ماهان شبکه ایرانیان

تحقیق و بررسی سند و متن زیارت عاشورا

منابع زیارت عاشورا : زیارت عاشورا دو مصدر اصلی دارد :۱. کامل الزیارات : زیارت عاشورا را به شش طریق از امام محمد باقر (ع) نموده است.۲. مصباح المجتهد: زیارت عاشورا را به چهار طریق مستند به اهل البیت (ع) می‌داند.     مقدمه

 تحقیق و بررسی سند و متن زیارت عاشورا

چکیده

 

منابع زیارت عاشورا : زیارت عاشورا دو مصدر اصلی دارد :
1. کامل الزیارات : زیارت عاشورا را به شش طریق از امام محمد باقر (ع) نموده است.
2. مصباح المجتهد: زیارت عاشورا را به چهار طریق مستند به اهل البیت (ع) می‌داند.

 

 

مقدمه


هدف ما این است که انسان به وحدت برسد. اصلاً ما در این دنیا آمده‌ایم تا از پراکندگی فکری و میل‌های پراکنده و هوس‌های متفاوت و متفرق آزاد شویم و به وحدت برسیم و در انسانیت به یگانگی دست یابیم، نه ملائکه شویم و نه خدا شویم، بلکه انسان شویم. امّا انسانی یک دله، نه انسانی صد دله. انسانی که کل وجودش و کل اراده‌هایش یک اراده شود و آن اراده خدا خواهی است که در این صورت این انسان یگانه شده و فارغ از میل‌های پراکنده، شأنِ اتصال به احد را پیدا می‌کند. اگر خواستیم به عالم غیب سیر کنیم از طریق توجّه به ابا عبدالله الحسین (ع) می‌توانیم سیرروحانی مان را شروع کنیم. یعنی از طریق توجّه به یک انسان کامل، سیر روحانی شروع می‌شود. زیارت عاشورا یک عبادت بزرگ است. شاید کمتر عبادتی آن طور که در جوامع روایی ما مطرح است به بزرگی آن باشد. همان طور که سوره ای به عظمت سوره اخلاص نداریم و این سوره و آن زیارت، هر کدام جای خاصی در عبادات دارند و عموماْ روزهای مخصوص، نظر به هر دو مطرح است.
سند اول : شیخ طوسی رحمه الله علیه از از محمد بن اسماعیل بن بزیع و او از صالح بن عقبه و او از پدرش عقبه بن قیس بن سمعان و وی از حضرت امام محمد باقر (ع) نقل کرده‌است که آن حضرت فرمود:هر کس امام حسین (ع) را روز دهم محرم (عاشورا) در حال گریه زیارت کند تا اینکه ظهر گردد، خداوند را در قیامت در حالی ملاقات می‌کند که پاداش دو هزار حج و دو هزار عمره و دو هزار غزوه در نامه اعمال او خواهد بود که هر کدام از این اعمال مانند عمل کسی است که در محضر رسول خدا (ص) و ائمه اطهار (ع) آن را انجام داده ‌است.
سند دوم : صالح بن عقبه و سیف بن عمیره از علقمه بن محمد حضرمی روایت کرده‌اند که علقمه گوید: به امام باقر (ع) عرض کردم که: دعایی به من بیاموزید که هرگاه خواستم امام حسین (ع) را از راه دور زیارت کنم به واسطه آن به ایشان سلام کنم. حضرت فرمودند:ای علقمه، هرگاه به آن حضرت اشاره نمودی و سلام دادی دو رکعت نماز بخوان پس تکبیر بگو و در حالی که به آن حضرت اشاره می‌کنی این زیارت را بخوان. هر گاه چنین کنی با عبارت‌هایی آن حضرت را خوانده‌ای که فرشتگان می‌خوانند و در عوض پاداشی که خداوند به تو می‌دهد صد هزار هزار (صد میلیون) درجه است.
سند سوم : شیخ طوسی علاوه بر سندهای فوق، سند دیگری در مقدمه زیارت عاشورا نقل می‌کند. شرح این سند چنین است: محمد بن خالد طیّالسی از سیف بن عمیره نقل می‌کند که به همراه صفوان بن مهران جمال (1) و گروهی از یاران به نجف رفتیم (2)... پس از آنکه از زیارت فارغ شدیم، صفوان رو به سوی کربلا کرد و خطاب به ما گفت: از این مکان، یعنی کنار سر مبارک امیر المومنین (ع)، حسین (ع) را زیارت کنید. او در حالی که با دست اشاره می‌کرد گفت: آن جا همان جایی است که امام صادق (ع)، امام حسین (ع) را زیارت نمود و من همراه آن حضرت بودم. سیف بن عمیره گوید: آنگاه صفوان شروع کرد به خواندن همان زیارتی که علقمه بن محمد حضرمی آن را از امام محمد باقر (ع) برای روز عاشورا روایت کرده بود. زیارت، اصلی است که از جایگاه بسیار رفیعی در مکتب بی همتای اهل بیت (ع) برخوردار است به طوری که در کلمات و احادیث وارده از عترت طاهره (ع) از آن صحبت شده یا بدان امر گشته است، چنانچه در کلام امام رضا آمده: «إِنَّ لِکُلِّ إِمَامٍ عَهْداً فِی عُنُقِ أَوْلِیَائِهِ وَ شِیعَتِهِ وَ إِنَّ مِنْ تَمَامِ الْوَفَاءِ بِالْعَهْدِ وَ حُسْنِ الْأَدَاءِ زِیَارَةَ قُبُورِهِمْ فَمَنْ زَارَهُمْ رَغْبَةً فِی زِیَارَتِهِمْ وَ تَصْدِیقاً به ما رَغِبُوا فِیهِ کَانَ أَئِمَّتُهُمْ شُفَعَاءَهُمْ یَوْمَ الْقِیَامَةِ»)3 .همانا برای هر امامی بر گردن دوستان و شیعیانش عهدی است و به درستی که زیارت قبرهای آنان جزء وفای کامل به آن عهد و نیکو ادا کرن آن عهد است پس هر کس با رغبت و در حال تصدیق آنچه اهل بیت آن را می‌پسندند، آنان را زیارت نماید خود ائمه (ع) شفاعت کنندگان او در روز قیامت خواهند بود. حضور در حرم ائمه (ع) و دیدار قبر نورانی آن ذوات مقدس امتثال این دستور و به انجام رساندن این تاکید است، اما باب فضیلت بزرگ این زیارت بر آن دلدادگانی که امکان حضور در حرم ائمه طاهرین (ع) را نداشته یا در آن مکان‌ها مستقر نیستند، هرگز بسته نیست چرا که خود اولیاء معصوم (ع) زیارت‌هایی تعلیم فرموده‌اند که از دور و نزدیک، امام را با آن زیارت می‌کنند. یکی از این زیارت‌ها زیارت مشهور عاشورا است که امام باقر (آن را برای علقمه بن محمد حضرمی و امام صادق) آن را به صفوان جمال تعلیم فرمودند و در منابع مختلف حدیثی نقل شده ‌است. آنچه در این مختصر می‌آید نگاهی به برخی از منابع و ماخذ این زیارت است. قابل توجه این که مولفین این منابع از علمای بزرگ شیعه هستند که خود دلیلی است بر وثاقت این راویان و استناد زیارت‌ها به حضرات اهل بیت (ع).

منابع زیارت عاشورا
 

آیا زیارت عاشورا در منابع معتبر روائی و دعائی شیعه ذکر شده است یا از وجود منبعی معتبر محروم است؟
زیارت عاشورا دو مصدر اصلی دارد. یکی کامل الزیارات و دیگری مصباح المتهجّد. سایر منابع، این زیارت را از این دو مصدر ذکر کرده‌اند. مولف کامل الزیارات این حدیث را به شش طریق از امام باقر نقل نموده‌است؛ و مولف مصباح المتهجد نیز آن را به چهار طریق، مستند به اهل بیت (ع) می‌داند؛ وی سه طریق را به واسطه علقمه بن محمد حضرمی به امام باقر (ع) ختم می‌کند و یک طریق را به نقل از صفوان بن مهران جمّال به امام صادق (ع) منتهی می‌کند. (4) ما در این نوشتار، ماخذ مصباح شیخ طوسی را با توجه به اینکه از نظر زمانی بعد از کامل الزیارات می‌باشد در ابتدا مورد بررسی قرار می‌دهیم زیرا اکثر کتب از این مصدر نقل قول نموده‌اند.
منبع اول : مصباح المتهجّد (5) شیخ طوسی (6) رحمه الله
الف سند اول: شیخ طوسی از محمد بن اسماعیل بن بزیع و او از صالح بن عقبه و او از پدرش عقبه بن قیس بن سمعان و وی از حضرت امام محمد باقر tنقل کرده‌است که آن حضرت فرمود:هر کس امام حسین را روز دهم محرم (عاشورا) در حال گریه زیارت کند تا اینکه ظهر گردد، خداوند را در قیامت در حالی ملاقات می‌کند که پاداش دو هزار حج و دو هزار عمره و دو هزار غزوه در نامه اعمال او خواهد بود که هر کدام از این اعمال مانند عمل کسی است که در محضر رسول خدا و ائمه اطهار (ع) آن را انجام داده ‌است. عقبه بن قیس می‌گوید: به امام باقر (ع) عرض کردم: فدایت شوم اگر کسی در سرزمین‌های دور باشد و نتواند بر مزار امام حسین (ع) حاضر شود چه کند؟ حضرت فرمودند: در این صورت به صحرایی و یا بر بام منزلش رود و به آن حضرت سلام کند و نفرین فراوانی بر قاتلان آن حضرت نثار کند و سپس دو رکعت نماز به جای آورد؛ و باید این اعمال را در اول روز پیش از آنکه خورشید به زوال (ظهر) برسد انجام دهد، آنگاه برحسین (ع) بگرید و خانواده و اهل منزلش را نیز بر گریستن بر حسین (ع) ترغیب نماید، مگر آن کسانی را که از آنان تقیه می‌کند. بدین ترتیب با اظهار غم و اندوه، مصیبت و عزا را در منزل خود بر پا دارد و سعی کنند همدیگر را در مصیبت حسین (ع) تعزیت و تسلیت دهند. در این صورت من ضمانت می‌کنم که خداوند تمامی آن پاداش‌ها را به آنان مرحمت کند. راوی می‌گوید: به حضرت گفتم: فدایت شوم شما تمام این اجر و پاداش‌ها را تضمین می‌کنید و به عهده می‌گیرید؟ فرمودند آری. هر کس چنین کند همه این پاداش‌ها را برایش ضمانت می‌کنم. پرسیدم: چگونه به هم تعزیت و تسلیت دهند؟ فرمودند: بگویند: «أعْظَمَ اللهُ اُجورَنَا بِمُصَابِنا بِالحُسَینِ علیه السلام وَ جَعَلَنَا وَ إیّاکُم مِنَ الطّالِبینَ بِثَارِه مَعَ وَلِیِّه الْاِمَام المَهدی مِن آلِ مُحَمَّد» (7) و سعی کن تا می‌توانی به دنبال کارهای روزانه‌ات نروی؛ زیرا عاشورا روز نحسی است که حاجت مومن در آن روز بر آورده نمی‌شود؛ و اگر هم به حاجتی برسد برای او خوش یمن و مبارک نخواهد بود و خیری از آن نمی‌بیند. مراقب باشید هیچ یک از شما در روز عاشورا چیزی را برای خودتان ذخیره نکنید؛ زیرا چیزی که در این روز ذخیره شود بدون برکت خواهد شد و برای صاحبش مبارک نخواهد بود. پس اگر به آنچه گفتم عمل کنید خداوند به شما پاداشی معادل هزار حج و هزار عمره و هزار جهاد در راه خدا عنایت می‌کند که تمامی آن‌ها در رکاب رسول خدا انجام شده باشد. علاوه اینکه برای چنین کسی پاداش و ثواب مصیبت هر نبی و رسول و وصی و صدیق و شهیدی است که در طول آفرینش از ابتدا تا انتهای آن آمده است.
ب سند دوّم و سوم:
صالح بن عقبه و سیف بن عمیره از علقمه بن محمد حضرمی روایت کرده‌اند که علقمه گوید: به امام باقر (ع) عرض کردم که: دعایی به من بیاموزید که هرگاه خواستم امام حسین (ع) را از راه دور زیارت کنم به واسطه آن به ایشان سلام کنم. حضرت فرمودند:ای علقمه، هرگاه به آن حضرت اشاره نمودی و سلام دادی دو رکعت نماز بخوان پس تکبیر بگو و در حالی که به آن حضرت اشاره می‌کنی این زیارت را بخوان. هر گاه چنین کنی با عبارت‌هایی آن حضرت را خوانده‌ای که فرشتگان می‌خوانند و در عوض پاداشی که خداوند به تو می‌دهد صد هزار هزار (صد میلیون) درجه است؛ و تو همچون کسانی هستی که با آن حضرت به شهادت رسیده‌اند و با آن هم درجه خواهی بود و در زمره همان مردان که در رکاب حسین (ع) به شهادت رسیده‌اند شناخته می‌شوی؛ و نیز برای تو ثواب زیارت هر نبی و رسول و ثواب زیارت افرادی است که از زمان شهادت امام حسین (ع) به بعد او را زیارت کرده‌اند.
ج سند چهارم:
شیخ طوسی علاوه بر سندهای فوق، سند دیگری در مقدمه زیارت عاشورا نقل می‌کند. شرح این سند چنین است: محمد بن خالد طیّالسی از سیف بن عمیره نقل می‌کند که به همراه صفوان بن مهران جمال (8) و گروهی از یاران به نجف رفتیم (9)... پس از آنکه از زیارت فارغ شدیم، صفوان رو به سوی کربلا کرد و خطاب به ما گفت: از این مکان، یعنی کنار سر مبارک امیر المومنین حسین (ع) را زیارت کنید. او در حالی که با دست اشاره می‌کرد گفت: آن جا همان جایی است که امام صادق (ع) حسین (ع) را زیارت نمود و من همراه آن حضرت بودم. سیف بن عمیره گوید: آنگاه صفوان شروع کرد به خواندن همان زیارتی که علقمه بن محمد حضرمی آن را از امام محمد باقر (ع) برای روز عاشورا روایت کرده بود. آنگاه نزد سر مبارک امیر المومنین (ع) دو رکعت نماز گزارد و پس از آن وداع کرد و دعای صفوان را (که به علقمه معروف است) خواند. سیف گوید: از صفوان سوال کردم این دعا را علقمه از امام باقر (ع) برای من نقل نکردند، بلکه تنها زیارت عاشورا را نقل نمودند. صفوان گفت: من به خدمت سرورم امام صادق (ع) به همین مکان وارد شدم. آن حضرت تمام اعمالی را که ما انجام دادیم (زیارت، دعا، نماز، و دعای وداع) انجام دادند و پس از آن به من فرمودند: «بر این زیارت مداومت کن و دعای پس از آن را بخوان. هر کس این زیارت را و دعای آن را بخواند چه از نزدیک و چه از دور، من ضمانت می‌کنم که زیارت او پذیرفته خواهد شد و از سعی و کوشش او تقدیر خواهد شد. سلام او بدون هیچ گونه حجابی به آن حضرت خواهد رسید؛ و حاجتش برآورده خواهد شد، هرچه باشد و هر چه بخواهد و نا امید نخواهد شد».ای صفوان این زیارت را با همین تضمین از پدرم شنیدم و پدرم از پدران پاک و مطهرش تا رسول خدا (و آن حضرت همین تضمین را از جبرئیل و او به همین شکل از خدای عزیز و جلیل بیان نمود. خداوند نیز به ذات خودش قسم یاد نمود که هرکس به این طریق حسین) عرا زیارت کند- چه از مسافتهای دور و یا نزدیک - و نیز دعای یاد شده را پس از آن بخواند، زیارت او را می‌پذیرم و هرگونه حاجت او را بر می‌آورم، و خواسته‌هایش را انجام می‌دهم، و او را شادمان، با چشمی روشن به خاطر بر آورده شدن حاجتش و رستگار شدنش به بهشت و آزادی از آتش بر می‌گردانم، و نیز شفاعت او را درباره هر کس به جز دشمنان اهل بیت می‌پذیرم. سپس حضرت فرمودند: پروردگار بر آنچه گفته به ذات خودش سوگند یاد کرده است و ما اهل بیت (ع) را به شهادت گرفته، همان گونه که فرشتگان ملکوتش را شاهد گرفته است. در ادامه جبرئیل گفت: ای رسول خدا، من پیک سُرور و شادمانی خداوند به سوی شما و علی و فاطمه و فرزندان آن‌ها از امامان تا روز قیامت هستم. پس مستدام و پاینده باد شادی تو و علی و فاطمه و فرزندان آن‌ها و شیعیان آن‌ها تا روز قیامت. آنگاه صفوان گفت: امام صادق (ع) به من فرمودند: ای صفوان هرگاه حاجتی داشتی، در هر کجا که هستی این زیارت را بخوان و پس از آن دعای یاد شده را، و آن گاه حاجت و گرفتاری‌ات را از پروردگار بخواه که خداوند حاجت تو را روا خواهد کرد؛ و خداوند به وعده‌ای که به رسولش داده وفا خواهد کرد، به واسطه جود و امتنان خویش؛ و ستایش مخصوص خداست.
منبع دوم: «کامل الزیارات» نوشته جعفر بن قولویه قمی
این کتاب بیش از هزار سال قدمت دارد، نویسنده این کتاب می‌گوید: آنچه را در این کتاب نقل کرده‌‌ام از اصحاب ثقه و مورد اطمینان آورده و از اصحاب شاذ و غیر معروف روایتی نقل نکرده‌ام. بسیاری از بزرگان فرموده‌اند تمام راویانی که در کتاب کامل الزیارات آمده‌اند ثقه و مورد اعتماد هستند. وی در باب هفتاد و یک، حدیث نهم از امام محمد باقر (ع) زیارت عاشورا را نقل کرده است. (10)
منبع سوم: «مزار کبیر» نوشته شیخ ابوعبدالله محمد بن جعفر المشهدی (علیه‌الرحمه) معروف به ابن مشهدی متولد حدود سال پانصد و ده هجری می‌باشد. (11)
منبع چهارم: «المزار» تالیف عالم جلیل القدر محمد بن مکی معروف به شهید اول، وی نزدیک به هفتصد سال پیش می‌زیسته و کتاب لمعه ایشان هنوز از کتب درسی حوزه های علمیه است. (12)
منبع پنجم وششم: «کتاب المصباح» (13) و «بلدالامین»، اثر شیخ تقی الدین ابراهیم کفعمی (ره) متوفی سال نهصد هجری است.
منبع هفتم: «بحار الانوار» نوشته علامه محمد باقر مجلسی (ره) متوفی سال هزار و صد و یازده هجری قمری است، در جلالت قدر علامه مجلسی (ره) هیچ شکی وجود ندارد، عده ای گفته‌اند بحار الانوار دائرة المعارف حدیث است وعلامه توجهی به صحت و سقم روایات نداشته‌اند. البته این حرف نادرستی است چرا که اگر توجه کنیم و ببینیم که به عنوان مثال وقتی علامه از بلد الامین کفعمی روایت نموده و همه آنچه که در بلد الامین است را در بحار نیاورده است، به این نتیجه می‌رسیم که هدف، فقط جمع آوری اطلاعات نبوده است، زیرا در این صورت باید همه روایات موجود در منابع دیگر، در بحارالانوار جمع آوری می‌شد. به هر حال ایشان در جلد یکصد و یک، صفحه دویست و نود، باب بیست و چهار، حدیث زیارت عاشورا را به طور کامل از دو منبع کامل الزیارات و مصباح نقل می‌نمایند.
منبع هشتم: «زادالمعاد» (14)، این کتاب نیز اثر علامه مجلسی (ره) است که زیارت عاشورا را نقل نموده است.

 

 

 

نکته پایانی

 

الف به طور واضح عرض می‌شود که زیارت عاشورا از «السلام علیک یا ابا عبدالله» تا سجده و ذکر آن با تمام محتوایی که از آن سراغ داریم چون صد لعن و صد سلام و ذکر «اللهم خص انت اول ظالم ...» در تمام نسخه‌های خطی این منابع و از جمله کامل الزیارات با سندی قوی و محکم روایت شده است. همچنین در نسخه‌ای قدیمی که تاریخ آن به زمان شیخ طوسی باز می‌گردد و اکنون در کتابخانه مرحوم آیة الله بروجردی (ره) در قم موجود است. همه عزیزانی که نام آن‌ها برده شد، به تأیید علمای گذشته و بزرگان امروز از موثقین و معتبرین در علم حدیث می‌باشند؛ و اگر کسی معتقد به ائمه (ع) و عصمت ایشان باشد به خود جرأت نمی‌دهد که بخواهد چیزی از این زیارت را کم کرده و یا زیاد نماید.
ب هیچ یک از کسانی که فقرات صد لعن و صد سلام و اللهم خص را نقل کرده‌اند – همانند سید بن طاووس و غیر ایشان – در این فقرات زیارت، اشکال نکرده‌اند. همه کسانی که زیارت عاشورا را از مصباح نقل نموده‌اند، تمامی این سه فقره را نقل کرده‌اند، بنابراین موافقت همه علمایی که زیارت را نقل نموده‌اند به روشنی اطمینان می‌آورد که این سه فقره از متن زیارت عاشورا از مصباح المتهجّد شیخ طوسی (ره) است.
اَلسَّلاَمُ عَلَیْکَ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ السَّلاَمُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ
سلام بر تو اى ابا عبد الله سلام بر تو اى فرزند رسول خدا
(السَّلاَمُ عَلَیْکَ یَا خِیَرَةَ اللَّهِ وَ ابْنَ خِیَرَتِهِ) السَّلاَمُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَ ابْنَ سَیِّدِ الْوَصِیِّینَ
سلام بر تو اى فرزند امیر المؤمنین و اى فرزند سید اوصیاء
السَّلاَمُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ فَاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ
سلام بر تو اى فرزند فاطمه زهراء سیده زنان اهل عالم
السَّلاَمُ عَلَیْکَ یَا ثَارَ اللَّهِ وَ ابْنَ ثَارِهِ وَ الْوِتْرَ الْمَوْتُورَ
سلام بر تو اى کسى که از خون پاک تو و پدر بزرگوارت خدا انتقام مى کشد و از ظلم و ستم وارد بر تو دادخواهى مى کند
السَّلاَمُ عَلَیْکَ وَ عَلَى الْأَرْوَاحِ الَّتِی حَلَّتْ بِفِنَائِکَ عَلَیْکُمْ مِنِّی جَمِیعاً سَلاَمُ اللَّهِ أَبَداً مَا بَقِیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهَارُ
سلام بر تو و بر ارواح پاکى که در حرم مطهرت با تو مدفون شدند بر جمیع شما تا ابد از من درود و تحیت و سلام خدا باد تا من هستم و لیل و نهار در جهان برقرار است
یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ لَقَدْ عَظُمَتِ الرَّزِیَّةُ وَ جَلَّتْ وَ عَظُمَتِ الْمُصِیبَةُ بِکَ (بِکُمْ) عَلَیْنَا وَ عَلَى جَمِیعِ أَهْلِ الْإِسْلاَمِ
اى ابا عبد الله همانا تعزیتت بزرگ و مصیبتت در جهان بر ما شیعیان و تمام اهل اسلام سخت و عظیم و ناگوار و دشوار بود
وَ جَلَّتْ وَ عَظُمَتْ مُصِیبَتُکَ فِی السَّمَاوَاتِ عَلَى جَمِیعِ أَهْلِ السَّمَاوَاتِ
و تحمل آن مصیبت بزرگ در آسمان‌ها بر جمیع اهل سموات سخت و دشوار بود
فَلَعَنَ اللَّهُ أُمَّةً أَسَّسَتْ أَسَاسَ الظُّلْمِ وَ الْجَوْرِ عَلَیْکُمْ أَهْلَ الْبَیْتِ
پس خدا لعنت کند امتى که اساس ظلم و ستم را بر شما اهل بیت رسول بنیاد کردند
وَ لَعَنَ اللَّهُ أُمَّةً دَفَعَتْکُمْ عَنْ مَقَامِکُمْ وَ أَزَالَتْکُمْ عَنْ مَرَاتِبِکُمُ الَّتِی رَتَّبَکُمُ اللَّهُ فِیهَا
و خدا لعنت کند امتى را که شما را از مقام و مرتبه (خلافت) خود منع کردند و رتبه اى که خدا مخصوص به شما گردانیده بود از شما گرفتند
وَ لَعَنَ اللَّهُ أُمَّةً قَتَلَتْکُمْ وَ لَعَنَ اللَّهُ الْمُمَهِّدِینَ لَهُمْ بِالتَّمْکِینِ مِنْ قِتَالِکُمْ
خدا لعنت کند امتى را که شما را مقتول ساختند و خدا لعنت کند آن مردمى را که از امراى ظلم و جور براى قتال با شما تمکین و اطاعت کردند
بَرِئْتُ إِلَى اللَّهِ وَ إِلَیْکُمْ مِنْهُمْ وَ (مِنْ) أَشْیَاعِهِمْ وَ أَتْبَاعِهِمْ وَ أَوْلِیَائِهِمْ
من بسوى خدا و بسوى شما از آن ظالمان و شیعیان آن‌ها و پیروان و دوستانشان بیزارى مى جویم
یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ إِنِّی سِلْمٌ لِمَنْ سَالَمَکُمْ وَ حَرْبٌ لِمَنْ حَارَبَکُمْ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ
اى ابا عبد الله من تا قیامت سلم و صلحم با هر که با شما صلح است و در جنگ و جهادم با هر که با شما در جنگ است تا روز قیامت
وَ لَعَنَ اللَّهُ آلَ زِیَادٍ وَ آلَ مَرْوَانَ وَ لَعَنَ اللَّهُ بَنِی أُمَیَّةَ قَاطِبَةً وَ لَعَنَ اللَّهُ ابْنَ مَرْجَانَةَ
خدا لعنت کند آل زیاد بن ابى سفیان و آل مروان حکم را و خدا لعنت کند بنى امیه را بالتمام و لعنت کند پسر مرجانه را
وَ لَعَنَ اللَّهُ عُمَرَ بْنَ سَعْدٍ وَ لَعَنَ اللَّهُ شِمْراً (شَمِراً)
و لعنت کند عمر سعد را و خدا لعنت کند شمر را
وَ لَعَنَ اللَّهُ أُمَّةً أَسْرَجَتْ وَ أَلْجَمَتْ وَ تَنَقَّبَتْ لِقِتَالِکَ بِأَبِی أَنْتَ وَ أُمِّی
و خدا لعنت کند گروهى را که اسب‌ها را براى جنگ با حضرتت زین و لگام کردند و براى جنگ با تو مهیا گشتند پدر و مادرم فداى تو باد
لَقَدْ عَظُمَ مُصَابِی بِکَ فَأَسْأَلُ اللَّهَ الَّذِی أَکْرَمَ مَقَامَکَ وَ أَکْرَمَنِی (بِکَ)
تحمل مصیبت بر من به واسطه ظلمى که بر شما رفت سخت دشوار است پس از خدایى که مقام تو را بلند و گرامى داشت و مرا هم به واسطه دوستى تو عزت بخشید
أَنْ یَرْزُقَنِی طَلَبَ ثَارِکَ مَعَ إِمَامٍ مَنْصُورٍ مِنْ أَهْلِ بَیْتِ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ
از او درخواست مى کنم که روزى من گرداند تا با امام منصور از اهل بیت محمد صلى الله علیه و آله خون خواه تو باشم
اللَّهُمَّ اجْعَلْنِی عِنْدَکَ وَجِیهاً بِالْحُسَیْنِ (ع) فِی الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ
پروردگارا مرا به واسطه حضرت حسین (ع) نزد خود در دو عالم وجیه و آبرومند گردان
یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ إِنِّی أَتَقَرَّبُ إِلَى اللَّهِ وَ إِلَى رَسُولِهِ وَ إِلَى أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ
اى ابا عبد الله من به درگاه خدا تقرب مى جویم و به درگاه رسولش و به نزد حضرت امیر المؤمنین
وَ إِلَى فَاطِمَةَ وَ إِلَى الْحَسَنِ وَ إِلَیْکَ بِمُوَالاَتِکَ
و حضرت فاطمه و حضرت حسن و به حضرت تو قرب مى طلبم به واسطه محبت و دوستى تو
وَ بِالْبَرَاءَةِ (مِمَّنْ قَاتَلَکَ وَ نَصَبَ لَکَ الْحَرْبَ وَ بِالْبَرَاءَةِ مِمَّنْ أَسَّسَ أَسَاسَ الظُّلْمِ وَ الْجَوْرِ عَلَیْکُمْ وَ أَبْرَأُ إِلَى اللَّهِ وَ إِلَى رَسُولِهِ) مِمَّنْ أَسَّسَ أَسَاسَ ذَلِکَ وَ بَنَى عَلَیْهِ بُنْیَانَهُ
و بیزارى از کسانى که اساس و پایه ظلم و بیداد را بر شما بنا نهادند
وَ جَرَى فِی ظُلْمِهِ وَ جَوْرِهِ عَلَیْکُمْ وَ عَلَى أَشْیَاعِکُمْ بَرِئْتُ إِلَى اللَّهِ وَ إِلَیْکُمْ مِنْهُمْ
و بیزارم از پیروان آن‌ها و به درگاه خدا و نزد شما اولیاء خدا از آن مردم ستمکار ظالم بیزارى مى جویم
وَ أَتَقَرَّبُ إِلَى اللَّهِ ثُمَّ إِلَیْکُمْ بِمُوَالاَتِکُمْ وَ مُوَالاَةِ وَلِیِّکُمْ
و اول به درگاه خدا سپس نزد شما تقرب مى جویم به سبب دوستى شما و دوستى دوستان شما
وَ بِالْبَرَاءَةِ مِنْ أَعْدَائِکُمْ وَ النَّاصِبِینَ لَکُمُ الْحَرْبَ وَ بِالْبَرَاءَةِ مِنْ أَشْیَاعِهِمْ وَ أَتْبَاعِهِمْ
و به سبب بیزارى جستن ازدشمنان شما و بیزارى از مردمى که با شما به جنگ و مخالفت برخاستند و از شیعیان و پیروان آن‌ها هم بیزارى مى جویم
إِنِّی سِلْمٌ لِمَنْ سَالَمَکُمْ وَ حَرْبٌ لِمَنْ حَارَبَکُمْ وَ وَلِیٌّ لِمَنْ وَالاَکُمْ وَ عَدُوٌّ لِمَنْ عَادَاکُمْ
من سلم و صلحم با هر کس که با شما صلح است و در جنگ و مخالفتم با هر کس که با شما به جنگ است و دوستم با دوستان شما و دشمنم با دشمنان شما
فَأَسْأَلُ اللَّهَ الَّذِی أَکْرَمَنِی بِمَعْرِفَتِکُمْ وَ مَعْرِفَةِ أَوْلِیَائِکُمْ وَ رَزَقَنِی الْبَرَاءَةَ مِنْ أَعْدَائِکُمْ
پس از کرم حق درخواست مى کنم که به معرفت شما و دوستان شما مرا گرامى سازد و همیشه بیزارى از دشمنان شما را روزى من فرماید
أَنْ یَجْعَلَنِی مَعَکُمْ فِی الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ وَ أَنْ یُثَبِّتَ لِی عِنْدَکُمْ قَدَمَ صِدْقٍ فِی الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ
و مرا در دنیا و آخرت با شما قرار دهد و در دو عالم به مقام صدق و صفاى با شما مرا ثابت بدارد
وَ أَسْأَلُهُ أَنْ یُبَلِّغَنِی الْمَقَامَ الْمَحْمُودَ لَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ
و باز از خدا درخواست مى کنم که به مقام محمودى که خاص شما است مرا برساند
وَ أَنْ یَرْزُقَنِی طَلَبَ ثَارِی (ثَارَکُمْ) مَعَ إِمَامٍ هُدًى (مَهْدِیٍّ) ظَاهِرٍ نَاطِقٍ بِالْحَقِّ مِنْکُمْ
و مرا نصیب کند که در رکاب امام زمان شما اهل بیت که هادى و ظاهر شونده ناطق به حق است خون خواه باشم
وَ أَسْأَلُ اللَّهَ بِحَقِّکُمْ وَ بِالشَّأْنِ الَّذِی لَکُمْ عِنْدَهُ أَنْ یُعْطِیَنِی بِمُصَابِی بِکُمْ أَفْضَلَ مَا یُعْطِی مُصَاباً بِمُصِیبَتِهِ
و از خدا به حق شما و به شأن و مقام تقرب شما نزد خدا درخواست می‌کنم که ثواب غم و حزن و اندوه مرا به واسطه مصیبت بزرگ شما بهترین ثوابى که به هر مصیبت زده اى عطا می‌کند به من آن ثواب را عطا فرماید
مُصِیبَةً مَا أَعْظَمَهَا وَ أَعْظَمَ رَزِیَّتَهَا فِی الْإِسْلاَمِ وَ فِی جَمِیعِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ (الْأَرَضِینَ)
و مصیبت شما آل محمد در عالم اسلام بلکه در تمام عالم سماوات و ارض چقدر بزرگ بود و بر عزادارانش تا چه حد سخت و ناگوار گذشت
اللَّهُمَّ اجْعَلْنِی فِی مَقَامِی هَذَا مِمَّنْ تَنَالُهُ مِنْکَ صَلَوَاتٌ وَ رَحْمَةٌ وَ مَغْفِرَةٌ
پروردگارا مرا در این مقام که هستم از آنان قرار ده که درود و رحمت و مغفرتت شامل حال آن‌هاست
اللَّهُمَّ اجْعَلْ مَحْیَایَ مَحْیَا مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ مَمَاتِی مَمَاتَ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ
پروردگارا مرا به آیین محمد و آل اطهارش زنده بدار و گاه رحلت هم به آن آیین بمیران
اللَّهُمَّ إِنَّ هَذَا یَوْمٌ تَبَرَّکَتْ بِهِ (فِیهِ) بَنُو أُمَیَّةَ وَ ابْنُ آکِلَةِ الْأَکْبَادِ
پروردگارا این روز روزى است که بنى امیه و پسر جگر خوار
اللَّعِینُ ابْنُ اللَّعِینِ عَلَى (لِسَانِکَ) وَ لِسَانِ نَبِیِّکَ (صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ)
و یزید پلید لعین پسر معاویه ملعون در زبان تو و زبان رسول تو صلى الله علیه و آله
فِی کُلِّ مَوْطِنٍ وَ مَوْقِفٍ وَقَفَ فِیهِ نَبِیُّکَ (صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ)
در هر مسکن و منزل که رسول تو توقف داشت صلى الله علیه و آله
اللَّهُمَّ الْعَنْ أَبَا سُفْیَانَ وَ مُعَاوِیَةَ وَ یَزِیدَ بْنَ مُعَاوِیَةَ عَلَیْهِمْ مِنْکَ اللَّعْنَةُ أَبَدَ الْآبِدِینَ
پروردگارا لعنت فرست بر ابى سفیان و بر پسرش معاویه و پسرش یزید پلید بر همه آنان لعن ابدى فرست
وَ هَذَا یَوْمٌ فَرِحَتْ بِهِ آلُ زِیَادٍ وَ آلُ مَرْوَانَ بِقَتْلِهِمُ الْحُسَیْنَ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِ
و این روز روزیست که آل زیاد بن ابیه لعین و آل مروان بن حکم خبیث به واسطه قتل حضرت حسین صلوات الله علیه شادان بودند
اللَّهُمَّ فَضَاعِفْ عَلَیْهِمُ اللَّعْنَ مِنْکَ وَ الْعَذَابَ (الْأَلِیمَ)
پروردگارا تو لعن و عذاب الیم آنان را چندین برابر گردان
اللَّهُمَّ إِنِّی أَتَقَرَّبُ إِلَیْکَ فِی هَذَا الْیَوْمِ وَ فِی مَوْقِفِی هَذَا وَ أَیَّامِ حَیَاتِی
پروردگارا من به تو در این روز و در این مکان و در تمام دوران زندگانى
بِالْبَرَاءَةِ مِنْهُمْ وَ اللَّعْنَةِ عَلَیْهِمْ وَ بِالْمُوَالاَةِ لِنَبِیِّکَ وَ آلِ نَبِیِّکَ (عَلَیْهِ وَ) (ع)
به بیزارى جستن و لعن بر آن ظالمان و دشمنى آن‌ها و به دوستى پیغمبر و آل اطهار او صلوات الله علیهم اجمعین تقرب مى جویم
پس مى گویى صد مرتبه
اللَّهُمَّ الْعَنْ أَوَّلَ ظَالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ آخِرَ تَابِعٍ لَهُ عَلَى ذَلِکَ
پروردگارا تو لعنت فرست بر اول ظالمى که در حق محمد (ص) و آل پاکش ظلم و ستم کرد و آخرین ظالمى که از آن ظالم نخستین در ظلم تبعیت کرد
اللَّهُمَّ الْعَنِ الْعِصَابَةَ الَّتِی جَاهَدَتِ الْحُسَیْنَ وَ شَایَعَتْ وَ بَایَعَتْ وَ تَابَعَتْ عَلَى قَتْلِهِ اللَّهُمَّ الْعَنْهُمْ جَمِیعاً
پروردگارا تو بر جماعتى که بر علیه حسین (ع) به جنگ برخاستند لعنت فرست و بر شیعیانشان و بر هر که با آنان بیعت کرد و از آن‌ها پیروى کرد پروردگارا بر همه لعنت فرست
پس مى گویى صد مرتبه
السَّلاَمُ عَلَیْکَ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ وَ عَلَى الْأَرْوَاحِ الَّتِی حَلَّتْ بِفِنَائِکَ
سلام بر تو اى ابا عبد الله و بر ارواح پاکى که در جوار و حریم تو در آمدند
عَلَیْکَ مِنِّی سَلاَمُ اللَّهِ أَبَداً مَا بَقِیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهَارُ
سلام خدا از من بر تو باد الى الأبد مادامى که لیل و نهار باقى است
وَ لاَ جَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنِّی لِزِیَارَتِکُمْ
و خدا این زیارت مرا آخرین عهد با حضرتت قرار ندهد
السَّلاَمُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلَى عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ (وَ عَلَى أَوْلاَدِ الْحُسَیْن) وَ عَلَى أَصْحَابِ الْحُسَیْنِ
سلام بر حسین (ع) و بر على بن الحسین (ع) و بر فرزندان حسین و بر اصحاب حسین
پس مى گویى
اللَّهُمَّ خُصَّ أَنْتَ أَوَّلَ ظَالِمٍ بِاللَّعْنِ مِنِّی وَ ابْدَأْ بِهِ أَوَّلاً ثُمَّ (الْعَنِ) الثَّانِیَ وَ الثَّالِثَ وَ الرَّابِعَ
پروردگارا تو لعن مرا مخصوص گردان به اولین شخص ظالم و اول در حق اولین ظالم و آنگاه در حق دومین و سومین و چهارمین
اللَّهُمَّ الْعَنْ یَزِیدَ خَامِساً وَ الْعَنْ عُبَیْدَ اللَّهِ بْنَ زِیَادٍ وَ ابْنَ مَرْجَانَةَ
پروردگارا و آنگاه لعنت فرست بر یزید پنجم آن ظالمان - و باز لعنت فرست بر عبید الله بن زیاد پسر مرجانه
وَ عُمَرَ بْنَ سَعْدٍ وَ شِمْراً وَ آلَ أَبِی سُفْیَانَ وَ آلَ زِیَادٍ وَ آلَ مَرْوَانَ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ
و عمر سعد و شمر و آل ابى سفیان و آل زیاد و آل مروان تا روز قیامت
پس به سجده مى روى و مى گویى
اللَّهُمَّ لَکَ الْحَمْدُ حَمْدَ الشَّاکِرِینَ لَکَ عَلَى مُصَابِهِمْ الْحَمْدُ لِلَّهِ عَلَى عَظِیمِ رَزِیَّتِی
خدایا تو را ستایش مى کنم به ستایش شکرگزاران تو بر غم و اندوهى که به من در مصیبت رسید حمد خدا را بر عزا دارى و اندوه و غم بزرگ من
اللَّهُمَّ ارْزُقْنِی شَفَاعَةَ الْحُسَیْنِ یَوْمَ الْوُرُودِ
پروردگارا شفاعت حسین (ع) را روزى که بر تو وارد مى شوم نصیبم بگردان
وَ ثَبِّتْ لِی قَدَمَ صِدْقٍ عِنْدَکَ مَعَ الْحُسَیْنِ وَ أَصْحَابِ الْحُسَیْنِ الَّذِینَ بَذَلُوا مُهَجَهُمْ دُونَ الْحُسَیْنِ (ع)
و مرا نزد خود ثابت قدم بدار به صدق و صفا با حضرت حسین (ع) و اصحابش که در راه خدا جانشان را نزد حسین (ع) فدا کردند باشیم.

 

 

نویسنده : حیدر رحمانی

 

پی نوشت ها :
 

1. صفوان بن مهران اسدی کوفی از اصحاب ثقه و جلیل القدر امام صادق (ع) بوده است؛ و به جززیارت ششم امیر المومنین (ع) و زیارت عاشورا و ادعیه مربوطه، زیارت وارث و زیارت روز اربعین امام حسین (ع) را نیز از امام صادق (ع) نقل کرده است او امام صادق (ع) را مکرر از مدینه به کوفه و نجف به زیارت قبر امیرالمومنین (ع) برده لذا بر محل قبر آن حضرت مطلع بود
2. صفوان زیارت عاشورا را در ضمن زیارت امر المومنین (ع) (زیارت ششم) نقل کند
3.الکافی 4 567
4. برای آگاهی بیشتر از طرق نقل زیارت عاشورا رجوع شود به کتاب زیارات ذبیح آل محمد العاشورائیة تالیف شیخ حیدر تربتی کربلایی، نشر حبیب، قم، ‌1388: مولف در این کتاب به تفصیل به بررسی اسناد زیارت عاشورا می‌پردازد و صحت این اسناد را از وجوه مختلف بیان می‌دارد.
5. مصباح المجتهد، شیخ طوسی، انتشارات اعلمی، بیروت، ص 536
6. نوشته شیخ طوسی رحمة الله علیه، صاحب کتاب تهذیب و استبصار که دو کتاب از کتب اربعه شیعه می‌باشد، ایشان متوفی سال چهار صد و شصت هجری قمری، نزدیک به هزار سال پیش می‌زیسته‌اند.
7.خداوند اجر ما را در مصیبت حضرت ابا عبدالله الحسین (ع) بزرگ فرماید و ما و شما را از خون خواهان آن حضرت به همراهی ولی دم او امام مهدی که از خاندان پیامبر (است قرار دهد)
8. صفوان بن مهران اسدی کوفی از اصحاب ثقه و جلیل القدر امام صادق (ع) بوده است؛ و به جززیارت ششم امیر المومنین (ع) و زیارت عاشورا و ادعیه مربوطه، زیارت وارث و زیارت روز اربعین امام حسین (ع) را نیز از امام صادق (ع) نقل کرده است او امام صادق (ع) را مکرر از مدینه به کوفه و نجف به زیارت قبر امیرالمومنین (ع) برده لذا بر محل قبر آن حضرت مطلع بود
9. صفوان زیارت عاشورا را در ضمن زیارت امر المومنین (ع) (زیارت ششم) نقل کند
10. کامل الزیارات، ابن قولویه، حعفر بن محمد، نشر الفقاهة، قم، ص 325
11. مزار کبیر، مشهدی، ابوعبدالله بن جعفر، چاپ اول 1419، ه 0 ق، ص 480
12. المزار، شهید اول، نشر مدرسه امام هادی، قم، چاپ اول، 1410 ه. ق، ص 178
13. المصباح، کفعمی، انتشارات رضی، قم، 1425 ه. ق، چاپدوم، ص 482
14. زاد المعاد، علامه مجلسی، محمد باقر، انتشارات سعدی، تهران، 1381 ه. ش، ص 342

منابع
1- شیخ کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، محمد باقر کمره ای، سال چهارم، تهران، سال 1379
2- شیخ طوسی، ابوجعفر محمد بن حسن بن علی، مصباح المتهجد، حسین الاعلمی، بیروت، موسسه الاعلمی المطبوعات 1425
3– قمی، جعفر بن محمد قولویه، کامل الزیارات، چاپ چهارم، نشر الفقاهه، قم، 1384
4-کفعمی، تقی الدین ابراهیم، المصباح، انتشارات رضی، قم چاپ دوم، سال 1425
5- مکی، محمد، المزار، نشر مدرسه الهادی، قم، چاپ اول، 1410
6- مشهدی، ابوعبدالله بن جعفر، مزار کبیر، چاپ اول، مترجم ندارد، قم، نشر القیوم، 1419
7-علامه مجلسی، محمد باقر، زادالمعاد، انتشارات سعدی، تهران


منبع : سایت راسخون
قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان