حسینی که به وضوح دلپری از اتفاقات چند وقت اخیر داشت، در یک نطق توفانی حتی به ندرت اجازه پرسیدن سوال در میکسزون را به خبرنگاران داد و هرچه در دل داشت، به زبان آورد. از جمله اینکه مدیریت باشگاه به دنبال قطع همکاری با او بود و برای همین 10 میلیارد تومان به گلر بوسنیایی پرداخت کرد، از او در ماجرای عدم دعوت به تیم ملی حمایت نکردند و حتی به قول و قرار خودشان برای افزایش مبلغ قرارداد وی هم جامه عمل نپوشاندند. حسینی در انتقادی واضح به جواد نکونام، از نمایش خجالت بار استقلال در دربی سخن گفت و اینکه تیم هیچ برنامهای برای حمله نداشت، اما باز هم او را مقصر دانستند. احتمالا بخشی از صحبتهای کاپیتان آبیها درست باشد، چرا که هنوز مشخص نشده چرا یک دروازهبان خارجی بدون یک دقیقه شرکت در تمرین از استقلال پول گرفت و رفت یا اتهام کمکاری او از چه طریقی سر از شبکههای اجتماعی درآورد. اما اگر قرار باشد او اشتباه کودکانه در بازی با السد (با وجود مهارهای فراوانش در آن مسابقه) را گردن عدم تمرکز بیندازد، پس فرق وی با یک گلر جوانی مثل خالدآبادی چیست؟ حسینی میگوید اگر هواداران مبلغ قراردادش را ببینند، خندهشان میگیرد، اما کدام طرفداری را میشناسید که به اعدادی مثل 10، 15 میلیارد تومان بخندد درحالی که شاید حقوق ماهانه خودش 10، 15 میلیون تومان هم نباشد؟ متاسفانه آدرس غلطی که ستارههای فوتبال به مردم میدهند، تبدیل به یک بدعت شده و آنها در روزهای ناکامی دائما دنبال مقصر میگردند؛ بدون اینکه حتی یک سوزن به خودشان بزنند.