سرویس سیاست مشرق- در میان انبوهی از گزارشها و تیترهای خبری، در یک بسته کامل بانام «ویژههای مشرق» شمارا در جریان مسائل مهم و اثرگذار از نگاه روزنامههای کشور قرار میدهیم.
در این ویژهنامه، نگاهی به آخرین مواضع جناحهای سیاسی و تحولات مهم داخلی، خارجی، اوضاع اقتصادی و اجتماعی کشور انداخته میشود که مخاطبان بامطالعه آن به رهیافتهای مهم، نکات و تأملات از سیر وقایع اثرگذار دست خواهند یافت، در این بخش با ما همراه باشید
************
روزنامههای امروز یکشنبه 15 مردادماه در حالی چاپ و منتشر شد که فراز و فرود کارنامه 2 سالگی دولت، آمار دقیق سهمیهها و شرایط پذیرفته شدگان رشتههای تخصصی پزشکی و پشت پرده بازی خطرناک ناتو در مسکو در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است.
پس از تصویب اصلاحیه جدید قانون انتخابات و اجرای آن برای انتخابات پیش روی مجلس، جبهه اصلاحات با انتشار یک بیانیه بار دیگر با بهانهگیری و استفاده از ادبیاتی عجیب تهدید کرده است که شکست اصلاحطلبان در انتخابات مجلس نشانه تخلف و تقلب انتخاباتی است! این بیانیه بیشباهت به اطلاعهیههای جناج چپ پیش از فتنه سال 88 نیست، در آن زمان نیز اصلاحطلبان با بهانه آوردن و راه انداختن کمیته آمریکایی صیانت از آراء بدعتی ساختند که دودش به چشم مردم ایران رفت!
روزنامه هممیهن با انتشار این بیانیه که برخلاف موازین و عرف خبری و سیاسی نگارش شده نوشته است:
اصلاحیه اخیر قانون انتخابات که موجب تشدید اقداماتی نظیر تقویت و گسترش دامنه اختیارات شورای نگهبان، افزایش نقش نهادهای امنیتی، تقلیل جایگاه قانونی وزارت کشور و افزایش زمینه های تخلف و تقلب است و نیز اعلام پیش ثبت نام کاندیداها را باید گامی در تکمیل فرایند مهندسی زودهنگام انتخابات پیش رو تحلیل کرد. جبهه اصلاحات ایران تصویب اصلاحیه اخیر قانون انتخابات را در چارچوب مجموعه اقدامات سازمان یافته و گامی به منظور نادیده گرفتن حق حاکمیت ملی و تبدیل جمهوریت به ناجمهوریت ارزیابی میکند و معتقد است این گونه اقدامات به ویژه پس از حوادث خونبار آبان 1398 و پاییز 1401 که اهمیت تلاش برای التیام زخمهای برجای مانده بر پیکره جامعه و کاهش خشم و نارضایتی و اعتراضات مردمی را صد چندان کرده است، مصداق بارز افزودن نارضایتیها و ناامیدیها و درنتیجه خودتحریمی و خودبراندازی است.
روزنامه آرمانملی نیز در ادامه پیشبرد همنی خط تحلیلی و فتنه انگیز به نقل از غلامرضا انصاری از اعضای گروهک منحله مشارکت مینویسد:
شرایطی که امروز در کشور وجود دارد به شکلی است که عرصه را برای انتخاب و گزینش مردم محدود کرده است. نشانههایی که امروز در فضای سیاسی کشور وجود دارد و رویکردی که مجلس و دولت در پیش گرفتهاند نشان دهنده این وضعیت است که برخی به دنبال این هستند که روند انتخابات98 و1400ادامه پیدا کنند و تنها یک جریان سیاسی خاص در صحنه حضور داشته باشد که با حداقل آرا در انتخابات به پیروزی دست پیدا کند. امروز بحشی از جامعه دیدگاه مثبتی نسبت به عملکرد دولت و مجلس ندارند و از سوی دیگر با این وضعیت مواجه هستند که تصمیماتی که گرفته میشود با خواستههای آنها همخوانی ندارد و به همین دلیل به صورت مثبت به انتخابات نگاه نمی کنند. واقعیت این است که اگر فضای سیاسی بازتر نشود و جریانهای سیاسی و فکری نتوانند به صورت آزادانه و با ظرفیت کامل در انتخابات حضور پیدا کنند امکان برگزاری یک انتخابات پرشور و حداکثری سخت است!
روزنامه شرق نیز در تکمیل این سناریو فضای داخلی را متشنج، ناامیدکننده و غیرقابل تغییر ارزیابی کرده و نوشته است:
امروز بسیاری از مسائل و تنگناهای کشور از آستانه اصلاحپذیری یا درمان عبور کردهاند و دیگر به سختی تحت حکمرانی و برنامهپذیری دولت قرار میگیرند. سیاستهای تسکینی اتخاذشده در سنوات اخیر نیز چیزی جز تجویز آبنبات داغ برای درمان سرطان نبوده و نیست! اصلاح یا درمان بسیاری از ابرچالشهای کشور ازجمله صندوقها، نظام بانکی، مدیریت منابع آب، حفاظت محیط زیست و... دیگری گرهی نیست که با دست باز شود، بلکه گره کوری است که با دندان نیز بعید است باز شود؛ مگر با پرداخت هزینههای شایان توجه و تحمل درد و خونریزی ناشی از جراحیهای سنگین و پیدرپی؛ چیزی که مسئول و سیاستگذار دهههاست از آن فرار میکند و بحران را با خریدن زمان به تعویق میاندازد.
این روزنامه نسخه لیبرالیستی اصلاحطلبان را تنها را نجات کشور معرفی کرده و نوشته است:
قاطبه کسانی که در این چهار دهه از هر مسلک و صنف سیاسی در دولتهای مختلف بر مسند قدرت و جایگاه تصمیمگیری بودند، هرچند نیت خدمت داشته و گمان میکردند از پس مسئولیت محوله برمیآیند، ولی به سبب نداشتن تخصص، درایت و کفایت لازم و کافی از یک سو و آگاهینداشتن به همه ابعاد، ریزهکاریها و عزم جدی برای مبارزه با پشتپردهها از سوی دیگر، در تله مدیریت اقتضائی و رتقوفتق امور جاری گرفتار آمده و اگر گره جدیدی به کار نیفزودند، گرهی نیز باز نکردند.
در مورد راهبردهای فتنه ساز جبهه اصلاحات بیان چند نکته ضروری است:
1- سال گذشته علیرضا بهشتی فعال سیاسی اصلاحطلب گفته بود: «یکی از دلایل مهم تنهایی اصلاحطلبان در اواخر دولت دوم آقای خاتمی آن بود که از ابتدای دولت نخست، افرادی که مناصب دولتی را تصاحب کرده بودند، از تعامل با بدنه اجتماعی غافل شدند و فقط از مردم میخواستند که سر ایستگاههای انتخابات حاضر شوند و به کاندیداهای اصلاحطلب رأی بدهند...حتی رأی مردم به آقای خاتمی در سال 80 نیز سلبی بود زیرا مردم میترسیدند که شرایط به پیش از سال 76 (دولت هاشمی رفسنجانی) بازگردد.
2- جریان اصلاحطلب همواره طیف مقابل را به داشتن «توهم توطئه» متهم میکند؛ اما اتفاقاً این طیف اصلاحطلب است که شدیداً به «توهم توطئه» دچار است. چرا؟ به این دلیل که این جریان سیاسی چه در انتخابات پیروز شود و چه شکست بخورد، مسئولیت این پیروزی یا شکست را به هیچ عنوان نپذیرفته و آن را به عوامل بیرونی و توطئه آمیز نسبت میدهد.
3-جریان اصلاحطلب با ادعاهایی از قبیل «حاکمیت یکدست» و «نداشتن کاندیدای مطلوب» در واقع اعتراف میکند که در تمام سالهای فعالیتش هرگز به دنبال همافزایی قوای سهگانه با یکدیگر در جهت رسیدگی به مطالبات مردم و پیشرفت کشور نبوده است، بلکه حاکمیتی چندگانه و چند دسته و پیوسته در تنازع با سیاستهای کلی نظام را میپسندند. شاید به همین علت باشد که این جریان سیاسی همیشه در یک سر آشوب و فتنهها و التهابات پس از انقلاب قرار دارد.
4- جبهه اصلاحات و طیف اصلاح طلبان ساختاری در مرحله کنونی پیش ثبت نام فله ای را به صورت غیررسمی در دستورکار خود قرار داده اند اما طی روزهای آتی و به صورت آشکار آرایشی تهاجمی علیه انتخابات و برجسته سازی برخی اعتراضات احتمالی خواهند پرداخت. این رویه از دیگر سو به معنای ذخیره سازی پیش فرض گزینه «حذف اصلاح طلبان» در انتخابات بوده و در صورت عدم تحقق شرایط انتخاباتی این جریان به صورت مستمر مورد تاکید قرار خواهد گرفت.
پایان اغتشاشات و سلام بر انتخابات!
روزنامه اعتماد که در طول اغتشاشات پاییزی پای ثابت تحلی و تفسیر آن بوده و آشوب را تا سطح یک کنش مدنی بالا برده بود حالا با یک نغییر تاکتیک از آشوبگران خواسته در ستادهای انتخاباتی فعال شوند!
این روزنامه نوشته است:
طبقه متوسط هنوز هم معتقد است که باید از مسیر رفتارهای مدنی حرکت کند و از رفتارهای رادیکال و انقلابی دوری کند. به همین دلیل است که از طبقه پایین جامعه دعوت نمیکند که کنشگری تند و تیز داشته باشد. چون میداند که ممکن است انقلابی روی دهد. انقلاب هم با فروپاشی تمامعیار شکل میگیرد. یک دوره طولانی عقبگرد در جامعه شکل میگیرد. طبقه متوسط چون قبلا این مسیر را یکبار طی کرده، دیگر به راحتی به آن تن نمیدهد. به همین دلیل تلاش میکند منفذی برای حضور در انتخابات و رفتارهای مدنی پیدا کند.
اعتماد در ادامه با اشاره به این موضوع که تنها راه حل جلوگیری از اغتشاشات حرکت در مدار اصلاحات است مینویسد:
این روند تا جایی ادامه دارد که طبقه متوسط تمام انرژی خود را برای رفتارهای مدنی از دست بدهد. پس از این مرحله است که دیگر این طبقه عاملیت تحولات نخواهد بود بلکه اتفاقات روند را به دست میگیرد. طبقه متوسط هم جان و میل خود را برای صحبت کردن از اصلاحات، رفتارهای مدنی، انتخابات و... از دست میدهد. نظام سیاسی تمام تلاش خود را معطوف داشته تا گفتمان اصلاحات را بدنام کند و دچار فروریزی شود. ولی انگار سیاستگذاران نمیدانند فروریزی گفتمان اصلاحات، آغاز بروز رفتارهای رادیکال خواهد بود.
اصلاح طلبان ساختاری در مرحله جدید از اقدامات انتخاباتی که مقارن با اطلاعیه خاتمی در خصوص حجاب اجباری می باشد به دنبال بهره گیری از فضای سالگرد اعتراضات سال گذشته و تولید فشار به نظام خواهند بود که تا در گام بعدی مانع از ردصلاحیت ها شود. شدت گرفتن هجمه های رسانه ای – سیاسی علیه حاکمیت، بیان انتقادات رادیکال، برجسته سازی تحریم ها و مشکلات اقتصادی، بی اعتبارسازی سیاست خارجی جمهوری اسلامی، برجسته سازی اعتراضات، تشدید شکاف های اجتماعی، دولت- ملت، ملت- ملت و...بخشی از برنامه های رادیکال در بازه زمانی شش ماهه دوم سال می باشد.