ماهان شبکه ایرانیان

اراده

پس اراده چیست؟ آیا شوق و اشتیاق است؟ نه چون در انسان هم شوق با اراده دوتاست در مورد خیلی چیزها انسان اراده دارد ولی شوق ندارد و برعکس.

اراده چیست؟

پس اراده چیست؟ آیا شوق و اشتیاق است؟ نه چون در انسان هم شوق با اراده دوتاست در مورد خیلی چیزها انسان اراده دارد ولی شوق ندارد و برعکس.

انسان از آن جهت که عاقل است و یک شی ء را تعقل می کند این تعقلش وجود آن اقتضا دارد یک چیزهایی است که طبیعت انسان اقتضای آن را دارد مثلا انسان وقتی گرسنه است میل به خوردن پیدا می کند گاهی چیزی را شدیدا مشتاق است ولی آن را اراده نمی کند چون با طبیعتش موافق نیست گاهی به عکس است شوق نیست ولی اراده است مثلا انسان یک دوای بدمزه ای را می خورد در حالی که طبع فرار می کند.

پس کاری که ملایم طبع است مورد شوق است و کاری که ملایم عقل است مورد اراده است.

حال آیا ارداه غیر از تعقل ماست؟ یا حقیقت این است که تعقل ما عین اراده ماست یعنی ملایمت یک کار با عقل ما همان اراده ماست؟

حال حد اکثر فرض کنیم که [اراده و تعقل] در انسان دو تا باشد اما در ما یک خصوصیت دیگر هم هست فعل اختیاری ما برای حصول غرضی است که فاقد آن هستیم و آن را می خواهیم مثلا غذایی را می خواهیم بخوریم شهوت ومیل درونی ما اقتضا کرده که خیری را که ندارد جذب کند در ما همه اینها به صورت کثرت وجود دارد ذات ما تعقل ما دو چیز است و ممکن است اراده هم غیر از تعقل ما باشد و این نیز با غرض که آن را جستجو می کنیم چیز دیگری باشد.

در ذات واجب تعالی همه اینها هست منهای جنبه های عدمی و نیستی و منهای جنبه های مربوط به نقص در او تعقل اشیاء هست بدون اینکه تعقل مغایر با عقل باشد اراده هست ولی همه اینها عین ذات است و کثرتی نیست در او غرض نیست در باب علم ثابت شد که ذات او یعقل نظام الخیر نظام خیر ملائم با ذات است نه منافی هر ذاتی با فعل خود ملائمت دارد همین ملائمت می شود اراده او. وقتی ذات او فعلی را اقتضا داشته باشد و علم به آن فعل داشته باشد و [آن فعل] ملائمت با علم و عقل او هم داشته باشد. پس معنی اراده هم در او صادق است.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان