وریا غفوری: یکی از محبوبترین بازیکنان فوتبال ایران است که مقبولیت فرا رنگی دارد. حضورش در بطن مسائل اجتماعی و دغدغهمندی تحسینبرانگیز او، موجب برخورداریاش از یک پایگاه اجتماعی مطلوب شده است. با این حال وریا غفوری از نظر فوتبالی اصلا فصل درخشانی را پشت سر نگذاشت. او نیمفصل اول عضو فولاد بود، 540 دقیقه در لیگ و 19 دقیقه در جام حذفی بازی کرد، هیچ گل و پاس گلی هم ثبت نکرد. غفوری بین دو نیمفصل در فهرست مازاد فولاد قرار گرفت، اما تیم جدیدی پیدا نکرد. در یک مقطع شایعه خداحافظی او هم سر زبانها افتاد که خودش تکذیب کرد.
اشکان دژاگه: کاپیتان پیشین تیم ملی کشورمان یکی از محبوبترین بازیکنان نزد مردم به شمار میآید. او زمانی در بوندسلیگا بازی میکرد و از مسابقات انتخابی جامجهانی 2014 به تیم ملی ایران پیوست. اشکان بعدتر تصمیم گرفت به لیگ باشگاهی کشورمان بیاید و بخشی از پروژه کهکشانی زنوزی در تراکتور باشد. با این حال اوضاع آنجا برای او و بقیه ستارهها خوب پیش نرفت. دژاگه ابتدای فصل جاری به فولاد پیوست و حضور پرفراز و نشیبی در این تیم داشته است. اشکان در این فصل 885 دقیقه برای فولاد بازی کرده، یک گل زده و یک پاس گل داده که طبیعتا برای بازیکنی در ژانر او آمار خوبی نیست.
سیاوش یزدانی: این فصل آنقدر برای سیاوش یزدانی بد بوده که محال است تا آخر عمر آن را فراموش کند. فقط شاید قهرمانی سپاهان مرهم مختصری بر زخمهای او بگذارد، وگرنه سیاوش روزهای عجیبی را پشت سر گذاشت. او ابتدا در استقلال نیمکتنشین شد، بعد با ساپینتو درگیری پیدا کرد، بعد که از سر اجبار فیکس شد یک پنالتی عجیب مقابل سپاهان داد، بعد از آن بین دو نیمفصل به جمع طلاییپوشان پیوست و آنجا هم رزرو شد. او در معدود حضورهایش در زمین، در جام حذفی مرتکب دو خطای پنالتی روی بازیکنان پرسپولیس شد تا زردها را حذف کرده باشد و حالا دوباره به نیمکت برگشته است.
محمدحسین مرادمند: سناریویی شبیه سیاوش یزدانی را از سر گذراند، اما نه تا آن حد تلخ و تراژیک. مرادمند هم تا قبل از سربازی مثل یزدانی مدافع فیکس استقلال بود. او هم بعد از مشمول شدن به ملوان پیوست، اما باز مثل سیاوش نتوانست در این تیم بازی کند و خودی نشان بدهد. مرادمند هم در بازگشت به استقلال نیمکتنشین شد و البته هنوز در همین وضعیت باقی مانده است. او امسال اغلب اوقات از روی نیمکت ذخیرهها تماشاگر بازی زوج سیلوا و عارف غلامی بوده و در مجموع فقط 394 دقیقه برای استقلال بازی کرده است که آمار قابل قبولی نیست.
یاسین سلمانی: کاپیتان تیم ملی امید است و از جمله مهمترین پدیدههای فوتبال ایران در سالهای اخیر به شمار میرود. با این حال لیگ بیستودوم به هیچوجه خوشایند او نبوده است. سلمانی که در 19 سالگی 4 گل در لیگ برتر به ثمر رسانده بود، امسال در 21 سالگی فقط دو گل زده و هر دو گل هم در دو بازی ابتدایی فصل برابر نساجی و استقلال بوده است. سلمانی پس از آن به تدریج رفت روی نیمکت و بعدتر به کلی از برنامههای تاکتیکی ژوزه مورایس خارج شد. یاسین این فصل مجموعا 725 دقیقه برای سپاهان بازی کرده که اغلب هم مربوط به نیمفصل اول بوده است.
سیامک نعمتی: زننده گل صعود پرسپولیس به نخستین فینال آسیاییاش در تاریخ لیگ قهرمانان، بدترین فصل فوتبالی خود را پشت سر میگذارد. سیامک نعمتی که سابقه بازی در چند پست را برای پرسپولیس دارد، گویا حالا در هیچیک از این پستها نتوانسته نظر مساعد یحیی گلمحمدی را جلب کند. او بین دو نیمفصل تا یک قدمی خروج از پرسپولیس هم پیش رفت، اما ماند و بعد از گلزنی برابر سپاهان در جام حذفی اشک ریخت، هرچند آن گل کمکی به بهبود شرایط نعمتی نکرد. سیامک امسال در لیگ برتر فقط 175 دقیقه برای پرسپولیس بازی کرده؛ بدون گل، بدون پاس گل.
شیخ دیاباته: زمانی که به پرسپولیس پیوست، یک نگرانی عمومی در مورد او وجود داشت؛ اینکه زیاد مصدوم میشود. همین مساله هم دقیقا به پاشنه آشیل شیخ تبدیل شد. جالب است بدانید او اصلا میانگین گلزنی بدی ندارد. شیخ امسال 365 دقیقه برای پرسپولیس بازی کرده و سه گل زده. این یعنی میانگین گلزنی او حتی از یورگن لوکادیا هم بهتر است. با این حال دیاباته اغلب اوقات به دلیل مصدومیت دور از دسترس کادرفنی پرسپولیس بوده است. او به شکل طعنهآمیزی تنها تبدیل به گلزن سرخها در مسابقات تدارکاتی شده که طبیعتا برای هیچکس جالب نیست.
سجاد شهباززاده: بدترین سناریوی ممکن در این فصل برای او رقم خورد. سجاد شهباززاده که با 20گل آقای گل لیگ بیستم شده بود، همان زمان مورد توجه استقلال قرار گرفت، اما یک سال دیگر در سپاهان ماند و ابتدای فصل جاری به تیم سابقش بازگشت. این بازگشت اما هرگز به سود او تمام نشد. در شرایطی که فقط دو هفته به پایان لیگ باقی مانده، آمار گلهای زده سجاد برای استقلال «صفر» است. او امسال 434 دقیقه برای استقلال بازی کرده و تا ابد با فرصت بسیار خوبی که در دقایق پایانی بازی برگشت با نساجی از دست داد به خاطر خواهد ماند؛ توپی که اگر گل میشد شاید سرنوشت استقلال تغییر میکرد.
ابوالفضل جلالی: تیم ریکاردو ساپینتو «معما» کم ندارد. مثلا هیچکس نفهمید چرا او هرگز به آمانوف ازبک اعتماد نکرد و این بازیکن آنقدر روی نیمکت نشست که ناچار به جدایی شد. در همین راستا، هیچکس هم متوجه نمیشود چرا ابوالفضل جلالی که در فهرست نهایی تیم ملی در جامجهانی قرار داشت و برابر آمریکا هم به میدان رفت، جایی در برنامههای مربی پرتغالی ندارد. جلالی امسال فقط 535 دقیقه برای استقلال بازی کرده که به نظر اغلب هواداران ناکافی بوده است. ساپینتو معمولا جعفر سلمانی را به او ترجیح میدهد و در مقابل انتقادها، گفته ابوالفضل باید سبک بازیاش را عوض کند.
محمدرضا خلعتبری: بازیکن 39 ساله فوتبال ایران که انگار اصلا دلش نمیخواهد کفشهایش را آویزان کند، بین دو نیمفصل به آلومینیوم اراک پیوست. تا شاگرد همبازی قدیمیاش یعنی مهدی رحمتی شود. آلومینیوم هفدهمین تیم دوران حرفهای خلعتبری به شمار میرفت، اما طبیعتا با افزایش سن، ستاره اقبال او هم کمرنگ شده است. خلعتبری در دور برگشت فقط 26 دقیقه طی دو بازی برای تیم اراکی به میدان رفته و اگر 17 دقیقه حضور او در جام حذفی را هم اضافه کنیم، مجموعا میشود 45 دقیقه که باز به یک نیمه کامل فوتبال نمیرسد! آخرین خبری که از خلعتبری داشتیم، جریمه او در فروردین به دلیل غیبت غیرموجه در تمرینات بود.