سرویس سیاست مشرق _ محمدعلی وکیلی، فعال اصلاحطلب و از نمایندگان ادوار مجلس شورای اسلامی در بخشی از یک مصاحبه با خبرگزاری تسنیم ضمن اذعان به "پروژه تحریم انتخابات" و پیگیری آن از سوی چپهای تحریمی گفته است: متاسفانه از سال 98 در جبهه اصلاحات یک کج سلیقگی در حوزه حزبی رخ داد و آن این بود که به جای اینکه شاهد کنشگری رسمی و مسئولیتدار باشیم، سران جریان اصلاحات در پی فرار از مسئولیت بودند. در حالی که ماهیت یک حزب(یا طیف) این است که فعالیت و کنشگری سیاسی داشته باشند نه اینکه به جای کنش معطوف به مسئولیت، هرگونه مسئولیتی را از گرده خود بردارند و فعالان سیاسی متبوع خود را اصطلاحاً آتش به اختیار به حال خود رها کنند.
او میافزاید: بدنه کنشگران اصلاحطلب در شهرستانهای مختلف از سال 98 به این نتیجه رسیدند که رویکرد انتخاباتی سران جبهه اصلاحات تحریمی است منتها یک تحریم ناگفته و ضمنی. در همین راستا نیز شاهد بودیم که راه احزابی که دیدگاه متفاوتی با سران جریان داشتند بسته شد و تاثیر آنها به حداقل رسید. چراکه آن نوع موضعگیری به بیرمقی مردم کمک کرد و مردم انگیزه خود برای مشارکت در فضای سیاسی و انتخاباتی را از دست دادند و در نتیجه طیف اصطلاحاً خاکستری جامعه که موتور محرکه جریان اصلاحطلب تعریف میشد از سال 98 به بعد موضع بیتفاوتی را اتخاذ کرد و با صندوق رای قهر کرد.[1]
*این سخنان مهم از چند جهت جائز اهمیت ویژه هستند.
نخست "اذعان یک رجل اصلاحطلب به وجود پروژه تحریم انتخابات" است.
دقت شود که این پروژه حتی هنوز هم مورد انکار کسانی از اصلاحطلبان قرار دارد و عده بسیاری در سطح افکار عمومی و خواص نیز همچنان از بابت این پروژه خیانتبار در ناآگاهی به سر میبرند و از وجودش خبر ندارند.
پروژه انکار تحریم انتخابات تا جایی بود که حتی "محسن آرمین" زمانی در اشاره به تحلیل مشرق که خبر از طرح اصلاحطلبان تحریمی میداد، اینطور گفته بود که: "تحریم خاموش انتخابات را برای تهدید ما گفتهاند"![2]
و مدتها پس از او؛ سعید حجاریان بعنوان تئوریسین اصلی این حرکت نیز در فروردین سال گذشته اظهار کرد: مشارکت مشروط به معنای تحریم انتخابات نیست![3]
مسئله بعدی "مسئولیت ناپذیری چپهای تحریمی" است.
به این معنی که کار سیاسی و پوشیدن ردای سیاستورزی در وهله اول به معنای پذیرش مسئولیت در ابعاد مختلف است.
لکن وقتی یک رجل یا یک حزب سیاسی بخشی از این مسئولیت یا اصلیترین نماد آن یعنی "صندوق رأی" را بر زمین میگذارد و طفره میرود؛ یعنی بروز یک خطای آشکار و البته نابخشودنی.
در سخنان وکیلی البته یک بخش ناگفته نیز وجود دارد...
و آن عدم اشاره او به دوران "پسا تحریم انتخابات" است. به این معنی که هدف چپهای تحریمی پس از تحریم انتخابات چیست؟!
باید دانست که تحریم انتخابات تنها یک نتیجه طبعی دارد و آن دعوت به آشوب و برداشتن سلاح علیه نظام و مردمی است که انتخاباتشان تحریم شده است.
بدیهیست که بانیان تحریم انتخابات همانگونه که در ابتدا اصل قضیه را انکار میکردند؛ این نتیجه را هم کتمان میکنند و آنرا به گردن نمیگیرند.
اما پر واضح آنکه در سیاست غیر از 2 راهی انتخابات یا اسلحه هیچ راهی برای اصلاح وجود ندارد و البته این 2 راه نیز قابل جمع با یکدیگر نیستند و بصورت همزمان رخ نمیدهند.
پس آنکه دست به تحریم انتخابات میزند یعنی نظری به خیابان و اسلحه دارد.
شاید برای مخاطبان محترم جالب باشد که مشرق این نتیجه طبیعی را به اقتراح گذاشته و حتی در تخاطب رسانهای از رجال اصلاحطلب نیز خواست که بگویند چه گزینهای در پساتحریم انتخابات به جز اسلحه وجود دارد؟!
اما آنها تا این لحظه هیچ پاسخی برای این سوال منطقی نداشتهاند.[4]
در ادامه باید حتما به این نکته نیز اشاره کرد که یکی از اهداف پروژه تحریم انتخابات تا قبل از رسیدن به هدف نهایی؛ فریب دادن کسانی از مردم برای کاستن از میزان مشارکت در انتخابات است.
اینکه این هدف و ایضا اهداف بعدی بانیان تحریم تا چه اندازه محقق شود؛ بسته به میزان وجود نگاه و برخورد دوگانه تبیینی_امنیتی است.
چه اگر با چنین پروژه خیانتبار و پر آشوبی در دو سطح تبیین و برخورد امنیتی مقابله نشود؛ اهداف آن یک به یک رخ خواهند نمود...
***
1_https://tn.ai/2996450
2_mshrgh.ir/1035158
3_mshrgh.ir/1352504
4_mshrgh.ir/1397665