حضرت دانیال گوید:
اگر بیند که او را با تازیانه زدند، چنانکه اثر زدن بر او نمودار شد یا دست و پایش سخت ببستند و چنان زدند که خون از تن او روان شد، تاویل این جمله بد بود و نیز، دلیل کند که کسی به زبان او را برنجاند و از آن غمگین شود.
محمدبن سیرین گوید:
اگر بنید که او را تازیانه زدند، بی آن که دست و پای او را ببندند، اگر از تن او خون روان شد، دلیل که او را مال حرام حاصل گردد. اگر بیند نشان خستگی از زخم پیدا گشت، دلیل کند که به قدر آن از کسی فائده بیند.
ابراهیم کرمانی گوید:
اگر بیند کسی تازیانه بر پشت او زد و از جای آن خون بیرون آمد، دلیل است که از آن کس مال حرام یابد، یا زننده را به گناهی متهم کند. اگر بر پشت خود زخم بیند و نداند چه کسی او را زد، چنانکه پاره پاره گردید، دلیل که اهل خاندان او پراکنده گردند. اگر بیند کسی او را به چوب زد، دلیل که غمگین و مستمند شود به سبب مردی بددین و منافق. اگر بیند محتسب او را برد و بزد، دلیل که او را سلطان شغلی دهد و کارش نکو گردد. اگر بیند که کسی او کلوخی زد، دلیل که او را منفعتی حاصل شود. اگر مشت زد، دلیل که به قدر آن وی را رنج رسد از زننده. اگر بیند کسی او را طپانچه زد، دلیل است که از کسی سخنی زشت شنود و آبروی او برود.
جابرمغربی گوید:
اگر بیند که یکی وی را بزد و نداند برای چه زد، دلیل است که مال یابد و جامه نو پوشد و بهتر آن بود که زننده نشناسد و به وقت زدن دست و پای بسته بود. اگر بیند که یکی وی را با چوب یا تازیانه بزد و دانست که شخصی معروف است، دلیل است که از او چیزی بدو رسد و بیننده را نیک نباشد.
اسماعیل بن اشعث گوید:
اگر بیند که مرده ئی او را می زد، دلیل است که از سفر منفعت یابد و یا چیزی که از دستش رفته باز به دستش آید. اگر بنید که او مرده بود و او را می زدند، دلیل که او را در دین قوت بود و بعضی از معبران گویند: وامش گذارده شود. اگر بیند که مرده می زد و از آن زدن راضی بود، دلیل که حال آن مرده در آخرت نیک بود.
حضرت امام جعفر صادق فرماید:
زدن در خواب بر شش وجه بود.
اول: شفاعت ( زشتى و زشتنامى).
دوم: مجادله ( مرافعه و بگو مگو).
سوم: روشن شدن کار مشکل ( حل شدن مشکل).
چهارم: سفر.
پنجم: شرف و بزرگی.
ششم: مال حرام.
|