مقدمه
از نگاه اسلام رعایت حقوق خویشان و نیکی به آنها به ویژه پدر و مادر، از راه های رسیدن به قرب الهی است.[1] امام حسین(ع) فرموده است: «اِبدَأ بِمَن تَعُولُ: اُمَّکَ، اَباکَ، اُختَکَ، اَخاکَ، ثُمَّ اَدنَاکَ فَاَدنَاکَ؛[2] [در رعایت حقوق خویشاوندی] از خانواده خود آغاز کن: نخست به مادرت، پدرت، خواهرت، برادرت؛ سپس با رعایت مراتب نزدیکان، هر یک به تو نزدیک ترند». حقوق خانواده که بخشی از حق الناس به شمار می رود، به دو قسم مالی و آبرویی تقسیم می شود. در حقوق مادی، شخص باید به اموال دیگران احترام بگذارد و بدون اذن در آنها تصرف نکند. در حقوق آبرویی، شخص نباید کاری کند که موجب هتک حرمت والدین، همسر، فرزندان و یا دیگران شود. امام باقر(ع) فرموده است: «در معراج پیامبر اکرم(ص) از خداوند سؤال کرد: پروردگارا! منزلت مؤمن در نزد تو چگونه است؟ خداوند فرمود: یَا مُحَمَّدُ مَنْ أَهَانَ لِی وَلِیّاً فَقَدْ بَارَزَنِی بِالْمُحَارَبَةِ وَ أَنَا أَسْرَعُ شَیْءٍ إِلَی نُصْرَةِ أَوْلِیَائِی؛[3] هر که به دوستی از من اهانت کند، آشکارا به جنگ من آمده و من به یاری دوستانم، از هر چیز شتابان ترم». این روایت، درباره به اهانت به مؤمن و بردن آبروی اوست. اگر مصداق مؤمن پدر، مادر، همسر، یا فرزند انسان باشد، گناهش بزرگ تر خواهد بود.
یکی از مشکلاتی که امروزه با آن درگیر هستیم، رفتارهای ناشایست برخی از خانواده هاست. برخی فرزندان با والدین خود رفتاری شایسته ندارند و پاره ای از والدین نیز نسبت به تربیت فرزندان خود کوتاهی می کنند. بعضی از همسران حقوق متقابل را نادیده می گیرند و مشکلاتی را بر جامعه تحمیل می کنند. بازخوانی و تأملی ژرف در رساله حقوق امام سجاد(ع)، می تواند تا حدود زیادی گره های موجود را بگشاید و از مشکلات جامعه بکاهد.
«رسالة الحقوق»، عنوان حدیثی طولانی از امام سجاد(ع) است که آن را ابوحمزه ثمالی(متوفای 150ق) روایت کرده است. شیخ صدوق در کتاب الخصال[4] و در کتابُ من لایحضره الفقیه[5] و ابن شعبه در کتاب تحف العقول[6] این حدیث را نقل کرده اند.[7] در این رساله، حقوق به چند دسته تقسیم شده اند: حق الله، حق النفس و حق الناس. درباره حق الناس به حق پدر و مادر، حق فرزند، حق زوجین، حق همسایه، حق معلم، حق شاگرد، و.. . اشاره شده است. این نوشتار به توضیح و تبیین بخش هایی از حق الناس، یعنی حقوق خانواده می پردازد.
الف. حقوق مادر بر فرزند
امام سجاد(ع) برای بیان حقوق مادر بر موارد ذیل تأکید می کند:
1. لزوم شناخت زحمات مادر
برای اینکه فرزند از عهدۀ شکر مادر برآید، ابتدا باید نعمت مادر و زحمات او را بشناسد. از این رو امام(ع) ابتدا به معرفی شخصیت مادر و زحمات او می پردازد:
1/1. زحمات مادر در زمان بارداری
فَحَقُّ أُمِّک أَنْ تَعْلَمَ أَنَّهَا حَمَلَتْک حَیثُ لَا یحْمِلُ أَحَدٌ أَحَداً وَ أَطْعَمَتْک مِنْ ثَمَرَةِ قلْبِهَا ما لَا یطْعِمُ أَحَدٌ أَحَداً وَ أَنَّهَا وَقَتْک بِسَمْعِهَا وَ بَصَرِهَا وَ یدِهَا وَ رِجْلِهَا وَ شَعْرِهَا وَ بَشَرِهَا وَ جَمِیعِ جوَارِحِهَا مسْتَبْشِرَةً بذَلِک فَرِحَةً مُؤَمِّلَةً [مُوابِلَه] مُحْتَمِلَةً لِمَا فِیهِ مَکرُوهُهَا وَ أَلَمُهَا وَ ثِقْلُهَا وَ غَمُّهَا حَتَّی دَفَعَتْهَا عَنْک؛ حق مادرت این است که بدانی او تو را به گونه ای حمل کرد که هیچ کس، دیگری را چنین حمل نمی کند و به تو از ثمرۀ قلب خود چیزی عطا کرد که هیچ کس به دیگری نمی دهد و به راستی تو را با گوش و چشم و دست و پا و مو و پوست و تمام اعضایش محافظت کرد و بدین فداکاری، شاد بود و هر ناگواری، درد، گرانی و غمی را تحمل کرد تا اینکه تو را به دنیا آورد.
2/1. زحمات مادر پس از تولد فرزند
فرَضِیتْ أَنْ تَشْبَعَ وَ تَجُوعَ هِی وَ تَکسُوَک وَ تَعْرَی وَ تُرْوِیک وَ تَظْمَأَ وَ تُظِلَّک وَ تَضْحَی وَ تُنَعِّمَک ببُؤْسِهَا وَ تلَذِّذَک بِالنَّوْمِ بِأَرَقِهَا وَ کانَ بَطْنُهَا لَک وِعَاءً وَ حِجْرُهَا لَک حِوَاءً وَ ثَدْیهَا لَک سِقَاءً وَ نَفْسُهَا لَک وِقَاءً تُبَاشِرُ حَرَّ الدُّنْیا وَ بَرْدَهَا لَک وَ دُونک؛ و باز هم خوشحال بود از اینکه [بعد از تولدت] تو را سیر کند و خود گرسنه باشد، تو را بپوشاند و خود برهنه باشد، تو را سیراب کند و خود تشنه بماند، تو را در سایه بدارد و خود زیر آفتاب باشد، تو را در نعمت ببیند و خود در سختی باشد، تو را بخواب کند و خود بی خواب بماند. شکمش، ظرف وجود تو و دامنش، آسایشگاه تو و پستانش، مشک آب تو و جانش، فدای تو و به خاطر تو و به حساب تو گرم و سرد روزگار را چشید.
آسودگی از مِحَن ندارد مادر
آسایش جان و تن ندارد مادر
دارد غم و اندوه جگرگوشه خویش
ور نه غم خویشتن ندارد مادر[8]
2. قدردانی از زحمات مادر و نیکی به او
امام(ع) بعد از بر شمردن زحمات مادر، به قدردانی از مادر سفارش می کند: «فَتَشْکرُهَا عَلَی قَدْرِ ذَلِک وَ لَا تَقْدِرُ علَیهِ إِلَّا بعَوْنِ اللَّهِ وَ تَوْفِیقِهِ؛ پس به قدرشناسی از این همه، او را سپاس گذار و قدرش را بدان و این قدردانی نتوانی، جز به یاری و توفیق خدا».
تشکر از مادر، مصداق بارز شکر نعمت است. شکر به دو قسم زبانی و عملی تقسیم می شود. شکر زبانی، گفتن «الحمدلله » و «شکرالله » است. شکر عملی آن است که در عمل، از مادر به خاطر همه سختی هایی که کشیده است، قدردانی شود. فرزند با مادر با زبان محبت آمیز سخن بگوید و خواسته ها او را قبل از آنکه به زبان بیاورد، برآورده کند. شکر، یکی از راه های ازدیاد توفیقات و نعمت های الهی است: «لَئِنْ شَکَرْتُمْ لَأَزِیدَنَّکُمْ وَ لَئِنْ کَفَرْتُمْ إِنَّ عَذَابِی لَشَدِیدٌ؛[9] اگر شکرگزاری کنید، (نعمت خود را) بر شما خواهم افزود و اگر ناسپاسی کنید، مجازاتم شدید است».
قرآن دربارۀ لزوم احسان به مادر و تشکر از او می فرماید: «وَ وَصَّینَا الْإِنْسَانَ بِوَالِدَیهِ إِحْسَاناً حَمَلَتْهُ أُمُّهُ کُرْهاً وَ وَضَعَتْهُ کُرْهاً وَ حَمْلُهُ وَ فِصَالُهُ ثَلاَثُونَ شَهْراً؛[10] ما به انسان توصیه کردیم که به پدر و مادرش نیکی کند، مادرش او را با ناراحتی حمل می کند و با ناراحتی بر زمین می گذارد و دوران حمل و از شیر بازگرفتنش، سی ماه است».
شیخ اعظم انصاری و قدردانی از مادر
شیخ مرتضی انصاری(ره) که از مجتهدان و مراجع بنام زمان خودش بود، مادرش را تا نزدیک حمام به دوش می گرفت و او را به زن حمامی می سپرد. سپس می ایستاد تا بعد از پایان کار، او را به خانه برگرداند. هر شب به دست بوس مادر می آمد و صبح با اجازه او از خانه بیرون می رفت. پس از مرگ مادر به شدت می گریست و می فرمود: «گریه ام برای این است که از نعمت بسیار مهمی چون خدمت به مادر محروم شدم»[11].
همیشه دختر امروز مادر فرداست
ز مادر است میسّر بزرگی پسران
اگر فلاطون و سقراط بوده اند بزرگ
بزرگ بوده پرستار خردی ایشان[12]
ب. حقوق پدر بر فرزند
امام(ع) برای بیان حق پدر، بر امور زیر تأکید می کند:
1. شناخت جایگاه پدر
امام(ع) پدر را ریشه و اساس فرزند می داند:
وَ أَمَّا حَقُّ أَبیک فتَعْلَمُ أَنَّهُ أَصْلُک وَ أَنَّک فَرْعُهُ وَ أَنَّک لَوْلَاهُ لَمْ تَکنْ فَمَهْمَا رَأَیتَ فِی نَفْسِک مِمَّا یعْجِبُک فَاعْلَمْ أَنَّ أَبَاک أَصْلُ النِّعْمَةِ عَلَیک فِیهِ؛ و اما حق پدرت، این است که بدانی او ریشۀ توست و تو شاخه او هستی و بدانی که اگر او نبود، تو هم نبودی؛ پس هر گاه در خود چیزی دیدی که خوشت آمد، بدان که آن نعمت از پدرت داری.
2. قدردانی از پدر
امام(ع) پس از بیان جایگاه پدر، شکرگزاری از نعمت پدر و قدردانی از زحمات او را مورد توجه قرار داده است: «فاعْلَمْ أَنَّ أَبَاک أَصْلُ النِّعْمَةِ عَلَیک فِیهِ وَ احْمَدِ اللَّهَ وَ اشْکرْهُ عَلَی قَدْرِ ذَلِک وَ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ؛ پس هر گاه در خود چیزی دیدی که خوشت آمد، بدان که آن نعمت را از پدرت داری و خدا را سپاس گزار و به همان اندازه شکر کن و نیرویی جز به خداوند نیست».
قدردانی از پدر، افزون بر محبت زبانی، باید عملی باشد. امام رضا(ع) در این زمینه می فرماید:
عَلَیْکَ بِطَاعَهْ الْأَبِ وَ بِرِّهِ وَ التَّوَاضُعِ وَ الْخُضُوعِ وَ الْإِعْظَامِ وَ الْإِکْرَامِ لَهُ وَ خَفْضِ الصوْتِ بحَضْرَتِهِ فإِنَّ الْأَبَ أَصْلُ الِابْنِ وَ الِابْنَ فَرْعُهُ... تَابِعُوهُمْ فِی الدُّنْیَا أَحْسَنَ الْمُتَابَعَهْ بِالْبِرِّ وَ بَعْدَ الْمَوْتِ بِالدُّعَاءِ لَهمْ وَ الرَّحْمِ عَلَیْهِمْ فَإِنَّهُ رُوِیَ أَنَّ مَنْ بَرَّ أَبَاهُ فِی حَیَاتِهِ وَ لَمْ یَدْعُ لَه بَعْدَ وَفَاتِهِ سَمَّاهُ اللَّه عاقّاً؛[13] بر تو باد به فرمانبراری از پدر و نیکی به وی و فروتنی و خاکساری در برابر او و بزرگداشتن و گرامی داشتن او و نیز آرام سخن گفتن در حضورش؛ زیرا پدر، ریشه و پسر، شاخۀ اوست.... پس در دنیا از پدران به نیکی پیروی کنید و پس از مرگ شان برای آنان دعا و طلب رحمت کنید؛ زیرا روایت است که هر کس به پدرش در حیات او احسان کند و پس از مرگش برای او دعا نکند، خدا او را عاق می نامد.
آیت الله مرعشی نجفی(ره) و احترام به پدر
آیت الله مرعشی نجفی می گوید:
زمانی که در نجف بودیم، روزی مادرم گفتند: «پدرت را صدا بزن تا برای ناهار تشریف بیاورد ». به طبقه فوقانی رفتم، پدرم در حال مطالعه خوابش برده بود. ماندم چه کنم، امر مادرم را اطاعت کنم؟ از طرفی می ترسیدم با بیدار کردن پدر، باعث رنجش خاطر مبارکش شوم. خم شدم و لب هایم را کف پاهای پدر گذاشتم و چندین بوسه زدم تا اینکه به خاطر قلقلک پا بیدار شد و دید من هستم. پدرم وقتی این علاقه و ادب و احترام را از من دید، فرمود: «پسرم، خدا عزتت را بالا ببرد و تو را از خادمین اهل بیت(ع) قرار دهد». من هر چه دارم، از برکت دعای پدرم است.
ج. دعا برای توفیق خدمت به والدین
پس از بیان حقوق والدین، امام سجاد(ع) در دعایی برای پدر و مادر، از خداوند درخواست هایی دارد که نشان دهنده وظایف مهم فرزندان در مقابل والدین است:
الّلهُمَّ خَفِّض لَهُما صَوتِی، و اَطیِب لَهُما کَلامِی، وَ اَلِن لَهُما عَرِیکَتِی، و اَعطِف عَلَیهِما قَلبی، و صَیِّرنِی بِهِما رَفِیقا، وَ عَلَیهِما شَفِیقا؛ الّلهمَّ اشکُر لَهما تَربِیَتِی، وَ اَثِبهُما عَلی تَکرِمَتِی، وَ احفَظ لَهُما ما حفِظاهُ منِّی فِی صِغَرِی؛[14] خدایا! آواز مرا پیش ایشان، پست و سخن مرا با آنها، خوش گردان و خوی مرا نرم کن و دل مرا بر آنها مهربان و مرا نسبت به آنها، خوشرفتار و دلسوز گردان. خدایا! آنان را در ازای پروراندن من، جزای نیکو ده و در مقابل عزیز داشتن من، پاداش بزرگ مرحمت کن و چون مرا در خردی از آسیب و گزند نگاه داشتند، تو نیز آنان را نگاهداری کن.
د. حقوق متقابل زوجین
امام سجاد(ع) درباره حقوقی که زوجین بر یکدیگر دارند، به نکات مهمی اشاره کرده است که عبارتند از:
1. قدردانی از خدا به خاطر نعمت همسر
از منظر امام سجاد(ع)، همسر چهار نعمت بزرگ الهی را برای شوهر خود به ارمغان می آورد: آرامش، آسایش، همدمی و پرستاری: «وَ أَمَّا حَقُّ رَعِیتِک بِمِلْک النِّکاحِ فَأَنْ تَعْلَمَ أَنَّ اللَّهَ جَعَلَهَا سکناً وَ مسْتَرَاحاً وَ أُنساً وَ وَاقِیةً؛ و اما حق همسرت که به نکاح تو در آمده، این است که بدانی خدا او را مایه آرامش و آسایش و همدم و پرستار تو ساخته است».
زن نیکوی نه بانوی خانه تنها بود
طبیب بود و پرستار و شِحنه و درمان[15]
آیت الله ابراهیم امینی می گوید: وقتی همسر علامه طباطبایی(ره) از دنیا رفت، استاد در فقدان همسر بسیار می گریست. عرض کردم: ما باید درس صبر را از شما بیاموزیم، چرا بی تابی می کنید؟ فرمود: «او بسیار مهربان و فداکار بود و اگر همراهی های ایشان نبود، من موفق به نوشتن و تدریس نمی شدم»[16].
شکرگزاری از نعمت وجود همسر باید زبانی و عملی باشد. البته زن نیز باید به خاطر نعمت شوهر از خدا تشکر کند. امام سجاد(ع) می فرماید: «وَ کذَلِک کلُّ أَحَدٍ مِنْکمَا یجِبُ أَنْ یحْمَدَ اللَّهَ عَلَی صَاحِبِهِ وَ یعْلَمَ أَنَّ ذَلِک نِعْمَةٌ منْهُ علَیهِ؛ و نیز هر کدام از شما زن و شوهر، واجب است که خداوند را به وجود همسرش سپاس گزارد و بداند که این نعمتی است که خدا به او بخشیده است».
2. احترام به حقوق متقابل
امام سجاد(ع) دربارۀ حقوق زوجین به امور ذیل اشاره می فرماید:
1/2. لزوم خوشرفتاری با یکدیگر
«وَ وَجَبَ أَن یحسِنَ صُحْبَةَ نِعْمَةِ اللَّهِ وَ یکرِمَهَا وَ یرْفُقَ بِهَا؛ و واجب کرده است که [هر یک از زوجین] با نعمت خدا خوشرفتاری کند و او را گرامی دارد و با او سازگاری کند». مطابق این سخن، زوجین وظیفه دارند که با هم مهربان و خوش رفتار باشند، با دیدۀ کرامت و احترام به هم بنگرند و بکوشند در همه زمینه ها با هم تفاهم و سازگاری داشته باشند.
قرآن کریم زوجین را لباس همدیگر معرفی کرده است: «هنَّ لِباسٌ لَکُم وَ اَنتُم لِباسٌ لَهُنَّ»[17]. همان گونه که لباس پوشاننده عیوب، حافظ از سرما و گرما، زینت بخش و مایه آرامش انسان است، زن و شوهر نیز باید برای یکدیگر این چنین باشند.
2/2. سرپرستی شوهر و لزوم تأمین آرامش زن
هر جمعی برای رسیدن به موفقیت، باید کسی را به عنوان رهبر انتخاب کند تا همه اعضا را به سوی مقصد حرکت دهد. در کانون خانواده نیز شوهر و پدر خانواده، این نقش را بر عهده دارد. بنابراین اهل خانه باید از فرامین او تبعیت کنند تا با سلامت به هدف برسند. شوهر نیز وظیفه دارد با همسر خود مهربان باشد و آرامش و آسایش او را فراهم سازد: «وَ إِنْ کانَ حَقُّک عَلَیهَا أَغْلَظَ وَ طَاعَتُک لَها أَلْزَم.. . فَإِنَّ لَهَا حَقَّ الرَّحْمَةِ وَ الْمُؤَانَسَةِ.. . وَ ذَلِک عظِیمٌ؛ و هر چند حق تو بر زنت سخت تر و فرمانپذیری از تو.. . بر او لازم تر است، ولی او را نیز حق مهربانی و همدمی است و حق دارد آرامش و آسایشش.. . تأمین شود و این، حقی بس بزرگ است».
ه. حقوق فرزند بر والدین
امام سجاد(ع) درباره حقوق فرزند بر والدین به نکات ذیل اشاره می کند:
1. مسئولیت پذیری پدر در قبال فرزند خود
«وَ أَمَّا حَقُّ وَلَدِک فَتَعْلَمُ أَنَّهُ مِنْک وَ مُضَافٌ إِلَیک فِی عَاجِلِ الدُّنْیا بِخَیرِهِ وَ شَرِّهِ؛ اما حق فرزندت این است که بدانی او از توست و در این دنیا به تو وابسته است، خوب باشد یا بد ».
یکی از حقوق اساسی فرزند، این است که پدر بداند فرزند از او و ثمرۀ حیات اوست و در این دنیا به نام او خوانده می شود. پدر باید نقش خود را در قبال فرزندش بپذیرد، نسبت به او احساس مسئولیت کند و در ولایت و سرپرستی اش کوتاهی نکند.
2. حق تعلیم و تربیت
پدر وظیفه دارد فرزند خود را به خوبی تربیت کند. اگر پدر فرزند خود را مطیع حضرت حق تربیت کند، در دنیا ثمره خوبی از خود به یادگار گذاشته است و در آخرت نیز پاداش دریافت خواهد کرد و اگر با سوءتدبیر نتواند فرزند خود را با دین آشنا سازد، دچار کیفر خواهد شد:
وَ أَنک مَسْئُولٌ عَمَّا وُلِّیتَهُ مِنْ حُسْنِ الْأَدَبِ وَ الدَّلَالَةِ عَلَی رَبِّهِ وَ الْمَعُونَةِ لَهُ عَلَی طَاعَتِهِ فِیک وَ فِی نَفْسِهِ فَمُثَابٌ عَلَی ذَلِک وَ مُعَاقَبٌ فَاعْمَلْ فِی أَمْرِهِ عَمَلَ الْمُتَزَینِ بحُسْنِ أَثرِهِ عَلَیهِ فِی عَاجِلِ الدُّنیا الْمعَذِّرِ إِلَی رَبِّهِ فِیمَا بَینَک وَ بَینَهُ بِحُسْنِ الْقِیامِ عَلَیهِ وَ الْأَخْذِ لَهُ مِنْهُ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ؛ و تو با پرورش خوب و راهنمایی او به راه پروردگارش و کمک به او در فرمانبرداری اش، هم درباره خودت و هم درحق او مسئول هستی و بر اساس این مسئولیت، پاداش بری و کیفر بینی. پس در کار فرزند چنان کسی عمل کن که کارش در این دنیا به حسن اثر بیاراید و تو به سبب حسن رابطه فیما بین و سرپرستی خوبی که از او کرده ای و نتیجه ای الهی که از او گرفته ای، نزد پروردگارت معذور باشی و نیرویی جز به خدا نیست.
فهرست منابع
1. ابن شعبه حرانی، حسن بن علی؛ تحف العقول؛ تصحیح علیاکبر غفاری؛ قم: جامعه مدرسین، 1404 ق.
2. اعتصامی، پروین؛ دیوان اشعار؛ چاپ سوم، تهران: نشر قطره، 1377 ش.
3. امام زین العابدین، علی بن حسین(ع)؛ الصحیفه السجادیه؛ چاپ اول، قم: نشر الهادی، 1376 ش.
4. انصاریان، حسین؛ نظام خانواده در اسلام؛ قم: انتشارات ام ابیها، 1375 ش.
5. جوادی آملی، عبدالله؛ مفاتیح الحیاه؛ قم: مرکز چاپ اسراء، 1395 ش.
6. شهیدی، سیدجعفر؛ زندگانی علی بن الحسین(ع)؛ چاپ اول، تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1365 ش.
7. صدوق، محمد بن علی؛ الخصال؛ تصحیح علی اکبر غفاری، قم: منشورات جامعه المدرسین فی الحوزه العلمیه بقم، 1403 ق.
8.؛ کتابُ من لایحضره الفقیه؛ تصحیح علی اکبر غفاری، قم: دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، 1413 ق.
9. کلینی، محمد بن یعقوب؛ الکافی؛ تصحیح علی اکبر غفاری و محمد آخوندی؛ تهران: دار الکتب الاسلامیه، 1407 ق.
10. مجلسی، محمدباقر؛ بحارالانوار؛ چاپ دوم، بیروت: دار احیاء التراث العربی، 1403 ق.
11. نظری، مرتضی؛ آن مرد آسمانی: خاطره هایی از زندگی فیلسوف بزرگ قرن آیت الله علامه طباطبایی(ره)؛ چاپ هفتم، تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1386 ش.
12. معیری، رهی؛ دیوان رهی معیری؛ چاپ هشتم، تهران: انتشارات مجید، 1388 ش.
13. مفید، محمد بن محمد؛ الاختصاص؛ تصحیح علی اکبر غفاری، چاپ اول، قم: کنکرۀ شیخ مفید، 1413 ق.
پی نوشت ها:
[1] عبدالله جوادی آملی؛ مفاتیح الحیاة؛ ص 209.
[2] محمد بن محمد بن مفید؛ الاختصاص؛ ص 219.
[3] محمد بن یعقوب کلینی؛ الکافی؛ ج 2، ص 352.
[4] محمد بن علی صدوق؛ الخصال؛ ص 564.
[5] محمد بن علی صدوق؛ کتاب من لا یحضره الفقیه؛ ج 2، ص 618.
[6] حسن بن علی ابن شعبه حرانی؛ تحف العقول؛ ص 430.
[7] سید جعفر شهیدی؛ زندگانی علی بن الحسین علیه السلام؛ ص 169-188.
[8] رهی معیری؛ دیوان رهی معیری؛ بخش رباعی ها.
[11] حسین انصاریان؛ نظام خانواده در اسلام؛ ج 1، ص 470.
[12] پروین اعتصامی؛ دیوان اشعار.
[13] محمدباقر مجلسی؛ بحارالانوار؛ ج 71، ص 76.
[14] امام علی بن حسین زین العابدین علیه السلام؛ صحیفه کامله سجادیه؛ دعای 24.
[15] پروین اعتصامی؛ دیوان اشعار.
[16] مرتضی نظری؛ آن مرد آسمانی؛ ص 41.