مقدمه
مفهوم سبک زندگی در ادبیات علمی و فرهنگی تا حدودی جدید است. اینکه برای نخستین بار این اصطلاح از سوی چه کسی به کاررفته است، میان روانشناسان و جامعه شناسان اختلاف است (مهدوی کنی، 1387، صص 199 -230). بااینکه سبک زندگی، مفهومی جدید است، بسیاری از اندیشمندان، سبک زندگی را چگونه زندگی کردن افراد تعریف کرده اند. سبک زندگی متمایزکننده افراد و گروه هاست. برخی اندیشمندان معتقدند سبک زندگی آن نوع رفتارهایی را شامل می شود که قابل مشاهده و معنادار است به طوری که باعث تفاوت بنیادین میان گروه های اجتماعی مختلف می شود اما برخی دیگر معتقدند که سبک زندگی علاوه بر رفتارها، شامل ارزش ها، نگرش ها و عقاید نیز می شود (فاضل قانع، 1392، ص 8)؛ بنابراین افراد باید سعی کنند سبک زندگی خود را طوری انتخاب کنند که در ارتباط با دیگران بتوانند اثربخش تر و کاراتر ظاهر شوند. سبک زندگی از دیدگاه های مختلف تعریف شده است. از دیدگاه گیدنز، سبک زندگی، روش الگومند مصرف، درک و ارزش گذاری محصولات فرهنگ مادی است که استقرار معیارهای هویتی را در چهارچوب زمان و مکان ممکن می سازد (نیکوکار، خیری، تابان و صیدی، 1393).
سبک زندگی اسلامی
سبک زندگی اسلامی یعنی در زندگی هر فرد، چه شخصی، چه خانوادگی و چه اجتماعی، قواعد و الگوها و قالب ها و ملاک های اسلامی نقش مهمی ایفا کند؛ یعنی روش ها را بر اساس آنچه اسلام گفته و خواسته است به کار گیرد (شریعت پناه، 1392، ص 50). سبک زندگی راه های گوناگون زندگی فرد یا گروه است و شامل الگوها، اعتقادات، سلیقه ها و ارزش ها و هنجارهایی است که در زندگی روزمره به کار می رود (ابوالحسن تنهایی و خرمی، 1389، ص 25).
هر مکتب مذهبی، سبک زندگی برای بشریت عرضه می کند و مدعی است، جامعه مطلوب وزندگی سالم درنتیجه پیروی از روش زندگی است که آنان عرضه می کنند. اسلام یکی از بنیان های سازنده سبک زندگی انسان است. در برخی از آیات قرآن سبک زندگی مورد تأیید اسلام نیز بیان شده است تا انسان ها بدانند سبک زندگی مطلوب اسلامی چیست و ویژگی ها و آثار آن چیست و رسیدن به آن، ممکن است. غایت آموزه های دینی، رهایی از وضع موجود سبک زندگی غیر اسلامی و رسیدن به حیات طیبه و سبک زندگی اسلامی است (رجب نژاد، حاجی، امیر مهدوی و رجب نژاد، 1391، ص 9).
مهم ترین نوآوری در مفهوم سبک زندگی اسلامی این است که به آموزه های اسلامی و کلیت اسلام نگاه شده است. سبک زندگی اسلامی اصولی شناخته شده است و در علوم انسانی و حتی سطح بین الملل، از زاویه های متعدد به آن نگاه می شود و موردمطالعه قرار می گیرد. سبک زندگی اسلامی با تمام زندگی افراد و ابعاد آن مرتبط است. سبک زندگی اسلامی جهتی با دیگر سبک های زندگی متفاوت است. در جامعه شناسی، مدیریت، علوم پزشکی و روانشناسی بالینی و... نیز بحث از سبک زندگی مطرح است؛ اما در این قلمروها فقط به رفتاری خاص می پردازند و با شناخت ها و عواطف ارتباط مستقیم برقرار نمی کنند؛ اما سبک زندگی اسلامی به این دلیل که اسلامی است، نمی تواند با عواطف و شناخت ها بی ارتباط باشد. بر این اساس، هر رفتاری که بخواهد مبنای اسلامی داشته باشد. باید حداقل هایی از شناخت و عواطف اسلامی را پشتوانه خود قرار دهد. در سبک زندگی از دیدگاه روان شناختی، جامعه شناختی و علوم پزشکی تن ها به رفتار نگریسته می شود؛ اما در هیچ یک نیت افراد، شناخت ها و عواطف آنان به شمار نمی رود سبک زندگی اسلامی، نمی تواند بی توجه به نیت ها باشد؛ مانند نماز که اگر اعتقاد به خداوند و معاد را پشتوانه خود نداشته باشد، رفتار اسلامی به شمار نمی رود (کاویانی، 1388، ص 81).
سبک زندگی اسلامی، ازآن جهت که اسلامی است، نمی تواند بی ارتباط با عواطف و شناخت ها باشد. بر این اساس، هر رفتاری که بخواهد مبنای اسلامی داشته باشد، باید حداقل هایی از شناخت و عواطف اسلامی را پشتوانه خود قرار دهد. در سبک زندگی از دیدگاه روان شناختی، جامعه شناختی و علوم پزشکی تن ها به رفتار نگریسته می شود، اما در هیچ یک نیت افراد، شناخت ها و عواطف آنان محسوب نمی شود. سبک زندگی اسلامی، نمی تواند بی توجه به نیت ها باشد مانند نماز که اگر اعتقاد به خداوند و معاد را پشتوانه خود نداشته باشد، رفتار اسلامی محسوب نمی شود (نیکوکار و دیگران، 1393).
در سبک زندگی اسلامی، انسان در جایگاهی قرارگرفته که باید پاسخگو و مسئولیت پذیر باشد. این مسئولیت پذیری و پاسخگویی در چهار جهت است. اول خدا، دوم خود انسان، سوم مردم و چهارم ساختار طبیعت؛ و این طبیعت، طبیعت کسانی نیست که توحید را قبول ندارند بلکه به معنی زمین، آب، خاک، کوه، دشت، حیوان، صحرا، گل، گیاه و کل نعمت هایی است که وجود دارند. بحث آلودگی های صوتی که امروزه در مسائل طبیعت موجود است یا آلودگی های هوا، آلودگی های آب، بحث آبزیان و مسائلی از این قبیل که بیان می کند از شدت افزایش گازهای گلخانه ای در سطح جهان لایه ازن دچار مشکل شده و به زودی زندگی برای بشر سخت خواهد شد، بیانگر این مفهوم است. طبیعتی که ما باید در حراست از آن برای بقای زندگی کوشا باشیم خود در نقطه مرکزی قرار می گیرد. انسان در این دیدگاه معتقد است که چون باخدا رابطه دارد پس او بر انسان حقی دارد که باید ادا شود و چون با خود انسان مرتبط است، پس این خود انسان که اعم از جان، چشم، گوش و اعضا و جوارح می شود بر انسان حقی دارد که باید ادا شود. در مورد حق مردم، یعنی پدر، مادر، همسر، فرزند، معلم، شاگرد، حاکم، مشاور، رفیق و هم نشین و همچنین تمامی طبقات اجتماعی که انسان با آن ها در ارتباط متقابل است موظف است حقی را رعایت کند و اگر ادا نکند مدیون این افراد است. آب و گیاه و زمین و دشت و آفتاب و صحرا و همه موجودات حقی دارند که چون این ساختار طبیعت همه در خدمت حیات انسان اند.
شاخص های سبک زندگی اسلامی
این شاخص ها به ابعاد مختلفی از وظایف زندگی اطلاق می شود که هرکدام سهم بسزایی در آن سبک زندگی دارد و نبودن هرکدام موجب می شود که آن سبک زندگی ناقص باشد. این شاخص ها اولین بار توسط کاویانی (1390) برای سنجش سبک زندگی اسلامی به کاربرده شد که تمام وظایف زندگی را پوشش می دهد و عبارت است از: شاخص اجتماعی، شاخص عبادی، شاخص باورها، شاخص اخلاق، شاخص مالی، شاخص خانواده، شاخص تفکر و علم، شاخص دفاعی امنیتی، شاخص زمانشناسی (نیکوکار و دیگران، 1393).
درآیات مختلف خداوند به عوامل سبک زندگی اسلامی اشاره می فرمایند. قرآن کریم درجاهای مختلفی یادآور این می شود که انسان ها در قبال یکدیگر مسئول اند و وظایفی را بر عهده دارند؛ برای مثال در آیه 72 سوره انفال خداوند می فرماید که اگر در دین خود از شما یاری طلبند برشماست که آن ها را یاری کنید به گونه ای که خداوند در آیه 10 سوره حجرات مؤمنان را برادر یکدیگر می نامد. این آیات نشان می دهد که انسان ها در زندگی خود وظایفی اجتماعی را بر عهده دارند به گونه ای که جامعه مانند خانوادهای بزرگ تر برای هر فرد است (نیکوکار و دیگران، 1393).
عبادت تأثیراتی مثبت در دنیا و آخرت دارد به طوری که خداوند در قرآن کریم آیه 28 سوره رعد می فرماید: آگاه باشید که دل ها با یاد خداوند آرام می گیرد. نشان می دهد که یاد خداوند باعث آرامش انسان در زندگی می شود که موجب می شود تصمیم گیری های بهتری بگیرد. خداوند در آیه 70 سوره اسرا می فرمایند که توانمندی انسان درباره تصرف در مخلوقات دیگر و جانشین خدا بودن در زمین و توانمندی های گسترده دیگر آدمی که موجب برتری و کرامت او نسبت به مخلوقات دیگر است، آگاه می شود؛ یعنی انسان با خودشناسی و هستی شناسی می تواند به توانایی ها و استعدادهای خود پی ببرد و در زندگی خود به موفقیت دست پیدا کند. خداوند در جای دیگری در آیه 37 سوره اسرا اشاره دارد که انسان ها نباید با تکبر رفتار کنند؛ یعنی انسان باید در زندگی بااخلاق باشد (نیکوکار و دیگران، 1393).
الگوی زنان جامعه اسلامی، حضرت فاطمه زهرا (س)
از مهم ترین شیوه های تعلیم و تربیت، روش الگو گیری است. اسلام هم برای تربیت و تعالی انسان ها، بر این اصل مهم تأکید نمود؛ زیرا شخصیت الگو، به عنوان یک نقطه کانونی در محور رشد و هدایت های اخلاقی تربیتی قرار می گیرد و در شکل گیری رفتار تربیت شونده، آثار زیادی بر جای می گذارد. به همین دلیل قرآن کریم الگوهای صحیحی را تعیین نموده و بر پیروی از ایشان سفارش کرده است. از سوی دیگر نیاز به الگو، از نیازهای طبیعی بشر است و انسان را وا می دارد تا با در نظر داشتن الگوی موردنظر، تلاشی هدف دار و آگاهانه برای رسیدن به ویژگی های رفتاری و اخلاقی الگو در پیش گیرد. قرآن کریم، رسول گرامی اسلام (ص) را الگوی شایسته و اسوه حسنه مؤمنان معرفی کرده است، در این الگو گیری فرقی میان زن و مرد نیست، اما به دلیل خلق وخوی و مسئولیت های خاص زنانه، لازم است زنان از جنس خود هم الگویی داشته باشند تا ازنظر پذیرش الگو و روشن شدن مصادیق اسوه پذیری، به راه و رسم و سیره اخلاقی و خانوادگی او اقتدا کنند (نوری، 1388). چه کسی بهتر از فاطمه زهرا (س) که به حق در تمام ابعاد، الگوی بی نظیر است کسی که در همه ابعاد سیاسی و اجتماعی و جهادی، شخصیت ممتاز و برجسته ای است؛ به طوری که همه زنان مبارز و انقلابی و برجسته و سیاسی عالم می توانند از زندگی او درس بگیرند.
با آگاهی از شخصیت جامع حضرت فاطمه (س) و نهادینه کردن اصول مختلف شخصیتی ایشان در زندگی فردی و خانوادگی، پایه های زندگی از ارزش و دوام بسیاری برخوردار خواهند شد. تربیت کودکان و فرزندان در دنیای امروز کاری مهم، دشوار و پیچیده است و به همین موازات مطالعه، مشاوره، دقت، وقت گذاری و ظرافت زیادی را می طلبد (صادقی اردستانی، 1388، ص 35). فاطمه زهرا (س) محور آفرینش است، شخصیتی که بشر عادی از شناخت او ناتوان است. پدر بزرگوارش اشرف انبیا، پیامبر رحمت (ص) در وصف دخت والامقام خویش چنین می فرمایند: «ابنتی فاطمةَ حوراء آدمیّة» دخترم فاطمه حوریه ای به سوی آسمان است. شخصیتی که همتا و همسرش امیر عالم هستی، امیر مؤمنان بر او می نازد و در ضمن افتخارات خود می فرماید: «شمارا به خدا سوگند می دهم! آیا در میان شما کسی غیر از من هست که همسرش سرور بانوان بهشتی است؟». او نه تن ها حجت خدا بر انسان هاست بلکه حجت خدا بر پیشوایان و امامان معصوم است. آنجا که امام حسن عسگری (ع) می فرماید: «نحنُ حجةُ الله علی الخلقُ و فاطمةُ حجةُ علینا» ما حجت خداوند بر آفرینندگان و فاطمه حجت خدا بر ماست؛ و سرانجام فرزندش حضرت مهدی، مادر والامقامش را الگو و اسوه خود انتخاب کرده و می فرماید: «و فی ابنةُ رسول الله لی اُسوة حسنة» برای من از دختر رسول خدا، الگو و اسوه نیکویی است (رحیمیان، 1382).
روش تحقیق:
این تحقیق توصیفی تحلیل بوده و به بررسی سبک زندگی حضرت فاطمه (س) در تربیت فرزندان می پردازد. تحقیق حاضر به صورت اسنادی و از نوع تحلیلی – توصیفی است. اطلاعات این مقاله به روش کتابخانه ای و از طریق فیش برداری جمع آوری شده است.
تربیت فرزندان:
یکی از ابعاد زندگی صدیقه کبرا، حضرت فاطمه زهرا (س) که بسیار درخشان و دلنواز است، «بعد تربیتی» زندگی حضرت است. آنچه می تواند مادران و فرزندانشان را در امر تربیت بیمه کند، عمل کردن به سیره و رفتار عملی و علمی فاطمه زهرا (س) است. چه اینکه، تمام عظمت ها و شکوه هایی که به بهترین صورت در زندگی فرزندان فاطمه (س) متجلی است نشانگر تربیت تابناک و دامان پاک و آموزه های گران ارج این بانوی نمونه است (رضایی، 1388؛ مدنی بجستانی، 1376).
حضرت فاطمه به تربیت همه جانبه فرزندان خود اهتمام ویژه داشت، در تربیت جسمانی به پرورش جسم فرزندان خود و سلامت و تغذیه آن ها اهمیت می داد. ایشان خود فرزندانش را شیر می داد و گاهی خود غذا نمی خورد تا شوهر و فرزندانش غذا بخورند و وقتی فرزندان حضرت بیمار می شدند از پیامبر می خواستند تا برای سلامت آن ها دعا کند. در بُعد تربیت روحی و عاطفی نیز دختر پیامبر باوجود سختی های زندگی، محبت و مهر مادری را از فرزندان خود دریغ نمی کرد و خود به کارهایشان رسیدگی می کرد، با آنآن هم بازی می شد و برایشان شعر کودکانه با مفاهیم سیاسی، اجتماعی و اعتقادی می خواند. حضرت فاطمه زهرا نگران رشد صحیح فرزندان و سرنوشت آنان بود و حتی به علی وصیت کرد که با امامه، خواهرزاده فاطمه ازدواج کند؛ چراکه امامه همانند فاطمه با فرزندان او مهربان بود. تکریم و احترام کودکان و رعایت عدالت و مساوات میان آنان از دیگر ویژگی های سیره تربیتی آن حضرت بود. تربیت دینی و معنوی کودکان به مراتب مهم تر از جنبه های دیگر تربیت است؛ چراکه هدف اصلی تربیت فرزند، حرکت به سوی عبودیت است. در مسیر تربیتی فاطمه نیز تشویق به کارهای عبادی اهمیت ویژه ای داشت. در این کار افزون بر راهنمایی های گفتاری، از طریق رفتار عملی نیز الگویی شایسته برای فرزندان خود به شمار می رفت و مفاهیمی چون ایثار، خدامحوری و توکل به خدا در همه امور را به صورت عملی به آنان می آموخت.
حضرت فاطمه (س) امر تربیت را امری تحوّل انگیز، سازنده، نجات ده بشر از خطرات و عوارض می شناسد. او می داند که رمز پیشرفت و انحطاط فرد و جامعه در سایه تربیت قابل خلاصه شدن است. جامعه ای پیشرفته است که تربیت آن پیشرفته باشد و قومی منحط به حساب می آیند که تربیت آن ها منحط باشد، هم او معتقد است که این مادران اند که زمینه را برای بهشتی شدن فرزندان فراهم می سازند
تغذیه فرزندان
شیر مادر یکی از عواملی است که در نشاط روحی و جسمی فرزندان بسیار تأثیر دارد و باعث سعادت یا شقاوت فرد می شود. با دقت در سیره حضرت زهرا (س) درمی یابیم که امر تغذیه کودکان دقیقاً موردعلاقه ایشان بوده است. گاه فاطمه زهرا (سلام الله علیها) شکم فرزندان را به قیمت گرسنگی خود سیر می کرد. سیره عبادی آن حضرت و گریه های شبانه و دعاهایی که در حق همسایگان می نمود باعث می شد بچه ها در فضای عبادت و بندگی قرار گیرند. علاوه بر آن هنگام غروب نمی گذاشت بچه ها بخوابند و اگر در خواب بودند، آن ها را بیدار می کرد که آن وقت، وقت استجابت دعاست؛ و همچنین در شب های قدر آن ها را با غذای سبک دادن بیدار نگاه می داشت.
تشویق فرزندان به فراگیری علم
حضرت زهرا (س) از همان آغاز کودکی فرزندانش، عبادت خدای تعالی را در روح و روان آن ها تثبیت کرد و خوی پرستش خدای یکتا را در فطرت لطیف آن ها سرشت و از همان آغاز به آن ها علم آموخت و آن ها را برای کسب معارف و تشویق در فراگیری، آماده می کرد، به عنوان مثال به فرزندش حسن (ع) که هفت ساله بود می فرمود: به مسجد برو، آنچه را از پیامبر شنیدی فراگیر و نزد من بیا و برای من بازگو کن (محمدی اشتهاردی، 1389، ص 64).
شخصیت بخشی به فرزندان
در آموزش های دینی ما نیز شواهدی وجود دارد که انتقال زمینه های روحی و اخلاقی را از والدین به فرزندان تأیید می کند. در سیره عملی حضرت زهرا (س) نیز توجه به شخصیت بخشی فرزندان و ایجاد اعتمادبه نفس در آن ها کاملاً مشهود است. حضرت زهرا (س) برای ایجاد اعتمادبه نفس در فرزندان خود آن ها را وادار و تشویق به مسابقه و ورزش می کرد. ازجمله نمونه های دیگر؛ روحیه شادابی و نشاط و محبت در بین افراد خانواده است.
محبت و مهرورزی به فرزندان
روان شناسان معتقدند که کودکان به موازات نیازهای زیستی و فیزیولوژیکی به ویژه در سنین نخستین، نیازمند ارتباطات عاطفی و پذیرش از جانب دیگران هستند که برآورده کردن این نیازها، موجب بسترسازی آرامش و تعادل روانی و دستیابی به برخی از بالندگی های روانی است. آرامش روانی، امنیت خاطر، اعتمادبه نفس، اعتماد به والدین، الگو گیری در مهرورزی به دیگران و پیشگیری از انحرافات، نمونه ای از این امتیازات است. درس محبت در خانه حضرت زهرا (س) به طور کامل ارائه می شد و آن حضرت که خود از سرچشمه محبت و عطوفت رسول خدا (ص) سیراب شده و قلبش کانون محبت به همسر و فرزندانش بود در این جهت نیز وظیفه مادری خود را به بهترین شکل انجام می داد (حسینی شاهرودی، 1385، ص 14).
دقت در سلامتی فرزندان
یکی از وظایف والدین به ویژه مادر مراقبت از سلامتی جسمی فرزندان است. حضرت زهرا (س) به عنوان مادری نمونه در این مورد نیز حساسیت خاص داشتند که نمونه ای از آن در قصه سوره هل اتی و بیماری حسنین و نذر سه روزه فاطمه (س) برای بازگشت سلامتی و صحت به فرزندان خود است.
گفتار با فرزندان
سخن گفتن محبت آمیز و مؤدبانه نقش مؤثری در شخصیت و بزرگی روح کودک دارد، رفتار مؤدبانه پدر و مادر با یکدیگر و رعایت احترام بهترین آموزش برای فرزندان است، چگونگی صحبت کردن حسین علیهماالسلام با مادر و پاسخ زهرا (س) و نحوه مکالمه آن حضرت با همسرش و احترام گذاردن به بزرگ تر و کسب اجازه، از حدیث شریف کسا آشکار است ادب و احترام در گفتار خانواده فاطمه (س) نمایان است. استفاده از کلمات محبت آمیز و مؤدبانه سبب محبت و صفای بیشتر خانوادگی می شود، حسنین علیهماالسلام از جد بزرگوارشان اجازه ورود گرفتند، ایشان این گونه احترام و ادب را از گفتار و رفتار مادر و پدر خود آموختند. حتی در گفتار نسبت به یکدیگر نیز ادب و احترام را رعایت می کردند (قمی، 1421).
رعایت نظم و حقوق دیگران
یکی از موارد مهم تربیت، آموختن رعایت حق دیگران و نوبت افراد است که پدر و مادر از دوران طفولیت باید به بچه بیاموزند تا هنگامی که وارد اجتماع می شود حقوق دیگران را محترم شمارد و حق دیگران را ضایع نکند و نپندارد که می تواند با زورگویی حقوق دیگران را پایمال کند و فقط به فکر خویش باشد. در خانه فاطمه (س) هم این مطلب بسیار در نظر گرفته می شد (مجلسی، 1403الف، ج 3، ص 110).
توجه به روحیه عبادت و حس خداپرستی
از اساسی ترین مسائلی که بزرگ بانوی اسلام، در منطق رفتاری خود در تربیت کودکانش بر آن تأکید می ورزید، توجه به روحیه عبادت و حس خداپرستی در فرزندانش بود. حضرت زهرا (س) چنان شوق بندگی و عبودیت و خضوع در برابر معبود را در دل وجان فرزندانش تقویت می کرد که آنان بهترین کارها و بالاترین لذت ها و زیباترین دقایق را لحظات عبادت و تقرب به خدا می دانستند اگرچه عبادت وظیفه بالغان و مکلفان است ولی کودکان نیز نباید از این فیض محروم بمانند، بلکه باید در سنین خردسال با عبادت و راز و نیاز و شب زنده داری آشنا شده برای این امور آماده شوند. پدر و مادر ضمن اینکه خود اهل عبادت و نیایش و شب زنده داری هستند، باید کودکان خویش را با بهترین شیوه ها و مناسب ترین روش ها به این سو هدایت کنند. ما در نمونه هایی از روایات مشاهده می کنیم که کودکان فاطمه (س) شاهد عبادت ها و شب زنده داری های مادر بوده اند (فلسفی و جوادی، 1387).
فرزندان امانت های خداوند
حضرت فاطمه (س) درباره فرزند این تصور و اندیشه را دارد که امانت های خداوند در دست پدر و مادرند و والدین در برابر حفظ و رشد این امانت مسئول اند. آن ها را وجودهایی ارزنده و درخور احترام و کرامت ذاتی می شناسد که باید شخص مادر امر رسیدگی آن ها را به عهده گیرد. او فرزند داری را شأن کوچکی نمی دانست که امر اداره آن ها را به دیگران واگذارد. حضرت فاطمه، امر تربیت را امری تحول انگیز، سازنده و نجات ده بشر از خطرات و عوارض می شناسد. او سخن پدر را به یاد دارد که فرموده بود فرزندان خود را بزرگ بشمارید و آن ها را نیکو تربیت کنید (محمدی) فاطمه (س) کودکانش را به محضر رسول خدا (ص) می فرستاد تا از دریای دانش متصل به وحی و علم مطلق الهی رسول خدا (ص) استفاده برند و از آنان می خواست که آنچه را آموخته اند بازگو کنند. ارزش و عظمت زینب کبرا به خاطر موضع و حرکت عظیم انسانی و اسلامی او بر اساس تکلیف الهی است. در آن ساعت های بحرانی که قوی ترین انسان ها نمی توانند بفهمند چه باید بکنند، او فهمید و امام خود را پشتیبانی کرد و او را برای شهید شدن تجهیز نمود. بعد از شهادت برادرش حسین بن علی هم که دنیا ظلمانی شد، این زن بزرگ نوری شد و درخشید. زینب به جایی رسید که فقط والاترین انسان های تاریخ بشریت می توانند به آنجا برسند (مدرسی، 1381).
توجه به حفظ و سلامت فرزندان
یکی از مهم ترین دغدغه های ذهنی و دلهره های همیشگی پدر و مادر حفظ و سلامت کودک است. آنان برای حفاظت و سلامت کودک از هیچ کوششی دریغ نمی کنند تا آنجا که گاه سلامت خویش را نیز در این راه به خطر می اندازند. برای تأمین سلامت و حفظ کودک از بیماری ها، خطرات و مشکلات راه های مختلفی وجود دارد. پدر و مادر آگاه سعی می کنند در کنار توجه به مسائل مهمی همچون رعایت بهداشت، تغذیه سالم و کامل، بررسی رشد طبیعی کودک و مواظبت دقیق در مقابل خطرات و حوادث تن ها به همین مسائل اکتفا نکنند بلکه برای حفظ و سلامت و سعادت کودک از راه های دیگری هم که اسلام پیشنهاد کرده است، بهره جویند. برخی از این راه ها صدقه دادن برای کودک و عقیقه کردن برای اوست. این نکته در زندگی زهرا (س) موردتوجه کامل قرارگرفته است. امام صادق (ع) فرمود: فاطمه زهرا (س) هر دو پسرش را عقیقه کرد و در روز هفتم تولدشان موی سر آنان را تراشید و به اندازه وزن آن پول های نقره صدقه داد؛ و در روایتی دیگر اضافه فرمود: فاطمه زهرا (س) حسن و حسین را عقیقه نمود و به خانم قابله ای که در تولد آنان کمک کرده بود یک ران گوسفند و یک سکه طلا هدیه داد.
تساوی در محبت به فرزندان
از مهم ترین نکاتی که در زندگانی کودکان نقشی بس بااهمیت دارد و گاه رعایت نکردن آن صحنه های بسیار دردناک و ناراحت کننده ای می آفریند، تبعیض در محبت به کودکان است. برخی پدران و مادران به تصوری ناصحیح، گمان می کنند اختیار اظهار احساسات خود و اختیار فرزندان و اموال خویش رادارند و ازاین روی می توانند به هر کس خواستند ببخشند؛ و از هر که خواستند دریغ کنند؛ و به هر کس خواستند و به هر مقداری که دلشان خواست اظهار محبت و ابراز احساسات کنند و ازاین روی به برخی کودکان خود توجه ویژه ای می کنند، اظهار محبت بیشتر، توجه زیادتر، کمک های مالی و هدیه های فراوان تر به برخی کودکان نمونه های بارز این تبعیض در محبت است. آنان با این کار تخم دشمنی و کینه و حسادت را در دل پاک کودکان می کارند و چه میوه های تلخ و ناگوار و چه حاصلی شوم به دست می آورند. برخی دیگر از پدر و مادران گمان می کنند کودکان توان فهم مسائل ارتباطی و عاطفی را ندارند و نمی توانند محبت های آنان به دیگر کودکان را بفهمند و یا اینکه دل شکسته آنان را می توان با هدیه ای کوچک به دست آورد ازاین روی به یکی از فرزندان توجه بی حساب و به دیگری بی اعتنایی بی اندازه می کنند و گاه می خواهند با هدیه ای جبران این بی توجهی ها و عدم رعایت تساوی در اظهار محبت و ابراز احساسات را بنمایند. آنان نمی دانند که هیچ نگاه محبت آمیز پدر و مادر به یکی از کودکان از دید تیزبین دیگر فرزندان پنهان نمی ماند و اثر سوء به یاد مانده از یک رفتار تبعیض آمیز با هیچ هدیه و سرگرمی از ذهن کودک زدوده نمی شود. در این رابطه روایات بسیاری رسیده است ما تن ها به یک روایت اشاره کرده سپس به این نکته مهم در زندگی زهرا (س) توجه می کنیم.
علامه مجلسی می گوید: حسن و حسین (علیهماالسلام) در کودکی خط می نگاشتند. امام حسن (ع) به امام حسین رو کرد و گفت: خط من از خط تو بهتر است؛ و امام حسین (ع) گفت: نه بلکه خط من از خط تو نیکوتر است. پس هر دو نزد مادرشان شتافتند و گفتند: مادر، بین ما داوری کن. فاطمه (س) نخواست یکی را بر دیگری برتری داده و یکی را برنجاند ازاین روی گفت: از پدرتان سؤال کنید. آنان نزد پدر آمدند اما امیرالمؤمنین (ع) نیز نخواست یکی را برتری دهد و دیگری را آزرده خاطر نماید فرمود: از جدتان رسول خدا (ص) بپرسید؛ و چون آن دو نزد پیامبر اکرم (ص) آمدند. او فرمود: من داوری نمی کنم. تا اینکه بالاخره بنا شد فاطمه (س) مجدداً بین آن ها داوری کند در اینجا فاطمه (س) شیوه بسیار زیبا و هنرمندانه ای را انتخاب کرد تا ضمن پایان گرفتن ماجرا هیچ کدام ناراحت نشده ضربه عاطفی نبینند. آری فاطمه (س) فرمود: من گردنبندی دارم که دارای چند گوهر است. اکنون بند آن را می گشایم و آن گوهرها بر زمین می ریزد شما گوهرها را از زمین برگیرید، هر کس تعداد بیشتری گوهر به دست آورده باشد خط او نیکوتر است.
استفاده از جاذبه های هنری در تربیت فرزند
انسان دارای دو بعد روحانی و جسمانی است. در خصوص مسائل تربیتی به بعد اختصاصی انسان که همان بعد رحمانی - عقل و عاطفه- است به انضمام بعد جسمانی توجه می شود. یکی از جنبه های تمییز انسان از سایر موجودات قدرت تعقل، تفکر و استدلال اوست. اسلام، انسان را به این امور جهت رسیدن به مراحل عالی نفسانی دعوت می کند تا به خودشناسی، خداشناسی و خودسازی نائل شود. توجه و توصیه شریعت مقدس به پرورش عقل و دعوت به تعقل و اندیشه، اهمیت تربیت عقلانی را روشن می سازد. فاطمه زهرا (س) نیز در تربیت فرزندان خود از این مهم به شکلی عالی بهره گرفت ازجمله اقدامات فاطمه (س) در این زمینه، ماجرای برگزاری مسابقه خطاطی و ورزشی بین حسنین (ع) است. در این ماجرا فاطمه (س) قضاوت درباره خط بهتر را به خود ایشان واگذار نمودند تا روحیه عدالت خواهی و عدالت پروری را در ایشان پرورش دهند. آثار این اقدامات درحرکت های سازنده فرزندان ایشان دیده می شود.
دومین اقدام قابل تأمل استفاده از جاذبه شعر و تربیت روحی و جسمی فرزندان در مکتب تربیتی فاطمه (س) است. ایشان در ضمن قرائت اشعاری در وصف فرزندان خود، ارزش هایی چون حق خواهی، پرستش و تبری را آموزش می داد:
اشبه اباک یا حسن
و اخلع عن الحق الرسن
و اعبد الهاً ذالمنن
و لا توال ذالإحَن
قناعت، دعا در حق فرزند، ایجاد محبت بین پدر و فرزند از راه ارایه صفات پسندیده علی (ع)، سخاوت، صرفه جویی و نهی از مصرف گرایی ازجمله آموزه های تربیتی فاطمه (س) است که در زندگی فرزندانش تبلور یافت.
بازی با کودکان، روش مؤثر تربیت
بازی، شیوه ای است که تأثیرات مثبت و گوناگونی را بر روحیه فرزند به جا می گذارد، خلاقیت او را شکوفا و عواطف کودکان را از محبت سیراب می سازد. بازی کودکانه مادر با فرزندان، رشد جسمی و فکری کودک را سرعت می بخشد و احساسات پاک مادری را به او منتقل می کند، نشاط، شادابی و خلاقیت، ابتکار و نوآوری و اعتمادبه نفس را در او ایجاد و زمینه را برای ظهور استعدادهای نهفته کودک فراهم می آورد. حضرت فاطمه (س) از همان دوران کودکی با فرزندانش همبازی می شد و به این نکته نیز توجه داشت که در بازی، آن ها را در حد طاقتشان با عبادت آشنا سازد، به گونه ای که حضرت در شب بیست و سوم ماه مبارک رمضان کودکان خود را به بیداری و نخفتن دعوت می کرد حضرت فاطمه (س) در قالب بازی و شوخی، شخصیت کودک را تقویت ساخت و او را به داشتن نیکی ها و ارزش های اکتسابی تشویق و راهنمایی کرد.
قناعت و ساده زیستی حضرت فاطمه (س)
قناعت و ساده زیستی، از نقاط برجسته فاطمه (س) است که در زندگی کوتاه حضرت نمودهای زیبایی داشته است. زهد و ساده زیستی حضرت، همیشه به معنای فقر و جبر روزگار نبود. خدیجه، مادر بزرگوارشآن هم بااینکه زن ثروتمندی بود، درراه خدا همه اموالش را انفاق کرد و خود در کمال سختی، اواخر عمر را در شعب ابی طالب گذراند. زندگی ساده فاطمه نیز حاصل انتخابی عارفانه و عاشقانه بود، گویی فاطمه (س) از همان آغازین لحظات ورود به خانه امیرالمؤمنین، با بخشش لباس عروسی این راه را برگزیده بود. زمانی هم که پیامبر (ص) به دستور خداوند، فدک را در اختیار فاطمه گذاشت، سادگی و بی پیرایگی خانه او تغییری نکرد. درحالی که فدک سرزمین حاصل خیزی بود و تمام گندم مدینه را تأمین می کرد و فاطمه (س) تمام درآمد آن را درراه رضایت معبود به مستمندان و مساکین انفاق می کرد (مجلسی، 1403ب، ج 100، ص 244). فاطمه (س) به راستی نمونه کامل ساده زیستی و دوری از دل بستگی های دنیوی بود (قمی، 1388، زیارت نامه فاطمه زهرا (س)).
عفاف حضرت فاطمه (س)
زنان در صدر اسلام، در فعالیت های اجتماعی حضوری فعال داشتند و در مکتب اسلام از زنانی به نیکی یاد می شود که اجتماعی هستند و درصحنه های سیاست و اجتماع حضوری فعال دارند. آنچه در زندگی حضرت زهرا فاطمه (ع) به عنوان یکی از ملاک های حضور اجتماعی زن اهمیت دارد، حفظ عفاف، حجاب و متانت است که حافظ کرامت و جایگاه حقیقی و والای زن است؛ بنابراین، از جلوه های درخشان زندگی حضرت که برای الگو قرار دادن زنان، التزام به عفاف است.
حضرت فاطمه زهرا (ع) نمونه کامل زن مسلمان در تمام اوصاف و کمالات اسلامی به ویژه در حجاب و عفاف بود. تا ضرورتی نمی دید از هم کلامی با مردان، آن هم با شرایطی ویژه خودداری می کرد. هرچند حضرت زهرا (ع) در مواقع لزوم به فعالیت های سیاسی و اجتماعی نیز می پرداخت، ولی هرگز از پرده حجاب کامل و عفاف لازم بیرون نرفت (بابازاده، 1389، ص 153،154).
فعالیت های علمی حضرت فاطمه (س)
فاطمه زهرا (س) بابیان احکام و آموزه های اسلام، جامعه به ویژه زنان را به وظایفشان آشنا می کرد. فاطمه (س) پناه و مرجع فکری و مذهبی مسلمانان بود و حتی مردان مسلمانان نیز که از اصحاب نزدیک اهل بیت بودند، به محضر فاطمه (ع) می آمدند و از حوزه علمی ایشان کسب فیض می کردند. افزون بر این، سخنان گهربار آن حضرت در جمع مهاجرین و انصار در مسجد رسول خدا (ص) و خطابه های آتشین آن حضرت در حضور زنان مدینه که به عیادتش شتافته بودند، همه نشان دهنده نقش آموزشی و پرورشی آن حضرت است که برای بیداری و هدایت مؤمنان می کوشید. فاطمه زهرا (س) درس انسانیت، اخلاق، توحید و اسلام را در مکتب و محضر پدر و همسرش آموخت. آنچه را فرشتگان الهی از اسرار و دانش ها برای پیامبر بازمی گفتند، علی (ع) می نوشت و فاطمه (ع) گرد می آورد که مجموع آن ها کتابی به نام «مصحف فاطمه » است (محمدزاده، 1396، ص 19).
نتیجه گیری:
سبک زندگی اسلامی یعنی روش زندگی ای که رنگ و بوی خدا پیدا کند. الگو یابی در شیوه و سبک زندگی، از دیرین روحیات و خلقیات جامعه انسانی بوده است. جامعه اسلامی ما نیز که از همان آغاز، اسلام را به دلیل افق بالای دید خود پذیرفت، زندگی، مبارزات، رفتار فردی و اجتماعی، شیوه سلوک وی در خانه و خانواده و در یک کلام، سیره فاطمی (س)، یکی از نمایه های اصلی برای دریافت الگوهای مناسب در سبک زندگی اسلامی در ابعاد مختلف تربیتی، اجتماعی، رفتار فردی و بازتاب های مختلف آن است که با بررسی برهه های مختلف زندگی آن حضرت، به دست می آید. فاطمه (س) بانوی بزرگی بود که توانست نسل امام تربیت کند و فرزندانی شهادت طلب و فدائی اینکه در مواقع حساس و لازم از جان خود برای اسلام مایه بگذارند و جلو مقاصد شوم خصم را بگیرند.
بنابراین وقت آن رسیده است که در پناه حضرت فاطمه (س) بندگی کرده و فرزندانی باتقوای فاطمی تربیت کنیم. وقت آن رسیده است که فرزندانمان را با پیروی از آن حضرت به سمت کمال و سعادت رهنمون باشیم. امید است که همگان در پرتو عمل به سیره اهل بیت (ع) به ویژه صدیقه طاهره (س)، از خود نسلی باتقوا و پرهیزکار باقی بگذاریم.
منابع
1. ابوالحسن تن هایی، حسین؛ و خرمی، شمسی. (1389). بررسی رابطه جامعه شناختی باورهای دینی و سبک زندگی بر اساس نظریه و روش گافمن، مطالعه موردی کرمانشاه، سال 1388. فصلنامه پژوهش اجتماعی، 3 (6)، 19-41.
2. بابازاده، علی اکبر. (1389). تحلیل سیره فاطمه زهرا (س). تهران: دانش و ادب.
3. حسینی شاهرودی، سید محمد. (1385). الگوهای رفتاری حضرت زهرا (س) در تربیت فرزند. قم: مرکز انتشارات اسلامی.
4. رجب نژاد، محمدرضا؛ حاجی، یحیی؛ امیر مهدوی، طالب؛ و رجب نژاد، سعید. (1391). بررسی سبک زندگی اسلامی از منظر حیات طیبه در قرآن. نشریه علمی و پژوهشی وزارت بهداشت، در مان و آموزش پزشکی، (1)، 9-29.
5. رحیمیان، محمدحسین. (1382). دلیل آفتاب: تحقیقی کوتاه پیرامون ارتباط متقابل میان حضرت زهرا علیهاالسلام و فرزندش حضرت مهدی (عج). تهران: دلیل ما.
6. رضایی، خ. (1388). سیره تربیتی حضرت زهرا (س). فصلنامه فرهنگی- اجتماعی بشارت، 11 (40 -41).
7. شریعت پناه، علی. (1392). قواعد و الگوها در سبک زندگی. پیامدهای انقلاب، (73)، 48-52.
8. صادقی اردستانی، احمد. (1388). حقوق والدین و فرزندان. قم - ایران: موسسه انتشاراتی امام عصر (عج).
9. فاضل قانع، حمید. (1392). سبک زندگی بر اساس آموزه های اسلامی (با رویکرد رسانه ای). قم: صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، مرکز پژوهش های اسلامی.
10. فلسفی، محمدتقی؛ و جوادی، سیدمحمدرضا. (1387). کودک ازنظر وراثت و تربیت. قم: دفتر نشر فرهنگ اسلامی.
11. قمی، عباس. (1388). ترجمه کلیات مفاتیح الجنان. (حسین انصاریان، مترجم). قم: دارالعرفان.
12. قمی، عباس. (1421). نفس المهموم فی مصیبة سیدنا الحسین المظلوم و یلیه نفثة المصدور فیما یتجدد به حزن العاشور. قم - ایران: المکتبه الحیدریه.
13. کاویانی، محمد. (1388). تربیت اسلامی (گذر از اهداف کلی به اهداف رفتاری). پژوهشهای میان رشته ای قرآن کریم، 1 (3)، 79-91.
14. مجلسی، محمدباقر بن محمدتقی. (1403 ب). بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار (ع). (محمدباقر محمودی، ابراهیم میانجی، محمدتقی مصباح یزدی، محمدکاظم میاموی، محمدباقر بهبودی، محمدمهدی خرسان، … یحیی عابدی زنجانی، مصححین، عبدالزهراء علوی، محقق). بیروت - لبنان: دار احیاء التراث العربی.
15. مجلسی، محمدباقر. (1403 الف). بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار (علیهم السلام). بیروت: دار احیاء التراث العربی.
16. محمدزاده، مرضیه. (1396). بانوی آفتاب. تهران: دلیل ما.
17. محمدی اشتهاردی، محمد. (1389). نگاهی بر زندگی حضرت فاطمه (س). تهران: مطهر.
18. مدرسی، محمدتقی. (1381). فاطمه زهرا اسوه زندگی. (مهدی عبداللهی، مترجم). قم: فجر قرآن کریم.
19. مدنی بجستانی، سید محمود. (1376). بانوان اسوه: فاطمه بر کرسی تربیت. فرهنگ کوثر، (7)، 16-23.
20. مهدوی کنی، محمد سعید. (1387). مفهوم سبک زندگی و گستره آن در علوم اجتماعی. فصلنامه تحقیقات فرهنگی ایران، 1 (1)، 199-230.
21. نوری، اعظم. (1388). الگوهای رفتاری حضرت فاطمه زهرا (س) در خانواده. مطالعات قرانی نامه جامعه، (57).
22. نیکوکار، غلامحسین؛ خیری، علیرضا؛ تابان، محمد؛ و صیدی، فریده. (1393). تأثیر سبک زندگی اسلامی برموفقیت تحصیلی. مدیریت اسلامی، دوره 22 (1)، 197-211.