ماهان شبکه ایرانیان

فرشتگان در قران - بخش دوم

برخی آیات به تصریح، کارهایی را به فرشتگان نسبت داده و برخی دیگر تنها عنوان هایی را یادآوری فرموده است که ظاهرا یا احتمالا بر ملائکه منطبق می شود: (۱)

 کارها و ماموریت های فرشتگان

برخی آیات به تصریح، کارهایی را به فرشتگان نسبت داده و برخی دیگر تنها عنوان هایی را یادآوری فرموده است که ظاهرا یا احتمالا بر ملائکه منطبق می شود: (1)

1- آیاتی که فرشتگان را حامل و رساننده ی وحی به پیامبران معرفی می کند:

نحل/102:

قل نزله روح القدس .

بگو جبرئیل آنرا فرود آورد.

ظاهرا روح القدس در تطبیق با آیه ای دیگر، حضرت جبرئیل علیه السلام است:

بقره/97:

من کان عدوا لجبریل فانه نزله علی قلبک .

هر که خواهد دشمن جبرئیل باشد، همانا او فرود آورد آن (قرآن) را بر دل تو.

از پاره ای آیات دیگر چنین بر می آید که در همین کار نزول وحی، فرشتگان دیگر نیز شرکت دارند، حال یا همین وحی یا باید گفت وحی نیز مراتبی دارد که برخی به وسیله ی جبرئیل علیه السلام و برخی دیگر به وسیله ی سایر فرشتگان ابلاغ می گردد.

عبس/16:

بایدی سفرة کرام بررة .

به دست سفیرانی ارجمند و نیکوکار.

از آیاتی است که صریحا نمی فرماید اینان فرشته اند اما از لحن آیه معلوم می گردد که چنین رسولانی جز فرشته نمی توانند بود.آیاتی نیز داریم که لحن کلی، دارند:

نحل/2:

ینزل الملائکة بالروح من امره علی من یشاء من عباده .

خدا فرشتگان را به همراه روح از امر خویش بر هر کس از بندگانش که بخواهد، نازل می کند.

لحن این آیه کلی است اما روشن است که کسانی که چنین بر آنها وحی می شود پیامبرانند و حاملان آن وحی ها نیز فرشتگانند.

2- نزول «امر الهی » [ظاهرا بنابر سیاق آیه مقصود امر تکوینی است] به دست فرشتگان است.یعنی در تدبیر جهان که به امر الهی انجام می گیرد، فرشتگان عامل اجرائی اند و آنرا پیاده می کنند.

این مطلب به ویژه با تطبیق دو آیه ی ذیل، روشن می گردد.

سجده/5:

یدبر الامر من السماء الی الارض ثم یعرج الیه فی یوم .

تدبیر امر می کند از آسمان به سوی زمین، سپس (آن امر) یکروز به سوی او فرا می رود.

در آیه ی دیگر این عروج، به فرشتگان نسبت داده شده است:

معارج/4:

تعرج الملائکة و الروح الیه فی یوم کان مقداره خمسین الف سنة .

فرشتگان و روح به سوی او فرا می روند در روزی که اندازه ی آن پنجاه هزار سال است.

یعنی در روز قیامت، ملائکه به سوی خدا عروج می کنند.

از تطبیق این دو آیه، شاید با روشنی کامل و ظهور قوی بتوان دریافت که «نزول امر» به وسیله ی فرشتگان بوده است و سپس باز فرشتگان آنرا بالا می برند.البته منظور «بالای محسوس » نیست همانطور که نزول نیز جسمانی نیست که چیزی از کرات دیگر «پایین » بیاید.در آیه 6 سوره زمر آمده است که خدا هشت زوج انعام را نازل فرموده است این بدین معنا نیست که گاوها و دیگر چارپایان در کرات آسمانی می چریدند و خدا آنها را به زمین انتقال داده و نازل کرده است.این، همان نزول از خزائن معنوی خداست:

حجر/21:

و ان من شی ء الا عندنا خزائنه .

هیچ چیز نیست مگر که خزائن آن، نزد ماست.

و هنگامی که در این عالم تحقق می یابد، از آن تعبیر به نزول می شود، یعنی قبل از آن در مقام والایی جا داشته و بعد نزول معنوی کرده است.فرشتگان از عالمی که نزد خداست و خزائن اشیاء آنجاست، امر تدبیر جهان را نازل می کنند.بنابر این ملائکه دارای دو گونه رسالت اند: یکی رسالت تکوینی که با آن، امر تکوینی الهی و تدبیر او را در این عالم پیاده می کنند.

و دیگری رسالت تشریعی که با آن، شرایعی را که خدا وحی می فرماید، به انبیاء می رسانند.

پس رسالت در این آیات:

حج/22:

الله یصطفی من الملائکة رسلا . (خدا از میان فرشتگان رسولانی بر می گزینند) و یا:

فاطر/1:

جاعل الملائکة رسلا .

[قرار دهنده فرشتگان (به صورت) رسولان.]، ممکن است، هر دو گونه رسالت باشد.

اینک می توان گفت که اگر از این آیات به دست آوردیم که تدبیر امر از عالم بالا و نزول آن به زمین، با فرشتگانست، پس منظور از مدبرات در آیه ی:

نازعات/5:

فالمدبرات امرا .

نیز چه بسا فرشتگان باشد.نیز:

الذاریات/4:

فالمقسمات امرا .

زیرا که تقسیم نیز، لازمه ی تدبیر است یعنی آنچه را خداوند روزی بندگان قرار می دهد، اینان تقسیم می کنند و واسطه ی رساندن سهم هر کس یا تقسیمات دیگر هستند.

اینها عناوینی است که صریحا به فرشتگان نسبت داده نشده است اما شاید بتوان از قرائن دریافت که مقصود، آنها هستند.و نظیر آیاتی که ذکر شد، آیه های سوره ی صافات و مرسلات است.

البته در تفسیر این آیات، اختلافات زیادی وجود دارد اما یک وجه این است که اینان فرشتگان هستند.

3 و 4: دسته ای از فرشتگان حاملان عرش خدا و همان ها یا دسته ای دیگر شفاعت کنندگان مؤمنان هستند.

مؤمن/7:

الذین یحملون العرش و من حوله یسبحون بحمد ربهم و یؤمنون به و یستغفرون للدین امنوا...

آنانکه عرش را برمی دارند و کسانی که در اطراف آن هستند، برای سپاس خدا، او را تسبیح می گویند و بدو ایمان دارند و برای ایمان داران طلب بخشایش می کنند.

در اینجا نیز صریحا ذکر نشده است که حاملان عرش چه کسانی هستند ولی با قرائن آیات دیگر، می توان استظهار و یا استشعار کرد که اینان فرشتگانند که کارشان تسبیح خدا و استغفار برای مؤمنان است، یا ضمنا می توان دریافت که این فرشتگان، دستکم یک کارشان تسبیح و استغفار برای مؤمنان است که این خود یعنی شفاعت.

نجم/26:

و کم من ملک فی السموات لا تغنی شفاعتهم شیئا الا من بعد ان یاذن الله لمن یشاء و یرضی .

چه بسیار فرشتگان که در آسمانها هستند (که) شفاعتشان برای هیچکس سودمند نیست مگر از آن پس که خدا برای آنکه بخواهد اجازه دهد.

انبیاء/28:

و لا یشفعون الا لمن ارتضی .

و شفاعت نمی کنند جز برای کسانی که (خدا از آنان) راضی باشد در روایت آمده است: «من ارتضی الله دینه » کسی که خدا دین او را قبول فرموده باشد.

5- لعن بر کفار نیز از کارهای فرشتگان است:

بقره/161:

اولئک علیهم لعنة الله و الملائکة و الناس اجمعین .

اینان کسانی هستند که بر آنان باد لعنت خدا و فرشتگان و همه ی مردم.

آل عمران/87:

اولئک جزائهم ان علیهم لعنة الله و الملائکة .

اینان هستند که کیفر ایشان این است که بر آنان باد لعنت خدا و ملائکة.

6- بشارت دادن به مؤمنان هم از کارهای فرشتگان است و بر طبق قرائن، این بشارت بهنگام احتضار، داده می شود:

فصلت/30:

ان الذین قالوا ربنا الله ثم استقاموا تتنزل علیهم الملائکة الا تخافوا و لا تحزنوا و ابشروا بالجنة التی کنتم توعدون .

آنانکه می گویند پروردگار ما «الله » است سپس (در این راه) ایستادگی و استواری می کنند، فرشتگان بر آنان فرود می آیند (و می گویند) : مترسید و غمگین مباشید و بشارت باد شمایان را به بهشتی که به شما وعده داده شده بود.

اگر دلیلی به دست آید، چه بسا بتوان گفت قبل از مرگ نیز فرشتگان بر کسانی نازل می شوند و به آنان بشارت می دهند، یعنی این آیه منافی این مطلب نیست.اما قدر متیقن این است که بهنگام مرگ، این بشارت داده می شود.

7- نوشتن کردارهای بندگان خدا، از کارهای دیگر فرشتگان است:

انفطار/11:

و ان علیکم لحافظین، کراما کاتبین .

و همانا بر شما نگهبانند، ارجمندانی که نویسنده هستند.

یونس/21:

ان رسلنا یکتبون ما تمکرون .

همانا رسولان ما آنچه فریبکاری می کنید، می نویسند.

زخرف/80:

بلی و رسلنا لدیهم یکتبون .

آری و رسولان ما در نزد آنان می نویسند.ق/18:

ما یلفظ من قول الا لدیه رقیب عتید .

هیچ کلمه ای از دهان برون نیفکند مگر که نزد آن نگهبانی آماده وجود دارد.هیچ گفتاری بر زبان نراند مگر که نگاهبانی آماده (همانجا) حاضر است.

8- از جمله آیاتی که عنوان عامی را بیان می فرماید و تصریح نکرده است که ملائکه اند اما [از قرائن] می توان دریافت که منظور فرشتگان هستند، این آیه است: رعد/11:

له معقبات من بین یدیه و من خلفه یحفظونه من امر الله .

برای او نگاهبانهایی در پیش روی و پس پشت وجود دارد که او را بر حسب امر خدای، حفظ می کنند.

در تفسیر این آیه بحثهایی وجود دارد.بسا این احتمال قوی تر باشد که هر کس نگهبان هایی از فرشتگان دارد که به فرمان خداوند، او را حفظ می کنند تا هنگامی که قضاء حتمی الهی در رسد، اما تصریح به ملائکه، نشده است.

9- امداد مؤمنین از دیگر کارهای فرشتگان است:

آل عمران/15- 124:

اذ تقول للمؤمنین الن یکفیکم ان یمدکم ربکم بثلاثة آلاف من الملائکة منزلین.بلی، ان تصبروا و تتقوا و یاتوکم من فورهم هذا یمددکم ربکم بخمسة آلاف من الملائکة مسومین .

هنگامی که می گفتی به مؤمنان: آیا اینکه خدا شما را به سه هزار تن از فرشتگان نازل شده یاری کند، بسنده نیست؟ آری، اگر شکیبایی کنید و پرهیزکاری فورا (پس از آنها) آنک بیایند با 5 هزار تن از فرشتگان نشانه دار و مشخص، امداد می کند.

تا چند سال پیش، می بایست به زحمت برای روشنفکران اثبات می شد که موجودی بنام ملک هست و مددهای غیبی وجود دارد و خدا آنها را برای کمک به مجاهدان در جنگ می فرستد.روشنفکران می گفتند این ها تلقینات روحی و امثال آنست.

به برکت انقلاب و پیروزی آن و پیروزیهای جنگ تحمیلی با کفار بعثی، این مسائل حل شد و لازم نیست بنشینیم و اثبات کنیم که مددهای غیبی هم وجود دارد.

در جای دیگر، در مورد پیامبر می فرماید:

تحریم/4:

و ان تظاهرا فان الله هو مولیه و جبریل و صالح المؤمنین و الملائکة بعد ذلک ظهیر .

و اگر بر او چیرگی بورزید، همانا خدای مولای اوست و (نیز) جبرئیل و شایستگان از مؤمنان و (هم) فرشتگان از پس آن پشتیبان وی اند.

پی نوشت:

1- البته در ذیل آنها روایاتی نیز داریم اما چون بحث ما قرآنی است، تنها به آیات بسنده می کنیم.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان