وعده خدا با موسى‏(ع)

این که وجود مقدس حضرت حق موسى را به میعادگاه قرب و میهمانى ویژه، آن هم در طول چهل شب دعوت کرد، تا از افق وجود او خورشید تورات را براى تربیت نفوس و رشد ارواح و تأمین سعادت دنیا و آخرت مردم طلوع دهد، دلیل بر شخصیت و عظمت و کمال آن حضرت است.

پاکى کامل موسى، و عبادات مخلصانه او که جز به عشق حق صورت نمى‏ گرفت، و کمالات باطنى و افکار و اندیشه‏ ها و نیات پاکش که او را به مقام والاى نبوت و رهبرى معنوى رسانده بود اقتضاء کرد که حضرت حق براى عطا نمودن کتاب آسمانى به او از او بخواهد که چهل شب به ضیافت الله رود و در آنجا با قرار گرفتن در عبادات ویژه و راز و نیازمخصوص به دریافت آن سرمایه‏ گران نایل آید.
وعده خدا با موسى‏(ع)

این که وجود مقدس حضرت حق موسى را به میعادگاه قرب و میهمانى ویژه، آن هم در طول چهل شب دعوت کرد، تا از افق وجود او خورشید تورات را براى تربیت نفوس و رشد ارواح و تأمین سعادت دنیا و آخرت مردم طلوع دهد، دلیل بر شخصیت و عظمت و کمال آن حضرت است.

موسى از همان زمانى که دیده در خیمه حیات باز کرد، و قدم به عرصه زندگى گذاشت، با این که در دربار فرعون و میان فرعونیان رفت و آمد داشت با تکیه بر عقل خدادادى، و اندیشه ى صحیح و نیت پاک، و عمل به آئین قهرمان توحید حضرت ابراهیم درخت وجودش را به ثمر نشاند و از وجود خویش موجودى موحد، منظم، با تربیت، ظلم ستیز، و همراه با کمالات و خصایل انسانى و الهى به وجود آورد، و به ویژه سالیان درازى که در خدمت شعیب پیامبر به سر برد، به ارزش ها و کمالات، و پاکى درون و برون خود افزود و تبدیل به عبدى خاص و بنده اى ویژه، و شخصیتى از هر جهت صالح و نهایتاً از مقربان درگاه حضرت حق شد، و استعداد پیامبرى و رهبرى و اولوالعزمى و کلیم اللهى در او ظهور کرد، و از سوى پروردگار مهربان براى هدایت بنى اسرائیل و دیگر مردم مأموریت یافت.

او پس از آن که بنى اسرائیل را از آن همه مظالم و ستم و سخت گیرى هاى فرعونیان و شکنجه هاى سنگین ستمگران نجات داد و از لابلاى امواج نیل به صورت معجزه آسا با عنایت و لطف پروردگار قوم خود را نجات داد و رابطه و علاقه آنان را با فضاى زندگى مصریان که محکوم فرهنگ شیطانى فرعونیان بود قطع کرد، مى بایست در سایه فرهنگ با برکت و سعادت بخش حضرت حق به همه جهات زندگى بنى اسرائیل رنگ دیگر دهد، و تحولى همه جانبه در فکر و اندیشه و آراء و ارواح و اعمال آنان به وجود آورد، تا از آنان ملتى موحد، پاک، درست کار، عزیز، ارجمند، متحد و تسلیم حق بسازد. به همین خاطر از طریق قلب پاکش این معنا را از جانب حضرت رب العزه دریافت کرد که باید خود را براى گرفتن کتاب آسمانى که حاوى همه نظامات زندگى و دارنده احکام فقهى و آداب اخلاقى، و فرمان هاى معنوى است آماده نماید.

آن حضرت که فوق العاده دلسوز امت، و براى تربیت فرد فرد آنان و آراسته شدنشان به توحید ناب و عدالت در همه شئون حیات دغدغه داشت و به انتظار دعوت حق براى دریافت کتاب آسمانى بود تا به وسیله آن منبع حقایق، هدایت قوم را کامل کند و دریچه هاى جدیدى از ماوراء طبیعت به روى آنان باز کند و آنان را از اثرات ریشه دارى که از فرهنگ مصریان و به ویژه فرعونیان در قلب و جانشان نشسته بود پاک کند، و از زنجیرهاى نامرئى فرهنگ مادى که بر دست و پاى باطنشان بسته بود آزاد نماید نهایتاً از سوى پروردگارش دعوت شد تا چندى که در حقیقت چهل شب کامل باید باشد از غوغاى زندگى، و هیاهوى مادى، و لجام گسیختگى هاى پول پرستان، و تقاضاهاى غیر منطقى قوم، کناره گیرى کند و به عزلت نشیند، و جز با حضرت محبوب همدم نباشد و با غیر او انسى نداشته باشد، و به روزه و عبادت و بندگى در خلوت قرب مشغول گردد، و به ریاضات شرعیه تن دهد، تا روحش و قلب ملکوتى اش از کدورت هاى زندگى دنیائى پاک گردد و صفاى باطنش به اوج نهائى رسد، و آئینه وجودش چنان صیقل یابد که براى طلوع و تابش وحى آماده شود.

وحى و الهام سرمایه بى بدیل و مایه بى نظیرى است که فقط و فقط از افق وجود مخلصان، و پاکان و صالحان که عمرى را در بندگى و عبادت خالص به سر بردند، و به غیر حق توجه نکردند، و جز خدا را نخواستند و عاقبت به مقام پیامبرى و ولایت رسیدند طلوع مى کند.

کسى که در عبادت دائم نیست، و عبادتى را که انجام مى دهد به شوق رسیدن بهشت و نجات از دوزخ است، و گاهى هم به دنبال خواهش هاى نفسانى و شهوات شیطانى آلوده به گناه مى شود، و دچار حجاب هاى ظلمانى است، و فقر معنوى او را از حضرت یار دور نگاه داشته و دغدغه مادیگرى درونش را به کدورت آلوده کرده، و آتش طمع و حرص و بخل و حسد درخت باطنش را سوزانده و افکار و نیاتش را به شوائب و ناپاکى ها و ناخلاصى ها مخلوط نموده شایسته دریافت ضعیف ترین مرحله الهام نیست چه رسد به دریافت وحى که از شئون نبوت و امامت است.

با این آلودگى ها و عبادات اندک که آن هم بر مبناى توحید صرف صورت نمى گیرد نه این که انسان بوى موسى و رنگ او را نمى گیرد بلکه به سوى متخلق شدن به اخلاق فرعونى پیش مى رود و رهزن صد موسى و هارون مى شود.

آن که او بنیاد فرعونى کند

راه صد موسى و صد هارون زند

در هر صورت پاکى کامل موسى، و عبادات مخلصانه او که جز به عشق حق صورت نمى گرفت، و کمالات باطنى و افکار و اندیشه ها و نیات پاکش که او را به مقام والاى نبوت و رهبرى معنوى رسانده بود اقتضاء کرد که حضرت حق براى عطا نمودن کتاب آسمانى به او از او بخواهد که چهل شب به ضیافت الله رود و در آنجا با قرار گرفتن در عبادات ویژه و راز و نیازمخصوص به دریافت آن سرمایه گران نایل آید.

 

منبع:

کتاب تفسیر حکیم (جلد 3)        

نوشته استاد حسین انصاریان

 

 

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان