تقلید جاهلانه‏

از آنجا که قرآن مجید بر پایه مطابقت و هماهنگى با عقل سلیم و فطرت بیدار، و هم سوئى به حقایق هستى و واقعیات ملکوتى، و تأمین کننده سعادت دنیا و آخرت مردم نازل شده و سراسر آیاتش جز علم و حکمت و رحمت و شفاء و هدایت به سوى صراط مستقیم است همگان را دعوت مى‌کند که در همه امور زندگى قرآن را سرمشق قرار داده و از آن پیروى کنند، که تقلید از قرآن مجید، و پیروى ...

از آنجا که قرآن مجید بر پایه مطابقت و هماهنگى با عقل سلیم و فطرت بیدار، و هم سوئى به حقایق هستى و واقعیات ملکوتى، و تأمین کننده سعادت دنیا و آخرت مردم نازل شده و سراسر آیاتش جز علم و حکمت و رحمت و شفاء و هدایت به سوى صراط مستقیم است همگان را دعوت مى‏کند که در همه امور زندگى قرآن را سرمشق قرار داده و از آن پیروى کنند، که تقلید از قرآن مجید، و پیروى از عاقلانى چون انبیا و به ویژه رسول بزرگوار اسلام و اطاعت از چهره‏هائى چون امیرمؤمنان و امامان معصوم و گام نهادن به جاى گام صاحبان عقل و خرد و اندیشمن
تقلید جاهلانه‏

 

از آنجا که قرآن مجید بر پایه مطابقت و هماهنگى با عقل سلیم و فطرت بیدار، و هم سوئى به حقایق هستى و واقعیات ملکوتى، و تأمین کننده سعادت دنیا و آخرت مردم نازل شده و سراسر آیاتش جز علم و حکمت و رحمت و شفاء و هدایت به سوى صراط مستقیم است همگان را دعوت مى‌کند که در همه امور زندگى قرآن را سرمشق قرار داده و از آن پیروى کنند، که تقلید از قرآن مجید، و پیروى از عاقلانى چون انبیا و به ویژه رسول بزرگوار اسلام و اطاعت از چهره‌هائى چون امیرمؤمنان و امامان معصوم و گام نهادن به جاى گام صاحبان عقل و خرد و اندیشمندان دلسوز و ناصحان و مشعل‌داران هدایت امرى بسیار پسندیده و دست مایه خیر دنیا و آخرت و سبب رشد و تکامل انسان است و قرآن مجید با توجه به پایان آیه مورد بحث: لا یَعْقِلُونَ شَیْئاً وَ لا یَهْتَدُونَ‌ تقلید از خردمندان هدایتگر به سوى واقعیات را نیکو و مستحسن مى‌شمارد.

ولى تقلید جاهلانه و پیروى کورکورانه را چه از نیاکان گذشته نیاکانى که در فضاى شرک و کفر و جهل و بى‌خبرى مى‌زیستند و چه اربابان دچار هواپرستى، و فتنه‌گران گمراه کننده که معاصر انسان باشند عملى بسیار ناپسند و کارى زشت و سبب تخریب دنیا و آخرت مى‌داند، و تقلیدهاى متکى بر تعصب‌هاى قومى و جاهلى را از خطوات شیطان مى‌شمارد.

اگر در هر روزگارى هر قوم مقلدى که تقلیدش بر پایه جهل و تعصب بوده است، عقل خود را به کار میگرفت، و از خردمندان و دلسوز و هدایت‌گران با بصیرت پیروى مى‌کرد از بند شرک کفر و عادات و رسوم غلط، و انحرافات فکرى و اخلاقى رهائى مى‌یافت، و هماى سعادت و نیک بختى را در آغوش مى‌گرفت.

کافران و مشرکان و یهود و نصارى و تابعان بسیارى از فرهنگ‌هاى غلط و برخى از به ظاهر مسلمانان دچار تقلید کورکورانه از گذشتگان بى‌خرد و نیاکان بى‌هدایت هستند و از این طریق به فساد و افساد دچار شده و نظام زندگى عاقلانه و حکیمانه را از هم پاشیده‌اند، چه خطر عظیمى است که انسان را تحرک عقل و آزاد اندیشى را برخود ببندد و عقب‌گرا و واپس‌گرا شود، و خود را از درک توحید، و آئین خدا، و پیروى از آیات حق، و قرار گرفتن در مسیر هدایت محروم نماید! و در عرصه تعصب‌هاى جاهلى و تقلید کورکورانه به محصولات جهل و بى‌دینى نیاکانش افتخار کند و پرچم شیطانى کفر و شرک و بت‌پرستى و آتش‌پرستى را در اهتزاز نگاه دارد!!

 

مسدود شدن راه هدایت‌

این مقلدان متعصب و منحرفان در گل مانده، و بى‌خبران درمانده بر اثر کثرت گناه، و اقامت طولانى در لجن‌زار عادات و رسوم زشت چشمشان از دیدن حقایق بسته شده و گوششان از شنیدن واقعیات به کرى نشسته، و زبانشان از پرسش از حقایق و مشورت با عاقلان بسته شده و در نهایت راه هدایت را به دست خود به روى خود مسدود کرده‌اند.

داستان اینان در برخورد با قرآن و پیامبران و امامان که آنان را به هدایت و صراط مستقیم و تأمین خیر دنیا و آخرت و رهائى از گرگ هواى نفس، و اژدهاى تقلید جاهلانه دعوت مى‌کنند، داستان چوپان دلسوزى است که به گوسپندان هى‌هى مى‌زند، و با آنان سخن مى‌گوید تا به علف‌زارشان سوق دهد و از خطر درندگان و گرگان برهاند ولى گوسپندان جز صدائى که مفهوم آن را درک نمى‌کنند نمى‌شنوند، صداى دعوت قرآن و پیامبران و امامان و عالمان ربانى که جز سعادت اینان را نمى‌خواهند، صدائى که از مفاهیم معنوى و معانى ملکوتى هم چون دریا موج مى‌زند، آوائى که نتیجه‌اش بسته شدن همه درهاى شقاوت و باز شدن همه درهاى سعادت به روى انسان است براى آنان هم چون نعیق چوپان براى چهار پایان است‌ صُمٌّ بُکْمٌ عُمْیٌ فَهُمْ لا یَعْقِلُونَ‌ کر و لال و کورند و حاضر به تعقل و تفکر در مفاهیم دعوت حق نیستند و بر کفر و شرکشان، و تقلید جاهلانه و متعصبانه خویش پافشارى اصرار دارند، و به چاهى از ضلالت و گمراهى در افتاده‌اند که نمى‌خواهند شعاع هدایت بر آنان بتابد و درب سعادت به روى آنان باز شود، و در آغوش نور قرار گرفته هم چون شجره طیبه، رشد و تکامل یابند، چندین چراغ چون عقل و فطرت و وجدان و نبوت و امامت و قرآن دارند ولى بیراهه مى‌روند، بگذار تا بیفتند و ببینند سزاى خویش!

 

 مطالب فوق برگرفته شده از:

کتاب: تفسیر حکیم جلد پنجم

نوشته: استاد حسین انصاریان



قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان