عصر ایران ؛ کاوه معینفر - در چند روز اخیر داستان کوروش کمپانی و اتفاقات ناشی از آن باز یک پرسش اصلی را به وجود آورد که چرا کلاه برداران در ایران به سادگی میتوانند پول مردم را بالا بکشند.
برای این که کسی متوجه شود که اقدام کوروش کمپانی غیر عادی است نیازی به هوش چندانی نیست ولی مشکل اینجاست که انگار ما عادت کردهایم به این اتفاقات غیر معمول و معقول!
قضیه وقتی بغرنجتر میشود که افراد مشهور و شناخته شده - یا همان سلبریتیها - در ترویج و مشروعیت بخشیدن به این کلاهبرداری شیک نقش داشتهاند و حالا غیر از تعداد معدودی از آنها مابقی خود را به کوچه علی چپ زدهاند که انگار هیچ اتفاقی رخ نداده است! تا امروز فقط یک نفر عذرخواهی کرده است و چند نفر هم توجیه...
اما واقعا باعث همه این اتفاقات و مقصر اصلی سلبریتیها هستند؟ اگرچه نقش آنها غیر قابل انکار است ولی اصل ماجرا جای دیگری است و این سلبریتیها هم در این اتفاق آگاهانه یا نا آگاهانه بازیچه دست گردانندگان کوروش کمپانی شدهاند.
هر کسی با یک کم تعمق و تامل بر اتفاقات رخ داده در جریان کوروش کمپانی بفهمد که یک جای کار ایراد دارد. مگر میشود گوشی آیفونی که در همه جای دنیا با قیمت 1300 تا 1600 دلار به فروش میرسد را ایشان در ایران با 20 میلیون تومان به مردم بدهد؟ با دلار 50 تومانی یعنی تقریبا 400 دلار! چرا کوروش کمپانی چنین کاری میکند؟ چرا باید یک گوشی را یک سوم یا شما بگو نصف قیمت ارائه کند؟
دو حالت خارج نیست یا گوشی آیفون تقلبی است یا دزدی، والا با هیچ منطق دیگری نمیتوان این گونه تجارت کردن را فهمید.
قصابی سر کوچه ما یه مدت از زمان جواز کسبش که میگذرد تلفنی یا حضوری به او خبر میدهند باید جواز کسبت را تمدید کنی، برای پرسنل و کارمندهایت باید کارت سلامت بهداشت بگیری و ... آرایشگر محلهمون هم همینطور، نانوایی، رستوران و ... حال چطور است که یک شرکتی مانند کوروش کمپانی و آنهم با این حجم از تبلیغات و حضور در فضای مجازی، بیلبوردها و ... هیچ نهاد یا ارگان و ادارهای به او کاری نداشته است و از او نپرسیده است که این تفاوت قیمت را از کجا جبران میکنید؟
پس اصل ماجرا باید از نهادهای مربوطه نظارتی و حتی امنیتی پرسید که این قضیه چرا از زیر نظر آنها دور مانده است؟
تا حد زیادی هم اتفاقات و اطلاعات منتشر شده چنان پراکنده و آشفته است که احتمال دارد مغز انسان منفجر شود. بر اساس اعلام خبرگزاری تسنیم «امیرحسین شریفیان» متولد 1375 مالک اصلی مجموعه «کوروش کمپانی» است که با 180 روز غیبت اولیه اقدام به تکمیل دفترچه سربازی میکند اما از رفتن به سربازی خودداری کرده و از سال 1400 تا به امروز سرباز فراری است.
بر اساس قانون ثبت شرکتها، اگر فردی بخواهد مدیرعامل، عضو هیئت مدیره یا بازرس یک شرکت باشد باید حتما کارت پایان خدمت داشته باشد. سؤال اصلی از نهادهای نظارتی این است که چگونه یک سرباز فراری میتواند یک شرکت تاسیس کند و به راحتی با کمک تبلیغات گسترده سلبریتیها بتواند سرمایه مردم را بالا بکشد؟!
اصلا چگونه گذرنامه گرفته و از کشور خارج شده است؟ احتمالا سربازی را خریده است؟
امروز رئیس انجمن واردکنندگان موبایل گفته است: «کوروش کمپانی اصلا مجوز واردات آیفون نداشته و موبایلها را از طریق شرکتهای واردکننده داخلی تهیه و به فروش رسانده است [...] بسیاری از کلاهبرداریها و مشکلاتی که برای مردم و مالباختگان ایجاد میشود به خاطر تبلیغاتی است که با دریافت پول از سوی برخی از سلبریتیها برای این شرکتها صورت میگیرد.»
پرسش این است که شما تا حالا کجا بودید؟ شما که رئیس انجمن وارد کنندگان موبایل کل کشور هستید و میدانستید چنین اتفاقی با هیچ منطقی سالم نیست چرا هیچ اقدامی انجام ندادید؟ الان که طرف فرار کرده و پول و مال مردم هم خورده شده تازه دارید حرف میزنید و بیشترین تقصیر را هم به گردن سلبریتیها میاندازید.
پلیس فتا، وزارتخانههای مختلف، قوه قضاییه، اصناف مربوطه و ... کجا بودند؟
هر سلبریتی که برای کوروش کمپانی تبلیغ کرده است حداقل حالتش این است که احساس مسئولیت پذیری نسبت به اقدام و تاثیرات تبلیغ خودش ندارد، و یا اصلا فرض را براین بگیرید که آن شخص سلبریتی هم دست آنها بوده و او هم یک کلاه بردار است، آیا نباید نهادهای نظارتی و امنیتی هیچ اقدامی انجام میدادند؟ تحقیق و تحفص برای چه زمانی و چه کسانی است؟
برای همین با تاکید بر به اشتباه بزرگ سلبریتیها در رواج و گسترش این شرکت ولی اصل ماجرا جای دیگری است و انگار قرار است همه تقصیرات به گردن سلبریتیها بیافتد.
ولی بی تعارف بگویم تا افرادی مانند مالک کوروش کمپانی بدون هیچ سوال و بازخواستی میتوانند به این سادگی با مجوز و به شکل رسمی فعالیت کنند این روند همچنان ادامه خواهد داشت و هر بار به شکل دیگری این اتفاق تکرار خواهد شد. و از تمام قابلیتها و تواناییهای لازم من جمله تبلیغات و سلبریتی و ... هم استفاده خواهند کرد.