ماهان شبکه ایرانیان

هدف نهایی خدا از خلقت انسان؟!

پنج هدف از منظر قرآن مطرح است که انسان را به هدف نهایی که عناوین مختلفی مثل قرب الهی ، لقاء الله، سیر إلی الله، وصول به عندالله و عباراتی از این قبیل برای آن انتخاب کردند ، برساند

پنج هدف از منظر قرآن مطرح است که انسان را به هدف نهایی که عناوین مختلفی مثل قرب الهی ، لقاء الله، سیر إلی الله، وصول به عندالله و عباراتی از این قبیل برای آن انتخاب کردند ، برساند.
هدف نهایی خدا از خلقت انسان؟!

پنج هدف از منظر قرآن مطرح است که انسان را به هدف نهایی که عناوین مختلفی مثل قرب الهی ، لقاء الله، سیر إلی الله، وصول به عندالله و عباراتی از این قبیل برای آن انتخاب کردند ، برساند.

در قرآن گفته شده که اینها چه نقشی برای رساندن انسان به آن مقصد نهایی دارند ؟ عبادت گاهی جنبه مقدمه و هدف متوسط دارد که انسان را گام به گام به سمت خدا بالا می برد.
" الصلوة معراج المومن " گاهی انسان بر اثر همین عبادت به مقام عبودیت می رسد که آن مقام عبودیت دیگر هدف متوسط نیست بلکه هدف نهائی و همان لقاء الله و مقام قرب الی الله است.
معرفت و عرفان، امتحان و آزمایش و عبادت هدف های متوسط و مقدماتی هستند که انسان را به رحمت خاصه الهی و قرب خدا نزدیک و نائل می کنند و اوج این قرب هم همان عبودیت است.
مقام عبودیت در واقع باطنش همان ربوبیت است و این عبودیت همان عرفان و معرفت است.
عبودیت جوهری است که باطنش ربوبیت است. انسانی که به مقام عبودیت و لقاء الله رسیده خلیفة الله شده و ربوبیت عالم در اختیارش هست، می تواند در عالم تصرف بکند یعنی به مقام خلیفه اللهی و به جایی برسد که دستش دست خداست. چشمش چشم خداست. زبانش زبان خداست. آنچه می گوید حرف خداست. آنچه می شنود از خدا می شنود و کلام خدائی است .
خلاصه او هم مثل خداوند می تواند در عالم تصرف بکند. آن مقام اسمش مقام عبودیت است که آن عبودیت در واقع نتیجه عبادت است. به این ترتیب انسان با همین عبادت ها می تواند به مقام عبودیت که در واقع اوج و نهایت کمال یک انسان است ، برسد .
از طرفی مقام عبودیت و وصول به قرب الهی بدون معرفت و بدون عرفان به دست نمی آید. اگر انسان به مقام عبودیت برسد متوجه می شود که تنها کسی که می تواند شایسته عبادت باشد خداست ومعبودی جز خدا را شایسته نمی داند.
از امام حسین (علیه السلام) نقل شده : اگر کسی خدا را عبادت کند از عبادت غیرخدا مستغنی می شود. متوجه می شود که غیراز خدا کسی شایسته عبادت نیست یعنی به مقامی می رسد که فقط خدا را شایسته عبادت می بیند و مطلوبی جز خدا ندارد. در واقع این شخص به خدا نزدیک شده.
این مقام جز از طریق علم و معرفت به دست نمی آید. پس معرفت و عرفان، امتحان و آزمایش و عبادت هدف های متوسط و مقدماتی هستند که انسان را به رحمت خاصه الهی و قرب خدا نزدیک و نائل می کنند و اوج این قرب هم همان عبودیت است.
عبودیت جوهری است که باطنش ربوبیت است. انسانی که به مقام عبودیت و لقاء الله رسیده خلیفة الله شده و ربوبیت عالم در اختیارش هست، می تواند در عالم تصرف بکند
مقام عبودیت در واقع باطنش همان ربوبیت است و این عبودیت همان عرفان و معرفت است.
این مطلب را می توان از حدیث " کنت کتزاً مخفیّا " فهمید. برخی از مفسرین مراد از لیعبدون را لیعرفون گرفتند که اگر چنین باشد باز همان می شود که معرفت نتیجه ا ش قرب إلی الله است یا اصلاً هدف نهائی همان معرفت است که در اینجا دیگر هدف متوسط و راه نیست بلکه مقصد است .
به این ترتیب هر کدام از اهدافی که گفتیم هم جنبه مقدمه و واسطه ای دارند هم جنبه هدف غائی و اصیل بودن.
حتی مقام قرب الی الله یک مقام مشکک و متدرج است یعنی یک خطی نیست که بگوییم به این خط رسیدیم تمام شد.
معمولاً هدف غائی و هدف نهایی یک نقطه است. می گویند هدف شما از مسافرت چیست؟ پاسخ می دهید که الان می خواهم بروم مثلاً تهران. می گویند بعد از آن چه؟ می گویید بعد می روم شاهرود ، بعد می روم نیشابور ، بعد مشهد. وقتی می گویند بعد ، می گویید دیگر بعد ندارد به مقصد رسیدم یک نقطه است که تمام می شود.
اما در بحث ما اینطوری نیست. هر جا که برسیم نمی گوییم تمام شد. چون مقصد بی نهایت است. اگر مقصد محدود بود می گفتیم رسیدیم و بعد از این منزل بعدی وجود ندارد. اما قرب إلی الله این جور نیست. چون انسان میل به بی نهایت دارد هر جا که باشد هنوز راه ادامه دارد.
اهدافی که گفته شد در عین حال که هدف متوسط هستند هدف غائی هم هستند و آن هدف غائی هم که قرب إلی الله می باشد در عین حال که ، هدف غائی است می تواند هدف متوسط هم باشد و پله ای برای گام های بعدی که آن نیز خود هدف متوسط است .
بنابراین کسی که به قرب إلی الله نائل آمده همین قرب هدف متوسطی است برای هدف غائی بعدی. این پله از نردبان الان آخر خط است یعنی آخرین مقامش همین پله است. اما این پله خودش سکویی می شود برای پله بعدی و این پله، پله مقدماتی می شود .
این قرب مقدماتی است و آن قرب نهایی است. این معرفت مقدمه است برای معرفتی که بناست بعداً به آن برسد. بدین ترتیب هر یک از صفاتی که گفته شد می توانند هدف متوسط باشند هم نماز می تواند معراج باشد ، هم وقتی که انسان با نماز به قرب می رسد می شود هدف نهایی " الصلوة قربان کلّ تقی " .
پس نماز، عبادت و معرفت هم می توانند هدف متوسط باشند.
خلاصه سخن اینکه اهدافی که گفته شد در عین حال که هدف متوسط هستند هدف غائی هم هستند و آن هدف غائی هم که قرب إلی الله می باشد در عین حال که ، هدف غائی است می تواند هدف متوسط هم باشد و پله ای برای گام های بعدی که آن نیز خود هدف متوسط است .
منبع: استاد محمدی

فرآوری: دکتر جعفری 


منبع : رادیو معارف
قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان
تبلیغات متنی