، نارسایی حاد مغزی و… که اصولا این حالت یک سندروم محسوب میشود تا یک بیماری؛ لذا به آن سندروم مغزی حاد نیز میگویند.
خصوصیات اصلی این سندروم عبارت است از:
1- تغییر سطوح هوشیاری (کاهش سطح)
2- کاهش میزان توجه و تمرکز
3- اختلال جهتیابی و یا عدم وقوف به زمان و مکان و یا کاهش حافظه
4- نوسان علائم و غیرقابل پیشبینی بودن شدت آن
5- شروع نسبتا سریع 6- دوره کوتاه (چند روز تا چند هفته). بیربطگویی، داشتن خطاهای حسی و یا توهم، بیشفعالی و یا کندی واکنشها، بههم خوردن تنظیم خواب و بیداری، تغییرات خلقی (تحریکپذیری، اضطراب و پرخاشگری و یا حالت شنگولی) و تغییر کارکردهای عصبی مانند بیثباتی در دستگاه اتونوم، پرشهای میوکلونیک و لرزش. دیسآرتری یا گفتارپریشی و بیاختیاری ادرار و… از دیگر علائم آن میباشند. در فواصل این تخریب شناختی و اختلال جهتیابی دورههای روشن از نظر سطح هوشیاری مشاهده میشود.
نوروترانسمیتر اصلی و موثر در این سندروم استیل کولین است و مسیری که بیش از همه درگیر میشود مسیر تگمنتال پشتی (posterior tegmental) میباشد. علل بوجود آورنده این سندروم باعث کاهش فعالیت استیل کولین در مغز میشوند بنابراین شایعترین علت دلیریوم مسمومیت با داروهای آنتی کلینرژیک میباشد. البته فیزیوپاتولوژیهای دیگری نیز به عنوان عامل ایجادکننده دلیریوم مطرح شده است. دلیریوم معمولا شروع حادی دارد و از تشخیص افتراقیهای آن میتوان به دمانس (زوال عقلی) افسردگی و سایکوز اشاره نمود.
این اختلال، شایع ولی تشخیص آن مشکل است. حدود 15-25 درصد بیماران بخش داخلی و 10-30 درصد بیماران بخش جراحی ممکن است در مدت بستری، دلیریوم را تجربه کنند. این اختلال حدود 40 درصد در ccu و 50 درصد بعد از عمل جراحی هیپ و بیش از 90 درصد بعد از کاردیوتومی و در 80 درصد بیماران رو به موت دیده میشود. سن بالا یک ریسک فاکتور میباشد و حدود 40 درصد افراد بستری بالای 60 سال به این عارضه دچار میشوند. جنسیت (مرد)، سابقه دلیریوم، وابستگی به الکل و موادمخدر، سوءتغذیه، دیابت و آسیبهای مغزی قبلی نیز از عوامل مستعدکننده هستند.
شروع دلیریوم ناگهانی بوده و قبل از بروز نشانههای آشکار، ممکن است علائم مقدماتی مانند بیقراری و هراسان بودن وجود داشته باشد. هر چه سن بالاتر باشد، دوره آن طولانیتر است. وقوع دلیریوم با میزان مرگ و میر بالایی در طی یک سال همراه است. نشانههای دلیریوم تا زمانی که عوامل سببی تداوم دارند، ادامه مییابند و پس از شناسایی و رفع عامل سببی علائم ظرف سه روز تا یک هفته فروکش میکنند.
اقدامات حمایتی فیزیکی، حسی و محیطی برای جلوگیری از سوانح و مجروحیت حسی و یا تحریک مفرط محیطی در افراد مبتلا بسیار ضروری است. حضور اطرافیان نزدیک، کمککننده است و تجویز داروهای آنتیسایکوتیک مانند هالوپریدول نیز یکی از اقدامات اساسی میباشد.