ماهان شبکه ایرانیان

استادیار دانشگاه تهران:

هیچ مفسر شیعه به اندازه علامه طباطبایی به «جری» اهتمام نورزیده است

گروه حوزه‌های علمیه: استادیار دانشگاه تهران در مقاله‌ای با تاکید بر اعتقاد علامه طباطبایی به مرجعیت علمی ائمه(ع) آورده است: هیچ مفسری در شیعه به اندازه علامه طباطبایی به«جری» اهتمام نورزیده است.

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن (ایکنا) شادی نفیسی، استادیار دانشگاه تهران و نویسنده کتاب «درایه الحدیث؛ بازپژوهی مصطلحات حدیثی در نگاه فریقین» در مقاله‌ای با عنوان «مبانی جری و تطبیق از دیدگاه علامه طباطبایی» می‌نویسد: قاعده جری قاعده تفسیری برگرفته از آموزه‌های اهل بیت(ع) است که کانون توجه علامه بوده و پس از ایشان در تحلیل دسته‌ای از روایات تفسیری مورد توجه محققان شیعه قرار گرفته و البته علامه به صورت جدی این قاعده را کاربردی ساخته است.

وی با اشاره به جری در روایات اهل بیت(ع) تاکید کرده است: ائمه(ع) در روایات پرشماری به جاودانگی قرآن اشاره کرده‌اند و این حقیقت را به شاگردان نیز منتقل می‌کردند؛ آیات قرآن مانند روز و شب در جریان است و به حیات خود ادامه می‌دهد و قرآن با هر قومی سخنی نو دارد و پیام آن با تطبیق بر جیان‌های تازه استمرار می‌یابد.

اهتمام علامه به جری

استادیار دانشگاه تهران با طرح این موضوع که در میان مفسران شیعه هیچ کدام مانند علامه طباطبایی در کاربردی کردن قاعده جری اهتمام نورزیده است می‌نویسد: اهمیت ابتکار تفسیری علامه در این است که با این اقدام باب را برای توجیه عقلائی و همه فهم روش تفسیری ائمه(ع) می‌گشاید و عمق نگاه و فهم دقیق آنان را درباره آیات قرآن نمودار می‌کند و از همه مهم‌تر ضابطه‌مندی و سازگاری آن‌ها را با ظواهر قرآنی حتی برای مفسران غیرشیعه قابل پذیرش می‌کند و زمینه نفوذ این روایات را به قلمرو غیرشیعه نیز فراهم کرده است.

نفیسی با اشاره به تعریف علامه از جری آورده است: جری در تعریف ایشان عبارت است از تطبیق دادن آیه بر مصادیق آن؛ برهمین اساس در روایاتی که علامه لفظ جری را به کار نبرده و فقط آن را از نوع تطبیق با مصداق دانسته می‌توان به نمونه‌های جری ملحق کرد.

این محقق دانشگاهی با اشاره به مبانی جری و تطبیق از دید علامه با اینکه اعتقاد به جاودانگی پیام و خطاب قرآن اولین و مهمترین مبنای علامه در قاعده جری است افزوده است: علامه قرآن را کتابی می‌داند که برای هدایت همه بشر نازل شده و تمام جهانیان را به چالش کشیده است و طنین پیام آن نه تنها عوام بلکه خواص را هم در بردارد.

برخورداری قرآن از سطوح و لایه‌های متعدد معنایی

وی برخورداری قرآن از سطوح و لایه‌های متعدد معنایی را دومین مبانی این قاعده دانسته که بر این اساس دیدگاه علامه مواردی را که مصداق بودنش در درجه‌ای از خفاء قرار دارد را به عنوان محتمل ذکر می‌کند و نوشته است: از نظر علامه از آنجا که قرآن خطاب خود را به گروهی از مردم اختصاص نداده است در نتیجه خطاب آن باید متناسب با درک همه مخاطبان باشد که در درک معانی و مفاهیم عالیه آن در درجات مختلفی قرار دارند و از آنجا که طرح مطالب عمیق برای کسانی که در آن درجه از فهم نیستند موجب کج فهمی خواهد بود قرآن تعلیم خود را متناسب با سطوح ساده‌ترین فهم‌ها که فهم عامه است قرار داده و با زبان ساده عمومی سخن گفته است.

وی مرجعیت علمی ائمه و نفش تعلیمی امامان را دو مبنای دیگر قاعده جری برشمرده و تصریح کرده است: اهل بیت اذهان را هدایت می‌کنند و روش فهم درست از قرآن را به بشر یاد می‌دهند و به همین جهت تعیین مصادیق اهل بیت توقیفی نبوده و به هیچ وجه به همین مصادیق منحصر نمی‌شود و بلکه در روایات از باب نمونه و برای فهم بهتر مصادیقی مشخص می‌گردد.

نفیسی عدم تحریف قرآن، اصل بودن عمومیت آیه و دلالت لفظ بر جری را از دیگر مبانی قاعده جری دانسته و آورده است: بر این اساس روایاتی که موهم تحریف هستند را علامه تاویل به قاعده جری می‌برد. علامه اگرچه به رابطه لفظی بین ظاهر لفظ و تطبیق جری اعتقاد دارد اما آن را مراد مستقیم خداوند و در واقع تفسیر به معنای اخص که ناظر به ظاهر آیه است نمی‌داند و به همین دلیل مکرر یادآور شده است که جری غیر از تفسیر است مانند آیه 9 سوره زمر که علامه برداشت امام باقر(ع) از این آیه را مصداق جری دانسته و تفسیر نبودن آن تاکید می‌کند زیرا آیه ‌می‌فرماید« قل هل یستوی الذین یعلمون و لا یعلمون» و امام باقر(ع) فرمود‌ه‌اند که «نحن الذین یعلمون و عدونا الذین لا یعلمون».

قاعده‌مند بودن جری از نظر علامه

وی با تاکید بر این‌که در نگاه علامه قاعده جری دارای ضوابط  و شرایط است و از سوی دیگر با تفسیر هم تفاوت دارد، می‌نویسد: در قاعده جری سیاق آیه و شان و زمان نزول بر خلاف تفسیر لحاظ نمی‌شود و بدون رعایت این دو اصل آیه به صورت فرا مکانی و زمانی تبیین می‌گردد.

نفیسی در خاتمه نتیجه‌گیری کرده است که علامه جری را مصداق آیه به دو معنای وجود عینی خارجی و مفاهیم زیرشمول یک مفهوم شامل می‌داند که هم در تنزیل و هم در تاویل جریان می‌یابد و با سبب نزول آیه تفاوت دارد و بعضا با باطن آیه یکی می‌شود. همچنین جهان‌شمولی و جاودانگی قرآن مهمترین مبنای علامه برای قاعده جری است ضمن اینکه باور به سطوح و لایه‌های متعدد معنایی برای قرآن مبنای دیگری است که بستر معرفتی تعمیم آیات را فراهم می‌کند.

اعتقاد به مرجعیت علمی ائمه(ع)

وی اعتقاد به مرجعیت علمی ائمه(ع) را که منتج به توجه به روایات جری می‌شود از مبانی علامه در این موضوع برشمرده و تاکید کرده است که علامه باور به نقش تعلیمی ائمه(ع) را به موراد تصریح شده در روایات محدود نمی‌کند ضمن اینکه عدم اعتقاد به تحریف قرآن موجب شده است تا علامه دسته‌ای از روایات موهم تحریف را به جری تفسیر کنند.

از دیگر نتایجی که مولف مطرح می‌کند این است که از نظر علامه اگرچه جری متفاوت از تفسیر است اما با رعایت ضوابطی از ظاهر آیه قابل فهم است و از این رو به تحلیل این دسته از روایات و بیان پینود آن‌ها با ظاهر آیه می‌پردازد؛ این ضوابط از جمله تقطیع از سیاق و تقطیع از زمان نزول است که موجب می‌شود تا کلام خصوصیت فرازمانی و فرامکانی بیابد.

یادآور می‌شود، این مقاله برای اولین همایش بین‌المللی علامه طباطبایی در تفسیر المیزان که 22 و 23 آبان در قم برگزار شد، ارائه شده است.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان