سرویس سیاست مشرق- ساعتی پس پایان سفر یکروزه «انریکه مورا» معاون سرویس اقدام خارجی اتحادیهٔ اروپا به تهران، وبسایت وزارت امور خارجه فرانسه در تحلیلی از این دیدار دستاوردهای این مأموریت را «بینتیجه» خواند. به نظر میرسد دیدار عادی یک مقام اروپایی از ایران برای دیپلماتهای غربی از اهمیت بالایی برخوردار بوده و آنها انتظار داشتند که بدون طی شدن مسیر صحیح در ادامه مذاکرات؛ مورا با دستپر به بروکسل بازگردد.
یک روز قبل از سفر مأمور اروپایی به تهران دیپلماتهای انگلیسی، آلمانی و نیز فرانسویها بر حساسیت سفر انریکه مورا تأکید کردند و نوشتند که این سفر "خارج از جریان عادی امور" صورت میگیرد و دارای اهمیت حیاتی است. اما در ایران کسی روی این سفر معمولی حساب ویژه باز نکرده بود. سفر مورا به تهران نه دیداری با ضربالاجل اضطراری بلکه اقدامی با درخواست اروپاییها بود. اتحادیه اروپا از ماه پیش درخواست داده بود که معاون جوزپ بورل به ایران آمده و با مقامات دیپلماتیک کشورمان دیدار کند.جمهوری اسلامی ایران از روی حسن ظن و نیز در جهت ادامه همکاریهای دوطرفه؛ درخواست تروئیکای اروپایی را اجابت کرد.
پس از سفر معاون سرویس خارجی اتحادیه اروپا به ایران فضاسازی از سوی رسانههای غربی بهگونهای پیش رفت که گویی قرار بر آن بوده که تهران با یک پکیج پیشنهادی به استقبال مورا رفته و بایستی فرش قرمز زیر پای اروپاییها پهن میکرد! درحالیکه این اتحادیه اروپا بود که از ماه قبل بهصورت مداوم پیغام میفرستاد که آماده مذاکره است و برای سفر نماینده خود به ایران مجوز میخواهد. در عرف دیپلماتیک طرف درخواستدهنده بر سر میز باید پیشنهادهای خاص خود را ارائه داده و سمت دیگر آنها را بررسی کند، اما در ماجرای سفر معاون سرویس خارجی اروپا به ایران انگار ماجرا برعکس است.
انریکه مورا پیش از سفر به تهران در صفحه توییتری خود نوشته بود که در دیدارهایش برای ازسرگیری مذاکرات تلاش خواهد کرد، اما او هنگام مواجهه با مسئولان سیاست خارجی کشورمان نهتنها برنامه خاصی به همراه نداشت، بلکه پیشنهاد دلگرمکنندهای نیز ارائه نداده است. پسازاین سفر بی دستاورد اروپاییها دست پیش را گرفته و بهنوعی صحنهسازی کردهاند تا ایران را در مأموریت ناکام مأمور خود مقصر جلوه بدهند.
سخنگوی وزارت امور خارجهٔ فرانسه در اقدامی عجیب خواستار «همکاری فوری، کامل و بی کموکاست ایران با آژانس بینالمللی انرژی اتمی» شد و گفت ایران باید به کلیهٔ فعالیتهایی که بهصورت شدید و بیسابقه توافق موسوم به برنامهٔ جامع مشترک را نقض میکند، پایان دهد. اتحادیه اروپا که در 4 سال اخیر در همدستی با آمریکاییها کلیه تحریمهای ضد برجامی را اجرا کرده و حتی حاضر نشده کوچکترین قدمی در جهت همکاری اقتصادی با ایران بردارد، حالا ژست طلبکار گرفته و برای سفر بدون بهره نماینده خود به ایران بهانهتراشی میکند.
در حالی اروپاییها به نمایندگی از طرف آمریکا دست بالا را گرفتهاند که جمهوری اسلامی ایران هیچگاه از مذاکره با طرف غربی طفره نرفته، بلکه تنها اصول کلی خود را به آنها یادآور شده است. بر اساس حکم صریح نظام، تهران از هر مذاکرهای که نتیجه آن لغو سریع تحریمها و راست آزمایی بعدی باشد، استقبال کرده و آماده گفتگو بر سر آن است.
برخلاف تبلیغات رسانههای غربی موضع مقامات کشورمان نسبت به ادامه مذاکره همواره مثبت بوده و برعکس طرف غربی که هیچ برنامه پیشنهادی مشخصی از خود ارائه نداده؛ در تهران اهداف مذاکره کاملاً واضح و قابلدرک برای طرف مقابل است. امیر عبداللهیان وزیر امور خارجه کشورمان در دیدار با آندریاس اییب، رئیس مجلس ملی سوئیس بر نهایی بودن مذاکره تأکید کرده است. علی باقری کنی نیز در دیدار با مورا به برداشته شدن تحریمهای ظالمانه اشارهکرده است.
جمعبندی مواضع وزارت امور خارجه نشان میدهد که باوجودآنکه نسبت به خباثت دشمن و اقدامات خصمانه آنها آگاهی داریم؛ اما هیچگاه از گفتگو با آنها طفره نرفتهایم. ایران بارها تعهد خود نسبت به گفتگو و چندجانبه گرایی را به نمایش گذاشته و اینطرف غربی است که به علت ناتوانی زبونانه اروپا از یکسو و نیز تردید و دشمنی آمریکاییها از سوی دیگر نتوانسته به وعدههای خود عمل کند. اروپا و آمریکا بهجای آنکه به دنبال دشمن فرضی برای احیا برجام بگردند، بهتر است قلاده خود را بازکرده و در حد یک حیوان دستآموز نزد رژیم صهیونیستی عمل نکنند!
رایزنی های ضد ایران وزیر خارجه رژیم صهیونیستی در واشنگتن
اهداف مأمور بالکان در تهران
از عجایب ماههای اخیر آن است که مقامات نهادهای غربی پس از سفر به ایران توقع دارند خواستههای آنها بدون نقص و یا کموکاست اجرایی شود! آنها پس از بازگشت از مأموریت بهجای آنکه فضای مراودات را عادیسازی کنند؛ با اظهارنظرهای اغلب غیر فنی و سیاسی تشنج سازی میکنند. این تجربه در سفرهای اخیر غربیها به تکرار مشاهدهشده است.
پس از سفر رافائل گروسی به تهران درحالیکه بسیاری از خواستههای فنی او اجابت شده و مسیر برای تعامل میان ایران و آژانس باز شد، مدیرکل آژانس بهمحض رسیدن به وین بهیکباره تغییر موضع داده و یک بیانیه سیاسی علیه جمهوری اسلامی ایران قرائت کرد. او چنان رفتار غیرحرفهای از خود نشان داد تا احتمال سفرهای بعدی او به تهران با چالشهایی روبرو گردد.
در ماجرای سفر مورا به ایران باز هم این سناریو تکرار شد. درحالیکه ژوزف بورل رئیس سرویس اقدام خارجی اروپا به آمریکا سفرکرده و در جلسه هماهنگی میان اروپا، آمریکا و رژیم صهیونیستی شرکت کرد؛ آنسو معاونش به تهران آمده و انتظار داشت ایران در برابر اتحاد شوم غربیها سرخم کرده و تسلیم این بازی شود. مورا بدون همراه داشتن پیشنهاد جدید و تنها با تکرار مواضع قدیمی و نخنما شده وارد کشورمان شد و طبیعتاً دستخالی به خانه بازگشته است. او پس از رسیدن به بلژیک جنگ ایذایی و رسانهای ضد ایرانی را آغاز کرد.
چنان معادلات در این مسئله پیچیده شد که روزنامه واشنگتنپست در تحلیل رویدادهای دیپلماتیک اخیر نوشته است که باید مذاکره را کنار گذاشته و یک عملیات شبیه آنچه در عراق یا سوریه انجامشده است را در ایران پیاده کرد. اشاره این روزنامه به یک جنگ محدود با تهران است. البته دشمن میتواند این گزینه را آزمون کرده و نتایج آن را میل کند. در صورت ورود به این کریدور نهتنها قبرستانی جدید برای سربازان اروپایی و آمریکایی خواهند ساخت؛ بلکه این دولتهای کاغذی در وین، پاریس و لندن باید روزانه از هزاران پناهجو پذیرایی کرده و مسئولیت دائمی مبارزه با تروریسم و کارتل های مواد مخدر را بر عهده بگیرند.
غربیها بهخوبی میدانند که این دست تهدیدات باعث نمیشود که تهران تسلیم طرف مقابل شود؛ آنها بهجای رجزخوانیهای بیهوده بهتر است راهحلهای کمهزینهتر را آزمون کنند. انریکه مورا پیشازاین مأمور تحلیلی اتحادیه اروپا در جنگبالکان بوده است. او پس از سفر به ایران مسئولیت یک حمله رسانهای علیه ایران را برعهدهگرفته و بهگونهای وانمود کرد که ایران در مسیر احیای برجام سنگاندازی میکند، همین تکبیت کافی است تا مطمئن شویم طرف غربی برای ادامه مذاکرات صداقت لازم را ندارد.
همزمان با عملیات مهندسی معکوس در اروپا، رژیم آل سعود نیز وارد معرکه شده و نتیجه 4 دور مذاکره با ایران را «ناچیز» خوانده است. این اظهارنظر و نیز سخنان اروپاییها را باید کنار اقدامات تروریستی در افغانستان و لبنان گذاشته و بعد جمعبندی کرد. 48 ساعت ترور، تحریم، تهدید و تشدید مواضع خصمانه از سوی دشمن یک پیام واحد دارد. پاسخ به این رفتار نیاز به ظرافت دارد، ما در ایران حریف را رصد کرده و زیر نظر داریم؛ دوران مخفیکاری و دروغگویی از جانب آنها به پایان رسیده است؛ جنگ روانی چندبعدی علیه ایران میتواند به یک ضربه اجتماعی تمامعیار علیه دشمن تبدیل شود.