ماهان شبکه ایرانیان

تشخیص درست مهمترین گام در درمان نازایی ( قسمت اول )

گفتگوی اختصاصی زندگی آنلاین با دکتر فرناز مشیری، متخصص زنان، زایمان و نازایی، فلوشیپ جراحی‌های لاپاروسکوپی زنان

تشخیص درست مهمترین گام در درمان نازایی ( قسمت اول )

 گفتگو : رضا حسینمردی

 

تحریریه زندگی آنلاین : دکتر فرناز مشیری یکی از نخبگان و نوادر این مرز و بوم است. وی دانش آموخته پزشکی عمومی در دانشگاه علوم پزشکی ایران و فارغ التحصیل جراحی زنان، زایمان و نازایی از دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، متولد شهر تهران یک زن ایرانی است که موفق شد در چهارده سالگی به دانشگاه ورود پیدا کند. دکتر مشیری عاشق وطن است و قلب او برای ایران و هموطنان خود می‌تپد. عشق به طبابت و بطور اختصاصی جراحی از این بانوی ایرانی، چهره یک زن موفق و پیشرو ساخته است. وی تا قبل از ورود به مدرسه یعنی تا قبل از پنج سالگی توانست به پنج زبان و گویش مختلف مسلط شود. زبان‌های فرانسه، انگلیسی، عربی، ترکی و کردی را به خوبی می‌داند. به همت خانواده خود در کودکی پیانو آموخت و در کلاس‌های نقاشی و سیاه قلم نیز شرکت کرد و از انجمن خوشنویسان ایران مدرک گرفت؛ ایشان در سالهای زندگی خود دوره‌های مختلف و کلاس‌های آشپزی در کنار دو رشته ورزشی تنیس و شنا را نیز گذرانده است؛ به فوتبال، شنا، اسب سواری، تنیس و رانندگی با سرعت زیاد علاقه فوق العاده دارد. او از همان کودکی که در مدرسه ایران و آلمان درس می‌خواند به هم کلاسی‌ها و حتی دوران دانشگاه به سال پایین‌ترهای خود نیز درس می‌داد و بخاطر این توانایی حق التدریس نیز دریافت می‌کرد وهمه این پول‌ها را برای منزل و خانواده با شور و اشتیاق خرج می‌کرد. حتی در دوران مدرسه قبل از سپیده دم بیدار می‌شد و غذا درست می‌کرد تا بدین شکل به مادر خود کمک کرده باشد. وی فردی پر انرژی و معتقد به اصول و عقاید انسانی است.

در یکی از مراسم‌های تجلیل از چهره‌های نامی کشور از نزدیک با ایشان آشنا شدم و همین فرصتی مغتنم برای انجام گفتگویی اختصاصی در زمان مناسب شد.

محل گفتگو مطب ایشان تعیین شد؛ روی یک میز داخل مطب انواع تقدیر نامه و گواهی‌های مختلف به همراه چندین تندیس و لوح سپاس چیدمان شده بود. چیزهایی که نشان می‌داد تا چه حد این بانوی کشورمان در ابعاد مختلف فعالیت‌های اجتماعی، علمی، فرهنگی، آموزشی و درمانی داشته است.

به اعتقاد ایشان باید توانایی افرادی که پر انرژی هستند هدر نرود، بلکه در مسیر مناسب و صحیح هدایت شود. این مقدمه‌ایی برای گفتگو با دکتر فرناز مشیری متخصص زنان، زایمان و نازایی، فلوشیپ جراحی‌های لاپاروسکوپی، پلاستیک وزیبایی زنان بانوی پرتلاش و فرهیخته کشورمان است.

بیشتربخوانید:

نازایی پیامد فیبروم های رحمی

 

 

 

 

لطفاً بفرمایید دلیل شما برای انتخاب رشته زنان و زایمان چه بوده؟

 چون مقاطع تحصیلی را بطور جهشی گذراندم و کم سن و سال بودم زمانی که به دبیرستان رفتم از نظر قد و قواره و جثه مورد تعجب همه قرار گرفتم. برای همه جالب بود و مدرسه هم در ابتدا پذیرش نمی‌کردند ولی چون همه نمراتم بالا بود در نهایت اجازه تحصیل در آن مدرسه را گرفتم.

 من بیشتر از بقیه می‌دانستم به همین خاطر در طول تحصیل بجز زبان، دروس دیگر مانند ریاضی را نیز به بچه‌ها درس می‌دادم.

دبیرستان که تمام شد حدود چهارده سال سن داشتم ولی بلافاصله وارد دانشگاه شدم. عاشق رشته پزشکی و کار در اتاق عمل هستم و حتی اگر مجدد فرصت زندگی و انتخاب مسیر تحصیل پیدا کنم همین رشته پزشکی و جراحی را انتخاب می‌کنم چون رشته‌ای است که خیلی هیجان دارد و من عاشق هیجانات رشته جراحی و پزشکی هستم. در آن زمان با رتبه‌ای که داشتم می‌توانستم در رشته‌هایی مانند چشم پزشکی و تخصص پوست که متقاضیان فراوانی نیز داشت ادامه تحصیل بدهم ولی بخاطر اهمیت خدمتی که به زنان، مادران و نوزادان ارائه می‌شود و حوزه وسیعی که تحت پوشش دارد، رشته جراحی زنان را انتخاب کردم. دوره‌های فوق تخصصی و فلوشیپ های متنوع در زمینه جراحی‌های لاپاراسکوپی، درمان نازایی و امور زیبایی زنان بطور خاص نواحی گردن به پایین را در کشورهای مختلف دنیا گذراندم.

بیمارانم به درمان‌های من اعتقاد دارند و بارها اذعان کردند که اصطلاحاً "دستم برای درمان خوب است". خیلی اوقات کار درمانی خاصی برای آنان انجام نمی‌دهم و فقط با کنترل استرس و دادن چند توصیه و تذکر چند نکته، نتایج خوبی حاصل می‌شود. گاهی اوقات فقط با درمان مشکلات زمینه‌ای نیاز آنان به روشهای کمک باروری رفع می‌شود. روش‌های درمان ناباروری هزینه‌های بالایی دارد ولی من تا جایی که امکان داشته باشد از تحمیل چنین هزینه‌هایی جلوگیری خواهم کرد. حداقل ویزیت ممکن را در مطب تعیین کردم و از بیماران ناتوان مالی نیز اصلاً ویزیت دریافت نمی‌کنم. سالهاست اینطور طبابت می‌کنم و حتی از همکاران هم ویزیت نمی‌گیرم ولی برای گرفتن شرح حال و تشخیص بیماری وقت زیاد صرف می‌کنم. در دوران تحصیلات تخصص زنان، کتاب‌های مرجع رشته‌های مختلف وابسته را می‌خواندم؛ مثلاً کتاب رادیولوژی، طب داخلی و سایر کتابهایی که در تشخیص برای من کاربردی بود را مطالعه کردم چون معتقدم که برای تشخیص یک بیماری باید به همه ابعاد دانش پزشکی بخصوص طب داخلی احاطه داشت. تشخیص دقیق باعث می‌شود که حتی با یک نسخه کوچک بیمار به آسانی درمان شود. دستیار ندارم که بیماران را ویزیت اولیه کند چون معتقدم باید پزشک بطور مستقیم بیمار را ویزیت و معاینه کند سپس در صورت نیاز از ابزارهای کمک تشخیصی مانند بررسی‌های پاراکلینیکی استفاده شود.

هیچ موقع در ابتدای مراجعه بیماران آزمایشات و نتایج پاراکلینیک را در اولویت بررسی قرار نمی‌دهم بلکه پس از معاینات و تشخیص اولیه درصورت لزوم از نتایج آزمایشات و یا تصویر برداری پزشکی انجام شده قبلی استفاده می‌کنم ولی اگر پاسخ‌ها منطقی نباشد مجدد برای بررسی‌های تکمیلی و لازم نسخه می‌کنم. بی جهت بیمار را متحمل هزینه نمی‌کنم که مجبور بشود سونوگرافی یا سی تی اسکن و آزمایشات اضافه انجام دهد. همین وسواس در تجویز نکردن بیهوده سی تی اسکن و سونوگرافی باعث انتقاد بسیاری از مراکز تصویر برداری از من شده است و همیشه علت عدم همکاری با آنان را جویا می‌شوند. من معتقدم وقتی کاری لازم نیست نباید بار به دوش بیمار و هزینه‌ای بر دوش دولت یا کشور گذاشت. وقتی به تشخیص قطعی می‌رسم، نیاز به بررسی‌های اضافی احساس نمی‌کنم و هزینه اضافی برای بیمار نمی‌تراشم همینطور موجب سرگردانی او نیز نمی‌شوم.

 بیشتربخوانید:

علائم خاموش سرطان دهانه رحم را جدی بگیرید

 

 

 

 

کمی درباره فعالیت‌ها و خدمات خود توضیح دهید.

من در سازمان‌های مردم نهاد و غیر دولتی متعددی نیز کار کردم. در "NGO زنان پیشرو" کار کردم همچنین در دانشگاه ارتش و دانشگاه علمی کاربردی تدریس کردم. دران. جی او جوانان افرا همکاری داشتم. برای آگاه سازی بانوان و جوانان هر نقطه ایران که سمیناری برگزار می‌شد من هم حتماً حضور داشتم. در بسیاری از مدارس و دانشگاه‌ها سخنرانی داشتم. من در مناطق محروم برای خدمت به بیماران از خیلی کار کردم. با هدف خدمت خیرخواهانه به جنوب کشور و استان بوشهر رفتم در شهرستان محروم کنگان به مردم خوب و مهربان این شهرستان خدمت فراوانی ارائه دادم. پس از موفقیت در آزمون تخصص برای ادامه تحصیل در رشته جراحی زنان به لطف خدا در خلال سالهای هشتاد تا هشتاد و چهار دوره رزیدنتی را با موفقیت پشت سرگذاشتم و مجدد برای خدمت در مناطق محروم کشور داوطلب شدم. در خوزستان و شهرستان شوشتر کار کردم و کمک‌های آموزشی فراوانی به ماماها و پزشکان عمومی این منطقه ارائه دادم. همچنین برای اصلاح برخی فرهنگ‌های نادرست کمک کردم؛ برای راه اندازی بیمارستان کمک کردم و برای راه اندازی مراکز تخصصی جدید در بیمارستان‌های زیر مجموعه سازمان تأمین اجتماعی نیز مشاوره دادم. همچنین به معاونت درمان دانشگاه برای اورژانس‌های در حال راه اندازی نیز مشاوره دادم.

از سال هشتاد وچهار در تهران فعالیت می‌کنم. طی این سالها علاوه بر مطب در بیمارستان‌های مختلف نیز درمانگاه داشتم و کشیک می‌دادم ولی الان بصورت آنکال در برخی بیمارستان‌ها فعال هستم.

 

چگونه برنامه ریزی می‌کنید که به همه کارهای بیرون و داخل منزل و شخصی خودتان رسیدگی کنید؟

این یک اشتباه بزرگ است که در کار و شغل خود غرق بشویم، بگونه ای که از خود و خانواده فاصله بگیریم. اعتقاد دارم که انسان نباید تک بعدی باشد بلکه باید در منزل یک کدبانو و یک خانم خوب باشد و باید درخارج از منزل یا در محیط کار یک پزشک خوب باشد. برای مسافرت و برنامه‌های شخصی باید وقت داشته باشیم. حتی برای خرید، رفتن به آرایشگاه یا میهمانی و مراسم‌ها یا میهمانی گرفتن، حتی خواب یک خانم باید وقت داشته داشته باشد. من معتقدم که حتماً زکات مال ودارایی خود را باید پرداخت کنیم نحوه پرداخت آن به عهده خود فرد است که می‌توان حتی با معاینه بیماران نیازمند و یا ویزیت رایگان در خیریه‌های مختلف بخشی از زکات زندگی را پرداخت کرد. من با مدیریت خوب و برنامه ریزی در کارها به لطف خدا توانستم به همه این اهداف برسم.

بیشتربخوانید:

بسته شدن لوله های رحمی ؛ علائم و درمان

 

 چقدر خدمت به کشور و هموطنان برای شما مهم است؟

 وقتی من خیلی کم سن و سال بودم پدرم به رحمت خدا رفتند؛ ایشان فوق لیسانس مهندسی داشتند. مادرم دکترا دارد و در دانشگاه تدریس می‌کرد، پدر بزرگم شهید شدند. خواهرم دکترای مدیریت (DBA) دارد؛ برادرم فوق تخصص ارتوپدی اطفال از پاریس است و فوق تخصص‌ترمیم شبکه اعصاب بازویی از مایو کلینیک آمریکا نیز دارد. با وجود اینکه به زبان عربی تسلط دارم و دعوت‌های مختلفی از کشورهای عربی دنیا صورت گرفته ولی من عاشق مردم ایران هستم و فقط می‌خواهم در وطن خدمت کنم. از اینکه حال بیماران خوب می‌شود احساس خیلی خوشایندی دارم و لذت می‌برم. بسیاری از بیماران دعا می‌کنند و انرژی مثبت می‌دهند. من معتقدم همین دعاهای خیر مردم بسیاری از معجزات را برای من فراهم کرده است. همان ابتدا خانواده به من آموخت که راه خدا درمسیر درست حرکت کردن است و راستگویی و نیکی کردن راه خداست. توکل حقیقی به خدا اولویت است دقیقاً مانند کودکانی که در طول زندگی و رشد خود نگران هیچ چیزی نیستند و همه چیز برای آنان فراهم می‌شود من نیز همینطور به لطف خدا توکل می‌کنم. چون خدا وجود دارد پس نگران هیچ چیز نیستم و از این باور به خدا همه مسیرها برای من هموار می‌شود. بارها خداوند من را از حوادث و خطرات، حتی مرگ نجات داده است. یکی از نمونه‌های آن روزی است که داعش به مجلس شورای اسلامی حمله کرده بود و من دقیقاً همان ساعت آنجا جلسه‌ای با آقایان دکتر قربانی و دکتر پزشکیان از اعضا کمیسیون بهداشت و درمان مجلس داشتم ولی به دلیل اینکه مانتو من در رختکن اتاق عمل به طور اشتباهی توسط یکی از همکاران اتاق عمل پوشیده شده بود، نتوانستم به جلسه بروم و همین لطف خدا بود که شاید اگر در آن زمان مجلس بودم احتمال آسیب جانی به من وجود داشت. یک مورد دیگر تصادف یک خودرو با ماشین من بود که همین باعث شد برای تعمیر ماشین به تعمیرگاه بروم، آنجا تعمیرکار متوجه شد که اگر یک روز دیرتر می‌رفتم امکان آتش سوزی خودرو و حتی مرگ من وجود داشت که به موقع اقدامات لازم انجام شد.

اگردیدگاه انسان متفاوت باشد هر روز مقابل چشمان خود چندین مورد مشابه این رخدادهای پیش پا افتاده می‌بیند که احتمال مرگ و آسیب جانی وجود داشته ولی لطف خدا مسیر را تغییر داده است.

 

مادر بهترین مشوق در زندگی

مهم‌ترین مشوق من، مادرم بوده است. ایشان در رشته روانشناسی تحصیل کرده و مدتها در آموزش و پرورش طراح سؤالات روانشناسی بودند چون دانش آموخته روانشناسی کودک است بچه‌ها را نیز خیلی دوست دارد. مادرم با سازمان‌های غیر دولتی یا به اصطلاح "N.G.O " همکاری داشتند و در استانها و شهرهای مختلف از جمله تبریز، کردستان، شیراز، مشهد، شهرهای جنوب و شمال کشور، فعالیت‌های ارزشمندی در زمینه آموزش انجام داده است. با اینکه خانواده ثروتمندی داشتیم ولی از داشته‌های خود به نحو مناسب و احسن در زندگی استفاده کردیم و به بقیه هم کمک کردیم. این حس خوب باعث ایجاد حال خوب در خانواده من شده است. من اصلاً با کسی بحث و دعوا نمی‌کنم. هیچ گاه شخصی را قضاوت نمی‌کنم چون پایان آن اشتباه است. همیشه خودم را در جایگاه طرف مقابل قرار می‌دهم. مشکلات را با لبخند پاسخ می‌دهم.

بیشتربخوانید:

خطرات فیبروم در بارداری

 

زمان طلایی برای زبان آموزی

بطور اصولی تا شش سالگی می‌توان چند زبان خارجی را فراگرفت. وقتی فرزند شما در کودکی اقدام به یادگیری زبان می‌کند می‌تواند بهتر بیاموزد؛ همانند زبان مادری که یک کودک در دوران کودکی یاد می‌گیرد. من بواسطه حضور یکی از آشنایان در منزلمان توانستم از همان کودکی زبان فرانسه و زبان انگلیسی را از ایشان بیاموزم. همزمان زبان عربی را از معلم خصوصی یاد گرفتم. زبان کردی و ترکی را نیز مادرم به من آموخت. هر نقطه دنیا که می‌روم این زبان‌ها به من کمک کرده تا ارتباط خوبی برقرار کنم و همین احوالم را خوب می‌کند. اینکه در میان مردم دنیا احساس غریبگی نمی‌کنم و حتی به همسفر ها راهنمایی می‌دهم خیلی لذت بخش است. این دانستن زبان به راحت بودن بیماران خارجی با من نیز کمک فراوانی کرده است.

 بدین ترتیب دیگر نیازی به مترجم ندارند چون بعضی اوقات مترجم مرد است و بیمار اینطوری راحت نخواهد بود. چند وقت پیش یک بیمار الجزایری داشتم که برای درمان نازایی همراه یک مترجم "مرد" به مطب آمد، عربی و فرانسه حرف زدیم وقتی من با بیمار به زبان فرانسوی صحبت کردم خیلی خیلی خوشحال شد و خوشبختانه مشکل این بیمار با کمک درمان‌ها بر طرف شد. برای بیماران ترک زبان و کرد زبان نیز خیلی مهم است که پزشک با آنان به زبان مادری صحبت کند و بدین ترتیب برقراری ارتباط بدون واسطه با پزشک معالج در درمان اثر گذار است.

 

روزها و هفته‌های کاری چگونه می‌گذرد

من در طول شبانه روز زیاد پر خواب نیستم ولی از طرف دیگر اهل بیخوابی کشیدن هم نیستم. افرادی که روزها تا ظهر می‌خوابند و ارزش عمر خود را نمی‌دانند به نظر من اشتباه می‌کنند. من از صبح زود فعالیت روزانه‌ام را آغاز می‌کنم و شب هم بی مورد بیدار نمی‌مانم و حداکثر تا ساعت دوازده شب می‌خوابم تا حدود ساعت شش و هفت صبح نیز بیدار شوم.

من به آشپزی خیلی علاقه دارم و به توصیه مادرم سال‌ها پیش کلاس آشپزی و شیرینی پزی رفتم. در یک ساعت چندین نوع غذا آماده می‌کنم. خاطره‌ای دارم مربوط به سالها پیش که یکی از اقوام ما تازه عروس یک خانواده شده بود و در شرایطی قرار گرفته بود که توانایی آشپزی برای میهمانان و فامیل همسرش را نداشت! از من کمک گرفت و من هر دفعه که میهمان داشت برای ایشان آشپزی می‌کردم. مثل یک راز دو نفره اجازه ندادیم کسی متوجه جریان بشود و این موضوع تقریباً حدود یکسال و نیم طول کشید تا ایشان توانست به تنهایی برای میهمانان غذا درست کند. اغلب میهمانی‌هایی که حضور پیدا می‌کنم ترجیح می‌دهم بجای خرید شیرینی از قنادی، خودم کیک درست کنم که البته خیلی زیاد استقبال می‌شود. هیچ وقت دست خالی جایی نمی‌روم. من از آشپزی خیلی خیلی لذت می‌برم و چون با عشق غذا درست می‌کنم خیلی غذای خوشمزه‌ای خواهد شد و این در خصوص ویزیت بیماران و درمان آنها که با عشق و محبت انجام می‌شود نیز محقق است. وقتی با عشق کار و زندگی می‌کنید هزاران برابر بیشتر از همیشه با انرژی مثبت و موفقیت روبرو خواهید شد. معتقدم که خداوند بر اساس درون پاک انسان‌ها مسیرهای خوب را مقابل آنان باز و هموار می‌کند. راه رسیدن به خدا راه راستی و درستکاری است. انسان باید همیشه تلاش کند تا اعتبار خود را حفظ کند.

من روزهای شنبه، یکشنبه و چهارشنبه در حال حاضر مطب هستم و بیماران را تا هر زمان که تشریف داشته باشند پذیرش و ویزیت می‌کنم. البته قبلاً هر روز مطب بودم ولی همیشه برای بیمارانی که باید معاینه بشوند وقت دارم. روزهای دیگر هفته اتاق عمل هستم یا اینکه به کارهای شخصی و اداری خودم رسیدگی می‌کنم.

بیشتربخوانید:

علت قطع نشدن خونریزی بعد از قاعدگی چیست؟

 

 

 

شنا و اسب سواری خیلی دوست دارم. اغلب در اوقات فراغت از کار، فیلم‌های اکشن می‌بینم و کتابهای مختلف بویژه در زمینه مباحث روانشناختی مطالعه می‌کنم. به این نتیجه رسیده‌ام که قدرت ذهن بر بدن خیلی بالاست و این قدرت ذهن در اطرافیان نیز اثر گذار است. تفکرات زائد در زندگی موجب بروز مشکلات و بیماری‌های مختلف می‌شود. چشم‌های افراد بیانگر حالات درونی آنهاست و می‌توان انرژی مثبت یا منفی درونی افراد را از اعماق چشمان آنان درک کرد. وقتی احساس می‌کنم برخی افراد طینت و ماهیت درونی سالمی ندارند، من صرفاً بر حسب وظیفه پزشکی ویزیت و مشاوره می‌کنم، سپس آنان را به سایر همکاران ارجاع می‌دهم.

من اهل هیچ موضوع حاشیه‌ای در زندگی نیستم حتی سیگار نمی‌کشم و هیچگاه به دنبال تفریحات نا سالم نبوده و نیستم. از خداوند همیشه می‌خواهم افرادی را که مغز فقیر و قلب کوچک دارند به راه راست هدایت کند. این افراد همیشه آرامش ندارند و از موفقیت یا پیشرفت دیگران خرسند نمی‌شوند؛ حسادت می‌کنند و به دنبال آسیب به دیگران هستند. من برعکس این افراد هستم و همیشه از موفقیت دیگران ذوق می‌کنم و پیشرفت آنان را مساوی با پیشرفت خودم می دانم. این احساس درونی است و به وسعت قلب و اندیشه انسانی افراد بستگی دارد. من عاشق انسانهای موفق هستم.

بعضی از روزها در بیمارستان‌های وابسته به دانشگاه شاهد و دانشگاه آزاد و دانشگاه ایران مشغول به خدمت هستم. دبیر کمیته پزشکان خارج از کشور هستم و در زمان لازم جهت حضور پزشکانی که تخصص آنان در ایران وجود ندارد هماهنگی انجام می‌دهم و هدف انتقال دانش و تجربه است. همچنین سخنگوی پرتال جراحان هستم و در سمینارها و سخنرانی‌های مختلف حضور دارم. من عضو انجمن متخصصین زنان ایران هستم و از طرف این انجمن در مراسم‌ها و برخی سخنرانی‌ها حضور پیدا می‌کنم. عضو هیات مرکزی بیمه دانا نیز هستم و برای تأیید پرونده‌ها و نسخ پزشکی ارسالی از سراسر کشور کارشناسی می‌کنم.

عضو هیات تحریریه کتب پزشکی دانشجویان در دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی بودم. تا کنون چندین عنوان کتاب ترجمه کردم و مقالات متعددی نیز نشر داده‌ام.

بیشتر بخوانید:

علت خونریزی بعد از چهل روز از زایمان

 

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان