با این حال، انقلاب اسلامی ایران در سال1979 نقطه عطفی در این روند بود. دولت سعودی، ایدئولوژی ایران را بهعنوان یک تهدید میدید و در طول جنگ ایران و عراق که یک سال بعد از انقلاب آغاز شد، از عراق حمایت کرد. تهران نیز به نوبه خود سعودیها را متهم کرد که دستنشانده آمریکا هستند و در نتیجه روابط با ریاض با تنشهای گستردهتر آن با واشنگتن در هم تنیده شد. تلاشهای گسترده بازسازی پس از جنگ با عراق، منابع ایران را منحرف کرد و جمهوری اسلامی را به سمت اولویتبندی اقتصاد تحت کنترل دولت با محوریت نفت سوق داد و همزمان محدودیتهای اجتماعی سختتری را اعمال کرد. اخیرا، پیشرفت اقتصادی این کشور بهدلیل سالها تحریمهای بینالمللی که در پاسخ به برنامه هستهای ایران و سیاستهای منطقهای به تصویب رسیده بود، کند شده است. این عقبنشینی قابل توجه بر اقتصاد ایران با فساد تشدید شده است.
بهرغم برخی از دستاوردهای قابل توجه در صنایع نظامی و هوافضای داخلی، استراتژی توسعه ایران -که برای دستیابی به امنیت از طریق حداکثر خوداتکایی طراحی شده است- نتوانسته پیشرفت اقتصادی یا رفاه بیشتر برای جمعیت ایران ایجاد کند. صنعت خودروی آن بهطور مشخص توسعهنیافته باقی مانده و از نظر فناوری از خودروسازان پیشرو جهان عقب است. اگرچه خودکفایی کشاورزی ایران به «امنیت غذایی» منجر شده است، اما این امر به قیمت راندمان پایین و آسیب زیست محیطی کسب شده است. اما طی 40سال گذشته، عربستان سعودی و سایر کشورهای منطقه در داخل تا حدی توسعه یافته و نقش خود را در بازارهای بینالمللی افزایش دادهاند و در بسیاری از موارد از نظر اندازه اقتصادی، پیچیدگیهای تکنولوژیک و میزان اتصال به یکدیگر رو به جلو بودهاند.
رقابت نرم در حال ظهور
نارضایتی ایرانیان از وضعیت اقتصادی خود مدتها است که به مقایسه با همسایگان کوچکتر ایران -امارات متحده عربی، قطر، کویت و حتی عمان- که بر منافع ملی متمرکز بودهاند، دامن زده است. نمیتوان به این راحتی عربستان را با جمعیتی بیش از 36میلیون نفر و تولید ناخالص داخلی بیش از یکتریلیون دلار (در مقایسه با ایران به ترتیب نزدیک به 89میلیون و کمی بیش از 410میلیارد دلار) بهعنوان «بیش از حد کوچک» برای مقایسه نادیده گرفت.
با این حال، این استراتژی متضاد پس از گرم شدن روابط در سال گذشته غیرقابل دفاع شد و از این زمان برنامههای اقتصادی و اصلاحات اجتماعی عربستان سعودی توسط رسانههای ایران پوشش داده شده است؛ در عین حال تلاشهای تغییر شهرت این پادشاهی اغلب در پلتفرمهای رسانههای اجتماعی مورد بحث قرار میگیرد. بیشتر این پوشش همچنان توسط رسانههای غیردولتی انجام میشود که وابسته به اصلاحطلبان و اعتدالگرایان هستند. مقامات ایرانی مانع کامل پوشش چشمانداز2030 نمیشوند.
بر خلاف مدل توسعه تحت کنترل ایران، چشمانداز2030 عربستان سعودی بر تنوع اقتصادی تمرکز دارد. این کشور قصد دارد با سرمایهگذاری در فناوریهای پیشرفته، گردشگری و انرژیهای تجدیدپذیر، پادشاهی را از نفت دور کند. این طرح همچنین در حال ایجاد یک چشمانداز اجتماعی معتدلتر و افزایش سرگرمیها است. در صحنه بینالمللی، درحالیکه عربستان سعودی با تعامل با همه قدرتهای بزرگ به دنبال ایجاد یک تصویر جهانی گستردهتر است، ایران با افزایش وابستگی خود به کشورهایی مانند روسیه و چین، قدرت مانور سیاست خارجی را محدودتر کرده است.
سه جنبه از تلاشهای مدرنسازی و اصلاحی پادشاهی سعودی، زمانی که با وضعیت ایران در تضاد قرار میگیرد، بالاترین سطوح انتقاد را برمیانگیزد: توسعه اقتصادی، فضای باز ورزشی و همچنین اینترنت. بهعنوان مثال، تجارتنیوز، یک پورتال خبری اقتصادی آنلاین خصوصی، در ماه فوریه یک مقاله اینفوگرافیک منتشر کرد که در آن شاخصهای اصلی اجتماعی-اقتصادی ایران و عربستان سعودی، از جمله ارقام تولید ناخالص داخلی دو کشور، نقاط قوت نسبی گذرنامه، شاخصهای ادراک فساد، برابری جنسیتی و آزادی اقتصادی و رتبهبندیها در این زمینه را مقایسه کرد. ایرانیان این بخش را بهطور گسترده در شبکههای اجتماعی به اشتراک گذاشتند.
ورود کریستیانو رونالدو، ستاره بزرگ فوتبال به لیگ عربستان و همچنین جشنوارههای موسیقی با حضور مجریان زن، کاملا متفاوت با تجربه ایرانیان در ورزش و سرگرمیهای عمومی است. در یک مثال قابل تامل، تبلیغ گردشگری عربستان با حضور لیونل مسی، اسطوره فوتبال، توجه عموم مردم را در ایران به خود جلب کرد. عزتالله ضرغامی، وزیر گردشگری ایران وقتی در این مورد سوال شد، پاسخ داد و گفت: «اگر مسی با میلیونها دلار برای گردشگری عربستان تبلیغ میکند، ما صادق بوقی خودمان را داریم.»
اظهارات ضرغامی به ویژه گویای این واقعیت است که مقامات ایرانی نه تنها بخش گردشگری را موتوری بالقوه امیدوارکننده برای رشد اقتصادی میدانند، بلکه آن را ابزاری برای مبارزه با احساسات ضدایرانی در خارج از کشور ارزیابی میکنند. با این حال، برخلاف رقبای منطقهای مانند عربستان سعودی و ترکیه، ایران نتوانسته مقررات دست و پا گیر را کاهش دهد تا از مسافران خارجی بیشتری استقبال کند. علاوه بر این، تهران در سالهای اخیر در واقع موانع جدیدی مانند محدودیتهای بیشتر در استفاده از اینترنت، اپلیکیشنهای پیامرسان و رسانههای اجتماعی در داخل کشور ایجاد کرده است.
به همین ترتیب، ژانویه گذشته، پس از اینکه یکی از کارآفرینان ایرانی در ایکس (توییتر سابق) برنامه جدید ویزای سرمایهگذاری عربستان سعودی برای متخصصان مراقبتهای بهداشتی، علمی و تحقیقاتی را برجسته کرد، پست او در شبکههای اجتماعی باعث واکنشهایی از سوی کارآفرینان و شهروندان شد. تحت محدودیتهای دست و پا گیر، ایران در بخش فناوریهای پیشرفته با مشکلاتی دست و پنجه نرم میکند. در دهه گذشته، بخشی از متخصصان فناوری اطلاعات از کشور مهاجرت کرده و به دنبال فرصتهایی در کشورهای همسایه امارات، ترکیه، قطر و عمان یا بیشتر در اروپا، کانادا و ایالات متحده آمریکا بودهاند.مطمئنا، مقامات سعودی همچنان با سرزنش گروههای ناظر بهدلیل سرکوب فعالان حقوق زنان و مخالفان سیاسی مواجه هستند، اما ایرانیها تاحدی سرفصلهایی درباره پیشرفتهای اقتصادی عربستان سعودی و پروژههای بزرگ داخلی گرانقیمت را میبینند.
جاده پیش رو؛ نبردی بر قلبها و ذهنها
این وضعیت جبهه جدیدی را بین تهران و ریاض ایجاد کرده است که ظاهرا سعودیها به دنبال بهرهبرداری بیشتر از آن هستند. تعداد فزاینده رسانههای فارسی زبان که توسط یا با حمایت عربستان سعودی راهاندازی میشوند، گواه روشنی بر این استراتژی است. عربستان سعودی ممکن است به دنبال اجرای اصلاحات اقتصادی و اجتماعی خود باشد و خود را بهعنوان نمونهای از مدرنیته و رفاه در منطقه قرار دهد. هدف نهایی ریاض، کاشتن نارضایتی بیشتر و در نتیجه تغییر جهت دادن تمرکز ایران به داخل، بهدست آوردن اهرم فشار بر تهران در مبارزه منطقهای گستردهتر برای نفوذ است. همانطور که چشمانداز ژئوپلیتیک خاورمیانه به تکامل خود ادامه میدهد، این نبرد قدرت نرم در حال ظهور بین دو رقیب سنتی منطقهای فصلی جدید و بالقوه تعیینکننده در رقابت منطقهای پایدار آنها را نشان میدهد.