ماهان شبکه ایرانیان

روایت دردهای زینب (س) - حرم پیامبر(ص) در بازگشت از کربلا

پس از دوری سخت و جانسوز؛ پس از طی مصایب در دوران پر سوز و گداز، اینک تنها و غریب با خیل یتیمان و شهیدان راهی حرم جدش می‌گردد

روایت دردهای زینب (س) - حرم پیامبر(ص) در بازگشت از کربلا

پس از دوری سخت و جانسوز؛ پس از طی مصایب در دوران پر سوز و گداز، اینک تنها و غریب با خیل یتیمان و شهیدان راهی حرم جدش می‌گردد.
کنار در ورودی مسجد پیامبر اکرم (ص) می‌آید و دو دست خویش را در دو طرف در مسجد می‌نهد و با گریه، جد خویش رامخاطب قرار می‌دهد که: " یاجداه! انی ناعیه الیک اخی الحسین
ای جد بزرگوار! خبر وفات برادرم حسین را آورده‌ام."
هر گاه چشمش به امام سجاد (ع) می‌افتاد، بیش تر گریه می‌کرد. باز پیامبر را مورد خطاب قرار داد:
" ای رسول خدا! اگر به امت خود وصیت کردی که به خویشانت نیکی کنند، نه تنها نیکی نکردند، بلکه پیوند خود را با خویشان تو بریدند، و با آن ها پیوند برقرار ننمودند؛ تا آنجا که اهل بیت تو را با لب تشنه کشتند و آب خوش و گوارا به آن ها نچشاندند و نرساندند."
او می‌گفت و خاطرات کربلا برایش تازه می‌شد و همراه او رسول خدا هم گریه می‌کرد.


منبع : سایت عاشورا
قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان