با توجّه به آن چه که در بیان معنای نبی در نبوّت عامّه گذشت از روایات معتبر استفاده میشود که پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله قبل از بعثت نیز مقام نبوّت را داشتهاند و در سنّ چهل سالگی به مقام رسالت مشرّف شدهاند.
با مراجعه به سیره عملی پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله و مطالعه تاریخ قبل از بعثت پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآله ثابت و روشن میشود که آن حضرت هرگز بت نپرستیده و از مسیر توحید خارج نگشته است. وقتی بحیرای راهب، نشانههای پیامبر خاتم را در سیمای محمد صلیاللهعلیهوآله نوجوان مشاهده کرد و برای آزمودنش او را به دو بت لات و عزّی سوگند داد، این جمله به یاد ماندنی را از آن حضرت شنید که فرمودند:
«لاتَسْألْنی بلات والعُزّی شیئاً، فَوَاللّهِ ما أبغَضْتُ شیئاً قَطُّ بغضَهُما»[1].
«مرا به این دو بت سوگند مده که به خدا هیچ گاه چیزی نزد من منفورتراز آن دو نبوده است».
هر وقت کسانی از اهل قبیله پیامبر صلیاللهعلیهوآله از آن حضرت میخواستند که با آنها به بتکده برود، امتناع ورزیده و قبول نمیکردند و به آن جا نمیرفتند.
زمخشری در تفسیر آیه 6 از سوره مبارکه ضُحی چنین میگوید: «اگر نعوذ باللّه پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله قبل از بعثت کافر بودند، هر آینه این امر به عنوان نقیصهای برای ایشان مطرح میشد»[2].
در حالی که میبینیم وقتی پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله خویشاوندان خود را برای اظهار رسالت الهی خود جمع کرد و رسالت خود را به آنان عرضه نمود هیچ یک از آنان زبان به اعتراض با نظر به سابقه طفولیت و جوانی آن بزرگوار نگشود با این که ادّعایی که آن حضرت مطرح فرموده بود تمام موجودیت آنان را دگرگون میکرد. لذا امیرالمؤمنین علی علیهالسلام در نهج البلاغه وقتی بعضی از اوصاف پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآله را بیان مینمایند میفرمایند:
«... خَیرَ البَریةِ طِفْلاً وأنْجَبَها کهْلاً...».
«در دوران طفلی بهترین مردمان و در دوران بزرگسالی نجیبترین آنانبود...»[3].
امّا در مورد این که پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآله بر طبق چه مذهب و آئینی عمل مینموده است سه دیدگاه وجود دارد که ما به جهت رعایت اختصار دیدگاه سوّم را که اکثر دانشمندان شیعه و اهل سنّت بر آن معتقدند را بیان میکنیم و آن عبارت است از این که حضرت رسول اکرم صلیاللهعلیهوآله قبل از بعثت تابع هیچ شریعتی از شرایع گذشته نبودهاند بلکه به تکلیف خود که از سوی خداوند سبحان برای حضرت مشخّص شده بود عمل میکردند تا زمانی که آیین اسلام بر ایشان نازل گشت چنان که شیخ طوسی در عدّة الاصول، مرحوم میرزای قمی در قوانین الاصول، علاّمه طباطبایی در المیزان، مرحوم طبرسی در مجمع البیان و علامه مجلسی در بحارالانوار و همچنین از دانشمندان اهل سنّت کسانی مانند قاضی عیاض در الشفاء بتعریف حقوق المصطفی، ابوبکر باقلانی، ابوعلی جبائی، ابوهاشم معتزلی، جاراللّه زمخشری در الکشاف، فخر رازی در تفسیر کبیر و ابن ابی الحدید معتزلی در شرح نهج البلاغه قائل به این قول شدهاند.
از جمله دلایلی که بر این قول دلالت دارد عبارتند از:
1 ـ تمام مسلمانان اتّفاق نظر دارند که پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله بر تمام انبیا برتری داشته و افضل از آنان است و از نظر عقل تبعیت کردن أفضل از مفضول صحیح نیست[4].
2 ـ اگر پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله واقعاً به یکی از شرایع گذشته متعبّد بودهاند حتماً در تاریخ زندگی ایشان نقل میشد و اهل آن شریعت این را جزو افتخارات خود حساب کرده و از این مسأله به نفع خود احتجاج میکردند، در حالی که در هیچ جای تاریخ چنین امری ذکر نشده است.
3 ـ با توجّه به آن چه که در بیان معنای نبی در نبوّت عامّه گذشت از روایات معتبر استفاده میشود که پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله قبل از بعثت نیز مقام نبوّت را داشتهاند و در سنّ چهل سالگی به مقام رسالت مشرّف شدهاند[5].
4 ـ حضرت علی علیهالسلام که از کودکی در محضر پیامبر بوده و تربیت یافته مکتب محمّدی صلیاللهعلیهوآله است میفرماید:
«از آن زمانی که پیامبر خدا صلیاللهعلیهوآله از شیر بازگرفته شد، خداوند بزرگترینفرشتهاش را قرین وی ساخت تا او را به راههای بزرگواری و درستی و اخلاق نیک رهنمون سازد[6].
5 ـ با مراجعه به سیره عملی آن حضرت صلیاللهعلیهوآله در طول چهل سال قبل از بعثت این امر به خوبی معلوم و مشخّص میشود که ایشان در این مدت راه و روش خاصّ خود را میرفته و در هیچ موردی ملاحظه نشده است که ایشان به کتاب و یا دانشمندی از دانشمندان شرایع گذشته مراجعه نمایند و یا در معابد و کلیساهای یهودیها و نصاری و یا مذاهب دیگر رفته و مشغول عبادت و انجام اعمال آنها باشند.
[1] السّیرة النّبویه ابن کثیر : 1/245 ؛ بحار الانوار : 15/196 ، باب 2 ، حدیث 14 .
[2] الکشاف : 4/265 .
[3] نهج البلاغه : خطبه 104 .
[4] الذریعه الی اصول الشریعه : 2/596 .
[5] بحارالانوار : 18/278 باب 2 ؛ السیرة النبویة ، ابن کثیر : 1/317 .
[6] نهج البلاغه : خطبه 234 قاصعه .