ماهان شبکه ایرانیان

داستان عیسی و مادرش (ع) در قرآن چگونه است

مادر مسیح نامش مریم دختران عمران بود، مادر مریم به وی حامله شد و نذر کرد فرزنددر شکم خود را، بعد از زائیدن محرر کند یعنی خادم مسجد کند، و او در حالی این نذر رامی کرد که می پنداشت فرزندش پسر خواهد بود ولی وقتی او را زائید و فهمید که او دختر است، اندوهناک شدو حسرت خورد و نامش را مریم یعنی خادمه نهاد، پدر مریم قبل از ولادت او ازدنیا رفته بود، بناچار ...

مادر مسیح نامش مریم دختران عمران بود، مادر مریم به وی حامله شد و نذر کرد فرزنددر شکم خود را، بعد از زائیدن محرر کند یعنی خادم مسجد کند، و او در حالی این نذر رامی کرد که می پنداشت فرزندش پسر خواهد بود ولی وقتی او را زائید و فهمید که او دختر است، اندوهناک شدو حسرت خورد و نامش را مریم یعنی خادمه نهاد، پدر مریم قبل از ولادت او ازدنیا رفته بود، بناچار خود او دخترش را در آغوش گرفته به مسجد آورد و او را به کاهنان مسجدکه یکی از آنان زکریا بود تحویل داد، کاهنان در باره کفالت مریم با هم مشاجره کردند و درآخر به این معنا رضایت دادند که در این باره قرعه بیندازند و چون قرعه انداختند زکریا برنده شدواو عهده دار تکفل مریم گشت تا وقتی که مریم به حد بلوغ رسید، در آن اوان، زکریا حجابی بین مریم و کاهنان برقرارنمود و مریم در داخل آن حجاب مشغول عبادت بود و احدی بجز زکریابر او در نمی آمد و هر وقت زکریا بر او در می آمد وداخل محراب او می شد، رزقی نزد اومی یافت، روزی از مریم پرسید: این رزق از کجا نزد تو می آید: گفت: از نزدخدا و خدا به هر کس بخواهد بدون حساب روزی می دهد و مریم ع صدیقه و به صمت خدا معصوم بود، طاهره بود، اصطفاء شده بود،محدث و مرتبط با ملائکه بود.ملکی از ملائکه به او گفت که خدا تو را اصطفاء و تطهیرکرده، مریم از قانتین بود و یکی از آیات خدا برای همه عالمیان بود.

اینها صفاتی است برای مریم که آیات زیر بیانگر آن است (1).

بعد از آنکه مریم به حد بلوغ رسید و در حجاب(محراب)قرارگرفت، خدای تعالی روح را(که یکی از فرشتگان بزرگ خدا است)نزد او فرستاد و روح به شکل بشری تمام عیار دربرابر مریم مجسم شد و به او گفت که فرستاده ای است از نزد معبودش، و پروردگارش وی رافرستاده تا به اذن او پسری به وی بدهد، پسری بدون پدر، و او را بشارت داد به اینکه به زودی ازپسرش معجزات عجیبی ظهور می کندو نیز خبر داد که خدای تعالی به زودی او را به روح القدس تایید نموده، کتاب و حکمت و تورات و انجیلش می آموزد و به عنوان رسولی به سوی

............................................ (1)سوره آل عمران، آیه 35 - 44، سوره انبیا، آیه 91، سوره تحریم، آیه 12.

صفحه : 442

بنی اسرائیل گسیلش می دارد، رسولی دارای آیات بینات،و نیز به مریم از شان پسرش وسرگذشت او خبر داد، آنگاه در مریم بدمید و او را حامله کرد، آنطور که یک نفرزن به فرزندخود حامله می شود، این مطالب از آیات زیر استفاده می شود: آل عمران، آیه 35 - 44.

آنگاه مریم به مکانی دور منتقل شد و در آنجا درد زائیدنش گرفت و درد زائیدن او را به طرف تنه نخله ای کشانید و با خود می گفت: ای کاش قبل از این مرده و از خاطره هافراموش شده بودم، من همه چیز را و همه چیز مرا از یاد می برد، در این هنگام از طرف پائین وی ندایش داد: غم مخور که پروردگارت پائین پایت نهر آبی قرار داده، تنه درخت را تکان بده تا پی در پی خرمای نورس از بالا بریزد، از آن خرما بخور و از آن آب بنوش و از فرزندی چون من خرسند باش، اگر از آدمیان کسی را دیدی که حتما خواهی دید، بگو من برای رحمان روزه گرفته ام و به همین جهت امروز با هیچ انسان سخن نمی گویم، مریم چون این را شنید از آنجا که فرزند خودرا زائیده بود به طرف مردم آمد در حالی که فرزندش را در آغوش داشت(1) و به طوری که از آیات کریمه قرآن بر می آید حامله شدنش و وضع حملش و سخن گفتن او و سایر شؤون وجودش از سنخ همین عناوین در سایر افراد انسان ها بوده.

مردم و همشهریان مریم وقتی او را به این حال دیدند، شروع کردند از هر سو به وی طعنه زدن و سرزنش نمودند چون دیدند دختری شوهر نرفته بچه دار شده است، گفتند: ای مریم چه عمل شگفت آوری کردی!، ای خواهر هارون نه پدرت بد مردی بود و نه مادرت زناکار، مریم اشاره کردبه کودکش که با او سخن بگوئید، مردم گفتند: ما چگونه با کسی سخن گوئیم که کودکی در گهواره است، در اینجاعیسی به سخن درآمد و گفت: من بنده خدا هستم، خدای تعالی به من کتاب داد و مرا پیامبری از پیامبران کرد و هر جا که باشم با برکتم کرد و مرابه نماز و زکات سفارش کرد، مادام که زنده باشم بر احسان به مادرم سفارش فرمود و مرا نه جبارکرد ونه شقی، و سلام بر من روزی که به دنیا آمدم و روزی که می میرم و روزی که زنده برمی خیزم. (2) پس این کلام که عیسی در کودکی اداء کرد، به اصطلاح علمی، نسبت به برنامه کارنبوتش براعت استهلال بوده(براعت استهلال به این معنااست که نویسنده کتاب در حمد وثنای اول کتابش کلماتی بگنجاند که در عین اینکه حمد و ثنای خدا است اشاره ای هم باشد به

............................................ (1)سوره مریم، آیه 20 - 27. (2)سوره مریم، آیه 27 - 34.

صفحه : 443

اینکه در این کتاب پیرامون چه مسائلی بحث می شود)، عیسی ع هم با این کلمات خود فهماند که به زودی علیه ظلم و طغیان، قیام نموده و شریعت موسی ع را زنده واستوار می سازد و آنچه از معارف آن شریعت مندرس و کهنه گشته تجدید می کندو آنچه ازآیاتش که مردم در باره اش اختلاف دارند بیان و روشن می سازد.

عیسی ع نشو و نما کرد تا به سن جوانی رسید وبا مادرش مانند سایر انسان هاطبق عادت جاری در زندگی بشری می خوردند و می نوشیدند و در آن دو مادام که زندگی می کردند تمامی عوارض وجود که در دیگران هست وجود داشت.

عیسی ع در این اوان به رسالت به سوی بنی اسرائیل گسیل شد و مامور شد تاایشان را به سوی دین توحید بخواند، و ابلاغ کند که من آمده ام به سوی شما و بامعجزه ای ازناحیه پروردگارتان آمده ام و آن این است که برای شما(و پیش رویتان)از گل چیزی به شکل مرغ می سازم و سپس در آن می دمم، به اذن خدا مرغ زنده ای می شود و من کور مادرزاد و برصی غیر قابل علاج را شفا می دهم و مردگان را به اذن خدا زنده می کنم و بدانچه می خورید وبدانچه در خانه هایتان ذخیره می کنید خبر می دهم، که در این برای شما آیتی است بر اینکه خدا رب من و رب شما است و باید او را بپرستید.

عیسی ع مردم را به شریعت جدید خود که همان تصدیق شریعت موسی ع است دعوت می کرد، چیزی که هست بعضی از احکام موسی را نسخ نمود و آن حرمت پاره ای از چیزها است که در تورات به منظور گوشمالی و سختگیری بر یهود حرام شده بودو بارها می فرمود: من با حکمت به سوی شما گسیل شده ام، تا برایتان بیان کنم آنچه را که مورد اختلاف شما است و نیز می فرمود: ای بنی اسرائیل من فرستاده خدا به سوی شمایم، درحالی که تورات را که کتاب آسمانی قبل از من بوده تصدیق دارم و درحالی که بشارت می دهم به رسولی که بعد از من می آید و نامش احمد است.

عیسی ع به وعده هائی که داده بود که فلان و فلان معجزه را آورده ام وفا کرد، هم مرغ خلق کرد و هم مردگان را زنده کرد و هم کور مادرزاد و برصی را شفا داد و هم به اذن خدا از غیب خبر داد.

عیسی ع همچنان بنی اسرائیل را به توحید خدا و شریعت جدید دعوت کرد تاوقتی که از ایمان آوردنشان مایوس شد، و وقتی طغیان و عناد مردم را دید و استکبار کاهنان واحبار یهود از پذیرفتن دعوتش را مشاهده کرد، از میان عده کمی که به وی ایمان آورده بودندچند نفر حواری انتخاب کرد تا او را در راه خدا یاری کنند.

صفحه : 444

از سوی دیگر یهود بر آن جناب شورید و تصمیم گرفت او رابه قتل برساند، ولی خدای تعالی او را از دست یهود نجات داد و به سوی خود بالا برد و مساله عیسی ع برای یهودمشتبه شد، بعضی خیال کردند که او را کشتند، بعضی دیگر پنداشتند که به دارش آویختند، خدای تعالی فرمود: نه آن بود و نه این،بلکه امر بر آنان مشتبه شد (1) ، این بود تمامی آنچه قرآن کریم در داستان عیسی و مادرش فرموده است.

--------------------------- (1)"آل عمران، 45 - 58"، "زخرف، 63 - 65"، "صف، 6 - 14"، "مائده، 110 - 111"، "نساء، 157 - 158".

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان